eitaa logo
دولت قوی
615 دنبال‌کننده
82 عکس
19 ویدیو
3 فایل
بستری برای اندیشیدن در سطح «ملی» و «فراملی»؛ منطقه‌ای و جهانی: پیرامون «دولت قوی»، «مقاومت» در برابر نظم ناعادلانه‌ کنونی جهان و «هویت دینی»، «پیشرفت» و «عدالت اجتماعی» نقد، پیشنهاد و سؤالات خود را با من در میان بگذارید: 🇮🇷 👤eitaa.com/ahs_tafreshi
مشاهده در ایتا
دانلود
📖صفحه ۲ ♦️متفکرین دینی به یک چالش جدی‌ای دچار شدند با مکاتبی که این همه گستره‌ی اطلاعاتی را به مخاطب خودشان می‌دادند. در این دوره، دین ناچار بود آن نیازی را که مکاتب، به صورت منسجم و مرتب جواب می‌دادند جوابگو باشد. ♦️بحث نظام‌ها، نظام‌های اسلامی در این دوره، که قبل از انقلاب بود شکل گرفت و متفکرین مسلمان در برابر این مکاتب معارض، تلاش کردند که آموزه‌های دین را به شکلی منسجم و مرتب و هدفمند عرضه بکنند، کتاب‌هایی که اشاره کردم راجع به نظام اجتماعی اسلام، نظام اقتصادی اسلام و نظام‌های دیگر اسلامی نوشته شد، در چنین فضایی شکل گرفت. ▪️زمانهٔ بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ♦️بعد از این‌که جمهوری اسلامی شکل گرفت و بعد از این‌که انقلاب اسلامی توانست با همراهی مردم و رهبری مرحوم امام خمینی به پیروزی برسه، دوباره در یک فضای دیگریْ ضرورت همین بحث مطرح شد، حالا چرا می‌گویم در فضای دیگری؟ جمهوری اسلامی وقتی آغاز شد، من به اقتضاء سنّم یادم هست، همه احساس می کردند که خب خدا را شکرْ همهٔ مسائل حل شده است، ما الآن می توانیم یک رساله را، مثلاً رساله مفصلی مثل تحریرالوسیله را جلوی خودمان بگذاریم، هر مسئله‌ای در حکومت داریم با کمک رجوع به کتاب تحریر‌الوسیله حل کنیم، وقتی شروع شد، تلاش برای این کار، آرام آرام متوجه شدیم که نه یک چیزهایی کم و کسر هست، یک مطالبی را قبلاً فراهم نکردند برای ما، ما در شرایط جدید اجتماعی با یک سلسله دستورالعمل‌های پراکنده‌ی مربوط به موضوعات مختلف، نمی توانیم برنامه‌ریزی کنیم، ما نیاز به یک سلسله قواعد و اصول کلی داریم، که کاملاً حوزه‌های مختلف برنامه‌ریزی را پوشش بدهند، در اقتصادْ ما باید برای یک سلسلهْ موضوعات اقتصادیِ کلیدیْ جواب مشخص داشته باشیم، در سیاست ما باید یک سلسله پرسش‌های کلیدی را جواب بدیم، تا بر اساس آن پرسش‌های کلیدی، ما بتونیم جوابگوی کسانی باشیم که از ما برنامه می‌خواهند، دستورات تک و تنها مشکلی را حل نمی‌کرد، شما اگر مراجعه بفرمایید به مباحث تئوریک اول انقلاب و همچنین مراجعه بفرمایید به تألیفات دفتر همکاری حوزه و دانشگاه و یا به بحث‌هایی که در شورای انقلاب جمهوری اسلامی شکل گرفت، متوجه می‌شوید که این کاستی، کاملاً احساس می شد و دوباره این اندیشهْ مورد تأکید قرار گرفت که ما با دستورات منفرد، متشتت و متفرق نمی توانیم به برنامه‌ریزی‌های کلی، کلان و منسجم برسیم، باید در هر عرصه‌ای نظام‌های اسلامی مشخص شوند، در عرصه‌ی اقتصاد ما نیاز به نظام اقتصادی اسلام داریم، در عرصه‌ی سیاست، نظام سیاسی اسلام، در عرصه سیاستْ نظام سیاسی اسلام، در عرصهٔ تعاملات اجتماعیْ نظام اجتماعی اسلام، این‌ها باید روشن بشوند. 🆔@Asre_jadid_57
الاسلام یعلوا.mp3
3.3M
⭕️مفهوم الاسلام یعلو و لایعلی علیه 🔰 آیت‌الله جوادی آملی حفظه‌الله ♦️کسی که نمی‌‎داند دکارت چه گفته، هایدگر چه گفته، کانت چه گفته، مکتب‌ها و ادیان غرب را نشناسد، این چگونه می ‎تواند شاگرد امام زمان(عج) باشد و "لیظهره علی الدین کله" را محقق کند؟ 🆔@radiofekrat 🆔@Asre_jadid_57
⭕️ شهید آیت‌الله مدرس: از همان ایام به مطالعه جدی "تاریخ اقوام و ملل" پرداختم و متوجه شدم که این بحث در دروس ما چه جای خالی دیرینی دارد و مردمی که قرارداد، معاهده، پیمان‌نامه واین دست‌آویزهای سیاسی را نفهمند چه روزگار سخت مطبخی خواهند داشت. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ♦️"هنگامی که نهضت تنباکو (سال‌های 1309- 1308 ه . ق) صورت گرفت، شهید آیت‌الله مدرس اگرچه سخت مشغول فراگیری علوم دینی بود، اما اندیشه‌اش فراتر از قیل‌وقال مدرسه را نظاره‌گر بود و فضای اجتماعی - سیاسی را به‌خوبی می‌شناخت. ♦️ایشان چنین فرموده‌اند: «در بحبوحه واقعه تنباکو من پنج یا شش سال بود که در اصفهان به سر می بردم و طلبه‌ای در سطح خارج و غالباً روزهای تعطیل برای تهیه معونه، یک هفته به کار عملگی (کارگری) می رفتم... روزهایی که به کار کلوخ کوبی می رفتم، با کشاورزان صحبت می‌کردم; اغلب از قرارداد راضی بودند. می‌گفتند: شرکت تنباکو به ما قرض می‌دهد که بدهکاری‌های ارباب‌ها را بدهیم و بعد محصول ما را یک‌جا می‌خرد و پول نقد می‌دهد؟! وقتی برایشان می‌گفتم: همه‌چیز را نمی‌توان به خاطر پول نقد به فرنگیان داد، به فکر می‌افتادند... از همان ایام به مطالعه جدی تاریخ اقوام و ملل پرداختم و متوجه شدم که این بحث در دروس ما چه جای خالی دیرینی دارد و مردمی که قرارداد، معاهده، پیمان‌نامه واین دست‌آویزهای سیاسی را نفهمند چه روزگار سخت مطبخی خواهند داشت.» 📕سده تحریم تنباکو، به اهتمام موسی نجفی، رسول جعفریان، مقاله دکتر علی مدرسی، ص 135 . 🌐https://hawzah.net/fa/Magazine/View/2689/4286/27615/زندگانی-علمی-و-پارلمانی-آیت-الله-شهید-سید-حسن-مدرس#:~:text=، شماره 7، ص,همان، ص 139 🆔@Asre_jadid_57
⭕️ گذشتهٔ فرهنگ سیاسی ایران؛ "استبدادِ تاریخی" 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ♦️اگر به تاريخ كشورمان از هزارها سال پيش تا امروز نگاه كنيد - از آن وقتى كه تاريخ مدون داريم - مى‌بينيد حكومت فردىِ مطلقه‌ى ديكتاتورى، حكومت يك جمع معدود با رياست يك فرد بر عامه‌ى مردم، بدون اين‌كه عامه‌ى مردم اندك اختيارى در اداره‌ى اين كشور داشته باشند، داشته‌ايم. اين، تاريخ ماست. سلطنت‌هاى ما، همه از اين قبيل بوده‌اند. آن پادشاهانى كه ما آنها را احترام‌شان هم مى كنيم؛ پادشاهان مقتدر غزنوى، سلجوقى، بعد بياييد تا برسيد به دوران صفويه؛ شاه عباس، شاه اسماعيل، شاه طهماسب، آن‌ها هم همين‌جور بودند. اين‌ها پادشاهان خوب مايند؛ اما همين پادشاهان خوب، چه‌جورى اين مملكت را اداره كردند؟ سجلّ وَ شناسنامه‌ى اين مملكت از لحاظ اداره‌ى حكومتى چيست؟ اين است: يك نفر در رأس، همه مطيع او و اين مجموعه، اداره كننده‌ى كل سرنوشت اين كشور هستند و آحاد مردم هيچ تأثيرى ندارند و مملكت مال اين‌هاست. ♦️ پادشاه به وزراى خودش مي‌گفت: نوكران من! نوكرش هم بودند. واقعش هم همين بود. ناصرالدين شاه و محمدشاه و فتحعلى شاه و بقيه و بعدى‌ها، حتى به وزراشان، به صدر اعظم‌شان مي‌گفتند: شما نوكر خوبى هستيد! فرهنگ سياسى در كشور اين بود. وقتى كه نخست وزير و وزير، نوكر شاه‌اند، رئيس فلان اداره، گفت: جایی كه شتر بود به يك غاز خر، قيمت واقعى ندارد! مردم هم كه مثل «هباء منبثا»؛ هيچ. مملكت متعلق به يك جمع معدود و در حقيقت متعلق به يك فرد بود. اين تاريخ ماست. 📕بیانات در دیدار کارگزاران نظام‌، ۱۳۸۶/٠۶/۳۱ 🌐https://khl.ink/f/3402 🆔@Asre_jadid_57
