منظور قرآن از هر نفسى چشنده مرگ است، چیست؟ نفس به چه گفته می شود؟ آیا منظور روح میباشد یا جسم انسان است؟
🌳براى پاسخ به این سؤال، ابتدا به معانى و موارد استعمال «نفس» در لغت و آیات قرآن کریم اشاره می شود:
«کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ »1.
1⃣ کلمه «نفس» - آن طور که دقّت در موارد استعمالش افاده می کند - در اصل به معناى همان چیزى است که به آن اضافه می شود؛ پس «نفس الانسان» به معناى خود انسان و «نفس الشیء» به معناى خود شیء است و «نفس الحجر» به معناى همان حجر (سنگ) است.
🌳حتى در مورد خداى تعالى به همین منظور استعمال می شود هم چنان که فرمود:
«کَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ »2؛
«رحمت را بر خود واجب کرده است».
و نیز فرموده:
«وَ یُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ »3؛
«خدا شما را از خودش بیم می دهد».
2⃣ بعد از معناى اصلى؛ استعمالش در شخص انسانى که موجودى مرکب از روح و بدن است شایع گشته و معناى جداگانه اى شده، که بدون اضافه هم استعمال می شود. مانند این آیه شریفه که می فرماید:
«هُوَ الَّذِى خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها »4؛
🌳«خدا آن کسى است که شما را از یک نفس (یک شخص) خلق کرده و همسر او را هم از او قرار داد».
و نیز مانند آیه:
🌳«مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِى الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً »5؛
«هر کس بکُشد کسى را نه در برابر (قتل) کسى یا تبهکارى در زمین، مانند آن است که همگى مردم را بکشد».
3⃣ «نفس» را در روح انسانى نیز به تنهایى استعمال کردند؛ چون آنچه مایه تشخّص شخصى انسانى است علم و حیات و قدرت است که آن هم قائم به روح آدمى است و این معنا در آیه شریفه:
«أَخْرِجُوا أَنْفُسَکُمُ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ »6.
🌳«برون دهید جان هاى خود را، امروز کیفر می شوید به عذاب خوارى».
از آنچه گذشت این معنا روشن گردید که:
🌳اولاً: مراد از نفس در جمله «کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ»7 انسان است - که استعمال دومى از استعمالات سه گانه این کلمه است - نه روح انسانى چون معهود کلام خدا نیست که نسبت موت را به روح انسانى داده باشد تا ما آیه را هم حمل به آن کنیم.
🌳ثانیاً: آیه شریفه عمومیتش تنها در باره انسان ها است که شامل ملائکه و جن و سایر حیوانات نمی شود هر چند که بعضى از نامبردگان از قبیل جن و حیوان متصف به آن بشوند. و یکى از قرائنى که اختصاص آیه به انسان را میرساند جمله اى است که قبل از آن واقع شده و می فرماید: «وَ ما جَعَلْنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِکَ الْخُلْدَ »8 و نیز جمله اى است که بعد از آن واقع شده و می فرماید: «وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً »9 چون قبل و بعد آیه، سخن از انسان است.
📚پی نوشت:
1. انبیاء 21، آیه 35.
2. انعام 6، آیه 12.
3. آل عمران 3، آیه 28.
4. اعراف 7، آیه 189.
5. مائده 5، آیه 32.
6. انعام 6، آیه 93.
7. آل عمران 3، آیه 185؛ انبیاء (21)، آیه 35.
8. انبیاء 21، آیه 34.
9. انبیاء 21، آیه 35.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
آیا درست است که بعضیها می گویند علاوه بر مرگ طبیعى، مرگ ارادى هم داریم؟
🌱مرگ به دو نوع طبیعى و ارادى تقسیم می شود :
1⃣ مرگ طبیعى براى تمام موجودات، رخ خواهد داد؛ چرا که همه موجودات، براساس عمومیت و کلیت اصل بازگشت به سوى خدا، در حال سیر و حرکت به سوى او هستند و از این رو، با مرگ سرفصلى از این مسیر را طى می کنند. آیه ذیل به خوبى این نوع مرگ را اشاره دارد:
«کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثم إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ »1؛
🌱«هر نفسى چشنده مرگ است، آن گاه به سوى ما بازگردانیده خواهد شد» .
