⇜به خاطر #عشق است كه فداكاری می كنم.
⇜به خاطر عشق است كه به دنیا🌍 با بی اعتنائی می نگرم و ابعاد دیگری را می یابم.
⇜به خاطر عشق است كه دنیا را #زیبا می بینم و زیبائی را می پرستم.
⇜به خاطر عشق است كه #خدا را حس می كنم، او را می پرستم و حیات و هستی خود را #تقدیمش می كنم💝.
#شهید_محمدابراهیم_همت
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
🌟 روح عبودیت
🔺️ رهبر انقلاب: دعا، مظهر بندگىِ در مقابل خداوند و برای تقویت روح عبودیت در انسان است، و این روح عبودیت و احساس بندگی در مقابل خداوند، همان چیزی است که انبیای الهی از اول تا آخر، تربیت و تلاششان متوجهِ این نقطه بوده است که روح عبودیت را در انسان زنده کنند. سرچشمهی همهی فضائل انسانی و کارهای خیری که انسان ممکن است انجام بدهد، همین احساس عبودیت در مقابل خداست.
🌷 #مواعظ_رمضانی
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
@shahed_sticker203.attheme
145.6K
• #شهید_علی_خلیلی
• #تم_رفیق_شهید 📲
• #تم
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
http://eitaa.com/joinchat/1214906384Cdb15194a25
#دلتنگے...🕊
آرزوهایم...
زیاد نیست...
بزرگ است...
دست نیافتنی ست...🍃
اما...
آرزو بر جوانان عیب نیست!
هست⁉️
یعنی میشود؟؟
روزی...
اسم من هم شهید شود؟؟🌹🕊
خدایا من گناهکارم...
قبول...🍂
اما فضل تو کم نیست؛هست؟🌸🍃
مهربانی ات دریاست و لطفت بی همتا🌿...
میشود روزی بگویند:{🗣}
فلانی ❗️
هم‼️
شهید 🌹
شد...🕊
سر سجاده کارم شده 📿
دعا و اقتدا به شَهید کرب و بلا...🍂
خدایا!💔
گناهکار تر از حُر هستم؟؟؟🚫
توبه کرد ؛ برگشت!!..
و شهید هم شد....🕊
تازه فهمیدم مردن بی فایده است...
باید شهید شد....🌹🍃
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیل_الله 🕊
#شهیدانه
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
❤️♡ بانوی محجبه ♡❤
نمــيدانــم در دلــت چــه ميــگــذرد❗️
👈نمــي خواهــم بــدانم❌
ولي احسنت😊👏
کــه بــا #حــجابــت...
نه دل #شــهيــدي را شکــانــدي💔
نه دل #جــواني را لــرزانــدي✅
با روی چو مه🌙به زیر چادر!
خود گشته ای اسباب تفاخر✌️
تا حفظ کنی حریم خود را ...
صد رحمت حق بر این تفکر✔️
•♡| @dokhtaranchadorii |♡•
[دانشگاه]
لیلا میگفت؛
/توی کلاس چادرت را دربیاور،راحت باش...
بعد از کلاس سر میگذاریم../
|من مات می ماندم از اینکه نامحرم داخل کلاس با نامحرم بیرون از کلاس چه فرقی دارد..!مثلا نکند کور بود بدبخت؟!|
[مرکز خرید]
/توی پاساژ دیگر چادرت را در بیاور...همه دارند نگاهمان میکنند دختر ...سمت خانه که رسیدیم سر میکنیم!/
|نامحرم بالای شهر با پایین شهر چه فرقی دارد؟!نکند خونش رنگین تر بود و من بیخبر؟|
[مسافرت]
/آخه کی لب دریا چادر سر میکند که ما دومی باشیم!چادرت را در بیاور،رفتنی باز سر میکنیم../
|نامحرم لب دریا با نامحرم ویلا چه فرقی دارد!؟ته ته فرقشان یک کرم ضد آفتاب بود!|
[عروسی]
/دم هتل و تالار...چادرت را بگذار توی کیف
برگشتنی سر میکنیم../
|نامحرم توی تالار با نامحرم کوچه بازار چه فرقی دارد؟!فوقش یک کروات بیشتر داشت؟!|
لیلا میگفت؛انقدر نامحرم نامحرم نکن...
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!
و من هاج و واج میماندم؛ بشوم همرنگ!نشوم همرنگ؟!
گاهی "من و من ها"،
میان این دو راهی های سخت،هاج و واج میمانیم..
خوشبحال "من هایی" که..
پیش از آنکه بال مشکی رنگشان بشکند و سقوط کنند..
راه را از بیراهه تشخیص میدهند!
آری!
بعضی چادری ها؛
گرچه رسوای "یک" جماعتند..
درعوض..
"یک" پا برای خودشان، فرشته اند!
#فاطمه_قاف
#نامحرم_نامحرم_است
#حجاب_و_حیا_مکان_ندارد
•❥| @dokhtaranchadorii |❥•
4_6028459059223463104.mp3
3.16M
ای جووون
وقتی داری #گناه میکنی،بگو
#حسین داره نگام میکنه❤
رسول رسول زمین ...
