ٺلنگـــــر😊👌
👈 درســـــت است !!...
👈 چـــــشم براے دیدن است...
👈 اما...
👈 نہ هر کـــــس !!... 📛
👈 چشمان تو لایق دیدن بهترین چـــــهره هستند !!... 👀
👈 یعنے :...
🌼 مـــــهدے_فـــــآطمه 🌼
.
👈 نہ چهره رنگ شده افرادے کہ عقده
دیده شدن دارند !!... 🙂
👈 یڪ نفر با زبانش گدایـــــے میڪند !!...
👈 یڪ نفر با دســـــتش !!... 👋
👈 و یڪ نفر با نـــــگاهش !!... 👀
👈 مراقب این یکے باش !!... 😕
👈 آن دو را با اسڪناسے میتوان رد ڪرد !!...
👈 ولے این را نہ !!...
👈 ڪسے کہ با #چشمانش اندامت را
گدایے میڪند !!... 😏
@dokhtaranchadorii
.
.
👈 خواهرم ؛...
👈 تو خودت حرمی ، بیا و با چآدرت #مدافع_حرم باش...✌️
🌺الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَــرَج🌺
______________
📣 دوباره بیا بگو ‼️
پارسال ماه رمضون کلاس کنکور میرفتم.👨🏫📚✏️ کلاسها تو یه دانشگاه برگزار میشد.🏢
خیلی از بچهها مقید روزه گرفتن نبودن. ⚠️
❌ متاسفانه بعضی هاشون ناهارم میخوردن و قبح اینکار شکسته شده بود. بین دو تا کلاس مینشستن به ناهار خوردن 🍔 و بعضاً با آبمعدنی 💧 میومدن سر کلاس...
متاسفانه تقصیر آموزشگاه بود و رسیدگی نمیکرد! ♂ لذا جری شده بودن و اصلاً روزه خوری داشت تبدیل به کلاس و تریپ میشد تو جمع بچهها! 😡
☑️ من با یکی دو تا بچه مذهبی که تو کلاس بودن فکر کردیم چه کنیم؟ البته اونا هم خیلی دغدغه نداشتن و چیزی نمیگفتن. ♂
⁉️ یه بار تو کلاس به یه بنده خدایی گفتم: میخوای آب بخوری بخور 🍶 چرا آب معدنی میاری تو کلاس!؟ 🎒
اصلاً شوکه شد... 😯 کاملاً تعجب کرد!!! ولی هیچی نگفت. 😶
اما انقدر شایع شده بود که با سختی میشد به همه بگی! 📈
👨رفتم سراغ مسئول پیگیریهای کلاس؛ گفتم: آقا شما مسئولید! اینطوری روزهخوری میشهها!⚠️
گفت: ما گفتیم نخورن، یا برن تو یه کلاس در بسته بخورن...
📢 گفتم: دوباره بیا بگو!
آقا این بنده خدا اومد و دوباره گفت.
✅ کلی اوضاع بهتر شد...
💠 به نظرم با فشار آوردن به مسئولین هر محیط عمومی و تکرار مشکلات اجتماعی مثل بیحجابی و روزه خوری، بسیار نتیجه بهتر و کم هزینه تری میگیریم. ⬅️ البته در کنار تذکرات فردی که وظیفه شخصیمونه.
🔸اگر مسئولین بیان بگن قانون اینه و باید رعایت بشه، حرمت شکنی رویه نمیشه و قبح قانونشکنی و گناه نمیریزه...
خاطرات امر به معروف و نهی از منکر👆👆
@dokhtaranchadorii
🍂
ﭘﯿﺮﻣﺮدی ﺑﺎ ﻫﻤﺴﺮش در ﻓﻘﺮ زﯾﺎد زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯿﮑﺮدﻧﺪ ﻫﻨﮕﺎم ﺧﻮاب ، ﻫﻤﺴﺮ ﭘﯿﺮﻣﺮد از او ﺧﻮاﺳﺖ ﺗﺎ ﺷﺎﻧﻪ ای ﺑﺮای او ﺑﺨﺮد ﺗﺎ ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را ﺳﺮو ﺳﺎﻣﺎﻧﯽ ﺑﺪﻫﺪ.
ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺣﺰن آﻣﯿﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﮐﺮد و ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺘﻮاﻧﻢ ﺑﺨﺮم ﺣﺘﯽ ﺑﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﻢ ﭘﺎرﻩ ﺷﺪﻩ و در ﺗﻮاﻧﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﺑﻨﺪ ﺟﺪﯾﺪی ﺑﺮاﯾﺶ ﺑﮕﯿﺮم ..
