eitaa logo
دوباره زندگی
26.7هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
6.1هزار ویدیو
85 فایل
✳️برای رزرو تبلیغات در مجموعه اَسرا بر روی لینک زیر کلیک کنید👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2186347655C6187e57a27
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📙مولا امیرالمؤمنین علیه‌السلام»: نِسیانُ المَوتِ صُداءُ القُلوب. 🖌از یاد بردن مرگ، در اثر زنگار گرفتن دلها است (گناهان زیاد، مرگ را از یاد انسان می‌برد) 📚(مواعظ‌ عدیه، ص ٢٤) 🌹 @dobare_zendegi 🌹
علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل كردند كه: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» می‏گفت: در نجف اشرف در نزدیكی منزل ما، مادر یكی از دخترهای اَفَنْدی‏ها (سنی‏های دولت عثمانی) فوت كرد.   این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه می‏كرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع كنندگان تا كنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله كرد كه همه حاضران به گریه افتادند. هنگامی كه جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد می‏زد: من از مادرم جدا نمی‏شوم هر چه خواستند او را آرام كنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا كنند، ممكن است جانش به خطر بیفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاك انباشته نكنند، و فقط روی قبر را با تخته‏ای بپوشانند و دریچه‏ای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید. دختر در شب اول قبر، كنار مادر خوابید، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است. پرسیدند چرا این طور شده‏ ای؟ در پاسخ گفت: شب كنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب می‏داد، سؤال از توحید نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد كه پیامبر من محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم)است. تا این كه پرسیدند: امام تو كیست؟ آن مرد محترم كه در وسط ایستاده بود گفت: «لَسْتُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم» در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند كه آتش آن به سوی آسمان زبانه می‏كشید.   من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع كه می‏بینید كه همه موهای سرم سفید شده در آمدم. مرحوم قاضی می‏فرمود: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند، تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند (زیرا این واقعه با مذهب تشیع، تطبیق می‏كرد و آن شخصی كه همراه با فرشتگان بوده و گفته بود من امام آن زن نیستم، حضرت علی (علیه السلام) بوده‏اند) و خود آن دختر، جلوتر از آنها به مذهب تشیع، اعتقاد پیدا كرد ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ 🌹 @dobare_zendegi 🌹
AUD-20211104-WA0081.mp3
زمان: حجم: 4.19M
🎤 در شب اول قبر چه اتفاقی می افتد که همه از آن وحشت دارند ؟ آیا اصولاً در آن زمان شب و روز مفهومی دارد یا خیر؟ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ 🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد 🌹 @dobare_zendegi 🌹
سوال : حساب و کتاب در روز قیامت چگونه است؟ یعنی اگر فردی مثلا ۱۰ کار خوب داشت و ۵ کار بد، ۵ تا از ۱۰ کار خوب او را کم می کند یا نه به اندازه ۵ کار عذاب می شود و بعد به اندازه ۱۰ کار خوب پاداش می بینه؟! جواب : با سلام همه کارهاى انسان، اعم از چهره ظاهرى آنها و چهره باطنى آنها در نامه عمل او ثبت و ضبط شده است و هیچ چیز از آن پوشیده نیست و ظاهراً در موقف میزان، مشخص مى شود که سمت و سوى او به کدام جهت است؛ به سمت حق است یا باطل: (وَ الْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِما کانُوا بِایاتِنا یَظْلِمُونَ)؛ «و وزن در آن روز حق است. کسى که میزان هاى [عمل ] آنان سنگین است، همان رستگارانند و کسانى که میزان هاى آنها سبک است، افرادى اند که سرمایه خود را به خاطر ستمى که نسبت به نشانه هاى ما مى کردند، از دست داده اند».