eitaa logo
🌺 پاتوق دختران مروارید 🌺
1.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
748 ویدیو
10 فایل
اینجا دل به دریا بزنید و از میان صدف های طلایی و نقره ای لحظه ها مروارید درخشان استعدادهایتان را صید کنید 🌱 ارتباط با ما @dokhtarane_morvarid
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 پاتوق دختران مروارید 🌺
بسم رب العشق #قسمت_شصت_وهشت - 😍 #علمدار_عشق 😍# ساعت ۷ صبح بود از خواب پاشدم مرتضی نبود چادر و رو
بسم رب العشق 😍 😍# هیچکس نپرسید چطوری آروم شد نمیخواستم کسی بدونه ماجرای رضایت دادن من شد یه راز بین منو مرتضی تو کاروانی که اعزام بودن علی آقاو سید هادی و مرتضی باهم میرن خیلی از بچه های پایگاهشون میرفتن برای همین مرتضی و علی آقا خاستن همین جا تو خونه خداحافظی کنیم مرتضی ازهمه خداحافظی کرد اومد سمتم دستم گرفت گفت : بااجازتون میخوام نرگس سادات سربندمو ببنده برای همین بریم تو اتاق تو اتاق مرتضی بودیم اومد سمتم گفت : ساداتم بشین به حرفهام گوش بده - 😭😭😭بگو عزیزم + نرگس اینطوری رضایت دادی ؟ - رضایت دادم اما حق دارم گریه کنم مرتضی داره تمام زندگیم میره به جنگ حرمله شاید شهید بشه + عزیزم من فدات بشم نرگس ببین دوست دارم وقتی رفتم مثل یه شیرزن رفتار کنی دوست ندارم گریه کنی نرگس اگه من شهید شدم جوانی دوباره ازدواج کن - نگوووووو نگووووو مرتضی 😭😭😭😭😭😭 + زشته جیغ نزن - اگه میخوای گریه نکنم جیغ نزنم حرف ازشهادت نزن +چشم اما نرگس ببین بقول خودت جنگه بذار حرفهام بگم - 😭😭😭😭😭😭 ❤️                          ─┅─✵🕊✵─┅─                       @Dokhtaran_morvarid                          ─┅─✵🕊✵─┅─
بسم رب العشق - 😍 😍# منو علی تصمیم گرفتیم نذاریم خانمهامون بیان پیش پایگاه مارا بدرقه کنن از نرگس خواستم سربندم رو اون ببنده شاید درخواست ظالمانه ای بود اما دلم میخواست رفتنم رو باور کنه با عمق جان حس کنه مادرم قرآن به دست جلوی در ایستاده بود علی تازه داماد بود همش ۲۰ روز بود که ازدواج کرده بودن با زهرا دست داد و خداحافظی کرد از زیر قرآن رد شد رفت بالاکوچه میدونستم از عمد اینکار میکنه تا نرگس موذب نشه رفتم سمت نرگس دستش گرفتم تو دستم فشارش دادم مراقب اون چشمای قشنگت باش رو به خواهرم گفت : زهراجان مراقب هم باشید رسیدیم پایگاه بچه ها تقریبا اومده بودن کاروان ما همه رفیق بودیم از بچگی باهم بزرگ شده بودیم قرار شد از پایگاه با اتوبوس بریم فرودگاه امام خمینی از اونجا ان شاالله به سمت مقصد عاشقی تو کاروان همه جوان بودن چندنفر نامزدبودن مثل من چندنفر تازه داماد بودن مثل علی چندنفر هم تازه پدرشده بودن مثل سیدهادی یکی از رفقا میگفت دیشب دخترم شدید مهمون نوازی کرد تا بخوابه ۱۰۰ بار گفت بابا نه ماهشه قراربر این شد توجیه اصلی عملیات معقر حضرت عباس تو سوریه باشه ❤️                          ─┅─✵🕊✵─┅─                       @Dokhtaran_morvarid                          ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
35.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 🌾🌻🌾|°• خواهرم! حجاب شما از خون من رنگین‌تر است✨ نگذار به اسم آزادی زن، پوشش را از تو بگیرند❗️ این فریاد از اعماق قلبم است ❤️🌱 🔗برگرفته از وصیت نامه شهدا 🍃 🇮🇷🍃 🍃@Dokhtaran_morvarid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شنیدی میگن فلانی دایه مهربان تر از مادر شده ؟! 🤔 من یه دایه مهربان تر از مادر می شناسم که هیچ کاری برامون نمیکنه که هیچ! بلکه سنگ هم جلوی پامون میذاره و چشمِ دیدن پیشرفتمون رو هم نداره! 😳 دارم در مورد آمریکا و انگلیس_و عواملشون_ صحبت میکنم! 