eitaa logo
"دُختࢪﺍنِﺯﻫࢪای‍ۍ•پ‍س‍‌ࢪان‌ِعَل‍َﯡۍ"
1هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
4.7هزار ویدیو
242 فایل
❮🌱الهـےبہ‌تۅڪل‌نـٰام‌اعظمټ🌱' اینجا؟ ی مکانِ دِنج براے‌ اَݦانَتداࢪانِ چادرِخانم‌زهࢪای مࢪضیه(س) ﯡ نِگاهبانانِ غِیࢪت‌ِ امیࢪالمؤمنین‌علے‌(؏) ناشناس: https://daigo.ir/secret/2343274092 شرو؏ خادمـۍ؛ " ¹⁵. ⁶. ¹⁴⁰¹ "
مشاهده در ایتا
دانلود
بخش نخست آیه ۵۹ سوره احزاب مقدمه اى است براى بخش دوم یعنى پوشیدن چادر,مقدمه اى است براى شناخته شدن تا آزار نبینند و ولگردان بر گرد آنان نگردند نه این که تکلیفى الزامى و شرعى براى زنان باشد چون آن تکلیف بعد ها و در برهه‌اى دیگر هنگام نازل شدن سوره نور بیان شده است و در نتیجه مى توان گفت: جلباب مطرح شده در این آیه حقى است که خداوند براى زنانى که نمى خواهند مورد آزار و اذیت ولگردان قرار بگیرند, قرار داده است نه این که وادار کردنى در کار باشد براى روشن شدن بیش تر مسئله یه مثال مى زنیم: هرگاه شخصى چه زن و چه مرد در منزل خود باشد منزل مکان امن و پناهگاه اوست و کسى حق هیچ گونه دست اندازى به حقوق او را ندارد و کسى حق ندارد به جاى امن و پناهگاه وى تجاوز کند.
اگر کسى از پشت بام بالاى درخت یا روزنه اى و… به داخل منزل کسى نگاه بکند به حریم خانه دست انداخته و صاحب خانه حق دارد با او برخورد کند ولى اگر در خانه‌اى گشوده بود و زنى برهنه در برابر در نشسته بود و دیگران به او نگاه کردند با آنها برخورد نمیشود و بیننده را تجاوزگر به حریم دیگران نمى دانند (گرچه تماشا کننده کار حرامى انجام داشته است) اما آن زن با گشودن دَر و نشستن روبه‌روى آن خودش حریم خانه خود را شکسته است. حال از این آیه روشن مى شود که خداوند به زنان صالح و مؤمن ارفاق کرده و به آنان امتیاز داده و اجازه داده است که حریم خود را به همراه خود ببرند یعنى اگر (جلباب) و پرده اى بین خود و محیط خارج پدید آورند این پرده حریم آنان خواهد بود و کسى حق ندارد به این حریم دست درازی کند و با کسى که این حرکت زشت را انجام داد مى توان برخورد کرد ولى اگر کسى چنین حریمى را براى خود قرار نداد و مورد اذیت و آزار دیگران قرار گرفت و نگاه ها به او دوخته شد و سخنان ناشایستى درباره او به کار گرفته شد نمیتواند ادعاى دست اندازى به حریم خود را مطرح کند زیرا خود حریمى براى خود قرار نداده است
استاد شهید مطهری اعتقاد دارند که خداوند بزرگ، حجاب را نه واجب بلکه مطلوب هم نمی داند؛ آن چه واجب است حفظ نوع خاصی از پوشش(ستر) است که اجازه ندهد خانم ها به مثابه ابزارهایی برای لذت جویی مردان هوسباز، مورد بهره برداری قرار گیرند.
