🔴 #علل_ترس_از_مرگ
✍ یکی از علل ترس از مرگ جهالت است. وقتی انسان حقیقت مرگ را نمی داند چیست، از آن هراس دارد. شیخ صدوق (ره) نقل کرده است که امام هادی عليه السلام به عیادت یکی از اصحاب خود که در بستر بیماری افتاده بود تشریف بردند، دیدند آن مرد دارد گریه می کند و از ترس مرگ در جزع و فزع است. حضرت فرمودند:
ای بنده خدا تو از مرگ
می ترسی؛ چون معنای مردن را نمی دانی بعد از او پرسیدند: اگر تمام بدنت را چرک و کثافت بگیرد و از این چرکها در رنج و آزار باشی، در عین حال زخم ها و بیماری هایی هم در بدن تو پیدا شود و بدانی اگر حمام بروی و شست و شویی کنی، از همه این چرکها و و زخمها و بیماری ها راحت می شوی. آیا دوست داری به حمام بروی یا خیر؟ گفت: آقا معلوم است که دوست دارم. حضرت فرمودند: مرگ برای مؤمن حکم همین حمام را دارد و تطهیر از آلودگی هاست. آنچه از گناهانی که به واسطه بلاها و بیماری های دنیا از بین نرفته و هنوز باقی است، به واسطه مرگ از بین می رود و پاکیزه میشوی.
حضرت با آن مرد مقداری صحبت کردند، و او دلش آرام گرفت و
اضطرابش از بین رفت و پس از چند لحظه از دنیا رفت.
شبیه همین مطلب از امام جواد علیه السلام هم وارد شده که فرمودند: «مرگ مثل دارویی است که مقداری تلخی دارد. کودک که نمی داند از آن بدش می آید و فرار می کند، ولی شخص عاقل می داند چه خاصیتی در آن است.»
📚 کتاب از احتضار تا عالم قبر
🌹 @dobare_zendegi 🌹
چهره بهشت و دوزخ را ترسيم نماييد؟
✅بهشت و جهنم دو مخلوق الهي هستند كه در قرآن و روايات در مورد آنها بحث شده است، كه مي توان نتيجه گرفت:
✅اوّل: واقعي بوده و اعتباري و مجازي نيست. اوصاف بهشت و نعمتهاي آن و دوزخ و دركات آن حقيقي است.
✅دوّم: اين دو در نتيجه اعمال اختياري انسان است، بدين معنا كه هر كاري آدمي در دنيا انجام مي دهد، نتيجه آن را در سراي ديگر مي بيند. طبق گفته قرآن اعمال هر كس در قيامت، در مقابل ديدگان وي حاضر مي گردد و اعضاي بدن به نفع يا به ضرر وي شهادت مي دهند. "هركس به اندازه ذرهاي كار خير يا شر انجام دهد، آن را مي بيند".(1) و "روز قيامت هر كس آنچه را از كار نيك انجام داده، حاضر مي بيند و دوست مي دارد ميان او و آنچه از اعمال بد انجام داده، فاصله زيادي باشد".(2) از آيات برداشت مي شود كه "تجسم اعمال" حقيقت دارد، هر چند كيفيت آن به طور كامل روشن نيست.
✅سوم: رؤيت بهشت و دوزخ و ورود به اين دو؛ مربوط به سراي ديگر است و تحقق آن در اين سرا امكان ندارد. اما انسان هايي وجود دارند كه مي توانند حقيقت بهشت و دوزخ را در همين عالم مشاهده نمايند، يعني حجابهاي ظلماني دنيا را كه بر ديده انسان نهاده شده، كنار زنند و حقيقت آن عالم را مشاهده نمايند.
✅سخن شما كه "بهشت همان آرامشي است كه در وجود انسان است، چه در زمان حيات و چه در زمان مرگ و نيستي" نياز به توضيح و بررسي دارد.
اگر منظور اين است كه خارج از وجود آدمي، بهشت و جهنمي نيست، بطلان اين سخن بر اساس آموزههاي ديني روشن است.
✅بهشت و جهنمي خارج از وجود انسان و به عنوان آفريده الهي وجود دارد. رسول گرامي اسلام قبل از رحلت و در شب معراج آن دو را مشاهده كرده، حتي افراد بهشتي و جهنمي را در حال شادي و غم مشاهده نموده است.
