♥️دختران حاج قاسم♥️
دهه هفتادی ها نسل مدافعان حریم عشق💞
#علی_اکبرهای_سیدالشهدا
میگفت: سر پُست تنها بود. ساعت مثلاً ۲ تا ۴ صبح وقت نگهبانی سر خاکریز. رفتم پست رو ازش تحویل بگیرم، دیدم تیر خورده به پیشونیش افتاده کف سنگر. خیلی دلم سوخت. تنها بود شهید شد. کسی بالا سرش نبود سرش رو تو بغل بگیره. از غصه بیرون نمیرفتم از فکرش. شب خوابش رو دیدم. گفتم: خیلی ناراحت بودم تنهایی شهید شدی. گفت: «بهت بگم تیر که خوردم قبل از اینکه بخورم کف سنگر افتادم تو دامن امام حسین(ع)».
خوبه؟!
به خدا نرید با موتور تصادف کنیدها. اینکه میگم دعا کنید نمیرید برا اینه. اینکه میگم حیفه آدم، بچه هیأتی، اقتدا به ارباش نکنه برا اینه.
چه خاطرهای برات بگم؟ اصلاً ما از شهدا چی میخوایم؟ میخوایم اونها به ما یاد بدن که میشه غیر معصوم باشی ولی تو بغل معصوم جون بدی! این خوشگله دیگه. هیأت باید تهش این در بیاد. ولی اونها خیلی مراقب میکردن بچهها...
به روایت #حاج_حسین_یکتا
(به نقل از همرزم و دوست شهید)
┅═✼🌸❄️💔❄️🌸✼═┅ . @dokhtaranchadorii
┅═✼🌸❄️💔❄️🌸✼═┅
🔰 #متن_کامل_شعر
🔺 روایت میثم مطیعی از #فتنه_۹۸
میهن من! باز زخم از نابرادر خورده ای
گرم جنگ رو به رو، از پشت خنجر خورده ای
حرف دارد با دل ما، قدر یک تاریخ حرف
سرخی خون شهیدان بر سپیدی های برف
خاک میهن! باز هم جسم شهیدی سهم توست
شرحه شرحه پیکر سرو رشیدی سهم توست
باز اهریمن به میهن آتشی افروخت آه
در میان شعله دیدم خشک و تر میسوخت آه
کفر و ظلمت باز از صورت نقاب انداخته
جاهلیت شعله بر جان کتاب انداخته
در گلومان خشک شد فریادهای اعتراض
در هجوم های و هو گم شد صدای اعتراض
در کمین بودند گرگان، فتنه در سر داشتند
خوابهایی دیده بودند و سر شر داشتند
خواب میدیدند هر قشری به میدان پا نهد
هر گروهی با شعاری در خیابان پا نهد
این یکی فریاد استعفای دولت سر دهد
آن یکی در آتش تعطیلی مجلس دمد
هر یکی چیزی بگوید، حق و باطل گم شود
موجی از سردرگمی ها قسمت مردم شود
خویش را در خیل مردم جا دهد آشوبگر
فتنه انگیزد میان این و آن با صد شرر
آتشی خیزد که خاموشی نگیرد سالها
کینه هایی که فراموشی نگیرد سالها
صبح یکشنبه کلامی روی آتش آب ریخت
فتنه را دیدم که حیران و هراسان میگریخت
تا صف مردم از اين آشفتگی ها دور شد
اغتشاشی کور بر جا ماند و فتنه کور شد
با کلامی مختصر نیرنگشان بر باد رفت
خرج های چند سال دشمنان بر باد رفت
گرچه بعضی از خودی ها آن زمان دلخور شدند
از سوال و شبهه و نقد و تأمل پر شدند
از چه رو آقا خودش را خرج دولت کرد باز؟
خویش را آماج تیغ طعن و تهمت کرد باز
غافل از این که چه جنگی پشت این صحنه به پاست
در کمین گاهند گرگان لحظه ای غفلت خطاست
خضر راه است او، دگر چون و چرا کردن چرا؟
نور ماه است او، تو راه از چاه بشناس و بیا
از ریاض و لندن و پاریس این آتش رسید
دود آن هم میرود در چشمشان، خواهند دید
حاجیان بار بسته جانب میقات غرب!
چیست جز تحریم و آشوب و بلا سوغات غرب؟
با صف اول نشینان فاش میگوییم راز
اعتراض ما سر جای خودش باقیست باز
اعتراض ما به سستی های تدبیر شماست
از گرانیها، از این شش سال تأخیر شماست
از معطل کردن کشور سر میز فریب
که نشد از آن بجز تحریم روزافزون نصیب
دم به دم از گفتگو با اجنبی دم میزنید
پس چرا در گفتگو با مردم خود الکنید؟
با تلاش و عزم و باور، راه حل در داخل است
بارها فرمود رهبر: راه حل در داخل است
جان مولا با ولی این عهد و پیمان مشکنید
این نمک خوردید صد بار، این نمکدان مشکنید
با چراغ لاله ها اینک ره ما روشن است
راهیان صبح میدانند فردا روشن است
┅═✼🌸❄️💔❄️🌸✼═┅ . @dokhtaranchadorii
┅═✼🌸❄️💔❄️🌸✼═┅
فرمانده، بدون سلاح رفته بود تا صدای معترضان را بشنود
🔹بین همه التهابهای اخیر، دو مرد آرام چشم روی هم گذاشتهاند، اینجا در معراج شهدا که بزمگاه دیرینه شهدای انقلاب است.
