#طنز_جبهه
قرار گذاشتہ بودیم هرشب یکی از بچههای چادر رو توی «جشن پتو» بزنیم!😁
یہ روز گفتیم:
- ما چرا خودمون رو میزنیم؟😐🤦🏻♂
واسہ همین قرار شد یکی بره بیرون و اولین کسے رو ڪه دید بکشونه توی چادر!😎
بہ همین خاطر یکی از بچہها رفت بیرون و بعد از مدتے با یہ حاجآقا اومد داخل!🧔🏻
اول جاخوردیم!😳😱
اما خوب دیگہ ڪاریش نمےشد کرد. یہ مدت گذشت داشتم از ڪنار یه چادر رد می شدم ڪه یهو یکی صدام زد؛📢👀
تا بہ خودم اومدم،😥
هفت هشتا حاجآقا ریختن سرم و یه
جشن پتوی حسابی گرفتن!😶😅
‹ مـیثـٰاق ›
❨.🧝🏾♀🍐.❩
#تباه !😑
تنبلِبیمسئولیتهبعددمازشهادت
میزنه! حاجیچیمیزنیاینقدر معنویمیشی؟