♥️🍃
وَڪَيْفَ تَصْبِرُ عَلَىٰ مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا ...
ــ گــاهی اونی ڪه آدمو بی تاب می ڪنه دلتنگــی نیست
بـی خبـریه ...
_سورهٔمبارڪهٔڪهفآیهٔ68_
سر نمازتان ما را هم دعا کنید دوستان خوبمون
یادتون باشه سر نماز اول فرج اقا را دعا کنیم 🌸🌺🌸
#قابلتامل
پروانه به خرس گفت: دوستت دارم...
خرس گفت:
الان میخوام بخوابم،باشه بیدار شم حرف میزنیم...
خرس به خواب زمستانی رفت و هیچوقت نفهمید که عمر پروانه فقط 3 روز است...
آدمای زنده به گل و محبت نیاز دارن ومرده ها به فاتحه!
ولی ما گاهی برعکس عمل میکنیم!
به مرده ها سر میزنیم و گل میبریم براشون, ولی راحت فاتحه زندگی بعضیارو میخونیم !
گاهی فرصت باهم بودن کمتر از عمر شکوفه هاست!
بیائیم ساده ترین چیز رو ازهم دریغ نکنیم
♡﷽♡
#رمان_ضحی♥️
✍بہ قلمِ #شین_الف🍃
#31
احساس خشکی گلو میکردم ولی ادامه دادم:
_آیه 35 معروفه به آیه نور
دقت کنید آیات 35 و 36 و 37 و 40 چقدر عجیب و پیچیده ان
هیچی نمیشه ازشون فهمید
بعدا بهش اشاره میکنم
جزء نوزدهم سوره فرقان آیه ۵۳ از مرز بین دو دریا صحبت میکنه که محشره
نمیدونم شما هم دیدید این مرز رو یا نه عکسهاش موجوده
جایی که دو جریان آب با دو چگالی مختلف و دما و شوری و سنگینی متفاوت به هم میرسن و با هم مخلوط نمی شن
چندین جا این اتفاق میفته هم توی مرز مدیترانه و آتلانتیک و هم جاهایی که رود با چگالی متفاوت به دریا میریزه یا جریانات گلد استریم عبور میکنن
در صورتی که قطعاً پیغمبر نمی تونسته چنین پدیده ای رو دیده باشه و این یه معجزه است
سوره شعرا آیه 77 تا ۸۵ یه نیایش عاشقانه ست خیلی زیباست!
عربیش رو حتما بخونید
آیه 84 لسان صدق فی الاخرین یعنی چی؟
بهش فکر کنید
_ آیه ۱۳۳ میگه خدا شما را به پسران امداد کرده یعنی پسرا کمک پدرن دخترا لابد سربار و نون خور اضافی
خندیدم: آخه آدم چرا باید همه چی رو برای شما توضیح بده کمک یدی رو میگه خب معلومه پسرا کار میکنن میگه به چهارپایان و پسران شما را کمک کردیم دیگه چی بگم!
خب معلومه مردها توان جسمی بیشتری دارن و کار یدی رو بهتر انجام میدن منظور کار و منابع اقتصادیه اگر زن از نظر خدا موجود بی مصرفی بود کسی مجبورش که نکرده بود خلق نمیکرد!
آیه ۲۲۴ به این معنی نیست که شعر و شاعری بده ولی متناسب شرایط اجتماعی این جامعه شعرهای اونا همش کفر بود و دری وری و با پررویی تمام میخواستن با قرآن هم رقابت کنن!
وگرنه اگر سیاست دین کلا ضد شعر و شاعری بود خود پیغمبر چرا به شاعرانی که برای اسلام شعر می سرودن صله میداد؟
شعرهم یه ظرفه مثل سایر هنر ها محتواست که بهش ارزش میده
تازه توی آیه ۲۲۷ دفاع می کنه از کسانی که با هنرشون رسانه هستند و از دینشون دفاع میکنن
_ سوره نمل آیه ۳۷ سلیمان چرا بی دلیل به یک کشور همسایه حمله میکنه بدون اینکه تهدید شده باشه؟
_قبلا گفتم حکومت های الهی چون از جانب خدان وظیفه دارن با ظلم مبارزه کنن و انسان های تحت ستم رو رهایی بدن اون حکومت یه حکومت آپارتاید بوده با قوانین طبقاتی شدید
برای همین حضرت سلیمان وظیفه داشت باهاش برخورد کنه
جزء بیستم آیه ۸۸ کوه ها چطور حرکت می کنن جز با حرکت ذره ای و اتمی و جنبش مولکولی که به علم اون زمان قد نمیده!