😒 وقتی که برمیگردن بهمون میگن : ببینید ما چقدر پیشرفته‌ایم! چون حجاب نداریم! شما هم اگر می خواید به جایی برسید که ما هستیم؛ حجابتون رو بردارید !! 😌 من از شما می‌پرسم : اگه واقعا نگران ما هستن؛ چرا تقلید از دانش رو ترویج نمی کنن⁉️ 🙄 چرا دارن تمام تلاششون رو می‌کنند تا کشورهای اسلامی توی علوم روز دنیا مثل هوافضا، دانش هسته‌ای، نانو، پزشکی و ... پیشرفت نکنن؟! 😐 چرا ما رو از نظر اقتصادی تحریم می‌کنن ❌ و حتی جلوی واردات دارو می گیرن؟! 😔 ولی از اون طرف، هزاران دقیقه فیلم و عکس مخالف عفت رو کاااملاً رایگان! در اختیار ما قرار میدن؟! 👀 این یک واقعیته که آمریکا و انگلیس از بدو شکل گیری تا حالا، میلیون‌ها انسان بی‌گناه رو به خاک و خون کشیدند _فیلم یتیم خانه ایران را ببینید_ حالا امروز مدعی حقوق زنان در کشورهای اسلامی شدند؟! 😳 از نظر غربی ها کشتن میلیون‌ها انسان بی‌گناه، خلاف حقوق بشر نیست! ولی پوشیدگی خلاف حقوق بشره!!! 🙂😂 اونها دارند تمام تلاششون رو می کنند تا جوانان ما درگیر فساد باشند! خوب میدونن جوانی که درگیر فساد شده؛ دیگه دردی از کشورش دوا نخواهد کرد! 😣 به همین راحتی، درِ پیشرفت جامعه اسلامی رو تخته می کنن! 😏 همۀ اینا رو بهت گفتم که مطمئن بشی، غرب، دلسوز ما نیست❗️ اما سوالی که ممکنه برات پیش بیاد : 🤓 اصلا چرا غربی ها با اینکه مسلمان نیستند؛ از نظر علمی و ... پیشرفته تر از جوامع اسلامی اند؟! 🤔🤔 حقیقت ماجرا اینه که امروز اصول تعليمات اسلام، در خیلی از جوامع اسلامی به طور کامل اجرا نمیشه ! بنابراین چهرۀ اين جوامع ، چهرۀ مسلمانان حقیقی نيست! ☹️ در حالي که در برخی از کشور هاي غير مسلمان، بهتر از مسلمانان به اصول مورد نظر اسلام عمل میکنن ! 😶 مثلا همۀ ما میدونیم که چقدر توی دین مون، به استفاده درست از زمان ✨ و تنبلی نکردن توصیه شده 🌱 اما نکته اینجاست که ما چقدر از زمان و عمرمون، درست استفاده میکنیم؟! 🤦‍♀ بیا از مسلمان حرفی، به مسلمان واقعی تبدیل بشیم ! 😍 و ایمان داشته باشیم به حرف خداجان مون که میگه : 😇 ⊱وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ⊰ ضعف به خودتان راه ندهید و روحیه تان را نبازید ! چون شما واقعاً برترید! به شرطی که واقعاً ایمان داشته باشید! ◕‿◕ برگرفته از کتاب 📚 🤔 🇮🇷         ─┅─✵🕊✵─┅─         @Dokhtaran_morvarid           ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏سخت‌تر از کار معدن، صبح بیدار شدن برای رفتن به معدنه☹️☹️ ‌ملت 2 ساعت میرن بیرون... 1 ساعت و پنجاهو شش دقیقه عکس میگیرن... اون چار دقیقه هم دارن مونوپاد رو تنظیم میکنن😂😂😂😂 😄😉😊 @Dokhtaran_morvarid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 پاتوق دختران مروارید 🌺
بسم رب العشق #قسمت_شصت_ونهم 😍 #علمدار_عشق 😍# هیچکس نپرسید چطوری آروم شد نمیخواستم کسی بدونه ما
بسم رب العشق - 😍 😍# هواپیما اوج گرفت ۳ ساعت بعد تو دمشق به زمین نشست چه هوای غریبی داره وقتی خیلی بچه بودم با پدر اومدیم سوریه اون موقع همه جا خیلی آباد بود اما حرمله ی زمان؛ داعش چه کرد اما شیربچه های حیدری اومدن انتقام بگیرن رسیدیم مقر ساکها گذاشتیم به سمت حرم بی بی حضرت زینب حرکت کردیم تا اولین زیارتمون رو انجام بدیم مسافت بین مقر تا حرم طولانی بود طوری تدارک شده بود برای این شپشوهای خنگ 😂😂😂 ( داعش) توانایی شناسایی نباشه بااتوبوس به سمت حرم راه افتادیم یه بچه ها که مداح بود شروع کرد به مداحی کرد و همه همراهیش کردیم منو یکم ببین سینه زنیمو هم ببین ببین که خیس شدم عرق نوکریه این دلم یه جوریه ولی پر از صبوریه چقدر شهید دارن میارن از تو سوریه منم باید برم اره برم سرم بره نزارم هیچ حرومی