eitaa logo
دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
10.6هزار دنبال‌کننده
555 عکس
70 ویدیو
4 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال اشعار آیینی حسینیه: 👉 @hosseinieh_net با کمالِ احترام، تبادل و تبلیغ نداریم🙏🌹 کانال ما در تلگرام: 👇👇👇👇👇👇👇👇 https://t.me/dobeity_robaey
مشاهده در ایتا
دانلود
نمی‌جنبد ز جا مرداب کوفه چه دلگیرست و سنگین، خواب کوفه در این ظلمت بمانید؛ آی مردم! به خون آغشته شد مهتاب کوفه دل شب سوگ‌باران شد همیشه و نخلستان، پریشان شد همیشه چه می‌گفتی مگر با چاه؟ مولا! که چشم چاه، گریان شد همیشه ✍ @dobeity_robaey
قرآن و عترت‌اند، نجاتِ دَمِ لَحَد قرآن به سر بگیر و بگو: یاعلی مدد@dobeity_robaey
یا صاحب الزمان... کجا ماتم واسه حیدر گرفتی؟ بساط غم با چشمِ تر گرفتی؟ به قربون دلِ پُر دردت آقا کجا قرآن به رویِ سر گرفتی؟@hosseinieh_net
چشم تو ماتِ ابالفضل شد و ماتِ حسین روضه خواندی دمِ رفتن به مصیباتِ حسین @dobeity_robaey
🌱حسین جان... خدا کند که قَدَر، اَندر این لَیالیِ قَدْر مرا به هجر تو این‌قَدْر مبتلا نکند ✍استاد «التماس دعای فرج» @dobeity_robaey
سی سال به شانه بار غم بُرد علی سی سال فقط خونِ جگر خورد علی در کوفه نه! در کوچه علی را کشتند سی سال فقط مُرد، فقط مُرد علی... @dobeity_robaey
در وقت دعا گفت نبی هم بعلی ٍ ما پیش خدا غیر تو سوگند نداریم @dobeity_robaey
حقیقتِ شب قَـدْر است حضـرت زهـرا برای درک شب قَـدْر، مادرم کافی‌ست@dobeity_robaey
بخشی از فَوَ عِزَّتِكَ يَا سَيِّدِي لَوْ نَهَرْتَنِي مَا بَرِحْتُ مِنْ بَابِكَ ... بیچاره‌ام و بی کس و مضطر، نروم از خانه‌ات ای کریم، دیگر نروم غیر از تو مگر پناه‌گاهی دارم؟! گیرم که مرا برانی از دَر، نروم ✍ @dobeity_robaey
دارویِ زخمِ شیرِ خدا، شیرِ تازه بود ای کاسه‌های شیر! امان از دلِ رباب @dobeity_robaey
جرعه‌ نوشند از او حیات و ممات بر حیات و مماتِ او @dobeity_robaey
چند بیت از یک قصیده طولانی... هوای کوفه از آن‌روز تا روز جزا ابری‌ست که گم کرده‌ست هنگام سحر، ماه تمامش را * جهان بیچاره شد، تنهایی از هر جای او جاری‌ست چه بی یار است دنیایی که گُم کرده امامش را * علی راحت شد از دست همه نامردم کوفه همان‌ها که نمی‌دادند یک پاسخ، سلامش را * علی رفت و ستون‌های هدایت واژگون شد، آه شهادت شد نصیب او و شیرین کرد کامش را * علی "فزتُ و ربّ‌الکعبه" می‌خوانَد ولی جبریل زند بر سینه و سر، می‌بَرَد با گریه نامش را ✍ سروده جمعی از شعرا @dobeity_robaey
يارب دل اگر سير در افلاک كند جان را صدف گوهر لولاک كند مگذار كه آلوده بمانم، بگذار_ باران محبتت مرا پاک كند @dobeity_robaey
کی می‌شود از مهر تو، شرمنده نشد؟ یا بنده‌نوازی تو را بنده نشد؟ از خشم تو بندۀ گنه‌کار گریخت اما به کسی جز تو پناهنده نشد اشک آوردم، آتش آه آوردم هم نامه و هم روی سیاه آوردم هرکس به تمنای تو چیزی آورد من هیچ نداشتم، گناه آوردم با آن‌که دمی نبوده خرسند از من هرگز نبریده است پیوند از من از این همه عیب‌پوشی‌اش حیرانم انگار حیا کرد خداوند از من! ✍ •┈┈••✾••┈┈• دوبیتی‌ها و رباعیات حسینیه https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
مسکینِ همه شبم، بک یا الله من فاطمه مذهبم، بک یا الله قرآن به سرم گرفتم و گُل کرده ده مرتبه بر لبم، بک یا الله @dobeity_robaey
خدایا دامنی آلوده دارم به درگاه تو باز افتاده کارم شنیدم مونسی با دل‌شکسته نظر کن از کرم بر حال زارم کریما، منعما، پروردگارا ببین خوبی‌تو بد کرده ما را گنه کردیم اگر پرده دریدیم تو اما پرده‌پوشی کن خطا را خدایا من کی‌ام عبدی که دانی ز تو غافل، پی لذات آنی نمی‌آید ز من غیر از خطا، لیک نمی‌آید ز تو جز مهربانی نسیم عفو تو امشب وزیده دو قطره اشک از چشمم چکیده ملک در نامه‌ی اعمالم امشب به جز لطفت ندیده که ندیده الهی محضرت را دوست دارم تضرع بر درت را دوست دارم مقرم در بساطم جز گنه نیست ولیکن حیدرت را دوست دارم دو دست سائل و دامان حیدر من و احسان بی‌پایان حیدر الهی بعلیٍ بعلیٍ ز من بگدر خدایا، جان حیدر فقیرم، زیر دِین العفو گفتم به ربّ عالمین العفو گفتم شب قرآن‌به‌سر آمد، دوباره "الهی بالحسین العفو" گفتم امام مهربان العفو می‌گفت لب‌ِ تشنه چنان العفو می‌گفت به زیر دشنه آقا فکر ما بود برای شیعیان العفو می‌گفت •┈┈••✾••┈┈• دوبیتی‌ها و رباعیات حسینیه https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
مسکینم و با ربِّ جلی می‌گویم شرمنده‌ام از گنه ولی می‌گویم تا آنکه ببخشی تو گناهانم را ده بار الهی بِعلی می‌گویم @dobeity_robaey
در جوابِ بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلی کاش گویی که گناهان تو را بخشیدم @dobeity_robaey
مسجد خموش و شهر پُر از اشکِ بی‌صداست ای چاهِ خون‌گرفته‌ی کوفه! علی کجاست؟ ✍ استاد @dobeity_robaey
ای که در عمرم همیشه خیر تو بر من رسید پیشِ نامم ثبت فرما امشب از لطفت: شهید ✍ بیتی از یک مثنوی (سروده جمعی از شعرا) @dobeity_robaey
خودت مگر که به زهرا، توسلی کنی امشب دعای ما، گل نرگس! نمی‌رسد که به جایی @dobeity_robaey
بخشی از وَ أَنْتَ الْجَوَادُ الَّذِي لاَ يَضِيقُ عَفْوُكَ ... تويي آن سخاوتمندي كه گذشتت به تنگي نمي‌رسد گیرم که گناهکارت آدم نشود این عهد که بسته نیز محکم نشود اما تو جوادی، تو مرا می‌بخشی می‌بخشی و از کرامتت کم نشود @dobeity_robaey
بخشی از وَ أَسْأَلُكَ الأَْمَانَ يَوْمَ لاَ يَجْزِي وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ .. و از تو امان مي‌خواهم روزي كه كفايت نمي كند پدري از فرزندش درگیر خطا و اشتباهم چه‌کنم در معصیتم‌، پر از گناهم چه‌کنم روزی که پدر به فکر فرزندش نیست من از تو اگر امان نخواهم چه‌کنم @dobeity_robaey
افسوس که این فرصت کوتاه گذشت عمر آمد از آن راه و از این راه گذشت یاد شب قدر و چشمۀ فیض به‌خیر تا چشم به هم زدیم این ماه گذشت ✍استاد @dobeity_robaey
شادی فطر آمد اما غَم دلم را برده است چشم تا بَرهَم زدم، یک ماهِ مهمانی گذشت @dobeity_robaey