eitaa logo
- دچار!
10.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
72 فایل
『﷽』 میگمادقت‌ڪردین همونجاڪہ‌قراره‌پروانہ‌بشین[←🦋 شیطون‌میادسراغٺون؟ مأوا ﴿بخـٰوان از شࢪوطؕ﴾ 📝➺ @ma_vaa پناھ‌ حرفاتونہ﴿نٰاشناسۜ بگو﴾ 🐾➺ @pa_nahh آنچہ گذشت﴿مباحث کاناݪ﴾ 📜➺ @anche_gozasht تہش‌ کہ حرمہ﴿کاناݪ‌دیگمونہ﴾ 📿 ➺ @t_haram
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 رمان زیبای 🌈 ✨ قسمت👈صد و سیم ✨ اولین باری بود که با لباس نظامی میدیدمش...😍☺️ خیلی خوش تیپ تر و جذاب تر شده بود.مخصوصا با موهای سفیدش که جدیدا خیلی بیشتر شده بود.دلم گرفت.حتما کارش خیلی سخته که اینقدر پیر شده.😥 گوشیش زنگ زد.📲جواب داد و گفت: _الان نمیتونم بیام.دوساعت دیگه میام.😐 یه کم صداش بالا رفت و محکم گفت: _یه کاریش بکن دیگه.فعلا نمیتونم بیام.😠 گوشی رو قطع کرد و سرشو برگردوند سمت من.منو دید.بلند شد اومد سمتم. گفت: _سلام😊 خیلی معمولی و بدون لبخند گفتم: _سلام از لحنم ناراحت شد.سرشو انداخت پایین.😔جدی گفتم: _چرا با این لباس اومدی اینجا؟😐 نگاهم کرد.بالبخند گفتم: _آخه با این لباس خیلی خوش تیپ تر شدی.😍 تعجب کرد.😳به اطراف اشاره کردم.یه نگاهی به بقیه کرد که داشتن نگاهش میکردن... 👀 به من نگاه کرد.ناراحت گفت: _زهرا چرا به من نگفتی؟😒 گفتم: _وقتی تا حالا خودت متوجه نشدی یعنی اصلا خونه نرفتی،یعنی حتی وقت نداشتی تماس بگیری.😊 به موهاش اشاره کردم و گفتم: _یعنی کارت سخته.☺️ روی صندلی نشست. سرش پایین بود. کنارش نشستم.نگاهش کردم و گفتم: _تا وقتی کاری که درسته رو انجام میدی نباید سرت پایین باشه..👌نمیگم از نبودنت ناراحت نبودم چون دروغه،نمیگم خسته و کلافه نشدم،نمیگم از اینکه بچه ت تو بغلت غریبی میکنه ناراحت نیستم. روزهایی میاد که همین سیدمهدی بهت افتخار میکنه،مثل الان مادرش.😊 نگاهم کرد... چشمهاش نم اشک داشت. گفتم: _ممنونم که اومدی.شارژ شدم.دیگه این روزها رو راحت تر میگذرونم.برو به کارت برس.نگران ماهم نباش.☺️ بالبخند گفتم: _زودتر پاشو برو و دیگه هم با این لباس تو شهر نچرخ وگرنه من میدونم و شما.😉😠 لبخند زد.☺️گفتم: _پاشو برو دیگه.😍😠 وحید بلند شد،احترام نظامی گذاشت و بالبخند گفت: _چشم قربان،خیلی نوکریم.😍✋ خنده م گرفت.😃بلند شدم و رفت.با پای مصنوعی یه کم می لنگید ولی بازهم خوش تیپ بود.😍چند قدم میرفت برمیگشت و به من نگاه میکرد.تا کلا از راهروی بیمارستان رفت. من هنوز به جایی که وحید رفت نگاه میکردم و تو دلم گفتم وحید..خیلی دوست دارم..خیلی.☺️ دیدم برگشته و بالبخند به من نگاه میکنه.😍خنده م گرفت.دست تکان داد و رفت. به اطرافم نگاه کردم.