معجزات علمی قرآن خیلی زیادن خیلیهاش رو من چون زمان توضیح دادنش نبود اشاره نکردم و رد شدم
سوره قصص آیه ۴۱ ... امام هایی که به سمت آتش دعوت میکنند
پس هر گروهی امامی داره حتی گمراهان چه برسه به مومنین!
اصلاً روش تربیتی خداوند امت سازیه که انسان ها ذیل دسته ها و با رهبرانشون تعریف میشن که ما بهش میگیم امام
یعنی قرآن بهش میگه امام به ابراهیم هم میگه تو امام شدی یعنی برای هر دو گروه اسمش همینه
کتایون_آیه ۷۶ خدا کسی که شاد باشه رو دوست نداره!؟
_ اصلاً منطقیه خدا بیاد بگه هرکی شادی کنه دوستش ندارم؟
باید همش بزنید تو سرتون گریه کنید؟
خود پیامبر میگن لبخند از لبشون نمیافتاد!
واضحه که نه خدا الکی خوشا رو دوست نداره
کسایی مثل قارون که حقیقت مسائل رو درک نمیکنن و فقط سرگرم خودشونن هیچ دغدغه دیگه ای ندارن!
سوره عنکبوت آیه ۲۰ دعوت میکنه مردم رو که تحقیق کنن موجودات چجوری به وجود اومدن! یعنی دین اصلا میگه برو سراغ علم چون نه تنها براش این تهدید نیست اگر درست بررسی بشه نقطه قوته چون به هر حال رزومه خالقیت خداست
جزء بیستم تمومه به نظرم
ساعت چنده؟
کتایون با لبخند کجی به ساعت مچیش نگاه انداخت:
تا اذان مونده!
گرسنته؟!
لبخندی زدم: نه خیلی
شما برید به کارتون برسید منم یه کم بخوابم دم اذان بیدارم کنید!
*
شبهای قدر که رسید یک هفته ای سرم به خودم و خدای خودم گرم بود و حواسم به بچه ها نبود که چکار میکنن و چطور میگذرونن
تمام عشقم در طول سال همین شبها بود و تفریحم هم توی غربت همین بود که یک شب درمیون برم مسجد نیویورک و یکم هوای تازه بگیرم برای زندگی
چقدر خوبه یک مسجد شبیه یک درخت تو دل بیابون توی بی آبی اینجا هم دووم میاره و بهمون اکسیژن میرسونه!
اولین افطار سه نفره بعد از آخرین شب قدر حین خوردن غذا ژانت کنجکاوانه پرسید:
خوش بحالت انگار ریست شدی!
دقیقا چکار میکنید توی این شبهایی که میرفتی مسجد؟
اصلا علت و مناسبتش چیه؟
_خب این شبها شبهای نزول قرآنه که اولین بار وحی دفعتا نازل شده
چون به اعتقاد ما قرآن یکبار آنی با ابلاغ رسالت به پیامبر نازل شده و بعد به مرور در طول 23 سال نازل و کتابت شده
و در منطق اسلام این شبها ارزش خاصی داره برای طلب خیر و دعا و توبه و استغفار
_ پس چرا اونروز که میرفتی مسجد مشکی پوشیده بودی پرسیدم چرا گفتی بخاطر اینکه تاریخ شهادت امام علیبنابیطالب رسیده!
_آره خب بعدا شهادت امیرالمومنین با شبهای قدر مصادف شد
ژانت کمی
جا به جا شد و حرفش رو سبک سنگین کرد و بعد اینطور به زبون آورد:
_راستش من اونروز که نهج البلاغه رو بهم دادی یه نگاهی بهش انداختم
بعد شروع کردم خوندنش این مدت کامل خوندمش
چشمهام گرد شد: واقعا؟ چه سریع!
_آره
آخه به نظرم خیلی جالب بود
یعنی اون حرفها رو خیلی دوست داشتم
ولی فقط اون کلام نبود
عجیب بود که احساس میکردم یعنی الان هم احساس میکنم که با گوینده اون حرفها ارتباط گرفتم
یه جورایی... یه حس خاصی بهش پیدا کردم
حس محبت و تحسین
اصلا حس میکنم باهاش ارتباط قلبی برقرار کردم
نمیدونم چرا اصلا تابحال همچین اتفاقی برام نیفتاده بود
امیدوارم بهم نخندید ولی... حتی دلم میخواد گاهی باهاش حرف بزنم!
