🌷 #رمان_واقعی_نسل_سوخته 🌷
قسمت #صد_و_چهل_ششم
تیله های رنگی
جا خوردم ... نیم خیز چرخیدم پشت سرم ... سینا بود ...
با نگاهی که توی اون مهتاب کم هم، تعجبش دیده می شد ...
- تو چقدر نماز می خونی ... خسته نمیشی؟ ...😕
از حالت نیم خیز، دوباره نشستم زمین و تکیه دادم به سنگ های صخره ای کنارم ...
- یادته گفتی تا آخر شب با رفیقت می گشتید ... از اون طرف هم گرگ و میش با بقیه رفقات، قرار بیرون شهر داشتی؟ ...
چند لحظه سکوت کردم ...
- خیلی دوست داشتم داستان کیانوش رو گوش کنم ... مخصوصا که صدای هیجان بچه ها بلند شده بود ... ولی یه چیزی رو می دونی؟ ... من از تو رفیق بازترم ...
با حالت خاصی بهم نگاه کرد ...
و چشمش چرخید روی مهر و جانماز جیبیم ... هنوز ساکت بود اما معلوم بود داره به چی فکر می کنه ...
- آفریقا پر از معادن بزرگ طلا و الماسه ... چیزی که بومی های صحرا نشین آفریقا از وجودش بی خبر بودن ... اولین گروه های سفید که پاشون به اونجا رسید ... می دونی طلا و الماس رو با چی معامله کردن؟ ... «شیشه های کوچیک رنگی »...
رفتن پیش رئیس قبایل و به اونها شیشه های رنگی دادن ... یه چیزی توی مایه های تیله های شیشه ای ... اونها سرشون به اون شیشه رنگی ها گرم شد ... و حتی در عوض گرفتن اونها حاضر شدن به قبایل دیگه حمله کنن ... و اونها رو به بند بکشن ... انسانیت و آزادی، هموطن هاشون رو ... با تیله ها و شیشه های رنگی عوض کردن ...
نگاهش خیلی جدی بود ...
- کلا اینها با هم خیلی فرق داره ... قابل مقایسه نیست ...
این بار بی مکث جوابش رو دادم ...
- دقیقا ... این رفاقت توش خیانت و نارو زدن نیست ... از نامردی و پیچوندن و دو رویی خبری نیست ...
فقط باید ارزش طلا و الماس رو بدونی ... تا سرت به شیشه رنگی پرت نشه ... و یه چیز با ارزش تر رو فدای یه مشت تیله کنی ...این رفاقت چیزیه که کافیه پات رو بزاری توی عالمش و بیای جلو ... از یه جا به بعد ... هیچ لذتی باهاش برابری نمی کنه... خستگی توش نیست ... اشتیاقی وجودت رو پر می کنه که خواب رو از چشم هات می بره ...
سکوت عمیقی فضا رو پر کرد ...
غرق در فکر بود ... نور مهتاب، کمتر شده بود ... چهره اش رو درست تشخیص نمی دادم ... فکر می کردم هر لحظه است که اونجا رو ترک کنه...
اما نشست ...
در اون سیاهی شب ... جمع کوچک و دو نفره ما ... با صحبت و نام #خدا ... روشن تر از روز بود ...
بحث حسابی گل انداخته بود که حواسم جمع شد ...
داره وقت نماز شب تموم میشه ... کمتر از 10 دقیقه به اذان صبح باقی مونده بود ...
یهو بحث رو عوض کردم ...
- سینا بلدی نماز شب بخونی؟ ....
مثل برق گرفته ها بهم نگاه کرد ... این سوال ... اونم از کسی که می گفت ... نماز خوندن خسته کننده است ... بلند شدم ایستادم رو به قبله ...
- نماز مستحبی رو لازم نیست حتما رو به قبله باشی ... یا حتما سجده و رکوعش رو عین نماز واجب بری ...
نیت می کنی ... یه رکعت نماز وتر می خوانم قربت الی الله...
و ایستادم به نماز ... فکر می کرد دارم بهش نماز شب خوندن یاد میدم ... اما واقعا نیت نماز وتر کرده بودم ...
به ساده ترین شکل ممکن ...
5 تا استغفرالله ... 14 تا الهی العفو ... و یک مرتبه ... اللهم اغفر لی و لوالدی ... و للمسلمین و المسلمات ... و المؤمنین و المؤمنات ...
و این آغاز ماجرای دوستی جدید من و سینا بود ...
ادامه دارد...
🌸نويسنده:شهید سيدطاها ايمانی
@dokhtaranchadorii
#تلنگر⚠️
به خوشگلیت مینازی ؟!
اون دنیا طرف میگه چکار کنم صورتم قشنگه
دخترا ولم نمیکردن به #گناه افتادم ؛
خدا یوسف و عباس(ع) رو نشونت میده
میگه از اینا خوشگلتر بودی ؟!
عباسبنعلیای که با #نقاب راه میرفت
میگفت نمیخوام با دیدن من کسی به #گناه بیفتد !
چشمایِ خوشگلش رو ، بدنش رو ؛
خرج #خدا نکرد ؟
#استادرائفیپور
#التماس_تفکر
@dokhtaranchadorii
•♡ #ریحانہ_بانو♡•
🔸بانو ...
◇مادامۍڪه ارزش وجود خود
را درڬ نڪنۍ!