✅اگر مراد سخن، نيك و ارزشمند بودن آرامش روحي است، عيبي بر اين گفته نيست، بدين معنا كه آرامش روحي مؤمن (كه در پرتو ايمان و اعتقاد حاصل مي شود) آن قدر ارزشمند است كه بسان بهشت زيبا است كه سراي آرامش است. به تعبير قرآن "همانا به ياد خدا دلها آرام مي گيرد". اين آرامش مربوط به حيات و مرگ نبوده و هماره قرين انسان با ايمان است.
✅اين سخنان در مورد جهنّم نيز صادق است. انسان بي دين و غير معتقد به خدا هماره دنيايش بسان جهنم است: "كسي كه از ياد من روي گردان شود، براي او روزي تنگي خواهد بود" اين گونه انسانها هر چند غرق در نعمتها باشند، اما براي آنها بي معنا و رنج آور است و با اميد و عشق همنشين نيستند.
✅آيات و احاديث بسياري در وصف بهشت و دوزخ وارد شده كه به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
"(بهشتيان) چون به بهشت برسند، درهايش گشوده شود و خازنان بهشت گويند: سلام بر شما، بهشتيان خوش باد، به درون بياييد!".(3)
"پهناي بهشت به اندازه آسمان و زمين است".(4)
"در آن جا خانه هايي نيكو براي بهشتيان آماده است".(5)
✅"اما فرمانبرداران را در جوار رحمت خويش جاي دهد. خانهاي كه مسكن گزيدگان آن هرگز كوچ نكنندو حالات زندگي آنان تغيير نپذيرد. در آن جا دچار ترس و وحشت نشوند و بيماريها در آنها نفوذ نخواهد كرد. خطري دامنگيرشان نميشود و سفري در پيش ندارند تا از منزلي به منزل ديگر كوچ كنند".(6)
✅كلمه جهنم 77 بار در قرآن به كار رفته است كه به برخي موارد اشاره مي كنيم:
"نگهبانان جهنم نوزده نفر هستند و آتشبانان جز فرشته نيستند".(7)
✅"مكاني است داراي هفت در يا هفت طبقه".(8)
"ملائكه خشن و سختگير نگهبان جهنمند".(9)
براي اطلاع بيشتر در مورد اوصاف بهشت و جهنم مطالعه كتابهاي ذيل توصيه مي گردد:
1. تفسير نمونه، آيات مربوط به بهشت و جهنم، از جمله جلد دوم، ص 377 به بعد.
2. دانشنامه قرآن، ج 1، ماده بهشت و جهنم.
پي نوشتها:
1. زلزال (99) آيه 6 - 8.
2. آل عمران (3) آيه 30.
3. زمر (39) آيه 73.
4. آل عمران (3) آيه 133.
5. توبه (9) آيه 73.
6. نهج البلاغه، خطبه 109، بند 30.
7. مدثر (74) آيه .
8. حجر (15) آيه 44 و نحل (16) آيه 29 و زمر (39) آيه 72 - 71.
9. تحريم (66) آيه 6.
🌹 @dobare_zendegi 🌹
آرامش مومنان در برزخ
⭕️عالم برزخ به همان اندازه که برای کافران و منافقان و مشرکان سخت است، برای مومنان و نفوس مطمئن، عالم آسایش و آرامش و رفاه است.
⭕️مومنان در عالم برزخ با آرامش کامل به پرسشهای فرشتگان پاسخ میدهند (ابراهیم، آیه 27)
و از امکانات بهشت برزخی بهره مند میشوند (فجر، آیات 27 و 30 و مجمع البیان، ج9 و 10، ص 742)
و از آسایش و آرامش و راحتی سود میبرند. (واقعه، آیه 89) پایان عالم برزخی با برپایی قیامت آغاز میشود.(مومنون، آیه 100 و نیز روم، آیات 55 و 56)
⭕️به این معنا که انسانها در عالم برزخ میمانند تا زمانی که جهان دنیا فرو پاشد و پس از آن قیامت بر پا گردد.
⭕️در آن هنگام عالم برزخ از هم میپاشد و نظام دیگری جایگزین نظام دنیا و نظام برزخ میشود.
به سخن دیگر، نظام دو گانه دنیا و برزخ، تا زمانی است که قیامت بر پا نشده است.
⭕️به هر حال، جهان برزخ، جهانی است که برخی از خصوصیات دنیا و آخرت را در خود جمع کرده است.
