چگونه می توانم از وحشتى که مرگ در ذهنم ایجاد کرده، رهایى یابم؟
🔷تفاوت روى آوردن چهره مرگ به مؤمنان و کافران، نشانگر آن است که از دیدگاه معارف قرآنى و روایى، اعمال، افکار و اوصاف انسان نقش به سزایى در این مهم دارد؛ به صورتى که سعادت و شقاوت بشر از درون آن میجوشد و در واقع آدمى، باید از خود و کرده هایش هراسان باشد. آموزه هاى دینى نیز با ارائه حقیقت مرگ و توصیف ابعاد آن، میخواهد نگرش انسان را به خود تغییر دهد و آن را تصحیح کند؛ یعنى، به او یاد دهد که در عین زندگى در جهان مادى و کوشش براى برطرف ساختن نیازهاى خود، دلبستگى و وابستگى به آنها نداشته باشد. از این رو، ترس از مرگ در این چهارچوب، امرى ارزشى و مثبت خواهد بود.
🔷پس هرکس طبیب خویش است و با نوع نگرش و عملکرد خود، میتواند ترس از مرگ را ـ که بر اثر غفلت، تنگ نظرى و محدودنگرى به عالم مادى در او پدیدار شده است ـ به ترس از مرگى که راه را طولانى و رویارویى با خداوند متعال را سخت میبیند، تبدیل سازد.
🔷ترس اول اگر بر جان آدمى سیطره یابد، زندگى دنیایى را بر آدمى تیره و تار میسازد.
اما ترس دوم، موجب تقویت و تهذیب نفس شده و انسان را به انجام دادن اعمال نیک و صالح ـ که از دیدگاه شریعت اسلامى گستره اى بس بزرگ دارد ـ سوق می دهد.
🔷امام صادق علیه السلام می فرماید: «همانا تو، طبیب نفس خویش قرار داده شده اى؛ براى تو درد و نشانه صحّت و سلامتى بیان شده است و به دوا [ و درمان]راهنمایى شده اى . پس بنگر که چگونه در [ اصلاح ]نفس خود قیام میکنى»1 .
🔷بر این اساس باید با تغییر نگرش خود و تصحیح اعمال، خود را از وحشتى که از مرگ داریم، نجات دهیم.
📚پی نوشت:
1. کافى، ج 2، (کتاب الایمان و الکفر، باب محاسبة العمل)، ح 6؛ به نقل از: چهل حدیث، ص 306.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
درخت طوبی چگونه درختی است؟
🌳«طوبی» مؤنث «اطیب» یعنی پاکیزهتر و حلالتر. طوبی صفت درختی است از درختان بهشتی که به لحاظ عظمت و داشتن ویژگیهای منحصر به فرد از درختان مشهور بهشتی است. و عظمتش تمام بهشت و بهشتیان را فرا گرفته و خانه و غرفهای نیست که شاخهای از این درخت در آن نرفته باشد و این درخت محصول کار مشترک تمام مؤمنین است، مؤمنین که جوهره اصلی اعمالشان ولایت خداوند و رسول خدا (ص) و ائمه (ع) است.
🌳همانطور که رسول اکرم (ص) میفرمایند: همانا در بهشت درختی است که «طوبی» نام دارد. در بهشت هیچ خانهای نیست که شاخهای از شاخههای این درخت در آن نباشد. میوهاش، شیرینتر از عسل و نرمتر از کره است.
🌳ریشه این درخت در خانه من است و فرع آن در خانه علی ابن ابیطالب است (1). «اِنّ فی الجنّه لشجره یقال لها طوبی، ما فی الجنّه دار الاّ فیها عضن من اعضانها، احلی من الشهید، و الین من الزبّد.
🌳اصلها فی داری و فرعها فی دار علی بن ابیطالب (ع)» و همچنین پیامبر در روایتی دیگر از خصوصیات این درخت میفرمایند:
🌳 «طوبی درختی است در بهشت که خداوند آن را با دست رحمت خود غرس نموده و از روح خود به آن دمیده است، از این درخت زینتها و میوههای خوشگوار میروید که بر دهان اهل بهشت بسیار نزدیک و در دسترس است و شاخههایش از پشت دیوارهای بهشت پیداست»(2).
