محاسبه نفس چه نقشی میتواند در یاد معاد داشته باشد؟
♦️انسان در یک نگرش، دارای سه بعد است: بعد اعتقادات و باورها، بعد اوصاف و اخلاق، و بعد اعمال و کردار، مطلبی را معتقد میشود، به خلقی متخلق میگردد و عملی را انجام میدهد.
♦️بنابراین، اگر انسان معتقد باشد هر آنچه از او صادر میگردد زنده و همراه اوست و او در برابرش مسؤول است، و اگر بر این باور باشد که روزی به همة اعمال، اخلاق و عقاید او رسیدگی میشود، قهراً چنین انسانی خود را هر آن در برابر محکمه عدل الهی حاضر میبیند و آگاه است که خداوند مراقب اوست و از او حساب رسی خواهد کرد. مراقب کسی است که رقبه و گردن میکشد و ناظر بر کار دیگری است؛ چنان که در جلسه آزمون مراقبان گردن میکشند و تمام رخدادهای آزمون شونده را زیر نظر میگیرند.
♦️به انسان دستور دادهاند مراقب شؤون ظاهر و باطن خودباشد؛ یعنی نفس خود را زیر نظر بگیرید و از آن حساب رسی داشته باشد. در این صورت اگر خلاف بیش از صوابها باشد باید نقصان را جبران کرد و اگر صوابها بیشتر باشد باید شکر گزاری کرد؛ ضرورت مراقبت برای آن است که انسان موجودی است که هر آن احتمال سقوط دارد و از یاد قیامت فاصله میگیرد.
♦️خدای سبحان به پیامبر گرامی اسلام (ص) سفارش اکید دارد: «فلا یصدّنّک عنها مَن لا یؤمِن بها واتّبع هوئهُ فترْدی» طه/16؛ [زنهار مردمی که به قیامت ایمان ندارند و پیرو هوای نفسند تو را از آن روز هولناک باز ندارند و غافل نکنند وگرنه هلاک خواهی شد.] هوای نفس انسان را هم از توجه به مبدأ باز میدارد و از عنایت به معاد.
♦️اعتقاد به معاد گرچه از نظر قرآن ضروری است و برای فرزانگان ضرورت خضوع در برابر آن را به همراه دارد، لیکن بیشتر مردم گرفتار بیم و امیدند و تا ضرورت پاداش و کیفر مطرح نباشد تن به ایمان و عمل صالح نمیدهند. از این رو بت پرستان حجاز که به وجود خداوند و خالقیت او اعتقاد داشتند، ولی به معاد ایمان نداشتند، به راهزنی و آدم کشی فخر میکردند. مهمترین عامل باز دارندة بشر از معاصی خدا همان ایمان به مسؤولیت در قیامت است؛ یعنی ایمان به محکمه عدل و داد و یاد آن صحنة هولناک کیفر الهی.
♦️وقتی یاد قیامت از جان انسان رخت بربست وی گرفتار هلاکت میشود و در عذاب دردناک گرفتار خواهد آمد: «لهم عذاب شدید بما نسوا یوم الحساب» ص/26؛ [چون روز حساب را فراموش کردند به عذاب سخت معذب خواهند شد.]