همه داشتن به من نگاه میکردن.😅 رفتم پیش سیدمهدی.خواب بود.برام پیامک اومد.وحید بود.نوشته بود: 📲_آرامش من،خیلی دوست دارم..خیلی. سه روز بعد سیدمهدی هم حالش بهتر شد و مرخصش کردن... میخواستم با بچه هام بریم خونه خودمون که مامان اجازه نداد.گفت: _خودت هم ضعیف شدی،دو روز دیگه هم بمونید تا بهتر بشین. منم واقعا خسته بودم.قبول کردم.😅ولی از همون شب حال منم بد شد.😣🤒یه ویروس بدتر از ویروس بچه ها. باباومامان میخواستن منم ببرن بیمارستان🏥 ولی من مخالفت میکردم. اگه میرفتم بیمارستان کسی باید میومد همراه من بود.همینجوری هم مادروحید میومد خونه بابا تا به مامان کمک کنه. شب دوم،حالم خیلی بد بود... خواب و بیدار بودم.صدای بچه ها رو که تو هال بازی میکردن میشنیدم ولی حتی متوجه نبودم چی میگن.خیلی گیج بودم. مامان بهم غذا میداد ولی من حتی متوجه نبودم با غذایی که توی دهانم هست،چکار باید بکنم.چشمهامو بسته بودم.یاد وحید افتادم.تو همون گیجی از یاد وحید لبخند زدم... گفتم خداروشکر وحید سالمه.خداروشکر الان نیست وگرنه اونم مریض میشد.وای نه.طاقت مریض شدن وحید رو ندارم. بعد مدتی احساس کردم کسی موهامو نوازش میکنه.احساس کردم وحیده.😨 چشمهامو با بی حالی باز کردم.آره وحید بود.داشت بامهربونی نگاهم میکرد.😊😒لبخند زدم.وحید هم لبخند زد.خیالم راحت شد وحید کنارمه چشمهامو بستم تا راحت بخوابم. یه دفعه گفتم وحید؟!!!😱 وحید نباید بیاد پیش من.اونم مریض میشه. چشمهامو باز کردم.آره خودش بود.سریع از جام پریدم.وحید ترسید.گفت: _چی شده زهرا؟😥 داد زدم: _برو بیرون...از اینجا برو..برو😵😠 وحید خیلی جا خورد.رفت عقب... بلند گفتم: _برو بیرون.از این خونه برو بیرون.👈🚪 همون موقع مامان و بابا با نگرانی اومدن تو اتاق.مامان گفت: _زهرا چرا داد میزنی؟!!چی شده؟!!😨 با صدای بلند گفتم: _وحید ببرین بیرون.از اینجا بره.😠😵 مامان و بابا به وحید نگاه کردن... ادامه دارد... ✍نویسنده بانو 💎کپی با ذکر صلوات...📿 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
ختم قرآن داریم: به نیتـَ♥️تعجیل درفرجـ❣️حضرت صاحب زمانـ😍 هدیه به حضرت زهرا❤️ پیامبر اکرم میفرمایند :هر خانه ای که در آن قرآن خوانده شود به برکت آن افزوده میشود🌺 یا علی بگید و بزنید رو آیدی زیر تعداد جزء هایی رو که میتونید قرائت کنید اعلام کنید🌹 قابل توجه شما که برای این ختم مهلت تعیین نشده وتا هر زمان که بخونید وقت هست💫 @Mahdie1234