زن به عنوان امین حق‌الله از منظر قرآن مطرح است. یعنی این مقام و حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست، به زن داده و فرموده این حق من را به عنوان امانت حفظ کن
آیت‌الله جوادی آملی در این باره در کتاب «زن در آیینه جمال و جلال» می‌نویسند: عده‌ای گمان می‌کنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده و وابستگی شوهر برای او به وجود آورده است. در حالی که در بینش قرآن کریم، حجاب زن تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید از حق خود صرف‌نظر کردم. حجاب زن مربوط به مرد نیست تا بگوید من راضی‌ام. حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند. بلکه حجاب زن، حق الهی است و لذا در جهان غرب و کشورهایی که به قانون غربی مبتلا هستند. اگر زن همسرداری آلوده شد و همسرش رضایت داد، قوانین آن‌ها پرونده را مختومه اعلام می‌کند. اما در اسلام این‌طور نیست. زیرا حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد، نه شوهر و نه حق پدر و برادر و یا فرزندان اوست. اگر همه اطرافیان زن راضی به بی‌حجابی او باشند، قرآن کریم در این باره رضایت نمی‌دهد. به این علت که آبروی زن در حکم حق‌الله است و شخصیت و حریم او حریم الهی به حساب می‌آید.
در هیچ یک از آیات قرآن نیامده که زن‌ها در نوع و مقدار پوشش بدن (حجاب) آزاد هستند، بلکه آنچه در قرآن آمده، واجب بودن حفظ پوشش (حجاب) برای زنان است، اما این که این پوشش حتماً باید با چادر صورت گیرد، آیه‌ای به صراحت نداریم پوشش کامل با مانتو و روسرى نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد ولى حجاب برتر نیست
زن و مرد از جهاتی؛ مانند خلقت از یک ذات و گوهر و بهره‌مندی از حقوق اجتماعی؛ مانند تحصیل علم، آزادی قلم و بیان و...، مساوی هستند. اما از لحاظ فیزیکی و روحی تفاوت‌های فراوانی با هم دارند که همین تفاوت‌ها باعث می‌شود تا احکامی، نظیر حفظ و رعایت حجاب در جامعه، قانونی مخصوص به خود را داشته باشند. زن مظهر جمال و مرد مظهر شیفتگی است، قهراً به زن باید بگویند خود را در معرض نمایش قرار نده، نه به‏ مرد. البته، این‌گونه هم نیست که پوشش مخصوص خانم باشد و بر مردان اصلا حجابی لازم نباشد.
حجاب یک فریضه‌ی عبادی- اجتماعی و فراتر از آن حماسی-سیاسی است، مثل نماز نیست که در روز چند نوبت اقامه شود و تمام گردد یا مانند روزه که در سال یک ماه واجب گردد و یا مانند خمس که چون تسویه شود دیگر وظیفه‌ای به بار نیاورد، حجاب یک فریضه‌ی منشورگونه با ابعاد و اضلاع متفاوت و متنوعی است که آثار فقهی و اخلاقی، عرفانی و الهی به دنبال دارد. از یک سو حالت عرفانی برای بانوی باحجاب دارد زیرا با عشق در آمیخته و همین امر، سختی‌های ظاهری را سهل و آسان می‌سازد، از سوی دیگر جلوه‌ی حماسی دارد و چونان بیرق برافراشته‌ی حق سالاری و عدالت خواهی، پاکی و پاکدامنی است که همیشه همراه و در حال اهتزاز است
حجاب «حق زنان» و «حدّ مردان» است، زنان، با حجاب به حق خود که شخصیت متعالی است می‌رسند و مردان حد خود را که عبور نکردن از مرز خویش است می‌یابند، این بینش که همسو با فطرت پاک هر انسانی است بیانگر این حقیقت رحمانی است که اعضای زن امانتی است که از سوی خداوند به او واگذار شده است و او باید بنا به دستور خالق خود از آن بهره برداری کند و در همین راستا پس از ازدواج تنها در اختیار شوهر قرار دهد.
گروهی از منتقدان، حجاب را موجب التهابات روحی دانسته و معتقدند اگر زنان خود را بپوشانند موجب حرص بیشتر مردان می شوند. برتراند راسل یکی از مادی گرایان در این زمینه می گوید: «اگر عکسهای منافی عفت در سطح جامعه پخش شود; مردم پس از مدتی نگاه کردن به این عکسها از آنها زده می شوند. زنان نیز اگر مدتی در معرض دید باشند; رغبت مردان به مرور زمان نسبت به آنها کم خواهد شد.» در پاسخ باید گفت: غریزه شهوانی به گونه ای است که هر چه انسان آن را سرکوب کند، ضعیف تر می شود. بر عکس اگر رها و آزاد شود شعله ورتر می شود. بر خلاف نظر راسل اگر به یک عکس بی توجه شود; دوباره به عکس دیگری علاقه مند می شود. اگر از معاشقه کردن با زنی زده شود با زن دیگری ارتباط برقرار می کند. به همین علت است که می بینیم بی بند و باری در غرب ادامه پیدا می کند و زنان و دختران، به صورتی زشت و زننده در کوچه و خیابان ظاهر می شوند.