♦️مولی الموحدین علی (ع) میفرماید: «ذهَب المُتذکِّرون وبقی النّاسون أو المُتناسون» (نهج البلاغه، خطبه 176)؛ [از اصحاب خاص رسول خدا (ص) آنان که به یاد معاد بودند رخت بر بستند و گروهی ماندهاند که یاد قیامت از یادشان رفته، یا قیامت را از یاد خود بردهاند.] گروهی که معرفتشان اندک است میپندارند تحقق وعدة قیامت بسیار دور است، اما آنان که مظهر صفات خدایند و از غیب آگاهند آن را نزدیک میبینند: «إنّهم یرونُه بعیداً ونَراه قریباً» معارج/6 ـ 7. اولیای الهی هم اکنون از عذاب جهنم هراس دارند و هراس کنونی سبب میشود که در قیامت شعله آتش را نبینند و صدای زفیر و شهیق جهنم را نشنوند:
♦️«لا یسمَعون حَسیسها وهم فی ما اشتهتْ أنفسهم خالدون لا یحزنهم الفَزعُ الاکبر وتتلقّیهم الملائکة هذا یومکم الّذی کُنتم توعَدون» انبیا/102 ـ 103؛ [آنان هرگز صدای جهنّم را نشنوند و هیچ گاه فزع اکبر و هنگامه بزرگ قیامت محزونشان نخواهد ساخت.] امیر مؤمنان (ع) در این زمینه میفرماید: «اکرَم أسماعَهم أن تسمع حسیس نارٍ أبداً» (نهج البلاغه، خطبة 183)؛ [خدای سبحان گوش آنان را گرامی داشت از این که صدای جهنم را بشنوند.] از این رو هرگز صدای دوزخ هر چند مرحله ضعیف آن را هم نمیشنوند.
🌹 @dobare_zendegi 🌹
آیا همه زنهای خارجی که بیحجاب هستند، به جهنم میروند؟
✳️انسانها، نسبت به احکام مقرر شده از سوی خداوند، دو گروهند:
1⃣ افرادی که پیام خداوند در تمام عمر به آنها نرسیده، در حالی که تلاش خود را برای به دست آوردن آن انجام دادهاند; این گروه که به آنها جاهل قاصر گفته میشود، عذر خواهند داشت و عذر واقعی، مانع از عذاب الهی خواهد بود.
2⃣اشخاصی که امکان به دست آوردن حکم خدا برایشان وجود دارد، اما به دلایلی، مانند: تحقیق نکردن، تنبلی، لجاجت، بیبند و باری و...، به سراغ آن نمیروند; این گونه افراد که به آنها جاهل مقصّر میگویند، عذر نخواهند داشت و عذاب الهی شامل آنها میشود.
✳️با توجه به مقدمة بالا، به یقین در زمان ما، با وجود رسانهای گوناگون و ابزار اطلاع رسانی، بیشتر زنهای بیحجاب خارجی ] اگر نگوییم همة آنها[کسانی هستند که پیام خداوند به آنها رسیده و یا اگر نرسیده میتوانند تحقیق کنند و در ابعاد گوناگون اعتقادی و عملی، حقیقت را بفهمند و اگر چنین نیستند، عذری ندارند، در نتیجه، عذاب خواهند شد.
✳️اینک برای آگاهی بیشتر، توجه شما را به مطالب مفیدی دربارة ضررهای بیحجابی جلب میکنیم:
✳️قرآن مسأله حجاب را در چند آیه، یادآوری و در بعضی از آنها به حکمت و فلسفه آن هم اشاره کرده است که در واقع اشاره به ضررهای بیحجابی نیز میباشد برخی از آنها عبارتند از:
1⃣پاکی دلهای مردان و زنان و آلوده نشدن آنها: در مکتب قرآن، علاوه بر بهداشت جسمی (که در دنیا مطرح است) یک نوع بهداشت روحی و روانی هم وجود دارد که چنانچه مراعات نشود، روح مسموم میشود، و آثار خطرناکی را در پی دارد که از مسمومیت جسمی به مراتب خطرناکتر است. در برخی آیات، به رعایت این نوع از بهداشت توصیه شده است.
✳️قرآن در آیه 53 سوره احزاب در مورد روبرو شدن و صحبت کردن با زنان پیامبر میفرماید:
"...وَ إِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَـَعًا فَسْ?‹َلُوهُنَّ مِن وَرَآءِ حِجَابٍ ذَ َلِکمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکمْ وَ قُلُوبِهِنَّ...; هنگامی که چیزی ] از وسایل زندگی را به عنوان عاریت [از آنان]= همسران پیامبر[میخواهید، از پشت پرده بخواهید. این کار، برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است."