با این همه عالم برزخ، بخشی از جهان پیش از قیامت است و پس از قیامت، دیگر عالمی به نام عالم برزخ وجود نخواهد داشت.
⭕️از این رو برخی گفتهاند که عالم برزخ بخشی از عالم دنیا و یا همان نشئه اولی است و با فروپاشی این نظام مادی دنیا و برپایی نشئه آخرت و جهان رستاخیز، دیگر چیزی به عنوان عالم برزخ نخواهد بود.
🌹 @dobare_zendegi 🌹
پل صراط آخرین مرحله نجات است
☘گذشتن از پل صراط آخرین مرحله نجات است. اما خود صراط هم داستانی دارد بس هولناک و سخت. اما بعضی اعمال گذر از پل صراط را همچون گذر برق از آسمان سریع و آسان میکنند که روایات، آنها را برای ما معرفی کرده اند.
☘صراط به معنای راه مستقیم نام پلی است که بر روی جهنم قرار دارد و تمام خلایق مجبور به عبور از آن هستند اما حساب همه یکسان نخواهد بود.
☘امام صادق(علیه السلام) در حدیثی می فرماید: نحوه عبور از صراط به طرق گوناگون خواهد بود بعضی همچون برق و بعضی چون باد، بعضی چون تاختن اسب، بعضی همچون دویدن مرد، بعضی همچون پیادگان و بالاخره گروهى هم آویخته و در حالى كه آتش برخى از اندام ایشان را گرفته و برخى را رها كرده است، مىگذرند.
📚(به نقل از امالی صدوق،ص 107 و بحارالانوار، ج 8، ص 64)
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔴 ترس از روزی که بچه را پیر میکند
✍ در زمان خلفای عباسی، رسم بود که فراش باشی میبایست هنگام سحر، وقتی که هوا هنوز تاریک است، جارو کند و قبل ازروشن شدن هوا، بیرون برود.
روزی یک فراش باشی جوان، که حتی یک موی سفید نیزدر سر و صورتش نبود، مشغول جارو کردن شد، ولی کارش بیش ازحد طول کشید و او متوجه نبود. وقتی خواست از آشپزخانه بیرون بیاید، دید هوا روشن شده است. جرئت نکرد پایش را از آشپزخانه بیرون بگذارد، از ترس خلیفه در آنجا ماند، ولی هرچه فکر کرد راهی برای فرار پیدا نکرد بنابراین رفت در دود کش آشپزخانه مخفی شد، تا شب فرا رسد و او دوباره مشغول جارو کردن شود. هر چه دود و آتش آمد، به همه ساخت.
فردا، هنگام اذان صبح پائین آمد، بعد از انجام کار، تا هواتاریک بود فرار کرد و بطرف خانه اش رفت. در زد، زن در را برویش باز نکرد و گفت تورا نمی شناسم. تا اینکه مرد قسم خورد که خودش است و آنجا خانه اش میباشد، بالاخره زن در را باز کرد و آینه آورد وبه مرد داد، مرد نگاه کرد دید از ترس خلیفه، حتی یک موی سیاه، درسرش نمانده است.
این را میگویند خشوع.
از این است که در قرآن مجید میفرماید: «بترسید از روزی که بچه را پیر میکند .» چقدر روز قیامت ترس و هول دارد، که اینطور قرآن مجید، حقیقت را بیان میفرماید. قرآن، مبالغه گویی ندارد، عین واقعیت است.
اگر آدم هستی، مؤمن هستی، پس ترست کجاست؟ گناهی که از تو سر میزند، مگر غیر از تجاوز به قانون الهی است؟ به زبانت که فحش میدهی، جز خیانت در حضور خدا و در ملک خداست؟ تو چقدر باید بترسی از گناهت؟ دین خدا، حریم خداست، وای از آن بی حیایی که در حریم الهی جسارت کند.
📚 کتاب داستانهای شهید دستغیب (معاد و قیامت)
🌹 @dobare_zendegi 🌹
عذاب های آخرت بر جسم وارد می شود یا بر روح؟
💢 سوختن در آتش و دیگر عذابهای ذکر شده در نصوص دینی واقعی است، و بر جسم و جان هر دو وارد می شود.
از آموزههای وَحْیانی بر میآید که آتش جهنم بر خلاف آتش دنیا نه تنها تن و بدن بلکه جان و تن را با هم میسوزاند.