_چرا بخندم؟ تو فکر کردی من باهاش حرف نمیزنم؟
مگه میشه آدم پدرش رو دوست نداشته باشه یا باهاش حرف نزنه؟
چشمهاش پر از حرارت شد: پدر؟
_بله پدر
انا و علی ابوا هذه الامه
خوندم که براتون...
امام برای انسان از پدر هم مهربان تر و دلسوزتره
دوست داشتنی ترین انسانی که روی زمین میتونی درکش کنی امامه
چون تکامل محضه
و تازه این تکامل محض تو رو هم خیلی دوست داره
_منو دوست داره؟
_بله
امام به مامومش علاقه داره مثل پیامبر که در همین قرآن خدا میگه حریصه به هدایت شما
واقعا حرص میخوره که شما راه درست رو پیدا کنید
مثل پدری که دغدغه تربیت و خوشبختی بچه هاش رو داره و بارها بیشتر از اون
_آخه اون که زنده نیست!
_چطور زنده نیست
قرآن میگه شهدا زنده ان
این جسمه که محدود به زمان و مکانه روح که محدودیت نداره
ژانت کمی توی جاش جا به جا شد و متحیر گفت:
میخوای بگی اون این حس منو درک میکنه؟
و اگر باهاش حرف بزنم میشنوه؟
_فراتر از اون
میخوام بگم اگر تو موفق به گرفتن ارتباط قلبی با امامت شدی یعنی اون اول این درخواست رو داده
اون بوده که اراده کرده تا محبتش وارد قلب تو بشه
احساس کردم هر آن ممکنه اشکها از چشمش فرو بریزه و به همین دلیل رو کردم به کتایون تا راحت باشه: کتایون تو چی؟
این مدت اصلا خوندی اون کتابو؟
به سختی نگاهش رو از ژانت و حال منقلبش گرفت و معطوف من کرد
نفس عمیقی کشید:
من... آره یکم
ورق زدم چند تا از اون معروف ترا رو خوندم
اونایی که کنارشون علامت زده بودی
لبخندی زدم:
متقلب
آره اونا بخش هایی هستن که خودم خیلی دوستشون دارم
حالا نظرت چیه؟
_من یه نگاهی به عربیش هم انداختم
در فن بیان و ادبیات که خیلی غنی بود در صدر اسلام کلامی هم ترازش وجود نداره تا اونجا که تحقیق کردم
در محتوا هم بقول تو علم و حکمت نمایانه
کلا تمایزش حس میشه نسبت به بقیه
ولی خب اونم مثل بقیه مردها به زنها اجهاف کرده!
_چطور؟
_خب همین که زنها رو ناقص عقل میدونه توهین و اجهاف نیست؟
لبخندی زدم: اینکه ما یه چیزی رو درست بررسی نکنیم همیشه موجب کژتابی و سوء تفاهمه
اولا توی اون خطبه مد نظر تو امیر المومنین داره زنها رو برای مردها توصیف میکنه و سعی میکنه بهشون شناخت بده پس نقاط قوت و ضعفشون رو بیان میکنه همونطور که اگر میخواست مردها رو برای زنها توصیف کنه همینکار رو میکرد
با چشمهای گرد شده گفت: یعنی تو میپذیری که عقل زنها ناقصه؟ واقعا که!
_اجازه بده حرفم رو تموم کنم
حالا چرا میگه زنها نقص هایی دارن و یکیش نقصان عقله؟
اولا عقلانیت با مفاهیمی مثل هوش و درک و شعور متفاوته
نمیگه زنها قدرت درکشون کمه اتفاقا زنها مفاهیم رو راحتتر درک میکنن
میفرماید عقلانیت کمتر بر رفتار و تصمیماتشون حاکمه
اینم که حقیقته و چیزی نیست که لازم باشه بهت بربخوره
زنها به نسبت مردها کمتر به منطقشون مراجعه میکنن تو تصمیم گیری و رفتار بیشتر تابع احساس و هیجانن
اینم دوز داره تو هر زنی ولی به طور کلی درصدش کمتره
ممکنه زنی هم پیدا بشه خیلی عقل گرا یه مردی هم پیدا بشه خیلی هیجانی
ولی به طور عمومی این تعریف درسته و روانشناسی و جامعه شناسی و ... هم تاییدش میکنه
ثانیا امام که این رو به عنوان توهین نمیگه که تو شمشیر رو از رو میبندی
وقتی میگه عمومیت خانمها اینطوری ان یعنی فرم خلقتشون اینه
چیزی نیست که همه با هم کسب کرده باشن
خداوند زنها رو احساساتی تر از مردها خلق کرده و براش دلیل هم داشته چون وظیفه تربیتی بهش محول کرده و کارکردش تو این فضا لازم بوده پس یعنی امیرالمومنین داره به خدا در خالقیت خرده میگیره؟
ابدا...
فقط داره توضیح میده این ویژگی خانمهاست که عمدتا مثلا وقتی عصبانی میشن کلا فکر کردن مختل میشه فقط زبون کار میکنه!
داره به مردها شناخت میده که تا اون یه حرفی میزنه تو با خودت مقایسه نکن پردازش اون کلا فرق داره
داره شناخت ایجاد میکنه که به درک مشترک برسن اختلافات کم بشه
مثلا دیدی خانوما یه بدی از شوهرشون میبینن کلا میزنن زیر کل محاسن اون رابطه و اون آدم، جمله هاشون رو دیدی؟
میگن اصلا من هیچ خیری از تو ندیدم
اصلا عمرم تباه شد با تو
مردا اینطوری نیستن اصلا
ولی زنها در لحظه همه چیز رو فراموش میکنن فقط همون یه
اتفاق جلوی چشم شونه
چون دید جزئی نگر دارن
اون مرده با خودش مقایسه میکنه فکر میکنه این واقعا نظر واقعی اون خانومه
درحالی که اینطوری نیست!
اون فقط داره خودش رو تخلیه میکنه
خب یکی باید این تمایز ها رو شرح بده و آدمها رو به درک مشترک از هم برسونه دیگه
حالا در این که زنها باید سعی کنن این ویژگی رو کنترل کنن شکی نیست ولی مردها هم باید بدونن که زنها یه همچین ویژگی دارن دیگه
اینکه ناراحتی نداره
اگر موقعیتی بود که مثلا میخواست مردها رو برای زنها توصیف کنه هم حتما خلقیاتشون رو میگفت که زنها بدونن چه برخوردی باید با مردها داشته باشن
ما یکم متعصبانه به ماجرا نگاه میکنیم وگرنه کجای این توهین و اجهافه اینهمه هم جاهای دیگه تعریف شده از زنها پیامبر میفرماید زنان به بهشت نزدیک ترند!
بهشتی که غایت آرزوی همه انسانهاست
جامعیت در نگاه و پردازش جلوی سوء تفاهم رو میگیره
*
کلاس های ترم تابستون کم و بیش شروع میشد
اولِ همه آزمایشگاه ها
دروس این ترم نسبت به ترم قبلی سبک تربود و سنگین تر ها رو گذاشته بودم برای دو ترم بعدی که تا پایان این مباحثه درس چندان فشار زمانی نداشته باشه
روز 5 ژوئن عید فطر بود و من به فتوای خودم تعطیل اعلام کردم و یک از جلسه غیبت مجازم استفاده کردم
صبح زود نماز عید فطر و بعد هم یه یادش به خیر به خاطرات کوچ خانوادگی به مصلی صبح های عید فطر هر سال و صف های پرجمعیتی که هیچ وقت قدرشون رو ندونستم و نمازهایی که واقعا هوای دیگه ای داشت و کله پاچه ای که برگشتنی برای صبحانه میخریدیم!
...
بعد از ظهر شنبه ی قرار دور میز چای و گز خوران شروع کردیم:
_جزء بیست و یکم سوره عنکبوت آیه ۶۷ خیلی عجیبه
خداوند میفرماید یه حرم امنی قرار دادم به عنوان کهف حصین از عذاب
اونایی که داخلشن در امانن اونایی که بیرونن روان و روح شون توسط شیطان ربوده میشه و از دست میرن
خب این حرم امن الهی کجاست که بریم پناه بگیریم؟
کتایون خندید: بعدا میگی!
_آفرین!
سوره لقمان آیه ۱۰ به پادماده اشاره میکنه که در جزئی ترین موارد مثل درون اتم وجود داره تا گیاهان و جانوران که به صورت زوج خلق شدن
در کوچک ترین و بزرگترین ابعاد خلقت خدا مدل زوج رو طراحی کرده و فرد این عالم فقط و فقط خودشه
سوره احزاب؛
جنگ احزاب یا همون جنگ خندق سومین جنگی بود که مسلمانها درگیرش شدن
یهود شمال مدینه مشرکین رو تحریک میکرد برای حمله به مسلمون ها
حتی گرا می داد که مثلاً اینا تو چه وضعیتی هستن توی مدینه آسیبپذیری شون بالاست شما اگر الان تجهیز بشید حمله کنید میتونید شکست شون بدید و تمومش کنید و بالاخره مشرکین دوباره تصمیم گرفتن بعد از احد چند سال بعد در خندق مجدداً حمله کنن به مدینه
و مسلمان ها هم توی وضعیتی نبودن که بتونن با اون سپاهی که اونها جمع کرده بودن بجنگن اصلا جنگ احزاب بهش میگن به خاطر اینکه از احزاب و گروههای مختلف جمع شده بودن حتی خود یهود هم در شمال بهشون وعده داده بود اگر بیاید همراه شما میجنگیم
البته اقدامی نکرد اینا هیچ وقت خودشونو دخیل نمیکنن همیشه دست پشت پرده ان اول فتنه میکنن بعد قایم میشن
مسلمانها چون عده و عُده جنگیدن در برابر اونها رو نداشتن به پیشنهاد سلمان فارسی خندق دور شهر حفر میکنن که مانع از ورود سپاه به داخل شهر بشه و خودشون داخل شهر میمونن
اون زمان پهلوانان و جنگاوران سرمایه اجتماعی محسوب می شدن شهرت و جایگاه داشتن
هر عشیره ای به پهلوون خودش فخر میکرد قصه هاشون میشد نقل مادران برای فرزندان
یکی از نام آور ترین پهلوانانی که تو حجاز سرآمد بود عمروبن عبدود بود از قبیله ی قریش
که توی اون جنگ موفق میشه با اسب از روی خندق بپره و وارد مدینه بشه و هل من مبارز میطلبه از مسلمانان
فقط یک نفر داوطلب مبارزه باهاش میشه اون هم علی بن ابیطالب پسر عموی پیامبر بود که اون زمان سن و سال زیادی نداشت شاید ۲۰ و خورده ای
برای همین ایشون از پیغمبر سه بار اجازه میخواد و پیغمبر بهش اجازه نمیدن
بار سوم چون کس دیگه داوطلب نمیشه پیغمبر بهشون اجازه میده که بجنگه
امیرالمومنین با یه ضرب شمشیر سرش رو میندازه
همون پهلوانی که افسانه شکست ناپذیری داشت!
با یک ضربه کارش رو تمام میکنه و این خبر مثل یک بمب سپاه احزاب رو منهدم میکنه
یه طوفانی هم در میگیره و خیلی زود لشکر از دور مدینه متفرق میشن و بر میگردن و این پیروزی برای مسلمانان حاصل میشه
این جنگ نقطه عطفی بود که بعدش دوره پیروزیهای صدر اسلام رقم میخوره
حدیثی هست که می فرماید ضربه علی بن ابی طالب در روز خندق برتر است از عبادت ثقلین
ثقلین یعنی جن و انس از ازل تا ابد!
چون کلید پیروزی اسلام شد چه به لحاظ نظامی چه به لحاظ فرهنگی
یعنی این باور شکست ناپذیری رو در اونها فرو ریخت
یک جوان مسلمان یک یل نامی رو زمین زد و از اون نقطه پیروزی اسلام مسجل و دنباله دار شد
آیه ۲۱ صریحا میگه پیغمبر و رفتارش و زندگیش اسوه و الگوی شماست...
جزء 22 آیه 50...
کتایون_صبر کن
آیه ۳۳ داره به زن ها میگه که توی خونه بمونید خب چرا!
_اشتباه ترجمه می کنی میگه در خانه هایتان آرام بگیرید این به این معنی نیست که نباید بره بیرون بلکه معنیش اینه که مامن و مرجع زن خونه است نه خیابون
یعنی بدون دلیل و به قصد تجمل نرو بیرون
اون زمان باب بود بعضی خانمها آرایش کرده و خوشتیپ میاومدن بیرون نه به قصد انجام کاری فقط برای مانور و تو چشم اومدن
برای اینکه دیده بشن و یه سری رابطه ها شکل بگیره
و اسلام به شدت از این کار نهی میکنه و اسم اون دوره قبل از اسلام رو هم میگذاره جاهلیت اولی جاهلیت ثانی همین عصر ماست که دوباره همه اون کار ها شده ارزش و روال
این آیه آیه تطهیر هم هست
آیه معروفیه ذیلش در روایات بسیار سخن گفته شده
_ خب واضحه منظور زنهای پیامبر هستن چون داره درباره همسرانش صحبت میکنه
_ پس چرا یهو ضمیرش تغییر میکنه؟ تو تمام این آیه داره میگه "کنً" داره با خانم ها صحبت میکنه ضمیر مونث میاره ولی تو همین یه تیکه از آیه میگه "کم" ضمیر مذکر میاره؟!