اعراف (۷)، آیه ۸ و ۹؛ همچنین ر.ک: مومنون (۲۳)، آیات ۱۰۱ - ۱۰۸. در روایتى آمده است: زندیق درباره این آیه از امام صادق(ع) مى پرسد: «قال أو لیس توزن الأعمال قال(ع) لا إن الأعمال لیست بأجسام و إنما هى صفة ما عملوا و إنما یحتاج إلى وزن الشى ء من جهل عدد الأشیاء و لایعرف ثقلها أو خفتها و إن الله لا یخفى علیه شى ء. قال: فما معنى المیزان؟ قال(ع): العدل. قال فما معناه فى کتابه فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ؟ قال(ع): فمن رجح عمله».الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۵۱. «پرسید: آیا اعمال را وزن نمى کند؟ امام فرمودند: خیر! اعمال اجسام نیستند؛ بلکه آنچه عمل مى گردد، توزین مى شود. کسى نیازمند وزن کردن چیزها است که به عدد آن نادان باشد و همچنین سنگینى و سبکى آن را نداند؛ و از خداوند هیچ چیزى پنهان نیست. او پرسید: معناى میزان چیست؟ امام فرموند: عدل. او گفت: معناى این آیه «کسى که میزانش سنگین است» چیست؟ امام فرمودند: کسى که عملش راجح باشد». همچنین امیر المومنین(ع) در تفسیر این آیه مى فرماید: «و معنى قوله (فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ) وَ (مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ) فهو قلة الحساب و کثرته و الناس یومئذ على طبقات و منازل فمنهم من یحاسب حساباً یسیراً و ینقلب إلى أهله مسروراً و منهم الذین یدخلون الجنة بغیر حساب لأنهم لم یتلبسوا من أمر الدنیا و إنما الحساب هناک على من تلبس بها هاهنا و منهم من یحاسب على النقیر و القطمیر و یصیر إلى عذاب السعیر و منهم أئمة الکفر و قادة الضلالة فأولئک لایقیم لهم وزناً و لا یعبأ بهم بأمره و نهیه یوم القیامة و هم فى جهنم خالدون (و تلفح وجوههم النار و هم فیها کالحون)؛ مومنون (۲۳)، آیه ۱۰۴. (فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ)؛ الاحتجاج، ج ۱، ص ۲۴۴. ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ 🌹 @dobare_zendegi 🌹
4.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بد اخلاقی در خانواده باعث فشار قبر میشود 🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد 🌹 @dobare_zendegi 🌹
‍ *عذاب قبر کسی که امام زمانش را نشناخت...* 🌕 آقا امام صادق علیه السلام فرمودند: *فرشتگان قبر که نکیر و منکر هستند، بر میت در قبر او وارد می‌شوند. ازامام سوال شد: فدایتان شوم؛ آیا بر مومن و کافر به یک صورت وارد می‌شوند؟ فرمودند: خیر! کافر را می‌نشانند و روحش را در کالبدش برمیگردانند و به او می‌گویند: خدای تو کیست؟ با شک و تردید می‌گوید: شنیدم مردم چنین و چنان می‌گفتند. آن‌ها می‌گویند: نشناختی. وباز می‌پرسند: دینت چیست؟ باز تردید می‌کند و به او می‌گویند: ندانستی. و می‌پرسند: پیامبر تو کیست؟ می‌گوید: شنیدم مردم چنین و چنان می‌گفتند. فرشتگان به او می‌گویند: ندانستی. و از او درباره امام زمانش می‌پرسند. حضرت فرمودند: سپس منادی از آسمان ندا می‌دهد: دروغ گفت بنده من! قبرش را از آتش پر کنید، و او را لباسی از آتش بپوشانید، و دری به سوی آتش به رویش بگشایید، تا قیامت که نزد ما می‌آید و آن چه نزد ماست برای او بدتر است. پس سه ضربه با گرز بر او می‌زنند، و با هر ضربه آتش از قبرش به آسمان شعله می‌کشد، اگر یکی از این ضربه‌ها بر کوه وارد شود، خاکستر می‌گردد. امام فرمودند: و خداوند مارها را در قبرش مسلط می‌کند تا او را بگزند و شیطان را بر او چیره می‌سازد تا او را غمگین نماید، و عذاب او را مخلوقات خدا، به غیر از جن و انس، می‌شنوند، و فرمودند: او صدای حرکت نعلین ماموان عذاب‌ و تکاندن دستهایشان را می‌شنود و اینست که خدای متعال می‌فرماید: *خدا کسانی را که ایمان آورده اند، در زندگی دنیا و در آخرت با سخن استوار ثابت می‌گرداند، و ستمگران را بی راه می‌گذارد، و خدا هر چه بخواهد انجام می‌دهد.* (ابراهیم/۲۷) 📗بحارالانوار، ج ۶ ص ۲۶۳ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌ 🌹 @dobare_zendegi 🌹