📚پی نوشت:
1- بحار الأنوار، ج 8، باب الجنه و لعنیمها، ص 151، ح 90.
2- بحار الأنوار، ج 8، باب الجنّه و لعنیمها، ص 174، ح 90.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
مي خواهيد در قيامت شفاعت بگيريد؟
🌹ابو بصير گفت : براي تسليت گفتن وفات امام صادق عليه السّلام به خدمت ام حميده مادر گرامي امام كاظم عليه السّلام رسيدم .
🌹ام حميده به گريه افتاد و من هم به گريه كردن او گريستم .
پس فرمود: اي ابا محمّد؛ اگر مي ديدي حضرت صادق عليه السلام را در وقت موت ، همانا امر عجيبي مي ديدي .
🌹امام چشمان خود را گشود و فرمود: جمع كنيد نزد من هر كسيكه ما بين من و او خويشاوندي است . ما همّت كرديم و همه را نزد او جمع كرديم .
🌹آن حضرت نظر كرد بسوي ايشان و فرمود: همانا شفاعت ما نصيب كساني كه نماز را سبك مي شمارند نخواهد شد.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
🎯شخصی از امام سجاد (ع) پرسید:
مرگ چیست؟ حضرت فرمودند:
🎯مرگ برای مومن
برای مومن، کندن لباس چرکین و پر حشرات است و گشودن بندها و زنجیرهای سنگین و تبدیل آن به فاخرترین لباسها و خوشبوترین عطرها و راهوارترین مرکب ها و مناسب ترین منزلها است.
🎯مرگ برای کافر
و برای کافر مانند کندن لباسی است فاخر و انتقال از منزلهای مورد علاقه و تبدیل آن به چرک ترین و خشنترین لباسها وحشتناکترین منزلها و بزرگترین عذاب.
📚 بحارالانوار، ج6، ص 155
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
سکوت با تزکیه نفس برکت دارد :
🔷بعضی خیلی ساکتند واین سکوت اگر از روی تزکیه نفس باشد خیلی برکت دارد، چون این سکوت دهن بستن است و دل را باز می کند و سِرّ آدم به حرف در می آید
🔷برخلاف باز بودن دهن به خصوص که نعوذبالله اگر از روی هرزگی و یاوه گویی باشد چه در خوراکش و چه در گفتارش که روح او هم هرزه می شود،
🔷 از همین رو فرمودند اول اندیشه وانگهی گفتار، چانه چنین آدمی را عقل می گرداند.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
معاد بر چه اصولى مبتنى است؟
🔷مسئله معاد و کلّیت آن، یکى از سنّت هاى الهى میباشد که بر چند اصل کلّى حاکم بر هستى مبتنى است که به اختصار به آنها اشاره می شود:
🔷یک . اصل بقا
یکى از اصول کلّى حاکم در وجود، آن است که هر موجودى پس از آنکه پا به عرصه وجود گذاشت، دیگر معدوم نمیگردد (به این معنا که از صفحه وجود برچیده شده و باطل محض گردد). آنچه که به نظر ما معدوم میآید، صورت عوض کردن است؛ نه آنکه معدوم شود.
به بیان دیگر موجود، تحوّل و تبدّل دارد و صورت عوض می کند؛ ولى معدوم نمیگردد.
🔷دو . اصل حرکت
بر طبق این اصل، همه موجودات در حرکت اند؛ یعنى، هر موجودى در مسیر خاص خود، بر اساس قوانین حساب شده به حرکت افتاده و پیوسته در حرکت میباشد تا اینکه به مبدأ متعال برسد. آنچه در نظام وجود دیده می شود، مسئله حرکت و در نتیجه آن، تبدّل ها، تحوّل ها، صیرورت ها، شدن ها وصورت عوض کردن ها است؛ نه نابودى و بطلان محض و از صفحه وجود برچیده شدن.