به طرف حرم بره یه روزی هم بیاد نفس اخرم بره حسین اقام،اقام حسین اقام،اقام،اقام یه دست گل دارم برای این حرم میدم گلم که چیزی نیست برا حرم سرم میدم برای قربانی اسماعیل میدم با عشق خودم با بچه هام فدای بانوی دمشق منم یه مادرم پسرمو دوسش دارم ولی جوونمو به دست بی بی میسپارم بی بی قبول کنه بشه مدافع حرم حسین اقام،اقام حسین اقام اقام رسیدیم حرم بعداز قرائت زیارت عاشورا به سمت مقر حرکت کردیم قراربراین بود یک ساعتی استراحت کنیم بعد فرمانده بیاد برای توجیه و شناسایی یک ساعت گذشت فرمانده اومد و شروع کرد به صحبت کردن بسم رب الشهدا و الصدقین رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي برادران عزیز بزرگترین لیاقت دنیا و آخرت نصیبتون شده مدافع حرم ناموس حسین شدید بزرگواران هدف ما باز پس گیری شهر حمص از دشمن حسین است در قالب تیپ ۱۷صاحب الزمان متشکل از سه تیپ عملیات از روز شنبه هفته آینده شروع میشه فردا تمامی افراد میتونن با خانواده هاشون تماس بگیرن اما براداران لازم بذکر است هیچگونه اطلاعات از خودتون در تماس اعلام نکنید فقط خانواده را از صحت سلامتی خود باخبر کنید یاعلی... ❤️                          ─┅─✵🕊✵─┅─                       @Dokhtaran_morvarid                          ─┅─✵🕊✵─┅─
بسم رب العشق - 😍 😍# نرگس سادات # خونه مادرشوهرم اینا بودم زهرا نمیذاشت برم خونه خودمون میگفت تنهایی میشنی فکر و خیال میکنی واقعا راست میگفت دومین شبی که مرتضی من اعزام شده سوریه یعنی الان داره چیکار میکنه غذا خورده چادرم سر کردم رفتم تو حیاط اشکام جاری شد -مرتضی من کجایی ؟ عزیزدلم خدایا خودت مراقبش باش یا امام رضا خودت حفظش کن صدای زهرا اومد مامان نرگس سادات کو ؟ تو اتاق داداش نبود مادر: زهرا خیلی نگرانشم خیلی بی تابی میکنی برو پیشش تو حیاط زهرا: نرگس نرگس دستش نشست رو شانه ام کجایی آجی؟ - جسمم اینجا تو این زندان اما روحم سوریه پیش مرتضی زهرا: نرگس آجی عزیزم توروخدا بی تابی نکن بخدا داداشم راضی نیست - زهرا خیییییلی سخته زهرا : میدونم شوهرمنم رفته تازه دامادم نرگس ببین اگه زبانم لال علی شهید بشه یکی ازم بپرسه از زندگی مشترکتون چه خاطره ای داری باید بگم همش ۲۰ روز کنارش بودم نرگس آجی من درحالی لباس عروس پوشیدم که میدونستم شاید مردم که راهی میدان جنگ شد هیچوقت برنگرده یا عروستون اون مگه آدم نیستی همش ۹ روزه مادرشده الان اوج زمانیکه ب همسرش نیاز داره اما مردش تو جنگه شایدم شهید بشه ان شاالله فردا داداش زنگ میزنه تو از دلواپسی درمیای پاشو بریم بخابیم زهرا و مادرجون رفته بودن خونه مادرشوهر زهرا من خونه تنها بودم که تلفن خونه زنگ زد - الو بفرمایید + الو ساداتم - وایییییی مرتضی خودتی ؟ + سلام خانمم خوبی؟ نمیتونستم زودتر زنگ بزنم دلم برات تنگ شده عزیزم مراقب خودت باش خیلی دوست دارم به زهراهم بگو عصری حول حوش ساعت ۴-۵ گوش به زنگ باشه نرگس اینجا نمیشه زیاد زنگ زد با تعداد نفرات بالا حرف زد پس مراقب خودت باشه - منم دوست دارم مراقب خودت باش + خداحافظ عزیزم گوشی که قطع شد زدم زیر گریه های های گریه کردم به گذر زمان توجه نمیکردم یه ساعت گذشت با تکونهای زهرا به خودم اومدم نرگس نرگس چی شده چرا گریه میکنی - مرتضی زنگ زد گفت عصر حول و حوش ساعت ۴-۵ خونه باشی باعلی آقا رفتم سمت چادرمشکیم زهرا: نرگس سادات کجا میری؟ - میخام برم مزارشهدا زهرا: صبرکن باهم بریم تنهایی میترسم بری حالت بد بشه - باشه بریم ❤️                          ─┅─✵🕊✵─┅─                       @Dokhtaran_morvarid                          ─┅─✵🕊✵─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا