eitaa logo
💕 دُختران مَکـ؏شــق‌ـتب💕 .🇵🇸
366 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
894 ویدیو
8 فایل
🌿 ﷽ 🌿 مکتب عشق 💕 مکتب شهداست ... اینجا همھ چیز عطر شهدا دارد... | میهمان مادَرماݧ حضرت زهرا(س)هسٺیم✨ کانال رسمی واحدتربیتی خواهران #هیئت_مکتب_الشهداء_تفت خادم کانال 📮 @ya_zahra313f
مشاهده در ایتا
دانلود
از کوچه های خسته این شهر عبور کن این آسمان غم زده را غرق نور کن دل های ما به شوق تو پا در رکاب شد ای آخرین ذخیره ی زهرا(س) ظهور کن #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
جالبهههههههههههههههههههههههههههههههه ببینید 👇👇👇 💞 ما رسم داریم وقتی به جشن تولد یک نفر دعوت میشیم حتما باید یک هدیه تهیه کنیم و هیچ وقت دست خالی نمیریم.... 💖امشب تولد امام زمان عج می باشد و ما به این جشن تولد دعوت شدیم...👌 😢 چه هدیه ای برای امام عزیز تدارک دیدیم⁉️ 💞 چه هدیه ای برای امام عزیز بهتره ...⁉️ 💜 همیشه نگاه می کنیم ببینیم جشن تولد که دعوت شدیم چطور شخصیتی هست که هدیه متناسب با اون خریداری بشه❗️ 💚 اما حالا به جشن تولد امام مهربانی ها دعوت شدیم باید هدیه متناسب با خودش رو تهیه کنیم واقعا هم سخته انتخاب .... 😍 بیایید بهترین هدیه برای جشن تولد مهدی جان باشه بیایید قول بدیم به مناسبت این ایام و به احترام امام و برای نزدیکی ظهور بهترین هدیه رو با ترک گناه به امام هدیه کنیم ...👌 💞بهترین هدیه برای امام اینه که رو بهش هدیه بدیم ... ترک گناه ما .... 😭😭😭 یا علی بگوئیم و به استقبال جشن تولد مهدی جان برویم ..‌. 💚 کانال و
#پوستر #نیمه_شعبان 🌹جشن نیمه شعبان 🌹 😍 #ویژه_برنامه جشن #میلاد_حضرت_مهدی 🔷با حضور سخنران کشوری : حجت الاسلام #مرتضی_وافی 🔷با نوای حجت الاسلام #محسن_پاک_طینت و کربلایی #محمد_فاضل_فخرالدینی 🗓یکشنبه ۱ اردیبهشت ماه ۹۸ ⏰ بعد از نماز مغرب و عشاء 📍مسجد امام سجاد علیه السلام 🌹همراه با یک شگفتانه برای نوگلان مهدوی😍 #نشر_حداکثری ➖➖➖➖➖➖➖ #هیئت_مکتب_الشهدا_تفت @maktabeyar
🌹 🍃امام مهدی (ع): ‌ 🌹منم که زمین را از #عدالت لبریز میکنم، چنانکه از ستم پُر شده است. ‌ 📘بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲🍃 ‌ ‌ #آغاز_امامت_امام_زمان (عج) و عید #نیمه_شعبان مباااااااارک 😍💖🍃💞❤💚 ‌ تعجیل در #ظهور #امام_زمان (عج) صلوات 💞🍃 ‌ ‌
✨ شب نیمه ماه شعبان شخصی از امام رضا (ع) در بارۀ شب نيمه شعبان پرسيد. حضرت فرمودند: در اين شب خداوند گروهى را از جهنم آزاد مى‌كند و گناهان بزرگ را مى‌آمرزد، گويد: عرض كردم: آيا در اين شب نمازى غير از نماز ساير شب‌ها هست؟ .فرمود: دعا و صلاة مخصوصى براى اين را داشته باش و استغفار كن، پدرم مى‌گفت: دعا در اين شب مستجاب است. 🌼 امام رضا (ع) فرمودند: على بن ابى طالب عليه السلام در سه شب به خواب نمي رفت، شب بيست و سوم ماه رمضان و شب فطر، و شب نيمه ماه شعبان. در اين سه شب ارزاق تقسيم ميگردند، و اجل‌ها تعيين ميشوند و همه حوادث و وقايع سال مورد تصويب قرار ميگيرند. 📗اخبار و آثار حضرت امام رضا علیه السلام‌ , (ترجمه)جلد:١نویسنده:عطاردی قوچانی، عزیزالله , ص۵۶۴/موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت(ع) 💚 کانال و
