آيا در بهشت يا جهنم مردگان همديگر را مي شناسند؟
💥آياتي وجود دارد، كه بيانگر شناخت افراد نسبت به يكديگر است كه به چند دسته تقسيم ميشوند:
1⃣ دوستان و شناخت يكديگر
انسانها در عالم دنيا افرادي آشنا دارند، كه يكديگر را به خوبي ميشناسند، اگر چه از نظر معنويت و قرب الهي همسان نباشند، ممكن است يكي بهشتي باشد و دوست يا همسايهاي داشته باشد كه در آخرت از جهنميان بوده باشد، خداوند متعال از زبان برخي از بهشتيان چنين ميفرمايد:
💥 «برخي از آنها به برخي روي نموده و از همديگر پرس و جو ميكنند، گويندهاي از آنان ميگويد: اني كان لي قرين،راستي من در دنيا همنشيني داشتم ]كه قيامت را باور نداشت[ گفت: آيا شما اطلاع داريد ]كجاست[: سپس اطلاع حاصل ميكند و او را در ميان آتش ميبيند»(صافات/50تا55).
💥اين آيات نشان ميدهد، كه دوستان يكديگر را ميشناسند، اگر چه نزد هم نباشند و از نظر جايگاه با هم متفاوت باشند.
💥در روايتي از امام حسن عسگري ميخوانيم، كه در قيامت بعضي از افراد به بعض ديگر ميگويند: مرا شفاعت كن! ميگويد براي چه؟ ميگويد: «سقيتك يوما ماء» روزي من به تو آب دادم، ديگري ميگويد مرا شفاعت كن! ميگويد براي چه؟ پاسخ ميدهد براي اينكه «استضللت بضلّ جداري ساعة في يوم حارّ» در يك روز گرم از ساية ديوار من استفاده كردي.
💥امام در ادامه ميفرمايد: «ولا يزال يشفع حتي يشفع في جيرانه و خلطائه و معارفه...» مؤمن دائماً شفاعت مي كند تا نوبت به همسايگان و دوستان و رفقايش ميرسد، روشن است، اگر مؤمن، ذوي الحقوق و دوستان و رفقايش را نشناسد، چگونه به اين عناوين آنها را شفاعت ميكند؟
2⃣ شناخت خويشاوندان
آياتي نيز دلالت دارد بر اينكه خويشاوندان مانند فرزند، پدر، مادر، برادر و .... يكديگر را ميشناسند از جمله اينكه خداوند ميفرمايد:الذين آمنوا و اتبعتهم ذريتهم بايمان الحقنا بهم ذريتهم و ما التنا من عملهم من شيء، و كساني كه ايمان آوردهاند و فرزندانشان در ايمان از آنها پيروي كردهاند، فرزندانشان را به آنها ملحق خواهيم كرد و چيزي از كارشان را نميكاهيم(طور/21).
💥اهل ايمان با فرزندان مؤمن خود در بهشت همديگر را ملاقات كرده و به زندگي جاويد ادامه ميدهند.
💥بنابر اين دوستان و آشنايان در قيامت (در عالم برزخ و صحراي محشر و بهشت و جهنم) اگر بخواهند ميتوانند يكديگر را ببينند و بشناسند، چيزي كه هست اين كه حال و هواي صحراي محشر و حوادث قيامت چنان هولناك است، كه اين فرصت و اجازه را به انسان نميدهد تا به فكر ديگران باشد،و آياتي نيز كه بيان ميكند افراد و خويشان حتي از پدر و مادر خود فرار ميكنند، چنانكه خداوند ميفرمايد: يوم يفر المرء من اخيه و امه و ابيه و صاحبته و بنيه، روز قيامت روزي است كه آدمي از برادرش و از مادر و پدرش و همسر و پسرانش ميگريزد(عبس/34تا36). اين فرار نه به خاطر اين است كه يكديگر را نميشناسند بلكه حادثه قيامت آن چنان وحشتناك است كه هر شخصي به فكر نجات خود ميباشد.
💥اما روايتي كه در متن پرسش به آن اشارت رفته است، اگر وجود داشته باشد، ممكن است، به همين نكته اشارت داشته، كه از شدت حادثه قيامت هيچ كس به فكر ديگري نيست، بلكه تنها متوجه آن است تا خود را از اين صحنه هولناك نجات دهد و اگر غير اين باشد روايت فوق مخالف آيات مطرح شده بوده بايد دقيق مورد بررسي قرار گيرد، بدين جهت درخواست ميشود اگر آدرس دقيق روايات را داريد براي ما ارسال نموده تا مورد مطالعه و بررسي قرار گيرد.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
محاسبه نفس چه نقشی میتواند در یاد معاد داشته باشد؟
♦️انسان در یک نگرش، دارای سه بعد است: بعد اعتقادات و باورها، بعد اوصاف و اخلاق، و بعد اعمال و کردار، مطلبی را معتقد میشود، به خلقی متخلق میگردد و عملی را انجام میدهد.
♦️بنابراین، اگر انسان معتقد باشد هر آنچه از او صادر میگردد زنده و همراه اوست و او در برابرش مسؤول است، و اگر بر این باور باشد که روزی به همة اعمال، اخلاق و عقاید او رسیدگی میشود، قهراً چنین انسانی خود را هر آن در برابر محکمه عدل الهی حاضر میبیند و آگاه است که خداوند مراقب اوست و از او حساب رسی خواهد کرد. مراقب کسی است که رقبه و گردن میکشد و ناظر بر کار دیگری است؛ چنان که در جلسه آزمون مراقبان گردن میکشند و تمام رخدادهای آزمون شونده را زیر نظر میگیرند.
♦️به انسان دستور دادهاند مراقب شؤون ظاهر و باطن خودباشد؛ یعنی نفس خود را زیر نظر بگیرید و از آن حساب رسی داشته باشد. در این صورت اگر خلاف بیش از صوابها باشد باید نقصان را جبران کرد و اگر صوابها بیشتر باشد باید شکر گزاری کرد؛ ضرورت مراقبت برای آن است که انسان موجودی است که هر آن احتمال سقوط دارد و از یاد قیامت فاصله میگیرد.
♦️خدای سبحان به پیامبر گرامی اسلام (ص) سفارش اکید دارد: «فلا یصدّنّک عنها مَن لا یؤمِن بها واتّبع هوئهُ فترْدی» طه/16؛ [زنهار مردمی که به قیامت ایمان ندارند و پیرو هوای نفسند تو را از آن روز هولناک باز ندارند و غافل نکنند وگرنه هلاک خواهی شد.] هوای نفس انسان را هم از توجه به مبدأ باز میدارد و از عنایت به معاد.
♦️اعتقاد به معاد گرچه از نظر قرآن ضروری است و برای فرزانگان ضرورت خضوع در برابر آن را به همراه دارد، لیکن بیشتر مردم گرفتار بیم و امیدند و تا ضرورت پاداش و کیفر مطرح نباشد تن به ایمان و عمل صالح نمیدهند. از این رو بت پرستان حجاز که به وجود خداوند و خالقیت او اعتقاد داشتند، ولی به معاد ایمان نداشتند، به راهزنی و آدم کشی فخر میکردند. مهمترین عامل باز دارندة بشر از معاصی خدا همان ایمان به مسؤولیت در قیامت است؛ یعنی ایمان به محکمه عدل و داد و یاد آن صحنة هولناک کیفر الهی.
♦️وقتی یاد قیامت از جان انسان رخت بربست وی گرفتار هلاکت میشود و در عذاب دردناک گرفتار خواهد آمد: «لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب» ص/26؛ [چون روز حساب را فراموش کردند به عذاب سخت معذب خواهند شد.]
♦️مولی الموحدین علی (ع) میفرماید: «ذهَب المُتذکِّرون وبقی النّاسون أو المُتناسون» (نهج البلاغه، خطبه 176)؛ [از اصحاب خاص رسول خدا (ص) آنان که به یاد معاد بودند رخت بر بستند و گروهی ماندهاند که یاد قیامت از یادشان رفته، یا قیامت را از یاد خود بردهاند.] گروهی که معرفتشان اندک است میپندارند تحقق وعدة قیامت بسیار دور است، اما آنان که مظهر صفات خدایند و از غیب آگاهند آن را نزدیک میبینند: «إنّهم یرونُه بعیداً ونَراه قریباً» معارج/6 ـ 7. اولیای الهی هم اکنون از عذاب جهنم هراس دارند و هراس کنونی سبب میشود که در قیامت شعله آتش را نبینند و صدای زفیر و شهیق جهنم را نشنوند:
♦️«لا یسمَعون حَسیسها وهم فی ما اشتهتْ أنفسهم خالدون لا یحزنهم الفَزعُ الاکبر وتتلقّیهم الملائکة هذا یومکم الّذی کُنتم توعَدون» انبیا/102 ـ 103؛ [آنان هرگز صدای جهنّم را نشنوند و هیچ گاه فزع اکبر و هنگامه بزرگ قیامت محزونشان نخواهد ساخت.] امیر مؤمنان (ع) در این زمینه میفرماید: «اکرَم أسماعَهم أن تسمع حسیس نارٍ أبداً» (نهج البلاغه، خطبة 183)؛ [خدای سبحان گوش آنان را گرامی داشت از این که صدای جهنم را بشنوند.] از این رو هرگز صدای دوزخ هر چند مرحله ضعیف آن را هم نمیشنوند.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
🍃يلزَمُ اُمَّتِيَ الحَقُّ في أربَعٍ: يُحِبّونَ التّائِبَ، ويُعينونَ المُحسِنَ، ويَستَغفِرونَ لِلمُذنِبِ، ويَدعونَ لِلمَلَأِ
🍃امّت من، چهار وظيفه دارند:
توبه كار را دوست بدارند؛
نيكوكار را يارى برسانند؛
براى گنهكار آمرزش بطلبند؛
و براى عموم، دعا كنند
📚 مشكاة الأنوار، صفحه 263
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
داستان اصحاب کهف چگونه بر اثبات معاد دلالت میکند؟
🌻در سوره کهف، داستانی طی چهارده آیه بیان شده، و در ضمن آن چنین آمده است
«وَکذلِک اَعْثَرنا عَلَیهِمْ لَیعْلَمُوا اَنَّ وَعْدَ اللهِ حَقُّ وَاَنَّ السّاعَةَ لا رَیبَ فیها».