2⃣ مرگ ارادى تنها مخصوص انسان بوده و مقصود از آن، عروج روح به باطن و بواطن عوالم برتر، در همین دنیا است. کسانى هستند که از اوصاف، اخلاق، عقاید و افکار پلید رهیده؛ از رنگ ها، هیئت ها و تعلّقات مادى و دانى، خود را تطهیر کرده؛ از مخلوق به خالق رو نموده؛
🌱فانى وجه حضرت حق گشته و به این حقیقت لطیف و عمیق رسیده اند که چیزى جز ذات اقدس اله حقیقت ندارد. اینان در همین دنیا از برزخ و برزخ ها گذشته و هم اکنون به جهت برخوردارى از حیات، علم و اراده بالاتر، عالم برزخ اهل برزخ و حالات آنان را شاهدند؛ بلکه با مجاهدت و نیز با عشق و کششى که به لقاى وجه کریم حضرت حق دارند، از همه عوالم گذشته و همه حجاب ها را کنار زده اند و فانى در حق شده اند.
🌱بعد از فنا، باقى به بقاى حق می شوند و به آنچه اندر وهم نیاید، نایل میآیند. آیات ذیل به خوبى بیانگر مرگ ارادى و اختیارى است:
«أَلْهکُمْ التَّکَاثُرُ، حَتَّى زُرْتُمْ الْمَقَابِرَ، کَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ، ثُمَّ کَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ، کَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ، لَتَرَونَّ الْجَحِیمَ، ثُمَّ لَتَرَونَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ، ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنْ النَّعِیمِ »3؛
🌱«تفاخر به بیشتر داشتن، شما را غافل داشت تا کارتان و [ پایتان] به گورستان رسید . نه چنین است، زودا که بدانید! باز هم نه چنین است، زودا که بدانید! هرگز چنین نیست، اگر علم الیقین داشتید! به یقین دوزخ را میبینید سپس آن را قطعاً به عین الیقین در مییابید؛ سپس در همان روز است که از نعمت [ روى زمین ]پرسیده خواهید شد» .
🌱از این آیات، به روشنى استنباط می شود که انسان در زندگى دنیایى، میتواند حجاب ها را کنار زده و از آنها گذر کند و حقایق اخروى را بیابد. این دریافت همان شهود، احاطه خاص و علم و ادراک برتر و همان «علم الیقین» است که قبل از مشاهده عینى برزخ (عین الیقین)، براى انسان هاىِ کامل، رخ خواهد داد.
📚پی نوشت:
1. آل عمران 2، آیه 185، انبیاء (21)، آیه 35؛ عنبکوت (29)، آیه 57.
3. تکاثر 102، آیات 1 ـ 8.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
مرگ یا زندگى حضرت عیسى و خضر علیهم االسلام چگونه است؟
💠قرآن کریم درباره حضرت عیسى علیهماالسلام می فرماید:
«إِذْ قالَ اللّهُ یا عِیسى إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَیَّ وَ مُطَهِّرُکَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ جاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوکَ فَوْقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأَحْکُمُ بَیْنَکُمْ فِیما کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ »1؛
«اى عیسى من تو را برمیگیرم و به سوى خود میبرم و از کسانى که کافر شدند پاک میسازم و کسانى را که از تو پیروى کردند تا روز قیامت برتر از کسانى قرار میدهم که کافر شدند. سپس بازگشت همه شما به من است و در میان شما در آنچه اختلاف داشتید داورى میکنم]».
