رفقا
بارها و بارها هر کدوممون وقتی پامون رسیده مزار شُهدا شنیدیم که میگن فلان شهید فلان خواسته رو اجابت می کنه
می خوام امروز دقیقترش رو براتون بگم
این بحث برایِ اونایی خوبه خوندنش که میگن شهیده معصوم که نیست بتونه خواسته برآورده کنه
یادمه روز شُهدا
راهم یهویی کشیده شُد سمت مزار شُهدا
و به صورت کاملا اتفاقی گروهی از خادمین شُهدا رو همراهی کردم...
راوی اون جمع فوق العاده مطالعه دارن
وقتی سرمزار #سردار_قربانعلی_عرب که به #آقای_گل معروفند بودیم....
این خاطره رو تعریف کردند
«با شروع جنگ، بسیاری از خانوادههای جنوبی آواره شدند و به تبع مشکلات فراوانی داشتند. یک روز که قربانعلی برای مرخصی به اصفهان آمده بود، وقتی در میدان انقلاب سوار تاکسی میشود، متوجه میشود راننده تاکسی فردی به نام آقا رضا از آوارگان جنگ بوده که با خانوادهاش به اصفهان آمده و با ماشینش مسافرکشی می کند. راننده در مسیر با عصبانیت و بدبینی از انقلاب صحبت می کند که برادرم قربانعلی از او می پرسد، چه شده که اینقدر ناراحتی؟ آقا رضا وقتی از شرایط و بی سرپناهی خانوادهاش در اصفهان میگوید و اینکه خانم باردار هم همراه دارند، قربانعلی خانه 70 متری خود را در اختیار آنها میگذارد و به این ترتیب همسر و فرزندانش را به خانه پدرخانمش میفرستد.آنها تا زمان آزادی خرمشهر در خانه قربانعلی زندگی میکردند.»
یکی از نویسندگان زندگینامه شُهدا برایِ پیاده سازی کتابش به مدت 2،3ماه هر روز می اومده گلستان شُهدا....
چند هفته که می گذره می بینه یه خانواده ای که هیچ ارتباطی با شُهدا ندارن(از لحاظ ظاهری) مرتب به مزار شهید سرمیزنند
ایشون کنجکاو میشن ببینن قضیه چی بوده....
و هفته بعد وقتی اون خانواده رو می بینند که تشریف می برن سرمزار شهید عرب
میرن کنارشون و ازشون سوال می کنند
ببخشید شما از فامیل هایِ شهید هستید؟!
در جواب میشنون خیر!!!😅
تعجب می کنند و میگن: پس چرا هر هفته به شهید سرمی زنید و واسشون نذری می دید؟!
اون خانم تعریف می کنند که :
ما از خانواده هایِ خیلی پولدار اصفهان هستیم،از اسلام هیچی نمی دونستیم تقریبا و به شدت اروپایی زندگی می کردیم
تا اینکه دوسال پیش پسرم سرطان گرفت
هر جای دنیا که بگید برایِ درمان بردیمش
و جواب همه پزشک ها همین بود 🖐🏻 بذارید از 6ماه باقی مونده عمرش لذت ببره...💔
.........
یکی از آشناهامون گفت:
شما که همه راهی رو تجربه کردید
یه سرم برید مشهد پنجره فولاد امام رضا هم تجربه کنید....حتما شفایِ پسرتون رو میگیرید💔
اشک می ریزه و ادامه میده....
ما رفتیم...نیت3روزه کردیم و رفتیم
تا روز سوم هیچ شفایی حاصل نشد
و من با اشک و آه تنها رفتم حرم و تا جایی که تونستم به آقا التماس کردم برایِ شفایِ پسرم
اون شب وقتی خوابم برد
امام رضا(علیه السلام)رو به خواب دیدم
بهم گفتند: برگردید اصفهان....ما شفایِ پسرتون رو سپردیم به دست شهید قربانعلی عرب برید شفاش رو از ایشون بگیرید♥️
برگشتیم و بعد از چندبار سرزدن به مزارشون شفایِ پسرم حاصل شُد😇
و ما هنوز به ایشون سر می زنیم
........
بذار یه چیزی در گوشی بهت بگم
پروردگار هستی یه سری صفت برایِ نماینده شایسته درون قرآن مشخص کرده ها
آیه 8سوره انسان یکی از این صفات رو بیان می کنه
#رسیدگی_به_حال_مستضعفین
#شهید_علیرضا_کریمی
شهیدی که بَراتِ #کربلا میدن♥️
و خیلی ها ازشون کربلا گرفتند....