2⃣در امان ماندن از اذیت افراد سبکسر: خداوند در آیه 59 سوره احزاب میفرماید: "یـَّأَیهَا النَّبِیُّ قُل لاِ ّ? َزْوَ َجِک وَ بَنَاتِک وَ نِسَآءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَـَبِیبِهِنَّ ذَ َلِک أَدْنَیَّ أَن یعْرَفْنَ فَلاَ یؤْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا; یعنی: ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو:
✳️روسریهای بلند خود را بر خویش فرو افکنند ] طوری که زیر گلو و سینههایشان پیدا نباشد [این کار برای این که شناخته شوند و مورد اذیت] اهل فسق و فجور[قرار نگیرند، بهتر است، (و اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده و رحیم است."
3⃣ به طمع نیفتادن افراد سبکسر و بیمار دل: در آیه 32 سوره احزاب خطاب به زنان پیامبر ـ که در واقع خطاب به همه زنهاست ـ آمده است: "... به شکل هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید" و در آیه 30 و 31 سوره نور خطاب به پیامبراکرممیفرماید: "قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصَـَرِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَ َلِک أَزْکیَ لَهُمْ...; به مؤمنان بگو چشمهای خود را ] از نگاه به نامحرمان [فرو گیرند، عفت خود را حفظ کنند. این، برای آنان پاکیزهتر است... و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را] از نگاه هوسآلود [فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار نکنند، و] اطراف [روسریهای خود را بر سینه خود افکنند] تا گردن و سینه با آن پوشانده شود[
، و زینت خود را آشکار نسازند; مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان همکیششان، یا بردهگانشان ] کنیزانشان [، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زن آگاه نیستند و هنگام راه رفتن، پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود] و صدای خلخال که بر پا دارند به گوش رسد[ای مؤمنان همگی به سوی خدا باز گردید تا رستگار شوید!"
✳️علاوه بر آنچه بیان شد، استواری اجتماع و استحکام پیوند خانوادگی، جلوگیری از چشم چرانیها، حفظ ارزشها، احترام زن ـ که هر اندازه متینتر و باوقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش مرد نامحرم نگذارد به احترامش افزوده میشود ـ از دیگر علتها و فلسفههای حجاب است که از آیات و روایات استفاده میشود.
(جهت آگاهی بیشر ر.ک: مسأله حجاب، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا / فلسفة حجاب، علی محمدی، انتشارات ارم.)
🌹 @dobare_zendegi 🌹
دوباره زندگی
✅سیـــد بودن از ڪجا شـــروع شد، و آیا سادات به جهنم میروند؟ 👇👇👇👇👇👇👇
❇️سیادت از رسول اکرم (ص) شروع شد. سیادت یک نوع شرافت معنوی است که در دودمان پیغمبر اسلام (ص) وجود دارد.
🌱اساساً این یک موضوع عمومی است که دودمان و فرزندان شریف و برجسته به تناسب مقام بزرگ خا ندان آنها میان تمام اقوام دارای احترام و شخصیت هستند. بنابراین احترام و شخصیت "سیادت" در نظر ما برای همان نسبتی است که با بزرگترین شخصیت عالم انسانیت یعنی پیغمبر اسلام (ص) دارند.
🌱کلمه "سید" که در ل غت عرب به معنای "آقا" است، روی همین نظر به آنها اطلاق میشود. ریشه سیادت همان عظمت پیامبر (ص) و علی (ع) از نظر صفات و روحیات و اعمال است. آنها به خاطر شخصیت والایشان آقا و بزرگ بودند.
🌱البته شعاع این سیادت و بزرگی به جدّ اعلای پیامبر "هاشم" میرسد.
فرزندان او نیز از این راه کسب افتخار میکنند.
🌱ناگفته پیدا است که انتساب به پیامبر نمیتواند توجیه کننده کمترین تخلف باشد و از نظر قوانین تفاوتی با دیگران ندارند.