#شهیدرسول_خلیلی
#پیشنهاد_دانلود
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
#نذر تو از #چشم و #نظر 👀، صد #آیت_الکرسی کنم🌙
از بس تو با این 🌹چادرت🌹 زیبای عالم میشوی
مدافعان حرم نیستیم 😔
ولی مارا به اعتبار حضرت زهرا
مدافعان حجاب خطاب کنید😍
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
📚نام کتاب: "زخم داوود"
🖋نویسنده: سوزان ابوالهوی
📝مترجم: فاطمه هاشم نژاد
📑انتشارات: آرما
📖توضیحات:
این رمان در سال ۲۰۰۹ عنوان پرفروش ترین کتاب فرانسه را از آن خود کرد و تاکنون به ۲۶ زبان دنیا ترجمه شده است. سوزان ابوالهوی نویسنده ای فلسطینی است که جنگ را تجربه کرده و در رمان «زخم داوود» نیز موضوعات انسانی و اجتماعی را در لابه لای حوادث جنگ روایت می کند. نویسنده در این کتاب زندگی چهار نسل از یک خانواده را برای مخاطب توصیف و تشریح می نماید و در عین این که موضوع مقاومت مردم فلسطین را موضوع اصلی رمانش قرار داده از عشق، ایمان و غرور می نویسد.
مؤلف در این کتاب به فلسطین از زاویۀ جدیدی نگریسته است و به نظر می رسد ابوالهوی با نگارش این رمان درصدد است به مخاطب نشان دهد که فلسطین فقط مکانی برای جنگ نیست و انسان هایی که در آن به زندگی خود ادامه می دهند دغدغه های انسانی متفاوتی دارند.
نسخۀ اصلی این رمان نخستین بار در سال ۲۰۰۶ در ایالات متحده منتشر شده است.
#فلسطین
#رمان
📗📘📙
✿↝.. @dokhtaranchadorii ..↜✿
♥️دختران حاج قاسم♥️
#رمان_عقیق_پارت_صدوبیستوهفتم 📚 راه افتادم سمت اتاقشان و با سلام ضعیفی به همشان راه تخت بغل د
#رمان_عقیق_پارت_صدوبیستوهشتم
📚 دو هفته بود که عجیب دلم میخواست کسی با همین لحن وهمین صدا چند واحد (خانم آیه) تزریق
کند به رگهایم بلکه(خانم آیه)خونم بالا برود....دستپاچه سلامش میکنم:س... سلام آقا سید....چی شده اینجا نشستید؟
آرام میگوید: اومده بودم ملاقات ابوذر ، اقوام همسرش اونجا بودن منتظرم تا اونا برن ...
چه با ملاحظه....اصلا یک آدم با عبا وعمامه هم میتواند جنتلمن باشد!
سری تکان میدهم و وارد اتاق میشوم..... خب حق هم داشت بنده ی خدا کل خانواده ی حاج صادق آن تو بودند.... سلامی میدهم و گرم پاسخم را میدهند....وارد میشوم و چند دقیقه ای با گپ و گفت میگذرد اما نیرویی من را به بیرون این اتاق هول میدهد....دلم میخواهد جایی باشم نزدیک او...طاقت نمی آورم و با ببخشید کوتاهی ازاتاق خارج میشوم تا چند دقیقه بعد برگردم.... میخواهم از بخش خارج شوم و بادی به کله ام بخورد اما...نمیشود....اصلا دوست دارم کنجی بایستم و موضوع آزاد نگاهش کنم!
یک حال عجیبی بود حالم....راهی استیشن میشوم و با چندتا از دوستانم مصافحه میکنم....اینجا پشست استیشن خوب در تیرسم قرار میگرفت....به آنها گفتم چند لحظه ای را آنجا مینشینم تا
ملاقاتی های برادرم بروند....آنها هم رفتند تا به بیمارانشان برسند....من اما سخت کنترل میکردم نگاه سرکشم را....یک حال غریبی بود حالم...آیه همین حالا نیاز به یک چیز داشت....کاغذ سفیدی را بی هدف برمیدارم....دوباره چشمهایم میرود به مرد ملبس روی صندلی نشسته....دارم کم کم پیدا میکنم خودم را....شعری را مدتها پیش خوانده بودم و از فرط با مزه بودن خوب به خاطر سپرده بودم...روی کاغذ می آورم ابیات شعر را:
_دارد عبایی قهوه ای بر روی دوشش
محجوب و ساکت گوشه ی سالن نشسته!
دارد کتابی را قرائت میکند باز این دلبر روحانی آرام و خسته!
دوباره نگاهش میکنم...کتاب که قرائت نمیکرد اما سر به زیر با گوشی دردستانش ور میرفت!
خوب منِ آیه داشتم اعتراف میکردم غلط نکنم!
_شرم و حیایش مال اهل آسمان است
او یک فرشته روی خاک این زمین است
روی سرش عمامه ی مشکی است یعنی
مرد است!
از نسل امیرالمومنین است عمامه مشکی عجیب به او می آید....آقاسید ترش میکند....
سعی میکنم خوش خط تر بنویسم:
_احساس من از جنس عشقی آسمانی است (ای برادر چهرهای معصوم دارد)
هرچند میخندد ولی طبق روایات
در قلب خود او حالتی مغموم دارد!
اعتراف میکنم تا به حال درعمرم اینقدر با خود بی رودروایستی حرف نزده بودم!
_من درخیالم پیش او خوشبخت هستم
یک زندگی ساده و پاک و صمیمی
در یک محله پشت حوزه خانه داریم
یک خانه با معماری خوب و قدیمی
نگاهش میکنم و لبخند زنان لب میگزم!
_دنیای پاک زندگی در حجره ها را
من چند وقتی می شود که دوست دارم📚
@dokhtaranchadorii