ﭘﯿﺮزن ﻟﺒﺨﻨﺪی زد و ﺳﮑﻮت ﮐﺮد. ﭘﯿﺮﻣﺮد ﻓﺮدای آﻧﺮوز ﺑﻌﺪ از ﺗﻤﺎم ﺷﺪن ﮐﺎرش ﺑﻪ ﺑﺎزار رﻓﺖ و ﺳﺎﻋﺖ ﺧﻮد را ﻓﺮوﺧﺖ و ﺷﺎﻧﻪ ﺑﺮای ﻫﻤﺴﺮش ﺧﺮﯾﺪ.
وﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ﺷﺎﻧﻪ در دﺳﺖ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ دﯾﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺴﺮش ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ را ﮐﻮﺗﺎﻩ ﮐﺮدﻩ اﺳﺖ و ﺑﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﻧﻮ ﺑﺮای او ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ . .
ﻣﺎت و ﻣﺒﻬﻮت اﺷﮑﺮﯾﺰان ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ را ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﺮدﻧﺪ.
اﺷﮑﻬﺎﯾﺸﺎن ﺑﺮای اﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﮐﺎرﺷﺎن ﻫﺪر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ ﺑﺮای اﯾﻦ ﺑﻮد ﮐﻪ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ را ﺑﻪ ﻫﻤﺎن اﻧﺪازﻩ دوﺳﺖ داﺷﺘﻨﺪ و ﻫﺮﮐﺪام ﺑﺪﻧﺒﺎل ﺧﺸﻨﻮدی دﯾﮕﺮی ﺑﻮدﻧﺪ.
ﺑﻪ ﯾﺎد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ اﮔﺮ ﮐﺴﯽ را دوﺳﺖ داری ﯾﺎ ﺷﺨﺼﯽ ﺗﻮ را دوﺳﺖ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮای ﺧﺸﻨﻮد ﮐﺮدن او ﺳﻌﯽ و ﺗﻼش زﯾﺎدی اﻧﺠﺎم دﻫﯽ.
ﻋﺸﻖ و ﻣﺤﺒﺖ ﺑﻪ ﺣﺮف
ﻧﯿﺴﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ آن ﻋﻤﻞ ✔️
☺️👇
@dokhtaranchadorii
🍂
نصيحت پدربزرگ خيلى ساله تو
ذهنم مونده كه
ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺍﮔﻪ ﻣﻬﻤﻮﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩﯾﻦ ﻭ ﺻﺎﺣﺐ ﺧﻮﻧﻪ ﺑﺮﺍﺗﻮﻥ ﭼﺎﯼ ﺁﻭﺭﺩ ﺭﺩ ﻧﮑﻨﯿﻦ
ﺷﺎﯾﺪ ﺍﯾﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﭼﯿﺰﯾﻪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﻬﻤﻮﻧﺶ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﺍﮔﻪ ﻧﺨﻮﺭﯾﻦ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﻪ… ♥
@dokhtaranchadorii
💟داستان یک رفاقت💟
پنج ساله بودی؛اولین بار بود که با من از نزدیک آشنا می شدی؛ سرم را سرت کردی و دستم را دستت. باشوق از اتاق خارج شدی تا واکنش مادر و پدر را ببینی.😇
مادر لبخند گرمی زد. گویا تو را در من، دوست داشتنی تر می دید. به همراه او، مقابل پدر ایستادی و منتظر توصیف او شدی؛ پدر گفت: آفرین دخترم! چقدر بزرگ شده ای؛ همان موقع بود که لپ هایت گل انداخت.☺️
حرف های پدر و لبخند مادر، کارِخودش را کرده بود. می دیدم چطور مراقب بودی تا مبادا رفتارت، آیینه ای که پدر تو را در آن زیبا می دید، بشکند.💎
آن زمان مثل حالا باهم رفیق نبودیم. گاه گاه که احتمال می دادی دیگران هم موقع دیدن ما، لبخند و آفرین هدیه ات می کنند، احوالی از من می پرسیدی.🙂
روزهای من و تو اینگونه گذشت تا به سن تکلیف رسیدی. تکلیف من هم شده بود نگهبانی از جنابعالی از خانه تا مدرسه و از مدرسه تا خانه.🕶
بعد از مدتی، حدودا دو سال بعد، یک روز در حیات نشسته بودی و من را تا کرده، کنار دیوار نشانده بودی. درست یادم نیست چه صدایی، اما هرچه بود تو را به بیرون می کشاند.👟
در را باز کردی تا دنبال صدا بگردی، اما میان دَر متوقف شدی...💢
نمی دانستی چه شده؟ انگار چیزی مانع حرکتت شده بود؛اما چه چیزی؟ ‼️
هرچقدر تو سرگردان بودی، من پاسخ سوال هایت را می دانستم...