🌱نیز اگر در قیامت مستحق عذاب و جهنم باشند، کیفر خواهند دید. قرآن کریم ملاک برتری افراد را تقوا دانسته و فرمود: "همانا گرامیترین شما پیش خدا با تقواترین شما است".
🌱 همچنین از نظر قرآن در قیامت همة علاقهها و نسبها قطع میشود: "هنگامی که در صور دمیده شود، هیچ گونه نسبی میان آنها نخواهد بود".
امام زین العابدین (ع) فرمود: "خداوند بهشت را برای کسی آفریده که اطاعت فرمان او کند و نیکوکار باشد، هرچند بردهای از حبشه باشد، و دوزخ را برای کسی آفریده است که نافرمانی او کند، هر چند فرزندی از قریش باشد".
🌱از آن جایی که ملاک قرب معنوی، پاکی و شایستگی است، نه حَسَب و نسب، در تاریخ زندگی پیامبر (ص) و امامان بزرگوار میخوانیم که بعضی از نزدیکترین افراد منتسب به خود را به خاطر عدم ایمان یا انحراف از خط اسلام رسماً طرد کردند و از آنها تنفر و بیزاری جستند. همان گونه که رسول خدا (ص) جعفر فرزند امام علی النقی (ع) را "جعفر کذاب" خواند.
🌱او مردی نا اهل و عیاش بود و پس از وفات امام عسکری (ع) به دروغ ادعای امامت نمود و عدهای را به گمراهی کشید.
🌱مرحوم شیخ عباس قمی دربارة این شخص گفته: "جعفر مثلش مثل فرزند حضرت نوح پیغمبر است و ملقب به کذّاب است".
🌹 @dobare_zendegi 🌹
ღ
📜 #حــدیث
❤️ امام علــى عليـہالســلام :
هر كس بداند كه نسبت به سخن گفتنش
هم مورد بازخواست قرار خواهد گرفت
پس سخــن را ڪوتــاه ڪند.
📚 غــررالحڪم ج۵ ص۲۳۲
🌹 @dobare_zendegi 🌹
وقتی میمیریم
✍ما را به اسم صدا نمیکنند
و درباره ما میگویند: جسد کجاست ؟
🌴و بعد از غسل دادن میگویند: جنازه کجاست؟
و بعد از خاک سپاری میگویند: قبر میت کجاست؟
🌴همه لقب ها و پست هایی که در دنیا داشتیم،
بعد از مرگ فراموش ميشه؛
مدير، مهندس، مسؤول، دکتر، بازرس...
🌴پس فروتن و متواضع باشیم... نه مغرور و متكبر!
عارفی گفت : آنچه از سر گذشت ؛ شد سرگذشت!!!
🌴حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!!!
🌴تا که خواستیم یک «دو روزی» فکر کنیم!!!!!!!
بر در خانه نوشتند؛ درگذشت...
🌹 @dobare_zendegi 🌹
آيا بستگان بهشتيان هم به آنها ملحق مي شوند؟
💠در آيه شريفه «جنّات عدن يدخلوتها و من صلح من ابائهم وازواجهم و ذريّاتهم » :
💠به باغهاي جاويدان بهشت، مؤمنين به همراه پدران و همسران و فرزندان صالح خود وارد مي شوند (1).
💠اشاره به حضور جمعي صالحين، در بهشت دارد و اين در حقيقت براي تکميل نعمتهاي الهي بر آنان است تا هيچ کمبودي حتي از نظر فراق افراد مورد علاقه خود نداشته باشند و از آنجا که آن سرا، سراي نوين و متکاملي است همه چيز تازه و نو مي شود آنها هم با چهره هاي تازه و نو و محبت و صميميتي داغ تر و گرم تر وارد مي شوند محبتي که ارزش نعمتهاي بهشتي را دو چندان مي کند.
📚پی نوشت:
1- رعد / 23.