🔷سه . اصل علّت و معلول
این اصل که مبتنى بر اصل سابق است، بیانگر این حقیقت و سنّت حاکم بر هستى است که در حرکت موجود آفریده شده، مرحله اوّل حرکت، نسبت به مرحله بعدى سازنده است و هر مرحله بعدى، نسبت به مرحله قبلى نتیجه و معلول است.
🔷به بیان دیگر قدم هاى اوّل حرکت، سازنده قدم هاى بعدى و قدم هاى بعدى معلول قدم هاى اوّل است.
چهار . اصل تبعیّت نتیجه حرکت از چگونگى حرکت
🔷بر اساس این اصل ـ که در واقع بیان دیگرى از اصل قبل است ـ نتیجه حرکت، دقیقا تابع حرکت و چگونگى آن است؛ یعنى، دو موجود که داراى جهاز وجودى متفاوتیاند و براى هر کدام مسیر خاص حرکت وجود دارد، در پایان حرکت، دو نتیجه متفاوت خواهند داشت. براى مثال دانه گندم ـ که داراى جهاز خاص وجودى است و مسیر خاصى دارد ـ وقتى شروع به حرکت می کند، در یکى از مقاطع، به صورت سنبل در میآید. در مقابل، دانه درخت ـ که داراى جهاز وجودى دیگر و مسیر دیگرى است ـ وقتى حرکت می کند، در نقطه اى از نقاط حرکت، به صورت درخت معیّنى در میآید. هر دوى این دانه ها، حرکت کرده اند؛ اما چون هر کدام داراى جهاز وجودى مخصوص است و هر کدام به تناسب جهاز خود، راه و مسیر خاصى دارد و هر یک، از راه و مسیر خود پیش رفته است؛ طبعاً دو حرکت متفاوت تحقّق مییابد.
🔷پس دو نتیجه گوناگون بر این دو حرکت مختلف، مترتّب میگردد و هرگز این دو حرکت، از دو موجود با دو جهاز در دو مسیر، به یک نتیجه منتهى نمی گردد.
این اصول چهارگانه، در مسئله معاد و بازگشت وجود، ثابت است؛
🔷زیرا اگر پرسیده شود: به چه دلیل همه هستى و موجودات، برگشت دارند و به سوى مبدأ وجود (ذات اقدس اله) در حرکت اند؟ پاسخ میدهیم: هر وجودى که به وجود میآید، دیگر معدوم نخواهد شد (اصل بقا) و همواره در حرکت و تحوّل و تبدّل است (اصل حرکت).
این حرکت ها، متوجّه یک نقطه خاص؛ یعنى، ذات مقدس حق است و هر مرحله از حرکت این موجود، سازنده حرکت بعد و حرکت بعد، نتیجه و معلول حرکت قبل است (اصل علّت و معلول). هر موجودى، بر اساس نوع و چگونگى حرکت، نتیجه خاص حرکت خویش را خواهد دید (اصل تبعیت نتیجه حرکت از چگونگى حرکت)1؛ چنان که سرانجام فردى «بهشت» و فرجام دیگرى چه بسا «جهنم» خواهد شد.
📚پی نوشت:
1. ر.ک: بازگشت به هستى، محمد شجاعى، صص 71 ـ 74؛ معاد یا بازگشت به سوى خدا، همو، ج 1، ص 81.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
چرا با وجود دلايل روشن باز هم عده اي قيامت را قبول نمي كنند؟
🌳اگر معاد و قيامتى(بهشت ودوزخ) در كار نباشد و نيكان به پاداش كارهاى خوب خود و بدكاران به سزاى رفتار ناپسند خود نرسند، آفرينش انسان عبث و بيهوده مىشود و اين با حكمت خداوند متعال نمىسازد.
🌳زيرا اولاً خداوند وجود دارد و تمام موجودات به او نيازمندند، ثانيا انسان آزاد آفريده شده است و با حسن اختيار يا سوء اختيار خود راه راست و درست يا نادرست را انتخاب مىكند.
ثالثا همگى در اين دنيا به پاداش و سزاى عمل خويش نمىرسند. پس بايد جايى باشد كه مردمان پاداش يا سزاى رفتار خود را ببينند و گرنه خلقت بيهوده مىشود.
🌳واقعيت اين است كه در وراى دلايل متعدد عقلى و نقلى براى قيامت بايد اذعان كرد كه اصل معاد هم فطرتى آدميان است.
🌳زيرا انسان تمام وجودش از خداست انا لله و در نهايت هم به او باز مىگردد و انا اليه راجعون اين مطلب را آيات و روايات ما تأكيد مىكنند و عقل نيز تأييد مىنمايد، (ر.ج زندگى جاويد يا حيات اخروى و معاد هر دو از استاد مطهرى).
🌳برخى از افراد با وجود دلايل متعدد باز از پذيرش اين حقايق بديهى طفره مي روند. دليل اين امر را بايد در اين نكته دانست كه آنكه به خدا و قيامت و روز جزا ايمان دارد به صورت طبيعى به خود اجازه نمىدهد تا از دستورات دينى سرپيچى كند و خود را موظف به انجام بسيارى از كارها و دورى از بسيارى كارهاى ديگر مىداند.
🌳بنابراين برخى براى فرار از مسئوليتپذيرى، روى به انكار خدا و معاد مىآورند و هر چه دليل و برهان نيز براى آنها اقامه شود نمىپذيرند. واقعيت اين است كه آنها مشكل علمى ندارند زيرا مشكل علمى با دليل و برهان حل مىشود بلكه مشكل آنها عملى است يعنى مىخواهند جلويشان باز باشد و هر كارى كه خواستند انجام دهند.
🌳قرآن به اين مسئله در سوره مباركه روم اشاره دارد. پس از آنكه در آيه 28 با مثالى ساده توحيد را تبيين فرمود، درآيه 29 مىفرمايد: بل اتبع الذين ظلموا اهواءهم بغير علم؛ ولى ظالمان بدون علم و آگاهى، از هوا و هوسهاى خود پيروى مىكنند».
🌳يعنى مشكل منكران خدا يا معاد هوامدارى و شهوتپرستى است و آنها مشكل علمى ندارد.
قرآن در سوره قيامت پس از آنكه شبهه منكران قيامت درباره حيات پس از مرگ را بازگو كرد و پاسخ فرمود، مىفرمايد بل يريد الانسان ليفجر امامه؛ بلكه انسان مىخواهد جلويش بازباشد تا تمام عمر گناه كند»، (القيامه: 3 ـ 4).
🌳يعنى اينها نسبت به قيامت شبهه علمى ندارند، بلكه لجاجت عملى و شهوت عملى دارند. آنها مىخواهند ميدان عملشان باز باشد و كسى و چيزى جلودار آنها نباشد و معاد كه عبارت از روز جزا و سؤال و پاسخ است، جلوى آنها را مىگيرد و به آنها اجازه هر كارى را نمىدهد، (الميزان، ج 20،)
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
💢فرد بد اخلاق صلاحیت تصاحب پستهای حکومتی را ندارد.
#نهج_البلاغه
🔵امام علی علیه السلام می فرماید :
✨فاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَکَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ وَ آسِ بَیْنَهُمْ فِی اللَّحْظَةِ وَ النَّظْرَةِ حَتَّى لَا یَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِی حَیْفِکَ لَهُمْ وَ لَا یَیْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِکَ عَلَیْهِمْ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى یُسَائِلُکُمْ مَعْشَرَ عِبَادِهِ عَنِ الصَّغِیرَةِ مِنْ أَعْمَالِکُمْ وَ الْکَبِیرَةِ وَ الظَّاهِرَةِ وَ الْمَسْتُورَةِ فَإِنْ یُعَذِّبْ فَأَنْتُمْ أَظْلَمُ وَ إِنْ یَعْفُ فَهُوَ أَکْرَمُ»✨
🔵«با مردم فروتن باش، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش. در نگاههایت و در نیم نگاه و خیره شدن به مردم، به تساوى رفتار کن، تا بزرگان در ستمکارى تو طمع نکنند، و ناتوانها در عدالت تو مأیوس نشوند؛ زیرا خداوند از شما بندگان در باره اعمال کوچک و بزرگ، آشکار و پنهان خواهد پرسید، اگر کیفر دهد شما استحقاق بیش از آن را دارید و اگر ببخشد از بزرگوارى اوست؛
🔵رفتار شایسته و برخورد مناسب با مردم، تأثیر بسیار مثبتی در جلب رضایت آنان نسبت به حکومت دارد. در نگاه آموزههای دینی مسئولان حکومتی خادم مردم هستند از این رو باید با صبوری و مهربانی به نیازهای مردم رسیدگیکنند.
🔵همچنین حُسن خُلق در برخورد با کارمندان و زیردستانی که دغدغه رفع نیازهای جامعه را دارند، از دستورهای اکید اسلام است. هرگونه برخورد خشن با مردم و تحکم و تکبر در برابر آنان و پاسخ منفی بهدرخواستهای مشروعشان و نیز هرگونه برخورد نامناسب با کارمندان شایسته و حقجو و عدالتطلب از اخلاق اسلامی به دور است.
📚 نامه ۲۷
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
چرا انسان ها باید روزى بمیرند؟
💠اولاً: قرآن مجید، قانون مرگ را کلّى و همگانى میداند. این معنا از آیاتى چند استفاده می شود؛ مانند:
1. «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ »1؛
«هر نفسى مرگ را میچشد».
عمر طولانى امکان پذیر است، امّا مرگ براى همه قطعى است.
2. «وَ ما جَعَلْنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِکَ الْخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُونَ. کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ »2؛
💠«اى پیامبر ما براى هیچ کس پیش از تو عمر ابد قرار ندادیم. آیا با آن که تو خواهى مرد دیگران زنده خواهند ماند؟ هر نَفْسى مرگ را میچشد».
💠ثانیاً: این قانون راجع به این دنیا است، در حالى که در نگاه کلى دین، بقاء و همیشگى بودن مطرح است:
نبى مکرم اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید: «مَا خُلِقْتُمْ لِلْفَنَاءِ بَلْ خُلِقْتُمْ لِلْبَقَاءِ وَ إِنَّمَا تُنْقَلُونَ مِنْ دار إِلَى دَار»3؛ «خداوند، شما را براى فناء ونابودى خلق نکرده؛ بلکه شما را آفریده که همیشه بمانید، بله؛ هنگام مرگ، از این منزل به منزل دیگرى منتقل می شوید».
💠پس معلوم می شود که اصل خلقت ما براى مردن و یا نابود شدن نبوده، بلکه به جهت همیشه ماندن بوده؛ ولکن مدتى را در منزلى متوقفیم، تا آزمایش شویم توجّه کنید:
💠خداوند تبارک و تعالى می فرماید:
«تَبارَکَ الَّذى بِیَدِهِ المُلُکُ وَ هُوَ عَلى کُلِ شَیءٍ قَدیرٌ. اَلّذى خَلَقَ الْموتَ وَ الْحَیوةَ لِیَبْلُوَکُم اَیُّکُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً »4؛
«خداست آن کسى که هم مرگ را آفرید و هم زندگى را. این دو را آفرید براى اینکه شما را بیازماید که چه کسى نیک عمل تر است».
💠در احادیث ما هست که امام فرمود: قرآن نگفت «لِیَبلُوَکُم اَیُّکُم اَکثَرُ عَمَلاً» چه کسى بیشتر عمل کند، فرمود: «لِیَبْلُوَکُمْ اَیُّکُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً » یعنى چه کسى عملش صواب تر باشد.5
💠آیه این طور می فرماید که: زندگى و مردن را براى این خلق کرد که مقدمه اى باشد که شما به سوى حسن عمل سوق داده شوید؛ هر دوى اینها براى حسن عمل لازم است، هر دو مقدمه حسن عمل اند. نفرمود: «خَلَقَ الْحَیوةَ لِیَبْلُوَکُم اَیُّکُمْ اَحْسَنُ عَمَلاً» شما را زنده کرد و به شما زندگى داد تا به سوى حسن عمل سوق داده شوید، فرمود زندگى و مردن را با هم آفرید تا شما به حسن عمل سوق داده شوید و همین طور هم هست.