نقل شده که ام سلمه از پیامبر سوال کرد اهل بیت کیا هستند من هم جزوشون هستم؟
ایشون فرمودند شما همسر من هستی ولی اهل بیت من دختر و دامادم و فرزندانشون (حسن و حسین) هستن*
حالا اینکه چرا خدا خواسته اینها پاک بشن و فلسفه اش چیه رو توضیح میدم دقیق بعدا
آیه ۵۰ با فرض شما واقعا چرا خودش رو محدود و محروم میکنه؟
چرا میگه اصلا نه دیگه میتونی ازدواج کنی نه حتی میتونی جایگزین کنی خب چرا؟
یا با فرض ما خدا چرا با پیغمبرش این کارو میکنه؟
قبلا هم گفتم ازدواجهای پیغمبر بیشترشون سیاسی اجتماعی بود بعضا هم تحمیل بود و دیگه داشت به جاهای باریک می کشید که خدا اینجوری در واقع متوقف شون کرد
چون پیغمبر خوش اخلاق بود رعایت شون رو میکرد اونها سوء استفاده میکردن و اهدافشون رو پیش می بردن که مثلا با پیغمبر فامیل بشن و پس فردا فامیل خلیفه بعدی باشن ولی خداوند با قاطعیت تمام جلوی این جریان رو گرفت
مثلا همین ابوسفیان دخترش ام حبیبه رو داد به پیغمبر ولی باردار نشد
اومد به پیغمبر گفت بیا اون یکی دخترمو بهت بدم
پیغمبر گفت جمع بین دو خواهر حرامه
گفت خب اون یکی رو طلاق بده این یکی رو بگیر
پیغمبر عصبانی شد از این برخورد
بعد از نماز رفت منبر
گفت دیگر خواهران و دخترانتان را به من عرضه نکنید من دیگه زن نمیگیرم
و چون خدا میدونست که به حرف پیامبر اعتنا نمیکنن و قطعیت نیاز داره این آیه نازل شد و کار پیغمبر رو راحت کرد
دقت کن حتی میگه عوض هم نمیشه کرد!
که شبیه اون درخواست دوم ابوسفیان هم مقدور نباشه و پرونده فامیلی با پیغمبر بسته بشه
اصلا اگر درست نگاه کنی وقتی یه شیخ عشیره دویست تا زن میگرفت پیغمبر و خلیفه مسلمین اگر میخواست خیلی بیشتر از این حرفها براش مقدور بود با اون مقیاس 9 تا اصلا عددی نیست
پیغمبر خیلی هم مقاومت کرده تازه!
_ چرا آیه ۵۱ برای پیغمبر استثناء قائل میشه؟
_ به چند دلیل یکی اینکه خدا بعضی جاها با آوردن قوانین متمایز می خواد تفاوت پیغمبر با باقی امت رو مشخص کنه از اونورشم میگه اگر برای همه نماز شب مستحبه برای تو واجبه حالا یه سری اختیارات هم بهش میده که به بقیه نداده
برای اینکه نشون بده کلا این آدم با شما متمایز و متفاوته یه فرقی داره فقط پستچی نیست که بگید حسبنا کتاب الله حرفش اهمیت داره
هم اینکه اگر دقت کنید هر چی قانون متمایز توی قران در مورد پیغمبر هست در رابطه با زنهای ایشون هست حالا یا مثل آیه 33 محرومیته یا مثل این آیه عافیته ولی به هر حال دلیلش مشکلات و اختلافاتیه که وجود داشت و حالا خیلی مجال صحبت نیست*
خلاصه بعضی احکام فقط مخصوص پیغمبره چون خدا به عدلش اطمینان داره و میدونه که از روی حب و بغض تصمیم نمیگیره و ظلمی به هیچ کسی نمی کنه ولی عموم مردم باید با قانون کنترل بشن
۵۹ هم باز حدود حجاب رو مشخص میکنه
ژانت کنجکاو پرسید: میشه حدود دقیق حجاب در اسلام رو بگی؟
من از این آیه دقیق نفهمیدم
_این حکم هم مثل نماز در روایت جزییاتش نقل شده
حجاب اسلامی یعنی تمام بدن منهای گردی صورت و دستها تا مچ باید پوشانده بشه به نحوی که لباس چندان تنگ و بدن نما نباشه
_پس تمام مو ها باید پوشانده بشه؟
_بله کاملا
آیه ۶۵ کافران ولی و سرپرستی ندارن که از جهنم نجاتشون بده
یعنی بقیه دارن!
