eitaa logo
جوانان انقلابی
146 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
283 ویدیو
77 فایل
بسم رب الشهدا 🌷 و آدمی تا بوده،شتابزده بوده است. این کانال شامل👈نوحه🎧تصاویر ومطالب شهدایی*✏📷وعاشقانه به شکل خدایی😍😍
مشاهده در ایتا
دانلود
جوانان انقلابی
(ادامه)💜💙💛💚💔 چقدر بچههایتان را تشویق میکردید که در راه اسلام و مبارزه با دشمن پیشرو باشند؟ ما خانو
قسمت نهم*رمان شهید حججی👌 ١١ دو ماه قبل از رفتنش که ماه مبارك رمضان هم بود براي من و پدرش بلیت گرفت و ما را براي 10 روز به مشهد برد. تمام این 10 روز زیارتنامه عاشورا و نماز میخواند و در حرم بود. فقط سحر و افطار میدیدمش. روزهاي آخر دیگ سحر و افطار هم نمیآمد، درحرم میماند. آن شب که رضایت میخواست بیستویکم ماه رمضان و شب احیا بود. من هم دیدم خیلی بیتاب است که برود، گفتم به خاطر اینکه این راه را انتخـاب کـرده اي و ایـن راه را دوسـت داري رضایت میدهم بروي. یعنی از سال 95 به سوریه میرفت؟ سال 95 به مدت 45 روز رفت و بعد آمد. بعدش تا یک سال دیگر نرفت. در همین یک سالی که این جا بود حال و هواي دیگري داشت. اصلا در حال خودش نبود. اگر چیزي از او میپرسیدي جوابت را میداد اما گویا حواسش اینجا نبود. فقط فکر رفتن بود و میگفت مامان دعا کن من یکبار دیگر بروم. من هم مخالفت میکردم. اما وقتی دیدم علاقه دارد و واقعا میخواهد به خاطر حضرت زینب(س) و دفاع از حرم ایشان برود حرفـی نمـی زدم. مـی گفـت اگـر مـا نرویم ما هم میشویم مثل این کشورها و اگر نرویم ما هم امنیت نداریم، من هم رضایت دادم و گفتم برو، سپردمت به حضرت زینب(س). خبر شهادت پسرتان را چه زمانی شنیدید؟ 12 روز پیش، سهشنبه بود. خانمش رفته بود بانک دیده بود عکس اسارتش را در گوشیها پخش کردند و بعدش به ما هم خبر دادند. بعد از دیدن این عکس چه اتفاقی افتاد؟ خانواده خیلی بیقرار بود. خیلی گریه کردیم اما دستمان به جایی بند نبود. رفتم سر خاك شهداي گمنام و به آنها گفتم حالا که بچه من اسیر شده است دیگر راضیام شهید شود، نمیخواهم دست این داعشیها بماند. همانجا سر قبر شهداي گمنام بودیم که در گوشیهاي بچهها پیام آمد که شـهید شـده اسـت . بعد از شهادتش هم خیلی منتظر شدم تا پیکرش را بیاورند و تشییع کنیم. یک قبري باشد که کنارش بنشینم اما متاسفانه تا حالا پیدایش نکردهایم. مراسم و دیدارهایی که مسئولان و مقامات با شما دارند چقدر توانسته تسلی خاطرتان باشد؟ خیلی با ما ابراز همدردي میکنند. خیلی از آنها ممنون هستیم که احترام میگذارند. قرار است دانشـگاه آزاد اسـلامی نجـف آبـاد، چنـد کوچـه و یـک مسجد را به نام محسن کنند. چه آرزویی را براي علی فرزند یکسالوچهار ماهه شهید و همسرش دارید؟ انشاءا... به سلامتی بزرگ شود و راه پدرش را ادامه دهد و در این راه قدم بگذارد. براي خانمش آرزوي موفقیت میکنم و امیدوارم بتوانـد بچـه اش را طوري تربیت کند که مثل محسن من در راه امام حسین(ع) و حضرت زینب(س) قدم بردارد. خبر جدیدي از شهید ندارید؟ نه. دیشب دوباره رفتم سر مزار شهداي گمنام 40 تا سوره برایش خواندیم تا پیکرش را برایم بیاورند ولی اگر خودش اینطور خواسته راضیام به رضاي خدا. خیلی دلم میخواست پیکرش را بیاورند تا جایی داشته باشم که بتوانم کنار فرزندم بنشینم. آرزو دارم که پیکرش را برایم بیاورنـد و خـدا بـا ائمـه اطهـار مشهورش کند تا در آن دنیا شفاعت ما را هم بکند. توصیه و سفارشش براي خواهرها و برادرش چه بود؟ به خواهرهایش گفت صبور باشید و براي مادر مانند حضرت زینب(س) باشید. به برادرش هم گفت وقتی من نیستم جاي من را پـر کـن و در راه اسـلام قدم بگذار. میدانم خاطرات زیادي با فرزندانتان دارید اما میخواهم خاطرهاي را که خودتان هم دوستش دارید برایم تعریف کنید. محسن قبل از ازدواجش نذر کرده بود 40 شب جمعه به جمکران برود. بچهام میرفت قم و از قـم پیـاده مـی رفـت جمکـران . وقتـی بـه او گفـتم خسـته میشوي این همه راه را پیاده میروي، گفت که من براي امام زمان(عج) میروم. براي همین خسته نمیشوم. این خاطره همیشه در ذهنم است که این بچـه بـه عشق امام حسین(ع) و امام زمان(عج) چه کارهایی میکرد. همیشه میگفت من میخواهم در راه رهبرم سرم را هدیه کنم و همان هم شد. آیا فرزند شهیدتان قبل از شهادت دیداري با رهبر معظم انقلاب هم داشت؟ بله. در دوره نوجوانی زمانی که دبیرستانی بود از طرف موسسه شهید کاظمی به دیدار رهبر رفت. خودم هم خیلی دوست دارم از نزدیک رهبر را ببینم و بگویم من هم بچهام را فداي رهبر و حضرت زینب(س) کردم. آیا شما فیلم نحوه شهادت محسن را دیدهاید؟ https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
4_5978667374511916098.mp3
2.94M
🎧🎧 👆 ✅ باعث بازدارنده گناه است 🔹داستان ملانصرالدین در قبرستان... ═══✼🍃🌹🍃✼═══ 🔹 🔹 https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
📸تشییع پیکر آتش نشان شهید «سید احسان جامعی» 🔹سه شنبه ساعت ۸ صبح، میدان حسن آباد ✅https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
💢اگر امروز مواظب لقمه غذایت نباشی! فردا مجبوری مواظب - حجاب دخترت - غیرت پسرت - حیای همسرت و ... باشی زیرا لُقمه حرام شروع کننده همه مصیبت هاست. https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
شیفتگان لیبرالیسم ! حقیقت این است که آزمون گوساله پرستی در طول حیات امتهای مختلف همواره تکرار شده و امر تازه ای نیست. در فتنه گوساله پرستی همواره دو دسته از افراد حضور داشته اند، دسته اول عالمان یا خواص منحرف فریبکار، که حق و باطل را به هم می آمیزند و از جهل مردم سوء استفاده می کنند و دسته دوم گروه های بزرگ از انسانها که یا در دل نسبت به دینداری کراهت دارند و یا از به خطر افتادن دنیایشان بیمناکند و در هر صورت دنبال بهانه ای برای رها شدن از قید و بند دین می گردند و آن عالمان، بهانه لازم برای خواست این گروه ها را فراهم می کنند. رهایی از بند دینداری چیزی نیست جز آنچه که امروزه از آن تعبیر به لیبرالیسم می کنیم. تجلی دنیا پرستی محض است، یعنی آزادی برای دستیابی به شهوتها و لذتهای مادی بیشتر عقل می گوید که قوم حضرت موسی بر اساس فطرت انسانی خوب می دانستند که گوساله هیچ قدرت و خاصیتی ندارد، اما چون سامری به واسطه گوساله قید و بندهای دینداری را از پیش پای آنها بر می داشت به این کار قبیح روی آوردند و تاریخ هم می گوید که بنی اسرائیل بعد از گوساله پرستی چه گناهان و اعمال شنیع و خفت باری در پای گوساله انجام دادند. بله قصه گوساله پرستی همیشه همین بوده است. آزمون گوساله پرستی یک روز با گوساله طلایی خودنمایی میکند، یک روز با قرآن های سر نیزه، یک روز با کیسه های طلای ابن زیاد و این روزها هم در حال تکرار شدن در ماجرای برجام و تفکر لیبرالی حاکم است. https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