🔰حضرت‌ آیت‌الله جوادی آملی ♦️خدا فرمود با کفاری که اصلاً هیچ پیمانی نمی‌شناسند مبارزه کنید. نفرمود چون کافرند و دین ندارند! چون می‌شود با کافر بی‌دین ساخت. فرمود: ﴿فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ﴾ چرا؟ چون ﴿إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ﴾ نه «لا إیمان لهم»، نفرمود چون کافرند. ما با خیلی از کفار رابطه عادلانه داریم. فرمود اینها أیمان ندارند، یمین ندارند، کنوانسیون ندارند، برجام ندارند، میثاق بین‌الملل ندارند، امضا نمی‌شناسند. ملتی که امضای خودش را نمی‌شناسند چگونه می‌توانی با او زندگی کنید؟ ﴿فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لا أَیْمانَ لَهُمْ﴾، نه «لا إیمان لهم» ♦️ این کتاب چقدر شیرین است! ای کاش به ما می‌گفتند هر شب قرآن به سر بکنیم! نگفت حمله کنید، گفت این‌قدر قوی و قوی و قوی باشید که تا سنگین‌ترین دشمن از شما خشیّت داشته باشند؛ یعنی آن قدر قوی و غنی و موشکی باش که بیگانه طمع نکند. از شما حتماً باید بترسند. الآن شما مثل سلسله جبال البرز قله دماوند باشید، همین! هیچ کس جرأت نمی‌کند با چهار کلنگ و بیل به جنگ قلّه دماوند بیاید. فرمود شما این‌گونه باشید، همین! این قدر غنی و قوی باش که بیگانه اصلاً طمع نکند که نسبت به شما بی‌ادبی کند، همین! آن وقت این جز با عقل و هوش و حداقلِ عرضه حاصل نمی‌شود... از این بانک که بیست درصد، سی درصد ربا می‌گیرد، این شدنی نیست! 📕درس تفسیر آیت الله جوادی آملی، ۱۳۹۶/۸/۸ 🆔@Asre_jadid_57
⭕️قاعده‌ی عدم رعایت "اصول اخلاقی و انسانی" در هنگام تعارض آن‌ها با منافع؛ حاکم بر دیپلماسی غربی ♦️لرد پالمرستون؛ دولتمرد بریتانیایی قرن ١٩ در تفسیر معاهده‌ی تاریخی وستفالیا می‌گوید: «ما دیگر هیچ هم‌پیمان دائمی و هیچ دشمن همیشگی نداریم، منافع ما هستند که دائم و همیشگی‌اند و بر ماست که آن منافع را دنبال نماییم.» ♦️در تعریف دقیق‌تر این منافع به صورت سیاست خارجی رسمی، این سیاستمدار قدرتمند بریتانیایی چنین می‌گوید: «هنگامی که مردم از من می پرسند که سیاستگذاری دقیقا‌ً بر مبنای چیست؟ تنها پاسخ این است که هدف ما انجام کاری است که بسته به هر موقعیت؛ بهترین کار ممکن به نظر می‌رسد و به دنبال این هستیم که منافع کشور خود را سرلوحه کار قرار دهیم.» 📕به نقل از کتاب نظم جهانی، هنری کیسینجر، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۹۶، ص۲۱. 🆔@Asre_jadid_57
إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ نثار روح مرحومه‌، لطفاً صلوات و فاتحه‌ای قرائت فرمایید. خواهشمندم در صورت امکان، نماز لیلة‌الدفن را بخوانید و ثواب آن اهدا شود به مرحومه فاطمه بنت محمد. یاعلی.
⭕️مشکل از روش‌هاست! 🔰مرحوم استاد سید منیرالدین حسینی ♦️نظر ما این است که با ابزارهای فعلی، هر چند نیروهای جوان بسیار زیاد در دانشگاه و حوزه بخواهند مسائل حکومتی را پاسخ دهند، اما به جای پاسخ، مسائل را وصله پینه می‌کنند! ♦️کارایی فقه موجود [نه فقه مطلوب، بیشتر] برای احکام فردی در حکومت می‌باشد نه کارایی تصرفی و محوری؛ البته مدعی آن هم نیست. نمی‌گوید نظام توزیع قدرت ارائه می‌دهم؛ یعنی چگونه چارت اداره‌ها را تنظیم کنید. نمی‌گوید چگونه الگوی تخصیص را بدست بگیرید؛ نمی‌گوید چگونه عدالت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را ایجاد کنید؛ نمی‌گوید چگونه در برابر کفر محدث حادثه باشید! البته پاسخگو به مسائل مستحدثه و مبتلابه می‌باشد و ادعای بیش از این هم ندارد. ♦️ما معتقدیم مشکلات از روش‌ها می‌باشد و سپس از تعاریف و احکامی که موجود است. بر اساس این مبانی، توسعه تعبد حاصل نمی‌شود. ۱۳۷۴٫۱۱٫۲ ♦️در انقلاب فرهنگی باید روش منقلب شود و روشی به دست بیاید که بتواند ضرورت هماهنگ‌سازی و تفاهم اجتماعی را در افق استنتاج از کتاب و سنت داشته باشد که در این صورت، توان پاسخگویی نسبت به سؤالاتی که در آن واقع شده‌ایم پیدا می‌شود. ۱۳۷۳٫۷٫۱۴ 🆔@AndisheMonir 🆔@Asre_jadid_57
⭕️مضامین بلند دیگر چه صیغه‌ای است؟ 👤حسن انصاری ♦️یکی از گرفتاری‌های ما در بحث نقد حدیث این است که تا سخن از مبانی تاریخی و رجالی نقد حدیث و منزلت راویان در مورد برخی احادیث و متون ادعیه و از این قبیل پیش می‌آید عده‌ای ضمن پذیرفتن مطالب علمی مرتبط با وجود آن‌که این مبانی ضعف حدیثی و یا حتی جعل آن را آشکار می‌کند در عین حال بر این نکته تکیه می‌کنند که آقا این حدیث مضامین بلندی دارد و مضامین نشان‌دهنده صحت حدیث است و بنابراین حدیث نیازمند تأیید صحت از طریق رجالی نیست. ♦️من نمی‌فهمم این‌که حدیثی مضامین بلندی دارد یعنی چه؟ اصلاً ملاک بلند و غیر بلند چیست در این میان؟ فرض کنیم حدیثی مضامینش در روایات صحیحه دیگر مورد تأیید قرار گرفته باشد. خوب مگر این نشانگر آن است که حدیث مورد نظر حتماً صحیح است و جعلی نیست؟ مگر همه احادیث جعلی باید حتماً مضامین غلط و یا سخیف داشته باشد؟ تازه مگر حرف و مضمون بلند نشان دهنده انتساب به ائمه شیعه است. خوب. عالمان مختلف هم می توانسته‌اند طبق تعالیم دینی خود متونی با مضامین خوب و عالی و به اصطلاح بلند تنظیم کنند. وانگهی بسیاری از احادیث جعلی بر اساس ترکیب احادیث صحیح و تغییر الفاظی ساخته می شد. مهم این است که بدانیم هر گفتاری در سیاقی که در آن قرار می‌گیرد معنای تازه‌ای پیدا می‌کند و محدثان دین‌دار البته نسبت‌دادن احادیث ترکیبی و جعلی را به امامان جایز نمی‌دانسته‌اند. البته اصل این حرف از اخباریان شیعه شروع شد و کتاب‌های حدیثی را بی نیاز از نقد رجالی دانستند اما دست آخر به دست شیخ احمد احسایی و میرزا مهدی اصفهانی که رسید دیگر دستمایه‌ای شد برای این‌که هر حدیثی را به دلیل این‌که مضامینش توحیدی به نظر می‌آید و یا به اصطلاح آنان تعابیر بلندی دارد یکسره تلقی به قبول کنند. سهل است این احادیث را تعالیم اهل بیت معرفی می‌کنند. ♦️روشن است که شیوه زراره و محمد بن مسلم و برید و هشام بن الحکم و یونس بن عبدالرحمان و فضل بن شاذان و شیخ مفید و شریف مرتضی در برخورد با احادیث چنین نبوده است. حالا این شیوه از کجا یکباره سر و کله‌اش پیدا شد باید درباره آن تحقیق مفصلی کرد. 🌐https://ansari.kateban.com/post/2938 🆔@Asre_jadid_57
⭕️ناقص‌بودن، امتداد سیاسی و اجتماعی نداشتن فلسفه‌ی اسلامی 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حفظه‌الله ♦️... نقص فلسفه‌ی ما این است که این ذهنیّت امتداد سیاسی و اجتماعی ندارد. فلسفه‌های غربی برای همه‌ی مسائل زندگی مردم، کم و بیش تکلیفی معیّن می‌کند: سیستم اجتماعی را معیّن می‌کند، سیستم سیاسی را معیّن می‌کند، وضع حکومت را معیّن می‌کند، کیفیت تعامل مردم با همدیگر را معیّن می‌کند؛ اما فلسفه‌ی ما به‌طور کلّی در زمینه‌ی ذهنیّاتِ مجرّد باقی می‌ماند و امتداد پیدا نمی‌کند. ... 📕بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی، 1382/10/29 🌐https://khl.ink/f/8616 🆔@Asre_jadid_57
⭕️آنچه زندگی را اداره می‌کند، عملاً فقه ما است. فلسفه‌ی اسلامی در طول زمان امتداد عملی نداشته است. 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حفظه‌الله ♦️... ما یک نظامی داریم با این پدیده‌ها و با این حوادثی که پیرامونش و در درونش وجود دارد؛ این [نظام] باید اداره بشود با اسلام، با فکر اسلامی. فکر اسلامی در جنبه‌ی عملی، همان فقه اسلام است؛ البتّه بنده با فلسفه‌‌خواندن، نه فقط مخالف نیستم بلکه کاملاً تأیید می‌کنم، فلسفه هم لازم است؛ ... در این تردیدی نیست؛ لکن آنچه زندگی را اداره میکند، عملاً فقه ما است؛ علّت هم این است که فلسفه‌ی اسلامی در طول زمان امتداد عملی نداشته؛ یعنی این حکمت نظری ما به حکمت عملی امتداد پیدا نکرده؛ در حالی که فلسفه‌های غربی که از لحاظ نفْسِ فلسفه بودن خیلی کم محتواتر و ضعیف‌تر از فلسفه‌ی اسلامی هستند، امتداد عملیّاتی دارند؛ یعنی اگر چنانچه شماها مثلاً فرض کنید که فلسفه‌ی کانت یا هگل یا مارکس را معتقد باشید، در مورد حکومت نظر دارید، در مورد فرد نظر دارید، در مورد ارتباطات اجتماعی نظر دارید؛ امّا [اینکه] اقتضای فلسفه‌ی ملّاصدرا یا فلسفه‌ی فرض بفرمایید که ابن‌سینا یا دیگری در حکومت یا در فلان [مسئله] چیست، چیزی برای ما روشن نشده؛ نه اینکه ندارد،‌ قطعاً دارد؛ سفارش من به متفلسفین و فعّالان فلسفه همیشه این بوده که این امتداد را پیدا کنند؛ چون معتقدم اثر دارد؛ این امتداد وجود دارد امّا خب روی آن کار نشده؛ بنابراین فعلاً آنچه می‌تواند جامعه را اداره کند، فقه ما است. ... 📕بیانات در دیدار اعضای موسسه عالی فقه و علوم اسلامی، 1397/12/13 🌐http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=41898 🆔@Asre_jadid_57
⭕️سهم تأثیر فوق‌العاده‌ی دستگاه مدیریت‌کننده‌ی جامعه در هدایتگری آن 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ♦️اگر دستگاه مدیریت جامعه، صالح و سالم باشد، خطاهای متن جامعه، قابل اغماض است و در مسیر جامعه، مشکلی به‌وجود نخواهد آورد. اما اگر مدیریت و رأس جامعه، از صلاح و سلامت و عدل و تقوا و ورع و استقامت دور باشد، ولو در میان مردم صلاح هم وجود داشته باشد، آن صلاح بدنه‌ی مردم، نمی‌تواند این جامعه را به سرمنزل مطلوب هدایت کند. یعنی تأثیر رأس قله و هرم و مجموعه‌ی مدیریت و دستگاه اداره‌کننده در یک جامعه، این‌قدر فوق‌العاده است. 📕بیانات در دیدار کارگزاران نظام، ۱۳۶۹/۴/۲۰ 🌐https://khl.ink/f/2335 🆔@Asre_jadid_57
⭕️نکته‌ای درباره کتاب مصباح الشریعة و یک داوری ارزشمند از مرحوم آية‌الله بروجردی 👤حسن انصاری ♦️درباره کتاب مصباح الشریعة تاکنون تحقیقات و مطالعات اندکی صورت گرفته است. اخیراً در کتاب زبان شعر در نثر صوفیه اثر ارزشمند استاد دکتر شفیعی کدکنی (ص ۱۲۲ تا ۱۲۳) دیدم ایشان شباهتی را در برخی از مفاهیم و عبارات مصباح الشریعة با کتاب نحو القلوب قشیری ملاحظه کرده و نشان داده اند که احتمالاً متن مصباح الشریعة متأثر از کتاب قشیری بوده است. ایشان البته اظهار داشته اند که بسیار دشوار و بلکه محال است صحت انتساب کتاب مصباح الشریعة را به امام صادق مسلم فرض کنیم. قدیمیترین نسخه کتاب را هم تا قرن دهم قمری پی گرفته اند. ♦️چنانکه می دانیم ابن طاووس در برخی از آثارش به کتاب مصباح الشريعة ارجاع می‌دهد و این متن با وجود تردیدهایی که درباره صحت انتساب آن به امام صادق در میان شیعیان وجود داشته همواره مورد استناد شماری از عالمان شیعه قرار گرفته است. بنابراین دست کم تا نیمه‌های سده هفتم می توان رد کتاب را گرفت. ♦️اما از دیگر سو نادره دوران، فقیه و رجالی برجسته آية‌الله شبیری زنجانی در نقلی مستقیم از مرحوم آية‌الله بروجردی آورده‌اند که ایشان کتاب مصباح‌الشریعة را تألیف ابو القاسم قشیری می‌دانسته‌اند (نک: جرعه‌ای از دریا، مقالات و مباحث شخصیت شناسی و کتاب‌شناسی، قم، ۱۳۹۳ ش، ص ۴۹۸). از اینکه منبع استناد مرحوم آية الله بروجردی در این مسئله چه بوده متأسفانه اطلاعی داده نشده اما بی تردید با توجه به آنچه آقای دکتر شفیعی کدکنی ابراز داشته اند معلوم می شود مرحوم آية الله بروجردی با اطلاع و آگاهی و اشراف علمی این اظهار نظر را ابراز فرموده و شباهت متن‌ها و شیوه‌ها را به درستی دریافته بودند. اگر به خاطر بیاوریم که کتاب نحو القلوب اثر چندان شناخته شده‌ای از قشیری نیست بیش از پیش می‌توان بر مقام علمی آن فرزانه آگاه پی برد. به احتمال قوی آية‌الله بروجردی بر اساس مطالعه و مقارنه و مبتنی بر دسترسی‌هایی که به آثار خطی داشته اند این اظهار نظر دقیق را ابراز فرموده بودند. ♦️اما در مورد نسخه‌های خطی این اثر و پیشینه آن کتاب باید نکته‌ای دیگر را هم بیافزایم و آن توجه به این کتاب است از دیرباز در میان زیدیان یمن، دست کم دو نسخه خطی بسیار کهن و در شمار کهن‌ترین نسخه‌های این کتاب را نویسنده این سطور در میان نسخه‌های زیدی و یمنی دیده است که اینجا آن دو را معرفی می کنیم: ۱- نسخه ای است با تاریخ ۶۵۱ ق در ميان نسخه های ارزشمندی که در کتابخانه آمبروزيانا (ميلان) ديده‌ام در مجموعه‌ای شامل مجموعه رساله‌ها و کتاب‌های قاسم رسّي و نيز چند اثر ديگر زيدی و نيز متونی از امامان شيعه و از جمله خطب حضرت امير و نيز نسخه‌ای کهنه از مصباح‌الشریعة منسوب به امام جعفر صادق (ع)؛ به شماره سی ۱۸۶. عنوان آغازين نسخه چنين است: کتاب الدليل الکبير تأليف الإمام ترجمان الدين القاسم بن/ إبراهيم بن اسماعيل بن ابراهيم بن الحسن بن الحسن بن علي بن أبي طالب صلوات الله/ عليه وعلی آبائه الأکرمين وسلامه در همان برگ در ادامه، فهرست آثار موجود در اين مجموعه از آثار قاسم رسّي و نيز ديگر کتاب‌های موجود در اين مجموعه خطی چنين گزارش شده: "توقيع ما في هذا المجلد کتاب الدليل الکبير کتاب الدليل الصغير کتاب أصول العدل والتوحيد کتاب الردّ علی الروافض کتاب الردّ علی الرافضة کتاب تثبيت الإمامة کتاب الإحتجاج في الإمامة کتاب صفة العرش والکرسي رسالة للقاسم عليه السلام (در برگ ۴۸ ب: رسالة للقاسم بن إبراهيم عليه السلام إلی بعض بني عمّه تا ۴۹ الف) کتاب المسترشد کتاب الرد علی إبن المقفع کتاب الرد علی النصاری مسائل الملحد (والجواب عليها در برگ ۸۳ ب چنين است) کتاب القتل والقتال کتاب الهجرة کتاب صلوة يوم وليلة کتاب المکنون کتاب سياسة النفس کلّ هذه التصانيف للإمام القاسم بن إبراهيم عليه السلام ويتلوه کتاب سياسة المريدين للإمام المؤيد عليه السلام وتوحيد علي بن الحسين والموشحتان له عليه السلام أدب الهادي عليه السلام کتاب مصباح الشريعة لجعفر الصادق عليه السلام کتاب السبع رسائل للإمام المرتضی عليه السلام ووصية علي بن أبي طالب لولده الحسن عليهما السلام وشيء من کلامه وبعض من خطبه (اضافه در هامش: والمختار من حکمه عليه السلام ومواعظه) وهو علی هذا الترتيب".
گواهی وقف کاتب/ مالک در برگ آغازين که از نمونه های جالب توجه در زمينه سنت وقف کتاب در ميان زيديه يمن در سده های دور است، چنين است: "وقف هذا الکتاب المبارک مالکه إبراهيم بن فليح بن أسعد بن منصور بن مالک الشرابي (الشراني) النزاري // وقفاً مؤبّداً لله وفي سبيله لا یباع ولا يوهب ولا يورث ولا يملک بشيء من أنواع التمليکات علی نفسه مدة حيوته وعلی الصالح من قرابته بعد وفاته فإن عدموا کان وقفاً علی الزيدية المتعين لآل محمد صلی الله عليه وعلی آله وسلّم فمن بدّله بعد ما سمعه فإنّما اثمه علی الذين يبدّلونه إنّ الله سميع عليم. باز به خط متفاوت مشکی اما از خود او: ولا يعار إلا برهن زائد علی القيمة ولا يعار إلا فيما دون التزيد ولا يقف مع المستعير إلّا دون الشهرين ولا يعار إلا من يتعلم لله وللدار الآخرة ومن علم منه خلاف ذلک لم يعر من کتبي شيئاً فيعلم ذلک المتولي ويعمل بحسبه وکتب إبراهيم بن فليح والحمد لله وحده وصلواته علی محمد وآله". باز گواهی کتابت و وقف کاتب: در برگ ۱۰۸ الف بعد از اتمام رساله صلوة يوم وليلة آمده: فرغ من نساخته الفقير إلی الله إبراهيم بن فليح بن أسعد الشرابي النزاري بخطه لنفسه وافق الفراغ يوم الجمعة لليلة بقين من شهر ذي القعدة سنة خمسين وستمائة وقد أوقفه لله وفي سبيله علی نفسه وبعده علی المسلمين وقفاً مؤبداً لا یباع ولا يورث ولا يملک بشيء من أنواع التمليکات فمن بدّله بعد ما سمعه فإنّما اثمه علی الذين يبدّلونه إنّ الله سميع عليم وصلواته علی رسوله سيدنا محمد وآله وسلامه. البته در دنباله بعد از آن از برگ ۱۴۷ الف این مجموعه، متن مصباح الشریعة ديده می شود: نسخه حاضر با اين عنوان است: کتاب مصباح الشريعة ومفتاح الحقيقة من کلام الصادق جعفر بن محمد بن علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب صلوات الله عليهم رقم کتابت نسخه مصباح الشريعة در برگ ۱۷۱ الف چنین است: "فرغ من نساخته يوم الجمعة لإثنتي عشرة ليلة خلت من محرم أول سنة إحدی وخمسين وستمائة سنة وقف مؤبد لله وفي سبيله لا یباع ولا يوهب ولا يورث ولا يملک/ بعد از آن هم از ۱۷۱ ب به بعد، کتاب السبع الرسائل المنتقاة "تأليف الإمام المرتضی لدين الله محمد بن الإمام الهادي إلی الحقّ يحيی بن الحسين بن القاسم صلوات الله عليهم أجمعين" و تعدادی دیگر از متون زیدی و شیعی دیده می شود. به هرحال نسخه کتاب مسلم است که نزد زیدیان بوده و توسط همان‌ها هم کتابت شده با تاریخ ۶۵۱ ق و با انتساب صریح به امام صادق (ع). این نسخه از آن جهت اهمیت دارد که مجموعه ای از میراث امامان زیدی و از همه مهمتر قاسم رسي را در بر دارد و معلوم است کتاب مصباح الشریعة نیز در همان چارچوب به عنوان بخشی از میراث امامان شیعی در این مجموعه قرار گرفته است. ٢ـ نسخه ای دیگر را نيز در یمن دیده ام در جامع کبیر در مجموعه ای مشتمل بر سه کتاب. در برگ اول نسخه چنین آمده است: الاعلام فيما ابهم في القرآن من الأعلام للفقيه أبي القاسم عبد الرحمان بن أبي الحسين السهيلي الخثعمي. کتاب مصباح الشريعة ومفتاح الحقيقة من کلام مولانا الإمام جعفر بن محمد الصادق //برسم خزانة کتب مولاي السيد الإمام العالم العامل ... عفيف الدين محمد بن ... الکردي المهراني .... فراغ از کتابت نسخه الإعلام در صفر ۶۹۲ ق بخط محمد بن عبيد بن محمد بن عيسی الکردي المهراني است و از کتابت مصباح الشريعة بدین ترتیب: کان الفراغ من نساخته في شهر صفر من شهور سنة ۶۹۲ ق، و باز به خط همان کردي مهراني. در این مجموعه کتاب سومی هم دیده می شود، با این عنوان: کتاب رقائق الأخبار مما نقل عن النبي المختار. "رواية أبي الجيوش عساکر بن علي بن اسماعيل بن نصر المقري رضي الله عنه" (روایت در ۵۷۳ ق). کتابی است از قاضي قضاعي مانند خصال شيخ صدوق بر اساس اعداد. نسخه کتاب سومی از آخر افتادگی دارد. این نسخه که معلوم است ریشه سنی دارد و همانطور که می بینیم مشتمل بر دو کتاب از تألیفات اهل سنت است، به هر حال در کتابخانه ای زیدی در یمن موجود بوده و هست (این نسخه در فهرست کتابخانه مکتبه شرقیه جامع كبير هم معرفی شده، جلد سوم، ص ۱۳۸۹). قدیم‌ترین نسخه ای که در فهرستواره دنا از کتاب معرفی شده متعلق است به سال ۷۱۶ ق که البته از آغاز نقص دارد (نک: دنا، ۹/ ۶۵۶). ♦️دور نیست این کتاب در اصل توسط اشعریان صوفی مشرب یمن که می دانیم دلبستگی به قشیری داشته‌اند به زیدیان معرفی شده و‌ آنها آن را اثری از امام صادق (ع) فرض کرده و آنگاه از طریق زیدیان یمن به زیدیان کوفه و نهایتاً عالمان امامی مذهبی مانند ابن طاووس منتقل شده است. 🌐https://search.eitaa.com/?url=https%3A%2F%2Fansari.kateban.com%2Fpost%2F2744 🆔@Asre_jadid_57
⭕️دعائم‌الاسلام فایده زیادی برای مباحث فقهی ندارد. 🔰استاد سیدمحمدجواد شبیری ♦️به نظر می‌رسد نعمان بن محمد در دعائم الاسلام در موارد زیادی روایات را تغییر داده است، مثلاً در بعضی موارد قیدهایی که واضح بوده به روایت اضافه کرده است، قیدهایی را که از جمع بین روایات استفاده می‌شود، در روایت آورده است، در مواردی که امام یک مطلب کلی را فرموده است، تطبیقاتش را ذیل روایت آورده است. به همین دلیل اگر از سایر مشکلات آن مثل مرسل‌بودن روایاتش صرف نظر کنیم، نمی‌توانیم از مشکل تغییراتی که در روایات داده است، صرف نظر کنیم. ♦️وَ الْعِدَّةُ وَ الْحَيْضُ إِلَى النِّسَاءِ إِذَا قُلْنَ صُدِّقْنَ این تعبیر شبیه روایت زراره است. إِذَا أَتَيْنَ بِمَا يُشْبِهُ وَ هَذَا أَقَلُّ مَا يُشْبِهُ «یشبه» به معنای «یمکن» است، این تعبیر در روایات دیگر نیامده است اما در کلمات فقها آمده است که زن اگر ادعای انقضای عده کند، صُدِّقت اذا ادعت فی الوقت الممکن. وَ إِنِ اتُّهِمَتْ اسْتُحْلِفَتْ اگر زن متهم باشد، باید او را قسم دهند. شیخ طوسی روایت سکونی ( عدم قبول قول زن) را بر جایی که زن متهم است، حمل می کند. ♦️شاید نعمان بن محمد این فقره را با توجه به روایات دیگر اضافه کرده باشد، در نتیجه نمی توان عبارات دعائم الاسلام را به عنوان روایت تلقی کرد، بلکه بیش تر فتاوای نعمان بن محمد در آن منعکس شده است، بنابراین در ویژگی ها و خصوصیات قابل اخذ نیست، کلیات آن هم در روایات دیگر آمده است، به همین دلیل دعائم الاسلام فایده‌ی زیادی برای مباحث فقهی ندارد. 🌐https://mfeb.ir/home/taqrir/قبول-قول-زن-در-مورد-عده-مساله‌ی-پنجم-تک-2/ ♦️هیچ تردیدی در این نیست که قاضی نعمان اسماعیلی بوده است. البته همان جوری که حاج آقا هم اشاره می‌فرمودند این‌ها بازیگر هستند و وقتی امثال قاضی نعمان با آن ملایی و باسوادی که از شرح الاخبارش پیداست و اصلاً این‌که کسی بتواند دعائم الاسلام را به عنوان قانون اساسی یک حکومت بنویسد، نشان‌گر قدرت علمی اوست، با امثال معزّ تعامل دارد و این او را تأیید می‌کند و او هم این را تأیید می‌کند تا حکومتشان را راه بیاندازد، دعنا نعیش و خلنا نأکل الخبث هستند. به خاطر بازی دنیا این کارها را می‌کنند. ولی این بازی‌های دنیوی باعث نمی‌شود که ما کسی مثل قاضی نعمان را به خاطر اعتقاد باطنی که حتماً به بطلان مذهب اسماعیلیه داشته است جزء اسماعیلیه ندانیم. او علناً از اسماعیلیه حمایت می‌کرده است و هیچ تردیدی در اسماعیلی بودن وی نیست. ♦️در جلسه قبل هم اشاره کردیم که اصلاً نمی‌توانیم به روایت دعائم الاسلام به عنوان یک روایت دست نخورده تمسک کنیم. خیلی وقت‌ها روایت‌هایش دست‌کاری شده است و بیشتر شبیه نهایة شیخ طوسی است که ولو همان روایت را آورده اما هر جایی که ابهام یا پیچیدگی داشته است برای این‌که بتواند به عنوان کتاب فتوایی در جامعه مطرح شود، روایت را توضیح داده است. 🌐https://www.eshia.ir/feqh/archive/text/shobeiry_mohammad/feqh/96/961222/ 🆔@Asre_jadid_57
هدایت شده از دولت قوی
⭕️خطر تبدیل اسلام به عنصر توجیه‌گر تمدّن غربی؛ امروز نیز این بلیّهْ حاکم و مسلّط بر ذهن بسیاری است. 🔰حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حفظه‌الله ♦️بعضی‌ها اسلام را یک‌بُعدی مطرح می‌کنند، درست مثل آن‌ متفکّرین مسلمان مادّی‌گرای قرن نوزدهم میلادی؛ متفکّران مسلمانی که در حقیقت مادّی بودند، اگر چه به‌ظاهر و به ادّعا مسلمان. ... در قرن نوزدهم میلادی که قرن علم و علم‌گرایی بود و علم، میدان‌دارِ همهٔ این جوامع پیشرفته و مترقّی یا آن جوامعی که حسرت آن پیشرفتگی را میخوردند بود، متفکّرین مسلمانی هم پیدا شدند که به جای اینکه سعی کنند اسلام را بفهمند و اسلام را ارائه بدهند و اسلام را بر تمدّن عرضه کنند تا تمدّن، آن را ناگریز و ناچار بپذیرد و به شکل آن در بیاید، سعی کردند اسلام را با تمدّن تطبیق بدهند و تمدّنِ صنعتی مادّی را بر اسلام تحمیل کنند. از جمله‌ی [اینها] سیّداحمدخان هندی است؛ یک دانشمند متفکّر اسلامی در هندوستان و مفسّر قرآن عجیب این است و به‌وجودآورنده‌ی یک دانشگاه بزرگ اسلامی [به‌ نام] علیگر در هندوستان که هنوز هم آن دانشگاه هست؛ یک متفکّر اسلامی و اسلامی‌اندیش است‌، امّا درست در بافت و کوک حرف‌ها و تفکّراتش که می‌روی آن رگه‌های دوری از معنویّتِ اسلام و نزدیکی و گرایش و اعتقاد به مادّیگری را ملاحظه می‌کنی. هر آیه‌ای در قرآن، هر حدیثی در احادیث اسلامی، هر مطلبی از تاریخ اسلام را که با فرمول‌های علمی محدودِ کشف‌شده‌ی تا آن روز که خیلی خیلی کم بود نسبت به آنچه بعدها کشف شد و نسبت به آنچه دانش بشری تا آخر کشف خواهد کرد اندک منافاتی داشت، رد می‌کرد؛ همه‌ی معجزات انبیا را که در قرآن آمده تأویل و توجیه [می‌کرد]؛ چرا؟ چون عقلش نمی‌فهمید؛ عقلش نمی‌توانست درست قبول کند و بپذيرد چیزی را که خارج از فرمول‌های علمی بود‌؛ شکافتن دریا برای موسی، معجزه‌ی عصای موسی و همه معجزاتی که در قرآن به آن‌ها تصریح شده. این یک بلیّه‌ی بزرگی بود! سعی می‌کردند اسلام را تطبیق بدهند با آن مقدار از علمی که تا آن‌ روز کشف شده که همان‌طور که عرض کردم، خیلی هم کم و ناچیز و کم‌ارزش بود نسبت به اندوخته‌های فرهنگی بشر؛ چه قبل از آن و چه بعد از آن. ♦️امروز آن بلیّه حاکم و مسلّط بر ذهن بسیاری است. فرهنگ غربی در ذهنش هست، سعی می‌کند اسلام را با آن تطبیق بدهد. جزو بلیّه‌های بزرگ یکی است: آزادی و دموکراسی با مفهوم غربی‌اش. سعی می‌کنند آزادی‌ای که در انقلاب اسلامی و در حکومت اسلامی لازم است، هر چه ممکن است نزدیک کنند به آزادی‌ای که مثلاً انقلاب کبیر فرانسه [به مردم] داده و امروز در فرانسه رایج است. و آیا آن آزادی است؟ و آیا آن‌چه امروز در دنیای دموکراسی چه در انگلستان که مادرِ دموکراسی است و چه در فرانسه و چه در سایر کشورهای غربی و چه در آمریکا وجود دارد و رایج است، آزادی است؟ آیا واقعاً انسان‌ها در آن‌جا آزادانه می‌توانند آن‌چه لازمه‌ی شخصیّت و منش انسانی و اصالت انسانی است انجام بدهند و بفهمند؟ این درست است؟ و آیا امروز جایز است که ما آن‌چه به‌عنوان آزادی به دست آورده‌ایم در اشکال قانونی با آن‌چه امروز غرب دارد تطبیق بکنیم؟ معنای وفاداری به اسلام همین است؟ اسلام حدود و ثغور را برای ما معیّن کرده. 📕شرح نهج‌البلاغه، شرح خطبه‌ی اوّل (نبوّت‌ها در نهج‌البلاغه)، صفحهٔ ۳۲ الی ۳۴ 🆔@Asre_jadid_57
⭕️ تئوری امامت عارفان، خلافت ظاهری امامان را پوشش نمی‌دهد و نیز ویژگی‌هایی را به انسان کامل نسبت می‌دهد که به نظر می‌رسد از خصوصیاتی که در ادلهٔ دینی و شیعی برای امامت داریم، فاصله گرفته است. پاره‌ای از آراء عارفان با اهل غلو خیلی نزدیک است. 🔰استاد محمدتقی سبحانی ♦️... نقطهٔ مثبت نظریهٔ عارفان این است که پاره‌ای از مضامین موجود در روایات را تبیین می‌کند؛ آن‌چه معمولاً مورد انکار یا استغراب فیلسوفان و یا حتّی متکلّمان قرار می‌گیرد، یعنی مواردی همچون مقامات وجودی ائمه علیهم‌السّلام، تصرف آن‌ها در عالم، ارتباط ولائی آن‌ها با نفوس مردم و سایر خلائق و... این خصوصیات از نظریهٔ عارفان بر می‌آید. ♦️امّا از آن طرف، تئوری امامت عارفان، ابعاد اجتماعی و دنیوی و خلافت ظاهری امامان را پوشش نمی‌دهد. این نظریه نشان نمی‌دهد که چرا این انسان کامل همان کسی است که باید ولایت کلّی جامعه را هم داشته باشد. از سوی دیگر، همین نظریه، ویژگی‌هایی را به انسان کامل نسبت می‌دهد که به نظر می‌رسد از خصوصیاتی که در ادلهٔ دینی و شیعی برای امامت داریم، فاصله گرفته است. به عنوان مثال، نوع تلقّی عارفان از امام به گونه‌ای است که گویا او انسان یا موجودی است که برای او هیچ‌گونه کمال افزون‌تری فرض ندارد و دارای علم مطلق و قدرت مطلق است. اما آنچه در روایات اهل بيت علیهم‌السّلام وجود دارد و در واقعیت حیات ائمه علیهم‌السّلام هم قابل مشاهده است، این‌که ایشان همواره علم‌شان در حال فزونی است و هیچ‌گاه صفت قدرت یا علم مطلق در روایات به امامان نسبت داده نشده است. ♦️من معتقدم که پاره‌ای از آراء عارفان با اهل غلو خیلی نزدیک است و شاید از همین جهت است که باید نظریهٔ عارفان را مورد انتقاد قرار داد که مبادا سبب نفوذ اندیشهٔ غلو‌آمیز در نظریهٔ امامت شیعی شود. نظریهٔ عارفان اولاً جایی برای ازدیاد علم و قدرت نمی‌گذارد؛ و ثانیاً، انسان کامل را فاعل مطلق در نظام عالم معرفی می‌کند.¹ 📕مقالهٔ نظریه‌های امامت امامیه، استاد محمد تقی سبحانی 🌐https://emamat.org/نظریه-های-امامت-امامیه-در-گفتگو-با-دکتر/ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ١.به‌نظر می‌رسد منظور ایشان نوعی تلقی از مفهوم تفویض در تکوین است که ائمه را علت فاعلی می‌دانند؛ بدین معنا که ائمه علیهم‌السّلام در طریق نظام فاعلیت حق تعالی نسبت به عالم هستند و از طریق آن‌ها است که همهٔ امور در جهان اداره می‌شود. نه این‌که جدا و بریده از خداوند تصرف می‌کنند‌؛ بلکه در واقع این عارف است که کمالات و اسماء حق در او تجلی یافته و می‌تواند در عالم کون تصرف کند. به تعبیری می‌توان گفت که حق تعالی جز از طریق انسان کامل در عالم، نمی‌تواند تصرف کند؛ و حال آ‌ن‌که بر طبق روایات، آمریت خداوند متعال، فعالیت مستقل دارد. با این‌همه، امام علیه‌السّلام را هم خلیفهٔ خود در ادارهٔ شؤونی از عالم قرار می‌دهد و این منافاتی با فاعلیت مستقیم حق ندارد؛ یعنی می‌توان تفویض در تکوین را این‌طور معنا کرد که ائمه علیهم‌السّلام وساطت فاعلی ندارند اما خداوند متعال به آنان کمالات و قدرتی داده است که می‌توانند در بعضی از امور تصرف نمایند. 🆔@Asre_jadid_57
⭕️نظریهٔ امامت فلسفی، تنها بعد دنیوی امامت را مدنظر قرار می‌دهد و برخی از محققان معتقدند نظریهٔ امامت فیلسوفان با شاخص‌های اندیشهٔ امامیه سازگار نیست... 🔰استاد محمدتقی سبحانی ♦️در نظر فلاسفه، امامت بازبستهٔ نظریهٔ حاکمیت سیاسی فیلسوف و نظریهٔ نبوّت است. می‌دانیم که در دیدگاه فلاسفه، منبع علم امام لزوماً بازبسته نبوّت نیست؛ بلکه ایشان معتقدند حتی حکیمان بهتر و ناب‌تر از پیامبران می‌توانند معارف بلند آسمانی را دریافت کنند. از همین روست که به گمان فلاسفه، دریافت حقایق الهی منحصر به انبیاء نیست؛ اما سؤال این است که در این صورت نقش انبیاء چه خواهد بود؟ پاسخ آنان بدین پرسش آن است که نقش انبیاء، تنها ارائه احکام شرعی و دینی است؛ چرا که انسان، مدنی بالطبع است و به انضباط اجتماعی نیازمند می‌باشد و از سویی به قوانین بشری هم تن نمی‌دهد، پس همواره باید در جامعهٔ بشری احکامی باشد که مستند به خداوند متعال بوده و ضمانت اجرایی دینی داشته باشد. در نگاه فلاسفه، کار اختصاصی نبی جز این نیست که با آوردن این احکام، زمینه اجرایی آن نظم اجتماعی را فراهم می‌نماید. حال سؤال آن است که اگر وظیفه اختصاصی نبی، ارائه احکام به منظور تأمین نظم اجتماعی است، پس چرا آنان عبادات را هم تکلیف می‌دانند؟ فلاسفه تشریع عبادات را هم یک نوع ضمانت برای نظم اجتماعی می‌دانند؛ اگر فردی تقوا نداشته و بندگی خدا را در درون خود نپرورد، به طور طبیعی در معرض ارتکاب جرم و جنایت است. روشن است که نظریۀ فلسفی نبوت، اولاً نبوّت را به حوزۀ عملی و ثانیاً به برقراری نظم اجتماعی و تأمین منافع دنیوی منحصر می‌کند. اما همان‌طور که اشاره کردم بازتاب این دیدگاه را باید در نظریهٔ امامت جست، چراکه وصی و جانشین چنین نبی‌ای، کارکردی همگام با او در تحقق احکام دارد. در این صورت نقش امام تنها در بعد سیاسی و عینی و اجرایی احکام شرعی خلاصه خواهد شد. ♦️برخی از محققان نظریهٔ فیلسوفان را نقد کرده و معتقدند این دیدگاه با شاخص‌های اندیشهٔ امامیه سازگار نیست، آری ممکن است ایده فلاسفه را با امامت سنی هماهنگ نمود‌؛ ولی با رأی شیعه هماهنگ نیست. ... نقطهٔ اشتراکی که عالمان امامی در نظریهٔ امامت بدان باور داشته و به عنوان ویژگی‌های اصلی امامت بدان توجه دارند اولاً، آن است که امامت، هم شأنی در دین دارد و هم در دنیا؛ ثانیاً، در شرایط امام سه ویژگی اصلی علم، عصمت و نص (وصایت منصوص) باید مورد توجه قرار گیرد. اما جدای از این‌ها، اختلافاتی بین دیدگاه‌ها وجود دارد. اینک در مقام نقد و بررسی، نکتهٔ اول آن است که آیا این چهارنظریه تا چه اندازه، دو ویژگی مذکور را، که به عنوان حداقلِ تئوریِ امامت در امامیه است، تأمین می‌کنند. دیدیم که پاره‌ای از این نظریات، همین حداقل را تأمین نمی‌کند. مثلاً نظریهٔ امامت فلسفی تنها بعد دنیوی امامت را مدنظر قرار می‌دهد، اما نقش تبیینی امام در حوزهٔ علمی، مدّ نظر این رویکرد نیست. همچنین در عرصهٔ مباحث مربوط به ویژگی‌های امام، اگر این نظریهٔ فلسفی نتواند نشان دهد که مسألهٔ نص یا مسألهٔ علم ویژه یا عصمت، جزء جداناپذیر امامت است، پذیرفته نخواهد بود. بدین ترتیب به نظریهٔ فیلسوفان، نقدهای بسیار جدی از ناحیهٔ شیعه و امامیه وارد است و شاید به همین دلیل است که کمتر مورد استقبال علمای امامیه قرار گرفته است. 📕مقالهٔ نظریه‌های امامت امامیه، استاد محمد تقی سبحانی 🌐https://emamat.org/نظریه-های-امامت-امامیه-در-گفتگو-با-دکتر/ 🆔@Asre_jadid_57
⭕️نظرگاه متکلّمان یک دیدگاه حداقل‌گرا در حوزهٔ امامت است که در مصاف امامیه و اهل سنت تبلور پیدا کرده است؛ به دلیل درگیری با جریان رقیب، به دنبال اثبات پایه‌های اصلی امامت شیعی بوده و به همین دلیل هم از تفاصیل نظریهٔ اهل بیت علیهم‌السّلام صرف نظر کرده‌اند و فاقد ویژگی‌های مفهوم امامت قرآنی و روایات ائمهٔ اطهار علیهم‌السّلام است و از درجه نازل‌تری برخوردار است... 🔰استاد محمدتقی سبحانی ♦️به نظر می‌رسد که نظرگاه متکلّمان یک دیدگاه حداقل‌گرا در حوزهٔ امامت است که در مصاف امامیه و اهل سنت تبلور پیدا کرده است. اگر به شخصیت‌هایی که در پرورش مباحث کلامی اهتمام داشته‌اند توجهی داشته باشیم، خواهیم دید که اینان عمدتاً کسانی هستند که به دلیل درگیری با جریان رقیب، به دنبال اثبات پایه‌های اصلی امامت شیعی بوده و به همین دلیل هم از تفاصیل نظریهٔ اهل بیت علیهم‌السّلام صرف نظر کرده‌اند تا ارکان و اساس اندیشه امامیه را حفظ کنند. آری! تئوری متکلمان از آن‌ رو که اولاً اصول را از فروع جدا می‌کند و قدرت دفاع از اصول را کاملاً به دست می‌دهد، در حوزهٔ نقد و مناظره، بهترین تبیین برای دیدگاه امامیه است، اما همین نظریه در مقایسه با نظریهٔ محدّثان، به دلیل آن‌که فاقد ویژگی‌های مفهوم امامت قرآنی و روایات ائمهٔ اطهار علیهم‌السّلام است، از درجه نازل‌تری برخوردار است. ♦️این‌که ما شؤون امام را منحصر به آن موارد خاص در ایدهٔ متکلمان نماییم، با مجموعهٔ روایات ما در باب علم امام سازگار نیست؛ چرا که با روایاتی که نقش امام را در تربیت نفوس مطرح می‌کند و با روایاتی که بحث ولایت بر تشریع و تصرفات امام را مطرح می‌کند، همگام نیست. اما... نظریهٔ محدّثان این‌ موارد را در درون خود جای داده است. ♦️با این‌همه، نظریهٔ محدثان، فاقد تبیین‌های تئوریک است و نقص نظریهٔ محدثان همواره همین بوده است. آراء محدثان بیشتر در قالب شرح و بسطی بر احادیث مطرح شده است اما این‌که این روایات و اندیشه‌ها، در کنار هم قرار گرفته و در قالب ایده‌ای قابل دفاع صورت‌بندی و سامان یابد، انجام نشده است. بدین‌منظور باید مطالعات جدی‌ای انجام شود و تحقیقات گسترده‌ای در این زمینه سامان یابد. پایان‌نامه‌هایی در طول سال‌های اخیر در این زمینه نوشته شده که بنده هم در آن‌ها نقش داشته‌ام؛ ولی هنوز تا تبیین کامل این نظریه فاصلهٔ زیادی وجود دارد. دلیل آن هم این است که متکلمان در طول تاریخ برای مدعیات خود قواعد و مبادی لازم را تأمین کردند و بحث‌های فراوانی مثل بحث وجودشناختی، جهان‌شناختی و نفس‌شناختی را در پشتوانه نظریهٔ خویش تنسیق نموده‌اند... اما این پایه‌های نظری برای ایدهٔ محدثان چندان آماده نیست؛ یعنی ما هنوز تبیین دقیقی از جهان‌شناسی کتاب و سنت در دست نداریم. این‌که عالم چگونه خلق شده و مراتب قبل از عالم دنیا چگونه بوده و بعد از این عالم چه تحولاتی رخ می‌دهد، این‌ها یکی از پایه‌های نظریهٔ امامت شیعی است. در مباحث نفس‌شناختی که یکی از زیرساخت‌های امامت است، نظریهٔ محدثان فقط در قالب روایات آمده است. این‌که مقام نوری یا عالم انوار چیست؛ و این مقام نوری در نفس اولیای الهی چگونه تحقق پیدا می‌کند؛ و آیا همهٔ انسان‌ها بهره‌ای از آن وجود نوری دارند یا ندارند؟! این‌ها همه می‌توانند پایه‌های یک تبیین کامل از نظریهٔ محدثان باشد. به هر حال چون ما هنوز این مبادی را به صورت کامل نداریم، از این جهت نمی‌توانیم بگوییم نظریهٔ محدثان واقعاً چگونه تبیین عقلی پیدا می‌کند. 📕مقالهٔ نظریه‌های امامت امامیه، استاد محمد تقی سبحانی 🌐https://emamat.org/نظریه-های-امامت-امامیه-در-گفتگو-با-دکتر/ 🆔@Asre_jadid_57
هدایت شده از R@N
📣 مدرسه مجازی طلیعه داران ظهور (تحت اشراف آیت الله شیخ محسن اراکی «زید عزه») برگزار می‌کند: ✅ دوره تخصصی امامت پژوهی سطح ۱ ✳️ مدرس: دکتر سوده طوسی ♨️ گواهینامه پایان دوره به شرط قبولی در آزمون کتبی و شفاهی آنلاین، به امضاء آیت الله اراکی رسیده و در نهایت به صورت فیزیکی و رایگان برای دانش پژوه ارسال می شود. 📊امتیازات: 1️⃣ رایگان 2️⃣ غیر حضوری 3️⃣ ۱۱ جلسه آفلاین 4️⃣ همراه با اعطاء مدرک معتبر 🔳سرفصل های دوره را اینجا بخوانید. ↔️مهلت ثبت نام: ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ 📅 آغاز دوره: پنجم اسفند ماه 🖥 کانال دریافت محتوای دوره آموزشی در پیام رسان ایرانی ایتا: 🆔https://eitaa.com/joinchat/85262521C715d2311ef 💻پیوند وبگاه ثبت‌نام در دوره: 🌐https://survey.porsline.ir/s/UFLo21Y 🏢 جهت نام نویسی در سایر دوره های آموزشی‌ به کانال رضوان‌معرفت مراجعه فرمایید.🔰 https://eitaa.com/rezvan_marefat
اغراق نیست اگر بگویم در دوره طفولیت فلسفه هستیم، موضوعات تکراری که نهایتاً به ساخت فلسفه مضاف و دوری از فضای حل مسئله منجر می شود. فلسفه اسلامی موجد حکمرانی ها و فرهنگ های مختلف است و این تنوع از اصالت وجود در نمی آید. تقریباً به خاطر عام بودن بیش از حد اصالت وجود هیچ نظام و ساختی را نمی‌شود ایجاد کرد. 🆔@projectsystem 🌐@kiamojtabaphd 🆔@Asre_jadid_57
⭕️مشخصات استدلال فقهی صحیح از منظر آیت‌الله هاشمی شاهرودی ‌‌(رضوان‌الله‌علیه) 🔰آیت‌الله هاشمی شاهرودی رحمه‌الله ❓یک استدلال فقهیِ متین و به‌روز و مطابق با تکامل‌ها و پیشرفت‌ها و تعمیق‌های انجام‌گرفته در استدلالات فقهیِ امروز کدام است و چه نکاتی در استنباط و اجتهاد در مسائل فقهیِ امروز لازم است که بدون آن‌ها اجتهاد ناقص و سطحی است... ▪️امروز یک استدلال فقهی ما با استدلال ساده شیخ طوسی (رحمه الله) خیلی فرق می‌کند؛ چرا که عمیق‌تر، کامل‌تر، دقیق‌تر و وسیع‌تر شده است؛ البته به سبب زحمات خود آن بزرگواران است که به تدریج این تحولات در فقه شکل گرفته است و این مشخصات و نکات را می‌توان در ده مشخصه و نکته تلخیص کرد. 1⃣لزوم اشراف و اطلاع دقيق بر منابع و ادله اجتهادى 2⃣لزوم اشراف و اطلاع بر اقوال فقهاء 3⃣لزوم اشراف و اطلاع از سيره‌هاى عقلايى و فهم عرف 4⃣دقت در فهم قواعد اصولى و فقهى و نیز به‌کاربستن آن‌ها 5⃣فهم موضوعات؛ چه موضوعات قديم و چه موضوعات مستحدثه 6⃣اشراف و اطلاع بر افكار، اقوال و موضع‌گيرى‌هاى فقهى مذاهب اسلامى و يا حقوقى ديگر 7⃣بحث تنظيم و مهندسى مسئله 8⃣ضرورت تفکیک عمومات هر باب و بحث علی‌حده درباره آن 9⃣مسئله‌ی شموليت و احاطه‌ی نگاه فقهى یا فقه محیط 0⃣1⃣نظريه‌پردازى فقهى يا فقه‌النظريات 📕درس خارج فقه، سال ۱۳۹۳ 🌐http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/shahroudi/feqh/92/930206/ 🆔@Asre_jadid_57