جزء بیست و سوم سوره ص آیه ۱۰ هم عملاً فراخوان میده
میگه اگر این وحی الهی نیست جلوی این وحی رو به هر طریقی بگیرید که ادامه پیدا نکنه
میتونستن با کشتن پیغمبر اینکارو بکنن ولی میبینی که نشد
خودت تصور کن هر انسانی هر گوشه این دنیا هر وقت اراده کنه زیر ۱۰ دقیقه میتونه این کتاب رو به دست بیاره اپلیکیشنی که نصب کنه یه فایلی که دانلود کنه یا اگر جایی باشه که در دسترس باشه که کتابش رو بخره
خب این پیام از ۱۴۰۰ سال پیش از یه سرزمین دور افتاده به تو رسیده به این وسعت و به این راحتی تهیه
میشه و در دسترست قرار می گیره
واقعا این از نظر تو معجزه نیست؟
کدوم نسخه تاریخی دیگه ای جز کتاب های الهی در این حد به راحتی در دسترس مردم هست؟
این همون حفظ و گسترشیه که خدا قولش رو داده بود دیگه
۸۷ و ۸۸ قرآن چه خبری داره که بعد از آمدن خود قرآن با فاصله قراره بیاد
"نبا"
راجع به این نبا ویژه صحبت کنیم به وقتش
سوره زمر آیه ۶ میگه در رحم در تاریکی های سه گانه شما را خلق کردیم
با اینکه مسئله کاملاً علمی و منطبقه و اشاره به لایه های شکم و رحم و مشیمیه داره کاری ندارم
اما با فرض شما کسی بخواد یه شریعتی بیاره مردم رو دور خودش جمع کنه واقعا لازمه انقدر وقت بذاره ریزه کاری هایی که هیچ تأثیری تو جذب مردم نداره تو کتابش بیاره و از اینجور مثالا بزنه؟
چرا نثر قرآن هیچ شباهت محتوایی به شعرهای معروف عرب در همون زمان یا اصلاً قبل و بعدش نداره و کلاً محتوا یه جور دیگه است
حتی با محتوای کتب دینی دیگه مثل تورات و انجیل هم خیلی متفاوته
واقعا چرا؟
جزء ۲۴ سوره فصلت 34 و 35 راه ارتباط درست رو آموزش میده
میگه میخوای کینه ها در جامعه کم بشه بدی رو با خوبی جواب بدید
با این فرمول دشمن دوست میشه
مثل کاری که پیغمبر در صدر اسلام انجام میداد و واقعا هم جواب میداد
جزء بیست و پنجم سوره شوری آیه ۲۳
این چه درخواستیه که نزدیکان من را دوست داشته باشید به عنوان اجر رسالت؟
مگه پیغمبر باید برای رسالت از امت مزد بگیره؟
مگه قرار نبود چیزی نگیره؟
اصلا مگه دوست داشتن زوریه؟
بعدم این دیگه چه جور اجریه به چه دردی میخوره؟
کتایون زد زیر خنده: جدیدا خودتم سوال میپرسی الان ما باید جواب بدیم؟!
خندیدم: نه خودم جواب میدم
اصلاً مودت با محبت فرق داره به معنای دوستی کردن و یاری رساندنه نه به معنای دوست داشتن
پس درخواست غیرمنطقی نداره که دوستشون داشته باشید حتماً
بلکه میگه کمکشون کنید حالا چرا باید کمکشون کنید و اصلا اساسا این کمک به چه دردی میخوره که در سطح اجر رسالت پیامبر باشه و اصلا چرا پیامبر اجر رسالتش رو از ما میخواد در حالی که قبلش گفته اجری نمیخوام
خب واضحه که این کار آورده مالی برای پیامبر نداره که مزد محسوب بشه بلکه در واقع کمک میکنه به همون تحقق اهداف رسالت و به خود امت
پس در واقع اجری برای خودش نمی خواد چیزی برای امت میخواد و این یاری رساندن واجبه به خاطر اینکه کمک میکنه به اصل دین وگرنه منطقی نیست که برای رسالت اجری بخواد در حالی که قبلش گفته نمیخوام
حالا اینکه این فاکتور چطور کمک میکنه به امت و به دین رو دقیق توضیح میدم به وقتش!