◇مادامۍڪه نقش خود را در
زندگۍ محدود در خوشۍهاے
زودگذر، مادیات، تنوع طلبۍ و
جلب توجه ڪردن بدانۍ ...
◇مادام ڪه خود را بازیچهۍ
دست ڪارگردانانۍ سازے ڪه از
آن سوے مرزها با هدفۍ معلوم،
برایت نقش مۍنویسند ڪنۍ ...
◇مادامۍڪه مفهوم #آزادۍ را
به اشتباه، تفسیر ڪنۍ ...
◇و مادام ڪه در زندگۍات،
خدا را گم ڪرده باشۍ 💥
🔻ناچار
📛هر روز بدنبال یڬ عذر و بهانه
وتوجیه براے #بدحجابۍ
خواهۍگشت!!
👇👇
✖️ڪه حجاب،#زن را #محدود و #افسرده مۍڪند !!
✖️ ڪافیست دلِ انسان،پاڬ باشد !!
✖️به مردها بگویید نگاه نڪنند !!
✖️حجاب،مردان را حریصتر مۍڪند !!
وهزاربهانهےدیگر ڪه طوطی وار
در ذهنت رژه مۍروند ...
بانو ...
تا زمانۍڪه ارزش،جایگاه و
نقش خود رابه عنوان یڪ بانوے
#انسان_ساز درڪ نڪنۍ ...
هر چه دلیل بیاورم براے ارزش
حجاب و پوشیده بودن زن بۍ
فایده است ❗️
👈لطفا ڪمی با خودت خلوت
ڪن و منصفانه تصمیم بگیر ڪه
ڪدام را مۍخواهۍ؟ خشنودے
و رضایت #خدا یا #خلق خدا؟؟
@dokhtaranchadorii
🌹شهيد مدافع حرم مصطفى صدرزاده (سيدابراهيم) به روايت همسر گرامى؛
به شدت در مصائب و سختىهاى زندگى #توكل داشت👌. در زندگى پستى و بلندىهاى زيادى داشتيم و به لحاظ اقتصادى شكستهاى بزرگى را متحمل شده بوديم. اما من خيالم راحت بود كه با توكلى كه آقا مصطفى داشت همه موانع و مشكلات را پشت سر مىگذاريم.🌺
يكبار فاطمه را گذاشت روى اُپن آشپزخانه و به او گفت: «بپر بغل بابا»😍 و فاطمه سريع به آغوش او پريد. بعد به من نگاه كرد و گفت: «ببين فاطمه چهطور به من #اعتماد داشت. او پريد و مىدانست كه من او را مىگيرم، اگر ما اينطور به #خدا اعتماد داشتيم همه مشكلاتمان حل بود😞. #توكل واقعى يعنى همين كه بدانيم در هر شرايطى خدا مواظب ما هست.»☝️
📚برشى از كتاب «سيدابراهيم، مجموعه يك بغل گل سرخ🌹🌹
شهید مصطفی صدرزاده
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
@dokhtaranchadorii
....•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸•....
#سخنی_با_شهید🌹
ناشناخته بودی، شاید مثلا با یک تصادف🚑 قرار بود بروی😕...که
خداوند در #قرآن_کریم ش فرمود:
"اجل هیچکس پس و پیش نمی شود."
اما با #عمل به امر #خدا، سبک رفتنت را تغییر دادی.🙂
لحظه ای خاص پیش آمد، می توانستی عبور کنی، #غیرت دینی ات اجازه نداد.❗️
با مرور یک #حدیث در ذهن، متوقف شدی.
" دفاع از ناموس، بر هر مسلمانی واجب است."
و من مسلمانم...😇
رفتی... دنباله اش شد دو سال درد و رنج...😣
اما تمام وجودت شد #برکت.🌈
برکت برای #خانواده ات،
برای #دوستانت،
برای هزاران هزار کس که نمیشناختنت
و این بابی شد برای یافتنت و #انس گرفتن با تو و راه تو...🌟
#مزار ت شد #مأمن خیلی ها
رفتی اما نه کامل. هستی.
هر روز دلی دیگر را با خود و در مسیر خود همراه می کنی...💚
رفتی اما هزار #درس بجا گذاشتی....
هرچند حسرت نداشتنت را خیلی ها می کشند،
اما لطف کردی به خیلی های دیگر که با این سبک رفتنت از قعر دنیا نجاتشان دادی.🌱
هرکسی را این #توفیق دست نمی دهد.
بی شک پاک و مطهر زندگی کردی، #زهرایی بودی...
که توانستی با وجود نورانی ات
و با غربت و
مظلومیتت و
با صبر و صلاح و
#تسلیم بودنت در برابر قضای الهی،☝🏻 بسیاری را تطهیر کنی و به مسیر #حق و برای #حق بکشانی.
محتاجیم به دعای هر لحظه ات.🤲🏻
زیبا پرونده ی این دنیایت را بستی.😍
برای پرونده های ما هم دعا کن...🙏🏻
✨
#شهید_علی_خلیلی
@dokhtaranchadorii
|🌱°•.
این شهــداۍمدافعحرم✨
⇜اولاز #دلشون مراقبتڪردند
⇜بعد #مدافعحرم شدند.
{چون قلب؛ خونهۍخداست}↓
[القلبحرماللهفلاتسکنحرماللهغیرالله]
از حرم #خدا دفاعڪردند
ڪهبهشونلیاقتدفاعاز
#حرمحضرتزینب(س)رودادند.
#حاجحسینیڪتا
@dokhtaranchadorii