⭕️مشخصات و مستلزمات استدلال فقهی صحیح و دقیق 🔰آیت‌الله هاشمی شاهرودی رحمه‌الله 1⃣ لزوم اشراف و اطلاع دقيق بر منابع و ادله اجتهادى ♦️نکته اول: لزوم اشراف و اطلاع دقیق بر منابع و ادله‌ی اجتهادیِ فقهی است؛ مانند آیات شریفه و روایات صادره از معصومین (علیهم السلام) - کتاب و سنت - یعنی لزوم جمع آوری آیات‌الاحکام که در آن مسئله فقهی دخیل است که آن‌ها معمولاً در لابه‌لای استدلالات فقهی در کلمات فقها آمده است و همچنین روایاتی که پیرامون آن موضوع وارد شده است‌؛ چون این دو ادله‌ی اصلیِ اجتهادیِ استنباط حکم فقهی را تشکیل می‌دهند که عمدتاً منابع ما یا برگشت می‌کند به کتاب و یا سنت و روایات هم باید از نظر اَسناد و متون بررسی شوند و این مستلزم اشراف بر قواعد رجالی و وثاقت روات و یا مسائلی که جایگزین وثاقت آن‌ها است، می‌باشد‌ و همچنین دسته‌بندی روایات هر مسأله که چند طائفه از روایات در آن مسئله وجود دارد و دلالت آن‌ها و تنافی و عدم تنافی و جمع عرفی میان آن‌ها است... ♦️این نکته مهم‌ترین بخش استدلال فقهی را تشکیل می‌دهد‌؛ زیرا که موجب ایجاد دلیل اجتهادی - که اکمل و اقدم‌الادله است - می‌باشد؛ لذا می‌بینید فقهای ما در مسائل فقهی بیشترین بحث‌ها و متراکم‌ترین تحقیقات‌شان بر روی همین بخش از استدلالات است... ♦️... بحمدالله روایات فقه شیعه زیاد بوده و در همه مسائل وجود دارد و منابع روایی ما بسیار غنی و متراکم است. می‌توان برای نمونه عرض کرد که فقط در کتاب کافی ما بیش از ۱۶ هزار حدیث در احکام فقهی وجود دارد که بیش از مجموع روایات صحاح سته اهل سنت است که در اعم از فقه و غیر فقه وارد شده است و اساساً گفته می‌شود که مجموع روایات اهل سنت که در مسائل فقهی که از پیامبر (صلی الله علیه و آله) - معصوم (علیه‌السلام) - نقل شده است، بسیار محدود و ناچیز است و سایر روایات‌شان فتاوای صحابه است که برای مجتهدین حجیت ندارد. 📕درس خارج فقه، ۹۳/۰۲/۰۶ 🌐http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/shahroudi/feqh/92/930206/ 🆔@Asre_jadid_57
⭕️مشخصات و مستلزمات استدلال فقهی صحیح و دقیق 🔰آیت‌الله هاشمی شاهرودی رحمه‌الله 2⃣ لزوم اشراف و اطلاع بر اقوال فقهاء ♦️نکته دوم: لزوم اشراف و اطلاع بر اقوال فقهاء است؛ خصوصاً آراء قدمای از اصحاب که نزدیک به عصر معصومین علیهم‌السلام بودند. این مسئله نیز از جهاتی مهم است؛ ♦️... اولاً: اقوال فقها مخصوصاً قدما در خیلی جاها کاشفیت از اجماعات و ارتکازات متلقی از معصومین (علیهم السلام) را مشخص می‌کند که به طور مستقیم سنت و قول معصوم را اثبات می‌کند و فهم این کاشفیت از قول معصوم (علیهم السلام) بدون مراجعه به اقوال دقیق علمای سابق و فهم جوّ فقهی آن مسئله در آن زمانها میسر نیست... ♦️ثانیاً: اقوال فقها دارای فایده غیرمستقیم نیز می‌باشد؛ زیرا که فقها هم این روایات در دست‌شان موجود بوده است و نزدیک به زمان معصوم (علیهم السلام) می‌زیسته‌اند ولذا استظهارات آن‌ها و نکاتی را که در استظهار ذکر کرده‌اند در فهم آن‌روایات بسیار مفید است و ممکن است قرائنی به دست بدهد که فهم این قرائن برای فقیه متأخر، خیلی کارگشا است. ♦️البته تصور نشود که این‌ها تأثیر انحرافی است؛ بلکه برعکس است، تأثیر درست در فهم روایات و استظهار از آن‌ها است و خیلی وقت‌ها که انسان می‌بیند همه فقهای گذشته این استفاده و استظهار را از روایتی مطرح می‌کنند مشخص می‌شود که این دلالت و استفاده صحیح است... ♦️همچنین اطلاع بر اقوال فقهاء گذشته ارتکازات متشرعه را درست می‌کند و به عنوان قرائن معنوی می‌تواند استظهاری را تشکیل دهد فلذا می‌بینید فقهای ما در این قسمت هم به اقوال قدما و تتبع در آنها خیلی بها می‌دهند... 📕درس خارج فقه، ۹۳/۰۲/۰۶ (نه رویکرد التزامی) 🌐http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/shahroudi/feqh/92/930206/ 🆔@Asre_jadid_57
⭕️مشخصات و مستلزمات استدلال فقهی صحیح و دقیق 🔰آیت‌الله هاشمی شاهرودی رحمه‌الله 3⃣ لزوم اشراف و اطلاع كافى از سيره‌هاى عقلايى و فهم عرف ♦️نکته سوم: لزوم اشراف و اطلاع کافی از سیره‌های عقلایی و فهم عرف مخصوصاً در باب معاملات است که در عقود و ایقاعات این سیره‌ها و بناهای عرفی و عقلائی و یا متشرعی موجود است و اساساً فهم عرف و نقش عرف در این ابواب - که در قالب انواع سیره عرف عقلا قبلاً گذشت - در فقه خیلی مهم است و اشراف بر آن‌ها قهراً لازم است و تحلیل درست از سیره عقلا و وجدانی مطابق آن وجدان عقلایی داشتن در استدلال فقهی در ابواب مذکور بسیار مهم است... ♦️یکی از امتیازات تحقیقات مرحوم شیخ (رحمه الله) در مکاسب همین تحلیل‌های ایشان می‌باشد و همچنین از امتیازات مرحوم میرزای نائینی (رحمه الله) در فقه مکاسب ایشان است که ایشان خیلی زیبا سیره عقلاء را در مکاسب تحلیل و توضیح می‌دهند و اشراف و ذوق عقلایی دقیق و مطابق با سیره و بناهای عقلایی دارند؛ مثلاً تقسیم‌بندی عقود به عقود عهدی و عقود اذنی و یا جواز و لزوم در خیارات به جواز و لزوم حقی و معاملی و جواز و لزوم حکمی که از بهترین تحلیلات ارتکازات عقلایی است از ابداعات ایشان در فقه مکاسب است که شاید از بهترین مباحث عقود و ایقاعات رایج در دنیای امروز محسوب می‌شود و این دلیل بر آن اشراف و قدرت تحلیل عرفی و عقلائی ایشان است. ♦️همچنین یک فقیه باید در استفاده از سیره و بنای عقلاء ریشه و تاریخ آن را ببیند که در زمان معصوم (علیه السلام) بوده است یا نه؟ تا از عدم ورود ردع بتواند امضاء و حجیت بفهمد؛ چون حجیت سیره همانگونه که گذشت از باب کاشفیت از سنت است و بایستی این کاشفیت به علم یا اطمینان برسد و حجیت آن نیازمند کشف امضای شارع است. ♦️یکی از اشکالات عمده که مطرح می‌شود این است که شاید این سیره که در حال حاضر وجود دارد مستحدث باشد و در زمان شارع موجود نبوده است تا از عدم ردع امضاء و تقریر آن را کشف کنیم البته در بعضی از موارد روشن است که سیره در زمان معصوم (علیهم السلام) هم بوده است ولیکن برخی از سیره‌ها مشخص نیست که در آن زمان هم بوده است یا خیر و این احتمال برای عدم کشف قطعی کافی است؛ زیرا که احتمال می‌رود که سیره‌ای در کار نبوده که ردعی وارد نشده است و وقتی این احتمال آمد استدلال قطعی باطل می‌شود و نتیجه تابع أخسّ مقدمات است. فقهای محقق این اشکال را پاسخ داده‌اند که راه‌هایی می‌توان جست که از این‌گونه سیره‌ها هم بتوان کشف امضا کرد؛ مثلاً اگر که سیره به این شکل در زمان معصوم (علیهم السلام) نبوده است ولی مشابه آن با نکته‌ای که در آن و غیره مشترک است در آن‌زمان موجود بوده است و از آن نکته ردعی صورت نگرفته است، همین عدم ردع کفایت می‌کند و می‌رساند که آن نکته امضا شده و مقبول شارع است. 📕درس خارج فقه، ۹۳/۰۲/۰۶ 🌐http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/shahroudi/feqh/92/930206/ 🆔@Asre_jadid_57