اقدام قابل تحسین پدر و مادر پدر و مادر شهید مدافع حرم در استقبال از ازدواج همسر شهید پیام تبریکی🌺 صادر نمودند. https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
آقامون😍 چهل سال در بیعت آفتابیم؛ بگو تا ابد نیز با انقلابیم... 🆔👇👇👇 https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
وقتی ضدانقلاب کودک سوری را ایرانی معرفی می‌کند! انتشار شایعات پیرامون سران کشور و همچنین بزرگنمایی مشکلات و نبود راه‌حل مشکلات و پمپاژ ناامیدی از طریق فضای مجازی یکی از ترفندهای ضدانقلاب محسوب می‌شود. در آخرین نمونه این تحرکات تصویری در شبکه‌های اجتماعی با عنوان کشته‌شدن کودک ایرانی در حال دست به دست شدن است. https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
کنج حرمت نشانده ای دنیا را ضامن شدی و نگاه کردی ما را بستی هر شب به پنجره فولادت در ساعت هشت٬ پایِ آهوها را! ❣یا_ضامن_آهو_أدرکنی ❣ألدخیل_یاامام_ٱلرئوف 🌟🌸🌟🌸🌟🌸🌟 https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
91494481be62db5b142f8c2f1b83cc6093e6b190.mp3
6.53M
🎧 بسیار زیبا و دلنشین 🎼 فضه واست بمیره که پر از خونه ... 🎤 🌙 (س) https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei
جوانان انقلابی
قسمت نهم*رمان شهید حججی👌 ١١ دو ماه قبل از رفتنش که ماه مبارك رمضان هم بود براي من و پدرش بلیت گرفت و
قسمت دهم💛💚💙رمان شهید حججی خیلی کم، نگذاشتند من همه فیلم را تماشا کنم. دوست دارم فیلمی یا کتابی از نحوه شهادتش بسازند یا بنویسند تا من بتـوانم یـک دل سـیر بـراي نحـوه 1 شهادت محسن گریه کنم. گفتند شهر کتاب یک کتابچه در موردش چاپ میکند. صحبتهاي همسر شهید حججی در مورد محسن شنبه بیست و یکم مرداد نودوشش؛ آفتاب هنوز در آسمان است که به نجفآباد میرسیم. اینجا دیواري نیست که عکس «محسـن » بـر روي آن نباشـد؛ اصلا انگار همه کوچهها و خیابانها را با نگاه نافذش قُرُق کرده است! وجب به وجـب ایـن شـهر او را فریـاد مـی زنـد . از قلـب هـاي مردمـانش بگیـر تـا شیشـه خودروها! آنقدر با «سر»ش دلنوازي کرده است که حالا حالاها نامش از سرزبان مردمان این دیار نمیافتد! به خانهشان که مـی رسـیم جمعیـت پشـت جمعیـت نشسته است. گروهی میروند و گروهی تازه از راه میرسند. صداي آقا محسن هم از بلندگوهاي داخل حیات به گوش میرسد: «سلام علی آقا، سلام باباجان، سلام پسر گلم ....» گوشه به گوشه نشانهاي از قهرمان این خانه به چشم میآید؛ اما علی یک و نیم ساله؛ انگار مجسمتـرین نشـانه اسـت کـه بیقـرار در آغـوش زنها میچرخد. با اینکه همه سعی میکنند براي آرام کردنش به عکس آقا محسن متوسل شوند، اما انگار دیدن چهره بابـا او را نـاآرام تـر مـی کنـد . کمـی کـه میگذرد از شلوغی