💠خداوند در حال حیات حضرت عیسى علیه السلام به او خطاب می کند که من تمام حقیقت تو را میگیرم: «إنّى متوفّیک» ولى معلوم نیست این توفّى و اخذ تامّ رخ داده یا در آخرالزّمان رخ می دهد؟!؛ چنان که معلوم نیست مراد از «رافعک إلیّ» یعنى جسم و روح تو را به سوى خود میبرم، یا فقط روح تو را بالا میبرم.
💠البته از ظاهر برخى عبارت هاى انجیل و برخى روایات استفاده می شود که جسم و روح حضرت مسیح علیه السلام به آسمان عروج کرده است؛ چنان که مسیحیان می گویند: عیسى کشته شد و دفن گردید و سپس از میان مردگان برخاست و مدت کوتاهى در زمین بود و بعد به آسمان صعود کرد.
💠امام باقر علیه السلام فرمود: حضرت عیسى علیه السلام شبى را که به جانب آسمان بالا رفت به اصحابش خبر داد. اصحاب، هنگام غروب آفتاب همگى نزد او گرد آمدند. عیسى علیه السلام آنان را در خانه اى نگاه داشت و سپس از چشمه اى که در زاویه آن خانه بود، در حالى که سرش را تکان میداد تا آب هایش به سوى آنان بریزد بیرون آمد. سپس به آنان گفت: خداى متعال به من وحى کرده که هم اکنون مرا به سوى خود بالا برد. و مرا از یهودیان پاک کند. اکنون کدام یک از شما حاضرید به شکل من درآید و به جاى من کشته و به دار آویخته گردد و با من در درجه و مقامم همراه باشد؟ جوانى از آنان گفت:
💠یا روح اللّه من حاضرم. عیسى علیه السلام به او فرمود: آرى تو همان هستى. سپس عیسى علیه السلام به آنان گفت: یکى از شما پیش از آن که صبح کند دوازده بار به من کافر می شود. مردى از آنان گفت: یا نبی الله من آن کس هستم؟ عیسى گفت: آیا در نفس خودت مییابى همان کس باشى؟ بعد به آنان فرمود: به زودى بعد از من سه فرقه می شوید.
💠دو فرقه بر خدا دروغ بسته و جایگاهشان آتش است. فرقه اى که تابع «شمعون»اند بر خدا راستگویند و جایشان بهشت خواهد بود. این بگفت و در حالى که همگان او را میدیدند خدا او را از زاویه خانه به سوى خود بالا برد. بعد گوید: یهودیان همان شب در طلب عیسى برآمدند. مردى را که عیسى خبر داده بود که تا پیش از صبح دوازده بار به او کافر شود گرفتند.
💠همچنین جوانى را که شبح عیسى به او القا شده بود کشتند و به دار آویختند. مرد دیگر نیز تا قبل از صبح دوازده بار به عیسى علیه السلام کافر شد2.
علاّمه طباطبایى پس از نقل حدیث مزبور می گوید: نزدیک به همین روایت از ابن عبّاس و قتاده و دیگران نقل شده. برخى از ایشان گفته است: آن کس که شبح عیسى به او افتاد همان بود که یهودیان را به جایگاه عیسى راهنمایى کرد تا او را گرفته بکشند و برخى دیگر غیر آن کس را گفته است. به هر تقدیر، قرآن کریم نفیاً یا اثباتاً از این جریان ساکت است3.
💠از حضرت رضا علیه السلام نیز نقل شده عیسى علیه السلام زنده از زمین به سوى آسمان برده شد و در بین آسمان و زمین روحش قبض شد و چون او را به آسمان بالا بردند روحش را به او برگرداندند؛ چنان که خداوند فرمود:
«إِذْ قالَ اللّهُ یا عِیسى إِنِّی مُتَوَفِّیکَ وَ رافِعُکَ إِلَىَّ وَ مُطَهِّرُکَ... »4؛
«یاد کن هنگامى را که خدا گفت: اى عیسى در حقیقت من تو را برگرفته و تو را به سوى خویش بالا میبرم و تو را از کسانى که کفر ورزیدند، پاک میسازم...».