🔹شهید ابراهیمی میگفت باید مردم معترض بیگناه را از این صف جدا کرد. بدون سلاح، تأکید میکنم بدون سلاح بین جمع رفت. همین که میخواست با مردم هم صحبت شود، چند نفر محاصرهاش میکنند. یک نفر تیر به پهلویش میزند. بعد چاقو به قلبش میزنند، وقتی خونین روی زمین میافتد و بیحال میشود یک نفر چاقو را توی سرش فرو میکند.
🔹آقا مرتضی فرمانده بود اما همیشه به پاسدار بودنش افتخار میکرد. فرماندهای که سربازِ سربازهایش بود. خودش جنوب شهری بود، شهریار زندگی میکرد.
🔹زندگی سادهای داشت، تغییرات قیمت و تورم را با پوست و گوشت خود حس میکرد. اصلا آن روز بهخاطر همین، نامردها مجال حرف زدن به او ندادند و به وحشیانهترین شکل او را به شهادت رساندند. میترسیدند حرفش باعث شود معترضان صف خود را جدا کنند و آن ها لو بروند و تنها بمانند.
┅═✼🌸❄️💔❄️🌸✼═┅ . @dokhtaranchadorii
┅═✼🌸❄️💔❄️🌸✼═┅
🌹🌿🕊
🔹از بچگی در راه امام حسین (علیه السلام) حرکت میکرد، پاک و شوخطبع بود، دل کسی را نمیشکست. اگر به صورت عادی فوت میکرد من شک میکردم چون لیاقت او شهادت بود.
مداح اهل بیت و روضهخوان امام حسین (علیه السلام) بود، نمی دانم امسال در محرم از امام حسین (ع) چه خواست و چه خواند که عین علیاکبر (ع) شهید شد، دورش را گرفتند و او را اربا اربا کردند.
✨فرمانده بود و با سربازانش در حال گشتزنی، که گفت من جلوتر میروم تا اگر خطری بود برای من باشد. خیلی شجاع بود و راضی نبود کسی آسیبی ببیند.
▫️سه روز بود که شهریار شلوغ شد، در این مدت با مرتضی فقط تلفنی حرف زدم، هر وقت میپرسیدم چه خبر؟ میگفت خطری نیست نگران نباشید. روز حادثه ساعت پنج غروب صحبت کردیم و بعد از آن گوشیاش خاموش بود،به پایگاه زنگ زدم گفتند چند همرزمش زخمی شدند و با آنها به بیمارستان رفته، تا اینکه ساعت 12 شب خبر شهادتش را دادند.
🔸چند بار برای رفتن به سوریه اقدام کرد اما اجازه ندادند. همیشه سر نماز از من میخواست برای شهادتش دعا کنم،
میگفتم مادر الان زود است اجازه بده بچههایت بزرگتر شوند، اما میگفت آن زمان دیر است، شهادت باید در جوانی باشد، مرتضی لیاقتش را داشت که شهید شد.
🔹همیشه میگفت این اشرار، منافق هستند و مردم عادی این کارها را نمیکنند.
🕊رابطه خیلی خوبی با شهدای مدافع حرم شهریار داشت، همیشه میگفت از رفقایم عقب ماندهام، «مصطفی صدرزاده» و «سجاد عفتی» رفتند، در حقم دعا کن که من هم پیش آنها بروم.
راوی: مادر بزرگوار شهید
منبع:خبرگزاری دفاع مقدس
#شهید_مدافع_امنیت
#مرتضی_ابراهیمی
@dokhtaranchadorii
8.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢مداحی فرزنداول شهید #مرتضی ابراهیمی بالاسر پیکر مطهر شهید
🔹شهید ابراهیمی وصیت کرده بود اگر در این روزها شهید شد این مداحی را در کنار پیکرش بخواند🌺
┅═✼🌸❄️💔❄️🌸✼═┅ . @dokhtaranchadorii
┅═✼🌸❄️💔❄️🌸✼═┅
♥️دختران حاج قاسم♥️
خوش به سعادت همنشین سیدالشهدا♥️
#پاسدارشهید_مرتضی_ابراهیمی که در روز 26\8\1398 در راه دفاع از امنیت به شهادت رسیدند🌷🍃
🌹این شهید بزرگوار دو فرزند 5ساله و 38روزه به نام محمد صدرا و محمد سینا داشتند، که فدایی این انقلاب فاطمی شدند🌹
@dokhtaranchadorii