خانه به یکی از اتاقها پناه میبریم و روبه روي بانویی مینشینیم که خودش را زهرا عباسی؛ همسر شهید محسن حججی معرفـی مـی کنـد . دختر 23 سالهاي که این روزها عجیب صبر زینبگونهاي را به نمایش گذاشته است. معتقد است اگر امروز سرش را بالا گرفته و باافتخـار از همسـر بـی سـري میگوید که دنیا را تکان داد، به واسطه نمکگیر شدن پاي سفره شهید حاج احمد کاظمی است. حتی شهادت همسرش را هم از توسل به حاجی گرفتهو البته وعدهاي که قرآن در آیه 68 سوره طه به محسن داده بود: «گفتیم که مترس که تو بر آنها البته همیشه غلبه و برتري خواهی داشت.» میگوید: «این آیـه، تفـأل محسن به قرآن شب قبل از خواستگاريمان است. من معناي این آیه را شاید آن موقع درك نکردم ولی الان خوب فهمیدهام برتـري کـه آن روز قـرآن از آن سخن گفت، چه بود.» آنچه در ادامه میخوانید، گفتگوي زینب تاج الدین با همسر شهید حججی است... اگر اشتباه نکنم در هجده سالگی ازدواج کردید؟ بله؛ همین طور است. هجده سال و چندماه... آماده ازدواج بودید یا خیلی ناگهانی وارد دنیاي تأهل شدید؟ همیشه طلبش را داشتم؛ طلب مسیر زندگی مهدوي را. مرتب سر نماز دعا میکردم و از خداوند مـی خواسـتم کسـی را در زنـدگی مـن قـرار بدهـد کـه حضرت زهرا(س) تاییدش کرده باشد. عجیب روي این دعا اصرار خاصی داشتم و همیشه هم از خدا آن را میخواستم. هرچند بـراي ایـن طلـب زمـان تعیـین نکرده بودم؛ ولی خدا لطف کرد و خیلی زود مرا به خواسته و آرزویم رساند. و آقا محسن شد اجابت آن خواسته و آرزویتان؟ بله و جالب اینجاست زمانی که آقا محسن به خواستگاري من آمد، عنوان کرد که او نیز همیشه از خدا همسـري را طلـب مـی کـرده کـه نـامش هـم نـام حضرت زهرا(س)، از خانواده سادات و مورد تایید ایشان باشد. اینجا بود که متوجه شدم محسن هم ارادت خاص و ویژهاي به خانم حضرت زهرا(س) دارد و از همان ابتدا وساطت حضرت زهرا(س) را در ازدواجمان احساس کردم. جاي دیگري هم متوجه ارادت ایشان به حضرت زهرا (س) شده بودید؟ آقامحسن عجیب حضرت زهرایی و عاشق ایشان بود و همیشه شهادتی مانند حضرت زهرا(س) را طلب میکرد. یادم است یک بار از او پرسیدم شما که شهادت مثل حضرت زهرا(س) را طلب میکنید، یعنی دلتان میخواهد تیر در پهلوي شما بخورد یا بازوي شما ...؟ گفت نـه ! مـن از قصـه شـهادت حضـرت زهرا(س)، فقط گمنامیاش را میخواهم. خب برویم سر موضوع آشنایی. گفتهاید آشناییتان با آقا محسن از مؤسسه شهید کاظمیبوده است! بله، هردوي ما عضو مؤسسه شهید کاظمیبودیم. بهتر بخواهم بگویم اینکه ما سر سفره شهید حاج احمد کاظمیبا هم آشنا شدیم. پس قبل از اینکه ازدواج کنید، همراه و هم مسیر بودهاید! همراه و هم مسیر بودیم؛ ولی نه من اطلاع داشتم آقا محسن از بچههاي مؤسسه است نه ایشان اطلاعـی در مـورد فعالیـت مـن در مؤسسـه داشـتند . قضـیه آشنایی ما هم از این قرار است که من و آقا محسن مدتی کوتاه در نمایشگاهی که ویژه شهداي دفاع مقدس راه اندازي شده بود، با هم همکار شدیم و از آنجا بود که آقا محسن من را دید و براي ازدواج انتخاب کرد. - روزنامه فرهیختگان، به نقل از: باشگاه خبرنگاران جوان، تاریخ انتشار: 31 مرداد 1396 . https://eitaa.com/doghtaran_zahrayei