مرگ وسختی مردن برای مومنین ابو بصیر به امام صادق علیه السلام عرض کرد: فدایت گردم! آیا مومن،از مرگ و سکرات مرگ وحشت دارد وبراو سخت است؟ امام صادق علیه السلام: نه به خدا سوگند، ابو بصیر پرسید: چگونه می‌شود که او به مرگ علاقه مند باشد؟ (با این که هر کسی مرگ را دوست ندارد) امام صادق علیه السلام فرمود: هنگامی که مومن در لحظه مرگ قرار گرفت، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و امیر مومنان علی علیه السلام، و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام و همه امامان علیهم السلام در بالین او حاضر می‌شوند، جبرئیل و اسرافیل و میکائیل و عزرائیل نیز حاضر می‌شوند، امیر مومنان علی علیه السلام به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عرض می‌کند، ای رسول خدا، این مومن ما را دوست داشت و ولایت ما را داشت، پس او را دوست بدار. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به جبرئیل می‌گوید: این مومن، علی علیه السلام و فرزندان او را دوست داشت، پس او را دوست بدار. جبرئیل هم همین سخن را به اسرافیل و میکائیل می‌گوید و سپس همه به عزرائیل می‌گویند: این مومن، محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم را دوست داشت، و علی علیه السلام و فرزندانش را امام خود قرار داد، به او مدارا کن. عزرائیل در پاسخ می‌گوید: سوگند به کسی که شما را برگزید و گرامی داشت، محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به پیامبری برگزید و به مقام رسالت، اختصاص داد، من از پدر صمیمی، نسبت به او صمیمی ترم، و از برادر مهربان، نسبت به او مهربان تر می‌باشم. سپس عزرائیل به آن مومن متوجه می‌شود، تا روح او را قبض کند، به او می‌گوید: ای بنده خدا! آیا برات آزادی و کارت نجات خود را گرفتی؟ مؤمن، می‌گوید: آری. عزرائیل می‌گوید: برای چه؟ مؤمن می‌گوید: به خاطر محبتی که محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم داشتم، و به خاطر آن که ولایت علی علیه السلام و فرزندان او را پذیرفته بودم. عزرائیل می‌گوید: از آن چه از آن می‌ترسیدی، خداوند تو را از آن ایمن نمود، و به آن چه که امید داشتی خداوند تو را به امیدت رسانید، دو چشم خود را بگشا و به آن چه در حضورت است، بنگر. مؤمن چشم خود را می‌گشاید، و به پیامبر و امامان علیه السلام یکی یکی نگاه می‌کند، و دری از بهشت به روی او گشوده می‌گردد، و به او گفته می‌شود: خداوند این بهشت را برای تو آماده ساخته، و این‌ها پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و آلش رفقا و دوستان تواند، آیا دوست داری به این‌ها محمد صلی الله علیه و آله و سلم و آلش بپیوندی یا به دنیا باز گردی؟ مؤمن در پاسخ می‌گوید: نیازی به دنیا و بازگشت به آن ندارم. منادی خدا از درون عرش فریاد می‌زند که هم او و هم همه حاضران صدای آن منادی را می‌شنوند ندای او این است: ای کسی که به محمد صلی الله علیه و آله و سلم و وصی او و امامان بعد از او اطمینان داشتی، باز گرد به سوی پروردگارت، در حالی که که تو به ولایت آن‌ها راضی هستی، و با او ثوابش از تو خوشنود است، داخل شو در میان بندگانم محمد صلی الله علیه و آله و سلم و خاندانش و داخل شو در بهشتم که هیچ گونه گرفتاری و رنج در آن نیست. 📚 تفسیر فرات: ۵۵۳ 🌹 @dobare_zendegi 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام جعفرصادق(علیه‌السلام)»: 💠اَكثِرِالزّادَ فَإنَّ السَّفَر بَعیدٌ! همراه خود توشه و ساز و برگ را زیاد بردار که سفر، طولانی و دور و دراز است! 📚(بحار، ج ١٣، ص ٤٣٢) 📚 @ketab_Et