🌼 مهمترین درس انتظار در نگاه رهبر انقلاب 💐 ✅ مسلمان با درسِ انتظار، تعلیم می گیرد که بن بستی درزندگی بشر نیست که باز نشود، وقتی درنهایتِ زندگیِ انسان، خورشیدِ فرج ظهور خواهد کرد، در بن بست های جاریِ زندگی هم همین فرج مورد انتظار است. ۱۳۸۴/۰۶/۲۹ ❣️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸دلبرا درهوس دیدن رویت دلم من تاب ندارد.، نگهم خواب ندارد، قلمم گوشه دفتر، غزل ناب ندارد، همه گویندبه انگشت اشاره، مگراین عاشق دلسوخته ارباب ندارد؟ توکجایی گل نرگس زفراقت دل من تاب ندارد؟ اللهم عجل لولیک الفرج 🍃🌸ميلاد با سعادت صاحب الزمان را به شما عزيزان تبريك عرض مي نماييم🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ✫⇠ ✫⇠قسمت :9⃣2⃣ می خواستم گریه کنم. گفت: «مگر چه کار کرده ایم که آبرویمان برود. من که سرِ خود نیامدم. زن برادرهایت می دانند. خدیجه خانم دعوتم کرده. آمده ام با هم حرف بزنیم. ناسلامتی قرار است ماه بعد عروسی کنیم. اما تا الان یک کلمه هم حرف نزده ایم. من شده ام جن و تو بسم الله. اما محال است قبل از این که حرف هایم را بزنم و حرف دل تو را بشنوم، پای عقد بیایم.» خیلی ترسیده بودم. گفتم: «الان برادرهایم می آیند.» خیلی محکم جواب داد: «اگر برادرهایت آمدند، من خودم جوابشان را می دهم. فعلاً تو بنشین و بگو من را دوست داری یا نه؟!» از خجالت داشتم می مردم. آخر این چه سؤالی بود. توی دلم خدا را شکر می کردم. توی آن تاریکی درست و حسابی نمی دیدمش. جواب ندادم. دوباره پرسید: «قدم! گفتم مرا دوست داری یا نه؟! اینکه نشد. هر وقت مرا می بینی، فرار کنی. بگو ببینم کس دیگری را دوست داری؟!» ـ وای... نه... نه به خدا. این چه حرفیه. من کسی را دوست ندارم. خنده اش گرفت. گفت: «ببین قدم جان! من تو را خیلی دوست دارم. اما تو هم باید من را دوست داشته باشی. عشق و علاقه باید دوطرفه باشد. من نمی خواهم از روی اجبار زن من بشوی. ادامه دارد...✒️ ✫⇠ ✫⇠قسمت :0⃣3⃣ اگر دوستم نداری، بگو. باور کن بدون اینکه مشکلی پیش بیاید، همه چیز را تمام می کنم.» همان طور سر پا ایستاده و تکیه ام را به رختخواب ها داده بودم. صمد روبه رویم بود. توی تاریکی محو می دیدمش. آهسته گفتم: «من هیچ کسی را دوست ندارم. فقطِ فقط از شما خجالت می کشم.» نفسی کشید و گفت: «دوستم داری یا نه؟!» جواب ندادم. گفت: «می دانم دختر نجیبی هستی. من این نجابت و حیایت را دوست دارم. اما اشکالی ندارد اگر با هم حرف بزنیم. اگر قسمت شود، می خواهیم یک عمر با هم زندگی کنیم. دوستم داری یا نه؟!» جواب ندادم. گفت: «جان حاج آقایت جوابم را بده. دوستم داری؟!» آهسته جواب دادم: «بله.» انگار منتظر همین یک کلمه بود. شروع کرد به اظهار علاقه کردن. گفت: «به همین زودی سربازی ام تمام می شود. می خواهم کار کنم، زمین بخرم و خانه ای بسازم. قدم! به تو احتیاج دارم. تو باید تکیه گاهم باشی.» بعد هم از اعتقاداتش گفت و گفت از اینکه زن مؤمن و باحجابی مثل من گیرش افتاده خوشحال است. قشنگ حرف می زد و حرف هایش برایم تازگی داشت. ادامه دارد...✒️ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