💢قرآن کریم در این باره میفرماید: "تو چه میدانی حطمه چیست! آتش برافروخته الهی است! آتشی که از دلها سر میزند.
این آتش بر آنها به صورت در بسته است در ستونهای کشیده و طولانی"(۱). در تفسیرآیه آمده:
💢این آتش بر خلاف تمام آتشهای دنیا (که نخست پوست را میسوزاند و سپس به داخل نفوذ میکند) اوّل بر دل شراره میزند و درون را میسوزاند! نخست قلب و بعد مغز و استخوان را و سپس به خارج سرایت میکند.(۱)
💢بین سوزش عذاب آخرت و دنیا از چند جهت تفاوت هست:
۱ـ از آتش دنیا فقط بدن میسوزد، ولی آتش آخرت روح و دل را هم میسوزاند.
۲ـ آتش دنیا خالص نیست و تا با اکسیژن ترکیب نشود نمیسوزد، ولی آتش آخرت خالص است و جز درد چیز دیگری نیست.
۳ـ در دنیا ادراکات ضعیف است، ولی در آخرت همه چیز به کمال نهایی خود رسیده و ادراک آدمی قوی است، از همین رو سوزش فوقالعادهای احساس میکند، همان گونه که لذت از نعمتهای بهشت قابل مقایسه با دنیا نیست.
۴ـ در دنیا پس از رسیدن سوزش به استخوان، احساس سوزش کم میشود، ولی در جهنم، خداوند دوباره گوشت تازه میرویاند و از کاهش عذاب جلوگیری میکند.
📚پینوشتها:
۱. همزه (۱۰۴) آیه ۶ ـ ۹.
۲. تفسیر نمونه، ج ۲۷، ص ۳۱۶، نشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۷۹ش.
🌹 @dobare_zendegi 🌹
آيا در قيامت اعضای بدن شهادت می دهند؟
💠آياتي در قرآن مجيد هست كه دلالت دارد در قيامت برخي اعضاي بدن سخن مي گويند و عليه خود انسان شهادت مي دهند. از جمله اين آيه كه
💠ميفرمايد: اليوم نختم علي افواههم و تكلمنا ايديهم و تشهد ارجلهم بما كانوا يكسبون(1)؛ امروز بر دهان هاي آنان مهر ميزنيم و دست هاي آنان با ما سخن مي گويند و پاهاي آنها به آنچه كرده اند، گواهي مي دهند.
💠البته نه تنها اعضا و جوارح بلكه زمين زير پاي ما نيز حمل شهادت مي كند و روز قيامت نيز اداي شهادت مي نمايد.(2)
آري، همان قدرتي كه الان به اين زبان توانايي حرف زدن داده است ، در روز قيامت به دست و پا و گوش ما نيز توانايي حرف زدن خواهد داد .(3)
💠نكته ي جالبي كه در آيه ي 65 يس مشاهده مي شود اين است كه در روز قيامت بر زبان هايي كه در دنيا قدرت تكلم داشته اند ، مهر زده مي شود و نمي توانند حرف بزنند ، اما در عوض در آخرت به تمام اعضاي بدن كه در دنيا نمي توانستند حرف بزنند ، قدرت تكلّم داده مي شود.(4)
📚پي نوشتها:
1. سوره يس، آيه 65.
2. سوره زلزال،آيات 1-4
3. سوره فصّلت ،آيه20
4. سوره نور ، آيه 24
🌹 @dobare_zendegi 🌹
مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»:
اِنَّ ﭐلمَرْءَ إِذا هَلَكَ قالَ النّاسُ ماتَرَكَ؟ وَ قالَتِ المَلائِكَةُ ما قدَّم؟
💠زمانیكه انسانی میمیرد مردم میگویند برای بعد از خود چه گذاشت؟ و ملائکه میگویند برای پیش از خود چه فرستاد؟
📚 (نهجالبلاغه، خطبة ٩٤)
🌹 @dobare_zendegi 🌹
چه امري باعث ميشود كه مرگ از ياد شخص خارج نشود؟
❌اين سؤال يك سؤال روحي، رواني است بايد جزئيات بيشتري از احوال شخص مورد نظر تبيين شود تا بتوان قضاوت صحيح كرد.