و این گونه ما مردم را از حال آنها (اصحاب کهف) آگاه ساختیم تا بدانند وعده خدا حق است، و در قیامت و رستاخیز شکی نیست] کهف/21
🌻از این تعبیر به خوبی بر میآید که حداقل یکی از اهداف این خواب عجیب و طولانی که شباهت زیادی به مرگ داشته، برای این بوده که درسی به منکران معاد یا کسانی که از این جهت در شک و تردید بودند بدهد.
🌻به خصوص اینکه از جمله «اِذْ یتَنازَعُونَ بَینَهُمْ اَمْرَهُمْ» چنین استفاده کردهاند که اقوام آن زمان در مسأله معاد (معاد جسمانی) با هم نزاع و اختلاف داشتند، مخالفان سعی داشتند مسأله خواب و بیداری اصحاب کهف به زودی فراموش شود و این برهان روشن را از دست موافقان بگیرند (در تفسیر این جمله احتمالات متعددی داده شده که آنچه گفته شد یکی از آنها است).
🌻فخر رازی پنج احتمال دیگر در تفسیر آن ذکر نموده است از جمله این که تنازع و ختلاف در عدد اصحاب کهف، و نامهای آنها، یا اینکه در مقدار خوابشان، یا در این که در کنار غار، معبدی به سبک معابد کفار بسازند یا موحدان؟ (تفسیر کبیر 21/105.)
🌻در آیات این سوره قرآن با صراحت میگوید که آنها سیصد و نه سال در خواب فرو رفتند. «وَلَبَثُوا فی کهفِهِمْ ثَلاثَ مِأَئَةٍ سُنِینَ وَ ازْدادُوا تُسعاً»
🌻بدون شک یک چنین خواب طولانی شبیه به مرگ است و بیداری بعد از آن شبیه به حیات بعد از مرگ، و لذا به خوبی میتواند یک نمونه عینی از نظر تاریخی برای مسأله معاد بوده باشد.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
عذاب افراد گناهكار در برزخ و قيامت چه اندازه است؟
🎯گناهان داراى مراتبى است، و هر مرتبه، عذاب خاصّى را طلب مى كند. بسيارى از گناهان سبب مى شود كه شخصى براى هميشه و به صورت دائم دچار عذاب الهى باشد; چنانكه راجع به شرك به خدا بيان مى كنند.
🎯گناه شرك آن قدر عظيم است كه شخص مشرك هرگز رهايى از جهنّم ندارد، و در برزخ و قيامت دائم در عذاب خواهد بود و شخص در مورد برخى از گناهان - انشاءالله - مورد شفاعت قرار خواهد گرفت.
🎯براى برخى از گناهان عذاب دائمى نيست; چه بسا در همان لحظه گرفتن روح - به جهت سخت جان دادن - از گناه پاك شود و در برزخ و قيامت راحت باشد. چنانكه برخى در همان عالم برزخ پس از مدّتى پاك خواهند شد و گروهى هم در قيامت پس از عذاب هايى كه آن هم داراى مراتب است، پاك شده، وارد بهشت خواهند شد.