🔴ادامه دارد
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
دوباره زندگی
مرگ یا زندگى حضرت عیسى و خضر علیهم االسلام چگونه است؟ 💠قرآن کریم درباره حضرت عیسى علیهماالسلام می
🔴ادامه از پست قبلی
💠امام صادق علیه السلام در مورد زندگى حضرت عیسى علیه السلام می فرماید: خداوند عیسى بن مریم علیه السلام را مبعوث کرد و به او نور، علم، حکم و همه دانش پیامبران گذشته را عطا کرد و افزون بر آن انجیل را نیز بر او نازل کرد و او را به سوى بیت المقدس به جانب بنیاسرائیل فرستاد تا آنان را به ایمان به خدا و رسول و عمل به کتاب و حکمتش دعوت کند. بیشتر بنیاسرائیل در برابر دعوت او راه طغیان و کفر پیش گرفتند و چون ایمان نیاوردند عیسى علیه السلام آنان را نفرین کرد. خداوند گروهى از اشرارِ آنان را مسخ کرد تا نشانه اى براى دیگران شده و عبرت گیرند، ولى متأسفانه آنان طغیان و کفر را بیشتر کردند. عیسى علیه السلام در بیت المقدس ماند و مدّت 23 سال آنان را دعوت و به نعمت هایى که نزد خداست ترغیب میکرد تا وقتى که یهود او را جستجو کرده بالاخره مدّعى کشته شدن و به دار آویختنش گشتند، ولى قطعاً خدا آنان را بر عیسى علیه السلام مسلّط نکرد، بلکه موضوع برایشان مشتبه گردید و اصلاً یهودیان به عذاب و کشتن و به دار آویختن حضرت مسیح علیه السلامقدرت پیدا نکردند؛
💠زیرا قدرت پیدا کردنشان تکذیب قول خداوند است که می فرماید: خدا عیسى را پس از توفّى و اخذ تامّ به سوى خود بالا برد.5
💠تذکّر: احتمال اسرائیلى بودن برخى از این روایات ضعیف نیست. بنابراین، در پذیرش مشترکات با اهل کتاب احتیاط لازم است اما آنچه قطعى و تردید نابردار است کلام الهى است که به صراحت کشته شدن حضرت عیسى علیه السلام را نفى می کند.6
💠اما راجع به حضرت خضر علیه السلام، به چند نکته اشاره می شود:
1. در برخى روایات از طرق شیعه و سنّى نقل شده که حضرت خضر علیه السلام از آب حیات نوشیده است، مرحوم علامه طباطبایى(ره) در این روایت تردید و تشکیک می فرمایند و می گویند: «این روایات و امثال آن، خبر واحدى است که قطع به صدورش نداریم و از قرآن کریم و سنت قطعى و عقل هم دلیل بر توجیه و تصحیح آنها نداریم».7
2. در برخى روایات آمده است که امام صادق علیه السلام فرمودند: «خداوند به حضرت خضر علیه السلام عمر طولانى عطا فرمود زیرا خدا میخواست به قائم ما (حضرت مهدى(عج) عمر طولانى بدهد و می دانست) که بندگانش بر طول عمر او اشکال خواهند کرد، به همین جهت عمر بنده اش حضرت خضر را طولانى گردانید که عمر طولانى حضرت قائم به آن تشبیه شود»8.
3. در مورد حضرت خضر به صراحت و روشنى در قرآن مجید چیزى نیامده است جز آنکه در سوره کهف داستان مصاحبت او با حضرت موسى علیه السلام بدون ذکر نام وى آمده است. در مورد پیامبرى وى نیز اختلاف نظر وجود دارد برخى وى را از اولیاء الهى دانسته و برخى مانند علامه طباطبایى(ره) چنین استنباط نموده که وى از پیامبران بوده و نام و نسبش تالى بن مالک بن عامربن ارفخشید بن سام بن نوح است.