❌گاهي فكر و ياد مرگ بودن، بسيار خوب است و از حضرت علي(علیه السلام) نقل شده كه فرمودند: "ضع فخرك و احطط كبرك و اذكر قبرك"(1) افتخارات، را دور بيانداز و تكبر و خودخواهي را از بين ببر و ياد كن قبرت را.
❌و هم چنين سفارش شده كه به زيارت قبور مؤمنين برويم(2)
تا به ياد مردن بيافتيم و از علاقه به دنيا و ظواهر دنيا بكاهيم و فكري به حال آينده مان بكنيم.
اما گاهي ياد مرگ، در اثر كسالت روحي و رواني، انسان دچار يأس و نااميدي و اقسردگي ميشود كه بايد از تنهايي بپرهيزيد و از كساني كه به او روح يأس و نااميدي ميدمند، دوري كند و به پزشك متخصص اعصاب و روان، مراجعه كند.
📚پي نوشتها:
1. نهج البلاغه، قصار الحكم 398.
2. بحارالانوار، ج 99، كتاب المزار، ص 295.
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ از همشهری های ما بود. کسی که به ایمان او اعتقاد داشتیم. او مدتی قبل، از دنیا رفت. حالا او را در وضعیتی دیدم که خوش آیند نبود! گرفتار عذاب نبود، اما اجازه ورود به بهشت برزخی را نداشت!
وقتی مرا دید، با التماس از من خواهش کرد که کاری برایش انجام دهم. لازم نبود حرفی بزند، من همه چیز را با یک نگاه می فهمیدم گفتم اگر توانستم چشم.
او هم مثل خیلی های دیگر گرفتار حق الناس بود. مدتی پس از بهبودی، به سراغ برادر کوچکترش رفتم، بلکه بتوانم کاری برایش
انجام دهم.
به برادرش گفتم: خدا رحمت کند برادر شما را، اما یک سؤال دارم، از برادر تان راضی هستی؟
نگاهی از سر تعجب به من کرد و گفت: این چه حرفیه، خدا رحمتش کنه، برادرم خیلی مؤمن بود. همیشه برایش خیرات میدهم.
گفتم: اما برادرت پیغام داده که من گرفتار حق الناس هستم. باید برادر کوچکترم مرا حلال کند. ایشان با اخم مرا نگاه کرد و گفت: اشتباه می کنی. گفتم: اما برادرت به من توضیح داده. اگه لطف کنی و بشنوی می گویم. ولی باید قول بدهی که او را حلال کنی.
لبخند تلخی بر لبانش نقش بست و گفت: جالب شد، بگو، اگر واقعا درست باشد حلالش می کنم.
گفتم: شما بیست سال قبل با برادرت در یک کار اقتصادی شراکت داشتید. صد هزار تومان شما و صد هزار تومان برادرت آوردید و برادرت این پول را به کسی داد که کار کند.
این بنده خدا گفت: بله، خوب یادمه. یک سال شراکت داشتیم. آن شخص سود را ماهیانه به حساب برادرم می ریخت و او هم هر ماه دو هزار تومان به من می داد.
گفتم: مشکل همین مطلب است. حق شما سه هزار تومان بوده که هزار تومان را برادرت بر میداشت او باز هم با تعجب نگاهم کرد و گفت: از کجا میدانی؟
گفتم: «او خودش همین مطلب را به من گفت. اما قول دادی حلالش کنی. من این را گفتم و رفتم.
یکی دو ماه بعد ایشان به سراغ من آمد و گفت: آن روز که شما آمدی، از همان شخصی که پول در اختیارش بود و کار اقتصادی می کرد پیگیری کردم. حرف شما درست بود، اما برادرم حکم پدر برایم داشت، او را حلالش کردم.
همان شب برادرم را در خواب دیدم. خیلی خوشحال بود و همینطور از من تشکر می کرد. بعد هم به من گفت: برو داخل حیاط خانه مادر، فلان نقطه را حفر کن. یک جعبه گذاشته ام که چند سکه طلا داخل
آن است. گذاشته بودم برای روز مبادا، این سکه ها هدیه برای توست.
ایشان ادامه داد: من رفتم و سکه ها را پیدا کردم. حالا آمده ام پیش شما و میخواهم دوسه تا از این سکه ها را برای کار خیر بدهم ثوابش برای برادرم باشد.
من هم خدا را شکر کردم. یکی دو خانواده مستحق را به او معرفي کردم و الحمدلله پول خوبی به آنها پرداخت شد.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
🌹 @dobare_zendegi 🌹