🌹 @dobare_zendegi 🌹
امام موسی کاظم علیه السلام:
✅مَن کَفَّ غَضَبَهُ عَنِ النّاسِ کَف َّ اللّه ُ عَنهُ عَذابَ یَومِ القِیامَة.
✅هر کس خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب خود را در روز قیامت از او باز می دارد.
❇️الکافی، ج ۲، ص ۳۰۵
✅#میلاد_امام_کاظم
#علیه_السلام_مبارڪ_باد💚❤️
🌹 @dobare_zendegi 🌹
آيا ميتوان خداوند را در قيامت مشاهده كرد؟
🌀ديدن خداوند متعال با چشم چه در دنيا و چه در آخرت محال است، زيرا چشم چيزي را ميبيند كه:
2️⃣ داراي جهت باشد. (تا مقابل بيننده قرار بگيرد و بتواند آنرا ببيند و اگر پشت سر بيننده باشد نميتواند آنرا ببيند.) و چون خدا جهت ندارد و در يك مكان خاصي محدود نبوده و غير متناهي است، پس با چشم ديده نميشود.
2️⃣ جسم باشد. (تا نور را منعكس كند و به چشم بيننده بخورد تا ديده شود.) درحاليكه خداوند جسم نيست.
3️⃣ قابل اشاره باشد. به عبارتي اگر چيزي با چشم ديده شود، حتماً بايد داراي مكان و جهت و مادّه باشد; درحالي كه خداوند برتر از همة اينهاست و هيچ يك از اين قيدها را ندارد و از هر نقص و محدوديّت مبرّاست;
🌀به همين جهت محال است با چشم ديده شود; "لاتدركه الأبصـَر و هو يدرك الأبصـَر و هو اللطيف الخبير;(انعام، 103) چشمها او را نميبيند; ولي او همه چشمها را ميبيند; و او بخشنده ]انواع نعمتها و با خبر از دقايق موجودات[ و آگاه ]از همه چيز[ است."(اقتباس از: الالهيات، آيةالله جعفر سبحاني، ج 2، ص 125 ـ 128، نشر مؤسسة امام صادقـ تفسير نمونه، ج 5، ذيل آيه 103 انعام.)
🌀از امام صادقپرسيده شد: آيا خدا در قيامت ديده ميشود؟ حضرت فرمود: "سبحان الله و تعالي عن ذلك علوّاً كبيراً..." منزّه است خداوند از چنين چيزي و بسيار منزّه است. بعد فرمود: چشمها نميبيند جز چيزهايي را كه رنگ و كيفيتي دارند; در حالي كه خداوند آفريننده رنگها و كيفيتهاست.(نورالثقلين، الحويزي، ج 1، ص 735، سوره انعام، حديث 220.)
🌀بنابراين رؤيت حسي در مورد خداوند نه در دنيا و نه در آخرت امكانپذير نيست; چرا كه لازمة آن جسمانيت و مادي بودن است. هم چنين لازمة آن تغيير و تحول و فسادپذير بودن و نياز به زمان و مكان داشتن است و ذات واجب الوجود از همة اين امور مبرا است: "لآ تُدْرِكُهُ الاْ ئَبْصَـَرُ وَهُوَ يُدْرِكُ الاْ ئَبْصَـَرَ; (انعام، 103) چشمها او را نميبيند و او همة چشمها را ميبيند."; "فَأَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ; (بقره، 115) به هر سو روي كنيد خداوند آنجاست."; "وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ; (حديد، 4) هر كجا باشيد او با شماست".
🌀امّا در عين حال، خدا را از طريق دل و عقل ميتوان مشاهده كرد. امام عليميفرمايد: "لاتدركه العيون بمشاهدة العيان و لكن تدركه القلوب بحقايق الايمان; چشمها با مشاهدة حسي هرگز او را نديده، ولي دلها با حقيقت ايمان او را دريافته است".(نهج البلاغه، فيض الاسلام، ص 582، خ 178، انتشارات فيض الاسلام.) "
🌀ديد باطني" بر دو گونه است: يكي "ديد عقلاني" كه از طريق استدلال حاصل ميشود و ديگري مقام "شهود قلبي" است. مشاهدة "ملكوت" از طريق شهود قلبي، باعث يقين يا ازدياد آن ميشود
"وَكَذَ َلِكَ نُرِيَّ إِبْرَ َهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَـَوَ َتِ وَالاْ ئَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ; (انعام، 75) بدين سان ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نشان داديم تا از يقين داران گردد".