💥بنابراین درباره حضرت خضر دو نظر وجود دارد:
1. وى از اولیاى الهى بوده و داراى علم به باطن و حقایق عالم است.
2. وى از انبیاى الهى بوده است.
در هر صورت در روایات آمده است، آن شخصى که موسى علیه السلام به ملاقات او در مجمع البحرین شتافت و حوادث عجیبى که در همراهى او مشاهده کرد حضرت خضر علیه السلام بوده است و او در چشمه آب حیات، خود را شستشو داده است و به همین دلیل زنده است و مرگ در او راه ندارد (مگر به هنگام برقرارى قیامت).9
📚پی نوشت:
1. آل عمران 3، آیه 55.
2. نور الثقلین، 345/1، ح 154.
3. المیزان، ج 3، ص 252.
4. آل عمران 3، آیه 55.
5. نور الثقلین، 346/1.
6. بنگرید: جوادى آملى، تفسیر موضوعى قرآن، ج 4 معاد در قرآن.
7. ترجمه تفسیر المیزان، ج13، ص489، ذیل آیات 60 تا 82 سوره کهف.
8. هزار و یک چرا؟ على سالک، نشر جمال، قم، ص224.
9. تفسیر برهان، ج 2، ص 472. تفصیل داستان موسى و خضر وذوالقرنین را میتوانید در تفسیر سوره کهف مطالعه کنید.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
یاد مرگ چه فوایدى دارد؟
✳️امیر مؤمنان علیه السلام، فواید یاد مرگ را در امور زیر میداند:
1⃣ یاد مرگ سبب بازداشتن انسان از بیهودگى و بازیهاى دنیوى می شود: «به خدا سوگند، یاد مرگ مرا از هزل و بیهودگى منع می کند»1 .
2⃣ اندیشه مرگ مانع انجام دادن کارهاى زشت و ناروا است: «هان! [ مرگ ]برهم زننده لذت ها، تیره کننده شهوت ها و نابودکننده آرزوها را به یاد آرید؛ آن گاه که به کارهاى زشت شتاب میآرید»2 .
3⃣ یاد مرگ موجب انجام دادن اعمال و کردار نیک می شود: «آن که مرگ را چشم داشت، در کارهاى نیک پاى پیش گذاشت»3 .
4⃣ تذکر مرگ سبب بیرغبتى و کم خشنودى در دنیا می شود: «آن که مرگ را بسیار یاد کند، از دنیا به اندک خشنود شود»4 .
5⃣اندیشه مرگ و تفکّر در مردگان پیشین، باعث عبرت آموزى است: «پنداشتند که جاى مردگان تهى است؛ حال آنکه سخت مایه عبرت اند... [ مردگانشان ]مایه پند باشند، بهتر است تا وسیله فخر و بزرگوارى»5 .
📚پی نوشت:
1. نهج البلاغه، خطبه 84، ص 66.
2. همان، خطبه 99، ص 92.
3. همان، کلمات قصار 31، ص 364.
4. همان، کلمات قصار 349، ص 423.
5. همان، خطبه 221، ص 252.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
زینتهای بهشتی چگونه است و اثرات آن چیست؟
🌹از آن جایی که زینت مناسب معمولاً اثر روانی دارد و به روح انسان نشاط و شادابی میدهد و اگر از حد اعتدال خارج نشود امری پسندیده است و همانطور که در روایات تأکید بر زینت کردن موقع نماز و عبادت است در بهشت هم مؤمنین زینت میکنند و از این لذات روحانی بهره کافی میگیرند.
🌹چنانچه در سه آیه از آیات قرآن اشاره به این زینتها دارد و میفرماید: یحلّون فیها من اساور من ذهب »: آنها در بهشت با دستبندهایی از طلا آراسته شدهاند (116).