من می دانستم که تو مرا به رفاقت پذیرفته بودی و بالأخره انتظار من به پایان رسیده بود😍
رفیق نیمه راه نبودی و طاقت نداشتی بدون من جایی بروی...😉
من هم بی معرفت نیستم. قول میدهم به صاحبم بگویم که مرا عاشقانه به سری می کردی...😎
امضا:
#یادگار_حضرت_مادر
#چادر
@dokhtaranchadorii
#حجاب_جایگاه_یک_تب_سنج_را_در_جامعۀ_اسلامی_ ما_دارد
📝 از منظری دیگر، «حجاب، جایگاه یک تب سنج را در جامعۀ اسلامی دارد». از اولین علائم یک بیماری خطرناک، تب است.
تب سنج به پزشک نشان می دهد که آیا این شخص بیمار است؟ شدت بیماری در چه حدی است؟ مقاومت بدن چقدر است؟ بیماری در چه مرحله ای است؟ و ... .
حجاب نیز شاخص و معیار سلامت یک جامعۀ اسلامی است و به ما نشان می دهد که آیا جامعۀ سالمی داریم و یا جامعه ای بیمار؟
خب، سالهای زیادی از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس می گذرد و شاهد این هستیم که وضعیت فرهنگی و اخلاقی جامعه ما روز به روز بدتر و پست تر می شود و نمونه بارز آن هم وضعیت حجاب در جامعه ما و نیز شیوع بدحجابی و آمار نگران کنندۀ فساد و فحشاء و به تبعش جرم و جنایت است. وضع کنونی حجاب حاکی از این است که جامعه ما دچار یک بیماری درونی و سختی است. این جامعه سالم نیست، تب دارد، مریض است، و این علامت بزرگ و واضح، حکایت تلخی را بازگو می نماید اینکه؛
ـ اولاً این جامعه خوب تغذیه نشده است؛ از رزق طیب چه در بعد اعتقادی و فکری و چه در بعد اخلاقی و چه در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی محروم بوده، از غذاهای بی خاصیت و یا مسموم استفاده کرده و یا از شدت گرسنگی مجبور به استفاده از زباله ها شده و بتدریج ضعیف شده است.
ـ ثانیاً این جامعه درست تزکیه نشده است؛ از ابعاد مختلف اعتقادی، اخلاقی، فرهنگی و رفتاری گرفتار آلودگی های زیادی است که مورد تزکیه و استحمام قرار نگرفته است، تحرک لازمه را نداشته و آنقدر ضعف و آلودگی بر او عارض شده که هر باکتری و ویروسی براحتی بر تن زار و مجروحش هجوم آورده است.
حال، سوال بزرگی که در این میان مطرح می شود آن است که سردمداران دین و فرهنگ در جامعه، یعنی کسانی که باید برای رهبر معظم انقلاب(ایده الله تعالی) سربازانی قوی و کارآمد در عرصه دین و فرهنگ می بودند، چه کردند که وضع مان اینطور شد؟ چرا مردم جامعه را از لحاظ اعتقادی، فکری و اخلاقی درست تغذیه نکردند؟ چرا وجود مردم و ساحت جامعه را از آلودگی های مختلف پاک نکردند؟ سال ها آمدند و پشت تریبون ها فقط حرف زدند و نصیحت کردند و دیدیم که این حرفها و باصطلاح نصایح، دردی را دوا نکرد و جامعه را اصلاح ننمود. اینکه مسئولین ما و خود ما چقدر در این زمینه حرف زدیم، چند ساعت جلسه گرفتیم و ... مهم نیست، اینکه نتیجه اش چی شد، این مهم است! اینکه چقدر از این ظلمت ها به سمت نور حرکت کردیم و جامعه را حرکت دادیم، این مهم است!
✅ ادامه دارد ....
@dokhtaranchadorii
.
.
•| بسم الله الرحمن الرحیم🌸🍃
.
.
االلهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِكَ الواسِعَةِ واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِكَ السّاطِعَةِ وخُذْ بناصیتی الى مَرْضاتِكَ الجامِعَةِ بِمَحَبّتِكَ یا أمَلَ المُشْتاقین.
خدایا قرار بده برایم در آن بهرهاى از رحمت فراوانـت و راهنمائیم كن در آن به برهان و راههاى درخشانت و بگیر عنانم به سوى رضایت همه جانبهات بدوستى خود اى آرزوى مشتاقان.
.
.
.
•| #دعاے_روز_نهم♥
@dokhtaranchadorii
#بیان_معنوی
🍃بنـدهـ ی مـ😌ـن...🍃
🍃تـو هنـگامـی کهـ بهـ نمـاز میــ ایسـتیــ ، 🍃
🍃مـن آنچـنان گـ👂ـوش میـدهـم 🍃
🍃کهـ انگـار همـینـ یـ1⃣ـک بنـدهـ را دارمـ... 🍃
🍃و تـو چنـان غافـلیــ کهـ گـویـا ، 🍃
🍃صـ0⃣0⃣1⃣ـد هـا خــ❤️ــدا داریــ...😔😒😒🍃
🍃😰قربـونتــ بـرمـ خـدایـا چقـد غریبـی رو زمـینــ🌍ــ😔🍃
@dokhtaranchadorii