🌀يقين مراتبي دارد كه "عين اليقين" عاليترين مرتبة شهود است. در قضية معراج پيامبر اكرمنيز تعبيراتي مانند: "فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَيَ; (نجم، 9) تا آن كه فاصلة او به اندازه دو كمان يا كمتر بود". همه به صورت كنايه بيان شدت قرب است، وگرنه او با بندگانش فاصلة مكاني ندارد تا با "قوس" و "ذراع" سنجيده شود و توهم شود كه براي خداوند مركزيتي وجود دارد و ميتوان به او نزديك شد.
🌀امام كاظمدر پاسخ علت معراج ميفرمايد: "خداوند هرگز مكاني ندارد و زمان بر او جريان نميگيرد، و ليكن او ميخواست فرشتگان و ساكنان آسمانش را با قدم گذاشتن پيامبر در ميان آنها احترام كند و نيز از شگفتيهاي عظمتش به پيامبرش نشان دهد تا پس از بازگشت براي مردم بازگو كند."(كتاب توحيد، شيخ صدوق، ص 175، جامعه مدرسين حوزه علميه قم.)
🌹 @dobare_zendegi 🌹
اگر شخص مؤمنی قبل از مرگ گناهی انجام دهد که به واسطه آن خدا او را به جهنم ببرد، تکلیف عبادات و خوبیهایی که انجام داده است چه میشود؟
🔺گاهی انسان با انجام برخی از گناهان بزرگ باعث میشود که اعمال خوب او حبط و تباه شود. (پاک شدن و از بین رفتن).
🔺عوامل از بین رفتن (حبط) عمل از نظر قرآن عبارتند از: شرک به خدا، ارتداد از دین، کفر، قتل پیامبران، مخالفت با رسول اکرم (ص) و گرایش به دنیا در حد افراط.
🔺از بین رفتن و تباه شدن اعمال صالحه از نظر معنوی همانند آفتهای زراعت است که در پارهای از مواقع، کشاورزان و باغداران با آنها مواجه میگردند.
🔺 اگر کسی به یکی از عوامل فوق مبتلا شد، همانند کشاورز و باغدار سیل دیده است که زحماتش بر باد میرود. همان طوری که بدن آدمی از عوامل طبیعی محیط متأثر میشود، روح انسان نیز تحت تأثیر عوامل قرار میگیرد.
🔺البته بعضی از کارها حبط مقطعی و موضعی به بار میآورد و اثر عمل صالحی که مربوط به همان کار است، از میان میبرد، مانند منت گذاشتن که اجر صدقه را از بین میبرد. از طرفی از نظر اسلام، انسان با افعال خود صورتهای مختلفی را پدید میآورد و این صورتها نتایج و آثار زیبا یا زشت را به دنبال دارند. آن چه مهم و ملاک قضاوت است، پایان کار است. امام علی (ع) میفرماید: "حقیقت خوشبختی این است که عمل آدمی به سعادت خاتمه یابد و شقاوت آن است که عمل وی به بدبختی پایان پذیرد". (1)
🔺نگهداری اعمال خوب و از دست ندادن آنها بسیار مهم است. در حدیثی از امام باقر (ع) آمده است: "نگهداری عمل از خود عمل سختتر است، زیرا گاهی انسان انفاق یا صله رحم میکند، ولی بعد از آن با ریاکاری ثوابهای به دست آمده را از بین میبرد". (2)
📚پینوشتها:
1 - تفسیر نمونه، ج 21، ص 487 و 488.