🌹و در دو مورد از این سه آیه، علاوه بر طلا (ذهب) تصریح به مروارید و لؤلؤ هم شده است و در یک مورد دیگر هم اشاره به دستبندهای نقرهای شده است و میفرماید:
🌹«وحلّوا اساور من فضّه»: مؤمنین با دستبندهایی نقره آراسته شدهاند (117).
📚پی نوشت:
1- کهف / 31؛ حج / 23؛ فاطر /33.
2- انسان / 21.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
عالم برزخ چه عالمى است؟ آیا جسم هم در عالم برزخ است یا فقط روح انسان در این عالم است؟
🌀«برزخ» فاصله و فرصت میان دو شیء دو موقعیت را گویند. از این رو به جهانى که میان دنیا و آخرت واقع می شود برزخ گفته می شود.
🌀گاهى از «عالم قبر» به «جهان برزخ» یاد می شود. قرآن کریم در آیاتى از جهان برزخ خبر داده است:
«حَتّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ. لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ کَلاّ إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ »1؛
🌀«زمانى که مرگ یکى از تبهکاران فرا رسد گوید: پروردگار من! مرا بازگردان، شاید در آنچه ترک و کوتاهى کردم عمل صالحى انجام دهم، ولى به او گفته می شود: چنین نیست و هرگز بر نخواهى گشت. این درخواست و وعده سخنى است که بر زبان میآورد و اگر بازگردد همان کردار سابق را تکرار کند، و پشت سر آنان برزخ است تا روزى که بر انگیخته می شوند».
🌀امام صادق علیه السلام فرمود: «البرزخ هو القبر و هو الثّواب و العقاب بین الدّنیا و الآخرة والدّلیل على ذلک قول العالم: «والله ما نخاف علیکم إلاّ البرزخ»2؛ «برزخ همان قبر (در اصطلاح قرآن) است و برزخ عین ثواب یا عقاب بین دنیا و آخرت است».
🌀آن حضرت فرمود: «القبر منذ حین موته إلى یوم القیامة»3؛ «قبر (برزخ) از هنگام مردنش تا روز قیامت است».
از هنگام مرگ آدمى وارد برزخ میگردد؛ خواه او را در زمین دفن کنند یا وى را با آتش بسوزانند یا غذاى درندگان شود یا در دریا غرق گردد.
🌀برزخ را قیامت صغرا نیز مینامند. مؤمنان در آسایش خواهند بود و انسان هاى خطاکار گرفتار عذاب می شوند.
حق تعالى درباره بت پرستان زمان حضرت نوح علیه السلام می فرماید:
«مِمّا خَطِیئاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا ناراً »4؛
«بر اثر خطا کاریها غرق شدند و به مجرّد غرق شدن به آتش وارد شدند».
🌀«النّاس نیام فإذا ماتوا انتبهوا»5؛ «مردم در زمان حیات خود خوابند، وقتى میمیرند بیدار می شوند».
📚پی نوشت:
1. مونون 23، آیات 100ـ99.
2. نورالثقلین، ج 3، 553.
3. همان، ج 3، 554.
4. نوح 71، آیه 25.
5. بحارالانوار، 42/4.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃
منظور از شب اوّل قبر چیست؟ چه اتفاقاتى میافتد؟
🌺نخست باید دانست همه انسان ها با عبور از پُل مرگ به عالَم برزخ راه مییابند. امام حسین علیه السلام در روز عاشورا خطاب به یاران خود فرمودند: «اى فرزندان بزرگوارى! صبر پیشه کنید، زیرا مرگ، جز پلى نیست که شما را از رنج و سختى به بهشت برگزیده و نعمت همیشگى عبور می دهد. کدامین از شما گذر از زندان به قصر را نکوهیده می دارد؟!»1
🌺بنابراین منظور از مرگ، فنا و نیستى نیست؛ بلکه «قبر» موقعیتى است که انسان ها پس از مرگ در آن مقام، جاى میگیرند و استقرار مییابند.