🔴نتیجه
زندگى شرط حسن عمل است و تا انسان خلق نشود، حسن عمل معنى ندارد. و اگر مردن هم نبود، انگیزه حسن عمل کم بود؛ یعنى خود همین مردن و اینکه انسان میداند میمیرد، یک عامل بزرگى است براى اینکه به سوى حسن عمل سوق داده شود. آیا واقعاً اگر انسان می دانست در این دنیا مخلّد است و اصلاً مردنى در کار نیست، آیا به آسانى به سوى حسن عمل میرفت؟
💠اگر انسان بداند که در هیچ شرایطى در این دنیا نمیمیرد و همین زندگیاش ادامه دارد بر شرارتش صد برابر افزوده می شود. پس این آیه براى «موت» خاصیت و اثر و فایده قائل شده است، که همین است که بشر را به سوى حسن عمل سوق می دهد.
📚پی نوشت:
1. آل عمران 3، 185.
2. انبیاء 21، آیات 34 و 35.
3. بحارالأنوار، 58ـ 78 تذییل و تفصیل فی بیان أقوال الحکماء.
4. ملک 67، آیات 1 و 2.
5. اصول کافى، ج 2، ص 13، ح 4.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
«سابقون» (پیشگامان) چه کسانی هستند و پاداش آنها چیست؟
🌱در سوره مبارکه واقعه گروههای مختلف افراد را مورد بررسی قرار میدهد و یکی از این گروهها «سابقون» هستند که میفرماید «و السّابقون السّابقون اولئک المقربون فی جنّات النعیم»(1): و پیشگامان پیشگام، آنها مقربانند و در باغهای پر نعمت بهشتند.
🌱«سابقون» کسانی هستند که نه تنها در ایمان پیشگامند، که در اعمال خیر و صفات اخلاق انسانی نیز پیش قدمند، آنها اسوه مردمند و به همین دلیل مقربان درگاه خداوند بزرگند، و در انواع نعمتهای مادی و معنوی بهشت قرار دارند.
🌱در روایات متعددی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که مصادیق «سابقون» را ذکر میفرماید، از جمله «الذّین اذا اعطوا الحقّ قبلوه، و اذا سألوه بذلوه، و حکموا للنّاس کحکمهم لانفسهم»: آنها کسانی هستند که وقتی حق به آنها داده میشود پذیرا میگردند، و هنگامی که از حق سئوال شوند در اختیار میگذارند و درباره مردم آنگونه حکم میکنند که درباره خودشان (2).
🌱و نیز در روایات دیگری از ایشان است که در تفسیر این آیه میفرمایند: «ذلک علی (ع) و شیعته هم السّابقون الی الجنّه المقربون من الله بکرامته لهم»(3)، سابقون علی (ع) و پیروان او هستند که پیشگامان به سوی بهشت و مقربان درگاه خدایند به خاطر احترامی که خدا برای آنها قائل شده است. و نیز در روایتی از امام صادق (ع) است که خطاب به جمعی از پیروان خود فرمودند:
🌱«انتم السابقون الاولون و السّابقون الاخرون، و السّابقون فی الدنیا الی ولایتنا، و فی الاخره الی الجنه»(4)، شما سابقون نخستین و سابقون آخرین هستید در دنیا پیشگام در ولایت ما بودید و در آخرت پیشگام در بهشتید.
📚پی نوشت:
1- واقعه / 10- 12.
2- تفسیر مراغی، ج 27، ص 134.
3- تفسیر نورالثقلین، ج 5، ص 206.
4- تفسیر صافی ذیل آیه شریفه فوق.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