2 - معانی الاخبار، ص 345.
🌹 @dobare_zendegi 🌹
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#زندگی_پس_از_مرگ
#قسمت9⃣
فصل اول: مرگ
اشاره
اوّل منزل این سفر، مرگ است و این منزل عَقَبات کَئُودَه و جاهای دشوار دارد، اینک ما به ذکر دو عقبه از آن اشاره می کنیم:
عَقَبه اوّل: سَکَراتِ مَوْت و شدّتِ جان کندن است
« وَ جاءَتْ سَکْرَهُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِکَ ما کُنْتَ مِنهُ تَحیدُ »(62)
و این عقبه ای است بسیار دشوار زیرا که شدائد و سختی ها از هر طرف به مُحْتَضَر رو می کند؛ از طرفی شدّت مرض و درد و بسته شدن زبان و رفتن قُوا از اندام، از طرف دیگر گریستن اهل و عِیال و وداع آن ها با او، و غم یتیمی و بی کس شدن بچه های خود، از طرف دیگر غم جدا شدن از مال و منزل و املاک و اندوخته ها و چیزهای نفیس خود که عمر عزیز خود را صرف آن ها کرده و به وسیله های زیاد آن ها را تحصیل نموده، بلکه بسا شده که بسیاری از آن ها مال مردم بوده و به ظلم و غصب، آن ها را مالک شده و آنکه چقدر حقوق بر اموال او تعلّق گرفته و نداده، حالا ملتفت خرابی های کار خود شده که کار گذشته و راه اصلاح آنها بسته شده؛
فَکانَ کَما قالَ اَمیرُ المُؤمنین علیه السلام «یَتَذَکَّرُ اَموالاً جَمَعَها اَغْمَضَ فی مَطالِبِها وَ اَخَذَها مِنْ مُصَرَّحاتِها وَ مُشْتَبِهاتِها قَد لَزِمَتْهُ تَبِعاتُ جَمْعِها وَ اَشْرَفَ عَلی فِراقِها تَبْقی لِمَنْ وَرائَهُ یَنْعَمُونَ فیها(63) وَ یَتَمَتَّعُونَ بِها فَیَکُونُ المَهْنَأُ(64) لِغَیْرِهِ وَ اِلْعِبْ ءُ عَلی ظَهْرِه .(65)
و از طرفی هَوْلِ ورود به نَشْأِه ای که غیر از این نَشْأه است و چشمش می بیند چیزهایی را که پیش از این نمی دید؛
«... فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطائَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدید»(66).
#📚پی نوشتها
62) سوره ق، آیه 19. [یعنی: و حقیقتاً که بی هوشی مرگ، آمد! این همانست که از آن روی گردان بوده ای.]
63) در چاپ اول: یُنْعَمُونَ بِها، چاپ شده، ولی در غالب نسخه های نهج البلاغه همان است که در متن آوردیم، مانند لفظ: ألْمَهْنَأ، که در چاپ اول، ألْمُهَنَّا آمده است.
64) پیشین.
65) پس همانند گفته حضرت علی علیه السلام خواهد بود که فرمود:
«به یاد می آورد اموالی را که آن ها را جمع کرده و در راه پیدا کردن آن ها - از حلال و حرام - چشم پوشیده، و از جاهایی که [حلال و حرامش واضح و یا مُشْتَبَه بود به دست آورد، تَبِعات و پی آمدهای جمع کردن مال ها همراه و ملازم اوست و مُشْرِفِ بر جدایی و فراق از آن ها گشته است. اموال برای بعدی ها می ماند و
از آن ها بهره و لذت، می گیرند؛ گوارایی و لذّت مال غیر است و وبال و سنگینی بر پشت او مانده است».
نهج البلاغه فیض الاسلام، ص 331، ادامه خطبه 108.
66) سوره ق، آیه 22. «...ما پرده را از تو برداشتیم و امروز چشم تو تیز (بین) است».
🌹 @dobare_zendegi 🌹