🔵 مرگِ مؤمن اینگونه است
✍ در حدیث معراج آمده است : هرگاه بنده در حال مرگ قرار گیرد، فرشتگانی بالای سر او می ایستند و دست هر فرشته ای جامی از آب کوثر است و جامی از شراب بهشتی و به روح او مینوشانند تا سستی و تلخی مرگ از او برود و نوید بزرگ را به او می دهند و میگویند : خوش باش و جایگایت نکوباد. تو نزد پروردگار عزیزِ حکیمِ حبیبِ قریب، میروی...
📚 میزان الحکمه جلد ۱۲
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔴 #موقف_های_صراط
✍ یکی از مهمترین مواقف قیامت بر صراط که سختترین موقف است و باید به خدا پناه برد، موقف بررسی حق الناس یا همان مرصاد است که در سوره فجر (آیه۱۴) آمده است: «اِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرصاد، پروردگار تو سخت در کمین است.»
امام صادق (ع) درباره مرصاد فرمودند: «گذرگاهی است بر صراط. آنکه حقی از کسی ضایع کرده، از آنجا رد نمیشود.»
📚 کتاب صراط و شفاعت
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔵 سلام های بهشتی
✍ در محیط بهشت از همه جا و همه کس سلام شنیده می شود. هم مؤمنین به یکدیگر سلام می کنند:
سلام بر تو از سوی دوستانت که از اصحاب یمین اند. سوره واقعه آیه ۹۱
هم ملائکه به مؤمنین سلام می کنند:
و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد می گردند و به آنان می گویند: سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان! چه نیکوست سرانجام آن سرای جاویدان!
و از همه بالاتر سلام خداوند به اهل بهشت:
سلام قولا من رب رحیم، بر آنها سلام و درود الهی است؛ این
سخنی است از سوی پروردگار مهربان!
و این سلام ها یعنی سلامتی و امنیت از هر خطر و از هر ناراحتی و گرفتاری، از مرض و پیری و عیب و نقص، از فنا و زوال، از خستگی و عذاب. روی همین جهت بهشت برای روح و جسم «دار السلام» است.
📚 کتاب بهشت و جهنم
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔴 مفلس کیست؟
✍ پیامبر اکرم (ص) روزی از اصحاب پرسیدند: «آیا میدانید مفلس کیست؟»
گفتند: کسی که مال و منالی ندارد، مفلس است.
پیامبر فرمود: «خیر. مفلس از امت من کسی است که روز قیامت با نماز و روزه و زکات وارد محشر میشود، ولی یکی را ناسزا گفته و تهمت زده است، مال دیگری را خورده، خون کسی را ریخته و کسی را کتک زده است. در این حال از حسناتش به این و آن میدهند تا راضی شوند. اگر حسناتش قبل از اینکه حقوق صاحبان حق پرداخت شود تمام شود، از گناهان صاحبان حق برمیدارند و بر گردن او میاندازند.»
ممکن است کسی با خیرات و حسنات زیادی وارد محشر شود، ولی چون در دنیا حقالناس به گردنش است، کارش پیچیده میشود و با ظلمها و حقکشی هایی که کرده، او را نگه میدارند. از حسناتش بر میدارند و به صاحبان حق میدهند و اگر کافی نبود، از گناهان طلبکار ها بر میدارند و به حساب او میگذارند. چنین کسی مفلس است.
📚 کتاب صراط و شفاعت
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ (بهشت برزخی) ما در منطقه ای پر از درختهای تنومند و بلند ایستاده بودیم زیر پای مان، چمن های ترد و تازه برق می زدند.
باری، مادرم اعلام کرد که در باغ شخصی او هستیم. در میانه باغ بسیار وسیعش، گفت خانه اش در همان نزدیکی واقع شده،،، ما از میان درختان گذشتیم. طولی نکشید که به یک رود رسیدیم. به یک رود پهن که بیش از حد، آرام و شفاف به نظر می رسید. پل زیبایی روی رود، وجود داشت. محل سکونت مادرم در آن سوی پل، در آن سوی رود قرار گرفته بود. جلو عمارتش، حیاط وسیعی به چشم می خورد. سه رود فرعی در سه طرف حیاط و البته عمارت، جاری بود. زلال و نه چندان پهن.
مانند حیاط یک خانه ویلایی، پوشیده از چمن؛ با دیواره هایی از شمشادها و گل های رنگارنگ. گل هایی که اغلب شان به رنگ قرمز بودند، قرمز آتشی.
- (نویسنده) : پهنای رودهای فرعی چند متر بود؟
- حدود پنج متر. شبیه جاده های آبی بودند. یک قایق به راحتی می توانست در آنها رفت و آمد کند.
- (نویسنده) : در مورد پلی که روی رود پهن وجود داشت بگویید.
- پلی زیبا و مینیاتوری بود. بیشتر، به تونلی که توسط امواج، ایجاد می شود می مانست. مادرم گفت ما برای رسیدن به حیاط خانه، مجبور نیستیم از پل عبور کنیم، می توانیم بی واسطه، از آب بگذریم. با وجود این، ما از پل رد شدیم و به سمت دیگر رود رفتیم.