🎯به هر حال عذاب هر شخصى وابسته به مرتبه خاصّ گناهان اوست. البته معصيّت خدا هر قدر به طور نسبى بگوييم كوچك است، ولى تخلّف از فرمان خالق متعال، بزرگ مى باشد.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
نمونه تلاش بيماردلان براى تحريف اعتقاد به معاد را ذكر , و موضع قرآن را دربرابر امثال اين تحريفات را بيان كنيد ؟
✳️كسانى كه در گفتار و نوشتارهايشان مى كوشند كه رستاخير و روز واپسين و ديگرتعبيرات قرآنى دربـاره معاد را بر پديده هاى اين جهانى و رستاخيز ملتها و تشكيل دادن جامعه بى طبقه و ساختن بهشت زمين , تطبيق كنند يا عالم آخرت و مفاهيم مربوطبه آن را مفاهيمى ارزشى و اعتبارى و اسطوره اى قلمداد كنند لقد وعدنا هذا نحن و آباونا من قبل ان هذا الا اساطير الاولين ( نمل / 68 )ترجمه :
✳️اين وعده اى است كه به ما و پدرانمان از پيش داده شده و اينها همان افسانه هاى خرافى پيشينيان است . قرآن كريم چنين كسانى را ( شياطين انس و جن ) و دشمنان انبياء دانسته است كه باسخنان آراسته و فريبنده به راهزنى دلها مى پردازند . و كذلك جعلنا لكل نبى عدوا شياطين الانس و الجن يوحى بعضهم الى بعض زخرف القول غرورا و لو شاء ربك ما فعلوه فذرهم و ما يفترون و لتصغى اليه افئده الذين لايومنون بالاخره و ليرضوه و ليقترفوا ما هم مقترفون ( انعام / 113 )ترجمه :
✳️و بدينسان براى هر پيامبرى دشمنى از شياطين انس و جن قرار داديم كه براى فريفتن مردم پيرايه هاى سخن را به يكديگر الهام مى كنند و اگر خدا مى خواست ( جبرا جلوى آنها را مى گرفت و ) چنين كارهايى انجام نمى دادند ( ولى خواست خدااين است كه مردم در گزينش راه خوب و بد , آزاد باشند ) پس آنان را با دروغهايشان واگذار و تا دلهاى كسانى كه ايمان به آخرت ندارند به سخنان آراسته آنان فرا داده شود و آنها را بپسندند و آنچه را بخواهند مرتكب شوند .
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
چرا روز قیامت را «پیر کننده» مینامند؟
🔵قیامت روزی است که کودکان و نوجوانان را پیر میکند: «یوماً یجعل الوِلْدان شیباً» مزمّل/17؛ [سرّ آن یا طولانی بودن موقف قیامت است یا سخت بودن حوادث آن]، چنانکه گاهی دیده میشود برخی مشکلات در دنیا چنان جانکاه است که جوانان را پیر و موهایشان را سپید میگرداند.
🔵امیرمؤمنان (ع) میفرماید: «عباد الله! إحذروا یوماً تُفحَص فیه الأعمال و یکثر فیه الزِّلْزال و تشیب فیه الأطفال» (نهج البلاغه، خطبة 157، بند 10)؛ [بندگان خدا! برحذر باشید از روزی که در آن اعمال رسیدگی میشود، اضطراب و نگرانی در آن بیشمار است و کودکان در آن پیر میشوند]
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
جمله اول: زمان مرگ هرموجودی به ويژه انسان با اراده خداوند صورت ميگيرد؟
🔰جمله دوم: بعضي از انسان ها با خودکشي يا کشتن انساني ديگر مرگ و فعل کشتن را اختياري کرده اند يعني به اختيار شخص بستگي دارد که اين کار را انجام بدهد يا نه؟
👈پس در نتیجه مرگ طبق اراده انسان هست نه اراده خداوند!!
🌳 اگر بخواهم از زاویه اطلاعات شما و اشتباهی که در ذهن تان هست، نتیجه بگیریم باید بگویم یکی غلط است. چون تنها رابطه ای که بین دو اراده برایتان قابل تصور است، اراده عرضی است .
🌳اما اگر بخواهم شما را به حقیقت برسانم، باید عرض کنم رابطه طولی نیز بین دو چیز ممکن است.
🌳مثلا شما رابطه دو شهر را فقط مثل رابطه مازندران و بوشهر می بینید که در دو جهت متضاد قرار دارند، پس رفتن از سمت تهران به سمت یکی مساوی است با دور شدن از دیگری
اما همیشه نسبت ها این گونه نیست. ممکن است این دو شهر قم و اصفهان باشند که رفتن به سمت اصفهان از تهران، با رفتن به سمت قم منافاتی نداشته باشد.
🌳اراده طولی در بهترین مثالی که می توان آن را نشان داد، این گونه است.
اگر یک داستان تخیلی در ذهن خود ایجاد کنید و این داستان شخصیت هایی داشته باشد که در حال زندگی هستند، تصمیماتی که این شخصیت های داستانی می گیرند، حاصل اراده خودشان است یا حاصل اراده شما یا هم زمان هر دو اراده در آن وجود دارد؟
🌳البته نکته ای که اشاره به آن نیز خوب است اینکه اراده الهی در اینجا اراده تکوینی است. یعنی خدا به ما توان انتخاب و فعل را داده است. نه اینکه هر چه ما بکنیم او به آن راضی است.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