یافاطمه الزهرا ✅جزء۱:ثبت شد🌹 ✅جزء۲:ثبت شد🌹 ✅جزء۳:ثبت شد🌹 ✅جزء۴: ثبت شد🌹 ✅جزء۵: ثبت شد🌹 ✅جزء۶: ثبت شد🌹 ✅جزء۷: ثبت شد🌹 ✅جزء۸: ثبت شد🌹 ✅جزء۹:ثبت شد🌹 ✅جزء۱۰:ثبت شد🌹 ✅جزء۱۱: ثبت شد🌹 ✅جزء۱۲:ثبت شد🌹 ✅جزء۱۳: ثبت شد🌹 ✅جزء۱۴: ثبت شد🌹 ✅جزء۱۵: ثبت شد🌹 ✅جزء۱۶:ثبت شد🌹 ✅جزء۱۷:ثبت شد🌹 ✅جزء۱۸:ثبت شد🌹 ✅جزء١٩:ثبت شد🌹 ✅جزء۲۰:ثبت شد🌹 ✅جزء۲۱:ثبت شد🌹 ✅جزء۲۲:ثبت شد🌹 ✅جزء۲۳:ثبت شد🌹 ✅جزء۲۴:ثبت شد🌹 ✅جزء۲۵:ثبت شد🌹 ✅جزء۲۶:ثبت شد🌹 ✅جزء۲۷:ثبت شد🌹 ✅جزء۲۸:ثبت شد🌹 ✅جزء۲۹:ثبت شد🌹 ✅جزء۳۰:ثبت شد🌹
شہیدبابـ‌ک‌نوری: شہیدخوشتیپ‌ما-••͡"‹🧔🏻›! حقوق‌میخوند-••͡"‹👨‍🎓›! تازه‌ارشددانشگاه‌تهران‌ هم‌قبول‌شده‌بود-••͡"‹🎓›! آلمان‌هم‌بورسیش‌کرده‌بود-••͡"‹💸›! ولی ...رفت‌سوریہ-••͡"‹🌱›! فرمانده‌بهش‌میگفت‌ :آخہ‌تو‌اینجا‌ چیکار‌میکنی‌دماغ‌عملی؟! توالان‌باید‌تو‌خیابون‌هایِ‌‌گلسار رشت‌بگردی‌وخوشبگذرونی-••͡"‹🚖›! ولی‌بہ‌قول‌ِ‌دوستاش‌بابک‌کار‌هایی‌میکرد کہ‌مافقـ‌ط‌توقصـہ‌ها‌شنیده‌بودیم-••͡"‹🤭› وآخرهم‌‌امام‌رضا‌خریدارش‌شد‌ن وشب‌شهادت‌امام‌رضا‌<؏>شربت‌ شہادت‌رونوشیدن-••͡"‹💚› ‍ــ🦋 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
[💗🌿] . . شھآدت آغازخوشبختےاست . . .! خوشبَختےاۍکھ پایٰان‌نَدارَد شھیدکھ بشوے خوشبَختِ‌اَبَدۍمیشَوۍ♥:) . . 😌✌️🏻 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
به آیت‌الله بهجت گفتند کتابی در زمینه‌یِ اخلاق معرفی کنید.. ایشان فرمودند کتاب لازم نیست!همین یک جمله کافیست که بدانی" خدا میبیند "...:)🌿💛 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
{•🌿•} اگہ¹نفر²هزارتومن بهمون‌قرض‌بدهـ تاآخرعمریادمون‌مےمونہ تاعمرداریمـ‌خودمونو مدیونش‌مےدونیمـ🧾😥 اما‌ 'جونشون'رو‌‌براے این‌مردمـ‌دادن⛓️ خیلےازحرفاشون‌رو‌زمین‌موندهـ💔:) ✋🏼 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
بِسمِ نآمَتـ ڪِھ اِعجاز میڪُنَد... بســمِ ••🍃
﴿مَن‌کانَ‌للہ‌کانَ‌اللهُ‌لَھ...﴾ قلم‌میزنید‌براۍِخدا‌باشد ؛ گام‌برمیدارید‌براۍِ‌خدا‌باشد ؛ هرکارۍ‌کہ‌میکنید‌براۍِ‌خداباشد ؛ همہ‌‌چیزبراۍاو(: ‌آنگاه‌خدا‌عاشق♡‌شما‌میشود🖤 ... ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
ღــگرانه🍓♥️ ••📻🌿• دیدۍ یہ وقتایے از همہ خستہ میشے ناراحتے....... حالــټ گـࢪفتھ .....🕸🖇 اینجوࢪ موقع ها خدا میگہ لَا تَحزَن اِنَّ اللهَ مَعَناَ✨♥️ غمگین مباشید قطعا خدا باشماست:)) آدم بدجور دلش آرومـ میشہ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
بہ‌ڪے‌بگم‌دق‌ڪࢪدم😭 آهاێ‌خۅشے‌زندگیم...🌺 فقط‌تۅمۅندۍ‌ۅاسہ‌مݩ🌷 ازاۅݩ‌ࢪۅزاێ‌بچگیم...👼 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰
بہ‌ڪے‌بگم‌دق‌ڪࢪدم😭 آهاێ‌خۅشے‌زندگیم...🌺 فقط‌تۅمۅندۍ‌ۅاسہ‌مݩ🌷 ازاۅݩ‌ࢪۅزاێ‌بچگیم...👼 ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰ ♡@dochar_m ♡ ⊱❥••♡❃•🖤•❃♡••❥⊰