- همین که رسیدیم، چهار نفر ظاهر شدند. می گویم ظاهر شدند، چون یکهو آنها را دیدم. دو نفرشان در سمت راست ما و دو نفر در سمت چپ ایستاده بودند. به من الهام شد که آنها نگهبان هستند. ظاهرشان مانند انسان بود و بسیار خوش چهره به نظر می رسیدند. اما معلوم نبود زن هستند یا مرد. هر چهار تن، لباس سفید به تن داشتند.
آنها با احترام تمام، در برابر ما تعظیم کردند.
یکی از نگهبان ها لبخندزنان گفت: خوش آمدید. یک بار دیگر هر چهار تن خم شدند و ما از میانشان گذشتیم.
📚منبع: کتاب آن سوی مرگ
🌹 @dobare_zendegi 🌹
✍امام باقر علیه السلام:
خوبی و بدی در روز جمعه چند برابر (حساب) میشود.روز جمعه سرور روزهاست،خداوند نیکیها را در آن چند برابر میکند و گناهان را در آن میزداید و درجات را در آن بالا میبرد و دعاها را در آن مستجاب میکند و اندوهها را در آن بر طرف میسازد و حاجتهای بزرگ را در آن بر میآورد.
امام محمد باقر علیه السلام فرمود:در هر شب جمعه،از اول شب تا آخر آن، فرشته ای از سوی خداوند از عرش الهی ندا میکند:آیا مؤمنی هست که پیش از طلوع صبح،برای آخرت و دنیای خود، روزی،شفای بیماری،و نجات از زندان مرا بخواند تا من دعای او را مستجاب، توبهاش را قبول،روزی اش را زیاد، بیماری و غماش را برطرف و ستمِ ستمگر را از او دفع کنم؟
📚 ثواب الاعمال، ص۱۴۳
📚 دایرة المعارف تشیع، ج۷
🌹 @dobare_zendegi 🌹
✨﷽✨
✅دلسوزی ملک الموت برای دو نفر
✍روزی رسول خدا (ص) نشسته بود ، عزرائیل به زیارت آن حضرت آمد ، پیامبر (ص) از او پرسید: ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسانها هستی ، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی رحم آمد؟
عزرائیل گفت: در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:اولی روزی دریا طوفانی شد و امواج سهمگین دریا یک کشتی را در هم شکست، همه سرنشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت، او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره ای افکند ، در این میان فرزند پسری از او متولد شد ، من مأمور شدم جان آن زن را قبض کنم ، دلم به حال آن پسر سوخت.
دومی هنگامی که شداد بن عاد ، سالها به ساختن باغ بزرگ و بهشت بی نظیر خود پرداخت ، و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد، و خروارها طلا و گوهرهای دیگر برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل شد وقتی که خواست از آن دیدار کند، همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب بر زمین نهاد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را قبض کنم آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت از این رو که او عمری را به امید دیدار بهشتی که ساخته بود به سر برد، سرانجام هنوز چشمش بر آن نیفتاده بود ، اسیر مرگ شد.
در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسید و گفت: ای محمد! خدایت سلام میرساند و میفرماید: به عظمت و جلالم سوگند که آن کودک همان شداد بن عاد بود، او را از دریای بی کران به لطف خود گرفتیم ، بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم ،
💥در عین حال کفران نعمت کرد ، و خودبینی و تکبر نمود ، و پرچم مخالفت با ما برافراشت ، سرانجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت ، تا جهانیان بدانند که ما به کافران مهلت میدهیم ولی آنها را رها نمیکنیم
📚جوامع الحکایات ، ترجمه محمد محمدی اشتهاردی ، صفحه ۳۳۰
🌹 @dobare_zendegi 🌹
💌
از #پیامبر_اکرم (ص) سوال شد که آیا بعد از مرگ والدین، حقی بر گردن اولاد می ماند که لازم باشد آن را انجام دهد؟ حضرت فرمودند:
آری! پنج وظیفه باقی می ماند و آنها عبارتند از: نماز برای آنان، استغفار و طلب رحمت آنان از خدا، وفاداری به پیمان ها و عقودشان، صله ارحامی که تنها سبب رحم بودنشان والدین هستند، اکرام و احترام دوستانشان
💚💚💚
📚 (الترغیب، ج3: 322)
🌿 #حدیثــــ
🌹 @dobare_zendegi 🌹
عنه صلى الله عليه و آله
لَن يَلِجَ النّارَ مَن ماتَ لا يُشرِكُ باللّه ِ شيئا، و كانَ يُبادِرُ صَلاتَهُ قبلَ طُلوعِ الشَّمسِ و قَبلَ غُروبِها.;
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله
هرگز به دوزخ نرود آن كس كه تا زنده بوده ، چيزى را شريك خدا نگرفته و پيش از طلوع آفتاب و قبل از غروب آن، نمازش را خوانده باشد.;
كنز العمّال : 318 .
🌹 @dobare_zendegi 🌹