هدایت شده از تعرفه تبلیغاتِ ما
سفارش وُ دریافتِ بنر، به سبكِ جذب
گیرۍ . . ♥️ >.<
@Vian_1388🌱
🌹 لحظه اطلاع رسانی خبر شهادت میلاد حیدری به خانواده شهید
💠…… دختران حٰاجْ قٰاسِمْ ……💠
در حمله امروز سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به پایگاه صهیونیستی ۹ افسر ارشد صهیونیست ها به هلاکت رسیدند.
این حمله پاسخ حمله شب گذشته بود که یک نظامی سپاه شهید شد.
یک به نه رو داشته باش
بازم داریم برات 😂
༺⃟🌱
💠…… دختران حاج قاسم……💠
خدای خوب و مهربونم….
امروز به فرشتگانت بسپار
سبدی پر از لبخند و شادی
سلامتی و تندرستی
برکت و روزی فـراوان برای
دوستانم به ارمغان بیاورند
ظهر دل انگیز ماه رمضان بخیر
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
.
دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان🤲
🔹اللّٰهُمَّ حَبِّبْ إِلَىَّ فِيهِ الْإِحْسانَ، وَكَرِّهْ إِلَىَّ فِيهِ الْفُسُوقَ وَالْعِصْيانَ، وَحَرِّمْ عَلَىَّ فِيهِ السَّخَطَ وَالنِّيرانَ، بِعَوْنِكَ يَا غِياثَ الْمُسْتَغِيثِينَ.
🔸خدایا، در این ماه نیکی را پسندیده من گردان و نادرستیها و نافرمانیها را مورد کراهت من قرار ده و خشم و آتش برافروخته را بر من حرام گردان، به یاریات ای فریادرس
التماس دعا🙏
در مدرسهای که آقای میثم خامنهای، فرزند رهبر انقلاب درس میخواندند، معلم از دانشآموزان میخواهد که مقوایی برای درس ریاضی بخرند و این رسمی که در تصویر میبینید را روی آن ترسیم کنند و به مدرسه بیاورند. ایّام جنگ بود و کمبود اقلام؛ مقوا هم به راحتی پیدا نمیشد لذا آقای خامنهای، رئیس جمهور وقت یک پاکت مقوایی که آن زمان به جای کیسه نایلونی برای خرید میوه و اقلام استفاده میشد را باز میکنند و برای انجام رسم به فرزندشان میدهند و این جمله را خطاب به معلم روی آن مقوا مینویسند: «آقای آموزگار محترم! مقوا نداشتیم، من به میثم و دیگر بچهها گفتهام از این کاغذها که باید دور ریخته میشد استفاده کنند. لطفا مؤاخذه نکنید بلکه تشویق هم بفرمائید. سید علی خامنهای»
پن: آنچه خواندید روایتی بود از آقای سادات اعلایی؛ معلم دبستان
@dokhtarane_hajghasem1400
پوشش نامناسب زن
یک روز با جناب شیخ (رجبعلی خیاط) به جایی می رفتیم، یکدفعه دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لباس شیک آنچنانی داشت نگاه می کند!
از ذهنم گذشت که جناب شیخ به ما می گوید: چشمتان را از نامحرم برگردانید و حالا خودش اینطور نگاه می کند!؟
ایشان فهمید وگفت: تو هم می خواهی ببینی که من چه می بینم؟ پس ببین.
من نگاه کردم! دیدم صحنه عوض شد، از بدن آن زن، مثل اینکه آتش و سُرب مذاب به اطراف می ریزد و بسیار صحنه وحشتناکی است!
حتی آتش او به کسانی که چشم هایشان به دنبال او بود سرایت می کرد.
جناب شیخ رجبعلی خیاط گفت: این زن راه می رود و مردم را همین طور باخودش به آتش جهنم نزدیک می کند...
📙 کتاب "نسیمی از ملکوت"، نشر شهید ابراهیم هادی