روایت شده است: قبرى را می کندند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با شتاب به سوى آن رفتند و به شدّت گریستند؛ به حدّى که خاک از اشک ایشان، تر شد و به یاران خود فرمودند: «إِخْوَانِى لِمِثْلِ هَذَا فَأَعِدُّوا»2؛ «برادران من! براى همانند آن مهیّا شوید».
🌺در کتاب من لایحضره الفقیه توصیه شده است که میّت را بلافاصله و با سرعت به درون قبر نگذارید و قبل از دفن، مدتى او را در کنار قبرش نگاه دارید تا آمادگى ورود به منزلگاه جدید را پیدا کند و در هنگام دفن بر او تلقین بخوانید و در شب دفن او، نماز شب اول قبر بخوانید، این توصیه ها براى کم شدن وحشت و اضطراب او و فشار قبر است.
🌺فشار قبر
فشار قبر، قابل وصف نبوده و حقیقت آن براى ما روشن نیست. از مجموع روایات استفاده می شود که فشار قبر تابع کوتاهیها و گناهان است. و میزان و مدّت آن نیز به کاستیها و کدورت ها بستگى دارد.
🌺 به همین جهت اختصاص به کفّار و مشرکین و جنایتکاران ندارد بلکه مونان و نیکان نیز به اندازه گناهان که از آنها سر زده ممکن است گرفتار فشار قبر شوند. فشار قبر براى چنین مونینى سبب می شود که کفاره گناهان خود را در برزخ تحمل کنند تا در قیامت پاک باشند.
🌺امیرمؤمنان على علیه السلامدرباره وضعیت مردگان می فرماید: «حال اگر چه آثارشان نابود، و اخبارشان فراموش شده، امّا چشم هاى عبرت بین، آنها را مینگرد، و گوش جان، اخبارشان را میشنود، که با زبان دیگرى با ما حرف میزنند و می گویند:
چهره هاى زیبا پژمرده و بدن هاى ناز پرورده پوسیده شد، و بر اندام خود لباس کهنگى پوشانده ایم، و تنگى قبر ما را در فشار گرفته، وحشت و ترس را از یکدیگر به ارث برده ایم، خانه هاى خاموش قبر بر ما فرو ریخته، و زیباییهاى اندام ما را نابود، و نشانه هاى چهره هاى ما را دگرگون کرده است. اقامت ما در این خانه هاى وحشت زا طولانى است، نه از مشکلات رهایى یافته، و نه از تنگى قبر گشایشى فراهم شد».3
🌺سول منکر و نکیر
سول منکر و نکیر، نیز پرسش از حقیقت و باطن اعتقادات و اعمال ما است.
امام صادق علیه السلام می فرمایند: «یَجِیءُ الْمَلَکَانِ مُنْکَرٌ وَ نَکِیرٌ إِلَى الْمَیِّتِ حِینَ یُدْفَنُ...»4؛ «دو فرشته منکر و نکیر نزد میت در هنگامى که دفن می شود، میآیند؛ در حالى که صداى آنها همانند رعد، بلند...؛ سپس، از میت میپرسند:
🌺پروردگار تو کیست؟ دین تو چیست؟... اگر او مون باشد، می گوید: الله پرودگار من است و اسلام دین من... و براى او، درى به سوى بهشت باز می کنند و او جایگاهش را میبیند... اما اگر او کافر باشد، بر او وارد می شوند؛ در حالى که شیطان، در کنار او نشسته است. از او میپرسند: پرودگار تو کیست و دین تو چیست؟ ... و چشمان او را به سوى آتش میگشایند، و او جایگاه خود را در آن میبیند».5
📚پی نوشت:
1. بحارالانوار، ج 6، ص 154، باب 6، سکرات الموت؛ ج 44، ص 297، باب 35، فضل شهدا.
2. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 465.
3. نهج البلاغه، ترجمه دشتى، ص 451، پیام مردگان!.
4. کافى، ج 3، ص 236.
5. کافى، ج 3، ص 236.
🍃🌹 @dobare_zendegi 🌹🍃