۳۹ ویژگی مومنین اینه که وقتی بهشون ظلم میشه خدا و مومنین دیگه رو به یاری میطلبن و علیه ظلم قیام میکنن تسلیمنمیشن تیم میشن مبارزه میکنن تا احقاق حق
زیر بار حرف زور نمیرن
شاخص این تفکر رو هم بزودی بهتون معرفی میکنم*
سوره زخرف آیه ۵۸ مشرک ها ناراحت شده بودن که چرا خداهای ما بدن ولی خدای مسیحیها یعنی مسیح و مریم رو تقدیس می کنی خب با فرض شما واقعا پیغمبر نباید این کارو میکرد دیگه
یعنی باید همه خدایان رو یکجا نفی میکرد چون عرب که نبودن عیسی و مریم
هیچ قرابتی بین اینا و اونا نبود
و از این نظر واقعا عجیبه که مشرکین رو که هم نسبت بیشتری باهاش دارن و هم تعدادشون تو مکه بیشتره هیچ رقمه با خدایانشون کنار نمیاد
ولی خدای مسیحی ها رو کامل منکر نمیشه فقط میگه اینا بنده خوب خدا و پیامبر بودن نه خد
ما که علتش رو میفهمیم ولی به نظر شما چرا؟!
سوره دخان؛
دخان به معنی دود درباره یه فضای غبار آلود صحبت میکنه ابتدای این سوره
این دود به نظر من شرایط فعلی جامعه بشریه
این ظلم و بی تفاوتی که اتمسفر رو آلوده کرده و ما داریم توش نفس میکشیم و بدترین عذابه که بهش عادت کردیم
ژانت_خدا چه جوری دود رو کم میکنه؟
توی این آیه میگه
_ با توده های هوای تمیز
به وسیله وجود جریان های مصلح
_ اونوقت از کی انتقام میگیره از دود؟
_ از تولیدکننده های دود
از مجرمین
فکر میکنم جزء ۲۵ هم تمومه
بلند شدم که خودمون رو به یک لیوان آبمیوه مهمون کنم و در همون حال پرسیدم:
کتایون خیلی وقته از مامانت خبری نمیدیا!
چکارا میکنید؟
هنوز خاطره تعریف میکنید؟
_نه بابا
گیر داده که میخوام ببینمت
_خب انتظار داشتی این درخواست رو نکنه کاملا طبیعیه یعنی تو خودت اصلا دلت نمیخواد ببینی مادرتو؟
_خب... چرا ولی آخه چطوری؟
_خب معلومه باید بری ایران دیگه
کلافه گفت: اونم همینو میگه ولی آخه منطقی نیس چرا اون نیاد اینجا؟
_حرف تو منطقیه اون وقت؟
اون شوهر و بچه و کارش رو ول کنه پاشه بیاد اینجا؟ اونوقت تو چرا نتونی بری؟
اصلا تو واقعا نمیخوای قبل از مرگ وطنت رو ببینی!
_لوس!
جوابم رو با ته خنده داد و به فکر فرو رفت:
آخه نمیشه که...
_چرا؟
_چون.... خب نمیدونم تاحالا بهش فکر نکردم بابا همیشه میگفت نشدنیه!
_خب مامانتم حق داره ببیندت تو هم حق داری ببینیش
هم مامانت هم خواهرت رو
لبخند کجی زد و سر تکون داد
معلوم بود که دلش میخواد بره!
سینی رو روی میز گذاشتم:
بفرمایید
بچه ها بریم بیرون خرید بعدشم شام مهمون من؟
این رضوان زنگ زده میگه حالا نمیای نیا ولی سوغاتیو که باید بفرستی!
بریم یه چیزی بگیرم براش بفرستم!
ژانت خوشحال گفت: اتفاقا دلم میخواست پیشنهاد بیرون بدم خیلی وقته بیرون نرفتیم کتی
کتایون لیوانش رو سر کشیو و سری به تایید تکان داد:
خصوصا که شامشم با یکی دیگه ست
بریم فقط من زودتر میرم که ماشینمو از...
میون کلامش دویدم:
_میخوام بریم خرید شاهزاده
ماشین میخوای چکار؟
_خب مگه من تابحال خرید نکردم میبرمت...
دوباره حرفش رو قطع کردم:
_فکرشم نکن منو ببری جایی که خودت خرید میکنی سر گنج که ننشستم!
ما فقیر فقرا باید کلی ویندو شاپینگ(تماشا از پنجره) کنیم و تو خیابونا بچرخیم تا بلکه مناسب جیبمون یه چیزی پیدا کنیم!
درمانده ابرو بلند کرد:
_آخه شب برگشتنی
برای بار سوم و آخر جمله ش رو نیمه تموم گذاشتم:
_حرفشم نزن پاشو تنبلی نکن خیابانهای نیویورک منتظر قدوم همایونی شماست
یه پا به این زمین بزن حسرت به دل نمونه علیا حضرت!
ایتا
@dokhtaranzeinabi00
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط ۹روز مانده......😞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عمومونو کشتن .....😔