🔴 نوشته هایی بر بالای درهای جهنم ✍ استاد عالی: پیامبر اکرم (ص) در سفر معراج وقتی درهای هشتگانه بهشت و درهای هفتگانه جهنم را دیدند، بر بالای هر کدام نوشته هایی دیدند. 🔺 در دوم جهنم : بر بالای در دوم جهنم نوشته شده بود: هر کس می خواهد روز قیامت عریان نباشد، بدن های برهنه را در دنیا بپوشاند. هر کس می خواهد روز قيامت عطشان و تشنه نباشد، تشنگان را در دنیا سیراب کند، هر کس می خواهد روز قیامت گرسنه نماند، در دنیا شکم های گرسنه را اطعام نماید. 📚 کتاب بهشت و جهنم 🌹 @dobare_zendegi 🌹

🔴 فرا رسیدن مرگ در شب عروسی! ✍ حضرت عیسی (علیه السلام) از خانه ای که در آن عروسی بود عبور نموده در این موقع به همراهان خود فرمود: « امشب عروس می‌میرد و عیش آن‌ها به عزا مبدل می‌گردد. » فردا، حضرت از آن محل عبور فرمود، اثری از عزادیده نشد، در این مورد پرسش نمود، در جواب گفتند که عروس سالم است. بنابراین از صاحب خانه، اجازه گرفت و داخل شد و فرمود: «رختخواب عروس را بردارید. » رختخواب را برداشتند، دیدند مار بزرگی خوابیده است. حضرت فرمود: این مار مأمور بود که شب گذشته عروس رابکشد، اینک از عروس بپرسید، دیشب چه کرده است؟ عروس گفت: فقیری، پشت در خانه صدا می‌زد که غذایی به من بدهید، اما کسی جوابش را نمی داد، تا اینکه خودم، خوراکم را برداشته و به او دادم. حضرت فرمود: با این کار، مرگ را از خود دور ساختی. 📚 کتاب داستان‌های شهید دستغیب (معاد و قیامت) 🌹 @dobare_zendegi 🌹

🔵 در محضر امیرالمؤمنین (ع) در بهشت ✍ استاد عالی: برادر علامه طباطبایی، مرحوم آیت الله الهی طباطبایی، شاگردی به نام آقای ادیب داشتند که می توانست با ارواح در عالم برزخ ارتباط برقرار کند. برادر علامه فرموده بود: ما با روح بسیاری از بزرگان علما ارتباط برقرار کردیم و مشکلات علمی و اشکالات را از آنها می پرسیدیم. با روح بوعلی سینا، ملاصدرا و... فقط با روح دو نفر نتوانسته بود ارتباط برقرار کند: یکی مرحوم سید بن طاووس و دیگری علامه بحرالعلوم. این‌ها گفته بودند: ما در بهشت در محضر امیر المؤمنين علیه السلام هستیم و فرصت پایین آمدن نداریم. این افراد فاصله نمی گیرند و از حضرت جدا نمی شود. این ملاقات‌ها بالاترین لذت ها را دارد. 📚 کتاب بهشت و جهنم، استاد عالی 🌹 @dobare_zendegi 🌹

🔴 ایستگاه های بازپرسی! ✍ مواقف و ایستگاه های حسابرسی که بر صراط قرار دارد، طبق روایات ۵۰ موقف است. این مواقف و ایستگاه‌ها به تفسیر مرحوم شیخ صدوق، هر کدام بررسی و محاسبه یک وظیفه از وظایف الهی است که بر گردن ما گذاشته شده است. ما روایت صریحی نداریم که ترتیب این مواقف را بیان کرده باشد، البته خیلی هم مهم نیست. اما آنچه ما اجمالا از روایات به دست آوردیم این است که اولین موقف بر صراط و اولین پرسش ها، پرسش از عقائد حق یعنی توحید و نبوت و ولایت، و خلاصه اصول اعتقادات دینی است. 📚 کتاب صراط و شفاعت 🌹 @dobare_zendegi 🌹

☝️ 🎥 وقتی بستگان مرده را دفن میکنند و میروند ، خداوند به میت چه میگوید؟ ⤴️سخنرانی آیت الله مجتهدی تهرانی ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌

به مردگان دشنام ندهید 🔵 پیامبر اکرم فرمودند: مردگان را دشنام ندهید، زیرا آن‌ها به آنچه پیش فرستاده‌اند می‌رسند پس اگر مؤمن باشند که مثل زندگان #دشنام به آنها جایز نیست و اگر فاسق باشند با اعمال بدی که انجام داده‌اند خود را گرفتار و محروم از رحمت الهی ساخته‌اند، بنابراین شما به آنان دشنام ندهید. 📚المحجه الیبضاء، ج 5، ص 224 🌹 @dobare_zendegi 🌹

✨﷽✨ ‼️شباهت شب قدر با روز قیامت... ✍اگر کمی تامل کنیم میتوانیم شباهت شب قدر و قیامت را احساس کنیم. شب قدر مانند روز قیامت است که سرنوشت آدم‌ها مشخص می‌شود، تمام گذشتۀ انسان، محاسبه و برای آینده برنامه‌ریزی می‌شود، با این تفاوت که عذاب در کار نیست و آبروی کسی نمی‌رود و پس از آن فرصت بازگشت هم وجود دارد. فرصتی برای تفکر و محاسبۀ نفس بگذاریم. همین که دلمان از کوتاهی‌هایمان بگیرد و حسرت عمر از دست رفته را بخوریم، خدا ما را در آغوش خواهد گرفت و ما را نوازش خواهد کرد. خدا دوست دارد همۀ گذشتۀ ما را جبران کند. فرصتی برای اندیشیدن به آخرت و لحظۀ وداعمان با دنیا بگذاریم. وصیتنامه‌هایمان را مرور کنیم و سفرِ با شکوه آخرت را جدی بگیریم. 💥اگر احساس ترس یا تنهایی کردیم به خدا پناه ببریم تا او به ما آرامش بدهد، نه آنکه با غفلت از مرگ آرام بگیریم. 📚از بیانات استاد پناهیان 🌹 @dobare_zendegi 🌹

🔴 «جهنم» پایین ترین طبقه دوزخ ✍ امیرالمؤمنین علیه السلام طبقات جهنم را این گونه نام بردند که پایین ترین جا که قعر جهنم و بدترین جای آن است «جهنم» می باشد. یعنی عمیق و ژرف است. در جهنم چاهی است که وقتی درش باز می شود، همه جهنم شعله ور می گردد. شدید ترین عذاب ها در این قسمت است. 📚 کتاب بهشت و جهنم 🌹 @dobare_zendegi 🌹

🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ ✍ (نویسنده کتاب) : اگر از نقش خداوند، در وادی حق الناس بپرسم، چه جوابی به من می دهید؟ - می گویم خدا در وادی حق الناس، به عنوان یک قاضی حضور داشت. یک قاضی مقتدر و در عین حال، بسیار رئوف. نمیدیدمش؛ اما احاطه مطلق او بر تمام آن محکمه کاملا محسوس بود. با وجود این،،، با وجود این، من مستقیما با خدا طرف نبودم تا از او درخواست عفو کنم. مقابل من، وکلایی (منظور از وکلا فرشتگانی به شکل افراد بودند و حق ضایع شده آن‌ها را طلب می‌کردند) سختگیر قرار داشتند که به موکلین شان ظلم کرده بودم. تقصیر خدا نبود که من نمی توانستم رضایت آنها را جلب کنم. - (نویسنده) : و چنانچه موفق به کسب رضایت شان می شدید؟ - آن وقت باید منتظر صادر شدن حکم خداوند می ماندم. حکم خداوندی که عمیقا به رأفت و سخاوتش ایمان داشتم، بگذارید این مطلب را با یک مثال دنیوی روشن تر کنم: فرض کنید من آسیبی به شما می رسانم. شما نزد قاضی شکایت می برید. نزد یک قاضی که به دل رحمی و مدارا مشهور است. خوب، قاضی، سخنان شما را می شنود؛ و بعد اظهار ندامت مرا. نهایتا از من می خواهد که شما را راضی کنم. می گوید چنانچه موفق به این کار شوم، با رأفت، پرونده را خواهد بست. دقت فرمودید؟ نکته در این است که من باید شما را راضی کنم؛ نه قاضی را. 📚 منبع: کتاب آن سوی مرگ 🌹 @dobare_zendegi 🌹

🎥 یـاد مـــرگ 🎙 #استاد_پناهیان 🌹 @dobare_zendegi 🌹