مگر می‌شود به زور کسی را وادار به رعایت حجاب کرد؟ حجاب یکی از احـکام الهی و یکی از قوانین کشور است. در محیط‌های خصوصی، حجاب یک مسئله بین هر فردی با خداست، اما در فضای عمومی اجتماع، دیگر مسئله فرق می‌کند. همانطور که رعایت بقیه قوانین برای همه لازم است، حجاب هم باید در کوچه و خیابان رعایت شود. حجاب چه تفاوتی با دیگر قوانین مثلا قوانین راهنمایی و رانندگی دارد؟ مثلا هرکسی بگوید مگر به‌زور می‌شود پشت چراغ‌قرمز ایستاد؟ من دلم می‌خواهد همیشه از چراغ‌قرمز عبور کنم. یا حتی در مورد همین قوانین پوشش، یک آقا بگوید من می‌خواهم بدون پیراهن در خیابان‌ها راه بروم و به‌زور نمی‌شود پیراهن تن کسی کرد. اگر این منطق در همه ابعاد زندگی جاری شود، به‌نظر شما زندگی اجتماعی ما چه وضعی پیدا می‌کند؟
جمهوری اسلامی با حجاب زنان چه‌کار دارد؟ به‌نظر شـما چـرا جمهـوری اسـلامی بایـد روی حجـاب پافشـاری کنـد و بـرای آن این‌قدر توهیـن بشـنود و هزینـه بدهـد؟ آیا راحت‌تر نیست که پوشش و سایر محدودیت‌ها در روابط را آزاد کند و اجازه دهـد مـردم در ایـن لذت‌های مـادی غـرق شـوند و دیگـر کاری بـه حکومـت نداشـته باشـند؟ تمـام نظام‌های سیاسـی دنیـا نفـع خود را در ایـن می‌بینند کـه مـردم و به‌خصوص جوانـان در سـرگرمی و لذت‌های جنسـی غـرق باشـند و در عـوض خودشان بـه حکومت خود ادامه دهند؛ اتفاقی که در کشورهای غربی ر خ داده است. جمهوری اسلامی نیز اگر صرفا حفظ قدرت و حکومت برایش مهم باشد، راحت‌ترین کار همین است! اما ازآنجایی‌که کرامت انسانی و رشد استعدادهای انسان برای جمهوری اسلامی مهـم اسـت، روی ایـن اصـل ایسـتاده اسـت و بـرای آن هزینـه می‌دهد و شـهید تقدیـم می‌کند. برای روشن شدن اهمیت این اقدام، کافی است به سند زیر دقت کنید: در سال ۲۰۰۱، شاهزاده بندر بن سلطان، سفیر عربستان سعودی در واشنگتن، در گفت‌وگویی کـه بـا نیویورک‌تایمز انجـام می‌دهد، دربـاره مقایسه عربسـتان امـروز و ایران زمان شاه می‌گوید دهه ۱۹۶۰، شـاه ایـران تعـدادی نامه محرمانـه بـه ملـک فیصل پادشاه عربستان نوشت. وی در یکی از آن‌ها نوشته بود: برادرم! از تو خواهش می‌کنم دسـت بـه مدرنیزاسـیون بـزن. درهـای کشـور خود را بـاز کـن. آموزشگاه‌های مختلـط پسـران و دختـران را بـاز بگـذار. دیسـکو برگـزار کـن. مـدرن بـاش، وگرنـه تضمیـن نمی‌کنم کـه بتوانـی تاج‌وتخت خودت را نگه‌داری» یعنی همین کاری که امروز بن سلمان در عربستان انجام می‌دهد.