⭕️ تمدّنِ غرب؛ تمدّنی نیازآفرین.
👤 جناب اصغر طاهرزاده
♦️ شهید آوینی از قول روژه گارودی در کتاب «هشدار به زندگان» این نکته را آورده که: «اقتصادِ آزاد، به شیوهٔ غربی، برای رفع احتیاج بازار نیست بلکه برای ایجاد بازارِ احتیاج است»!
♦️ آوینی میگوید: مصرف بیشتر برای تولید بیشتر، ضرورت حتمی اقتصاد امروز است؛ چرا که اگر کالاهای تولیدشده مصرف نشوند امکان توسعهٔ تولید، یعنی امکان توسعهٔ اقتصادی، وجود نخواهد داشت. بنابراین، برای تولید بیشتر که ضرورت توسعهٔ اقتصادی است باید مردم را به مصرف هرچه بیشتر ترغیب کرد و بدین علت است که تبلیغات یکی از ارکان اساسی توسعه به شیوهٔ غربی است.
♦️ روژه گارودی نیز همین مسئله را با بیانی دیگر مورد توجه قرار داده است و میگوید: تبلیغات تجاری، به شیوهٔ غربی، بیش از آن که مایهٔ تباهی طبیعت باشد موجب هلاکت انسان است. تصور این که مردم دنیا حتی برای لحظهای به نیازهای حقیقیِ خویش و الگویی متناسب با حوائج واقعی انسان بازگردند، برای یک اقتصاددان وحشتناکترین چیزی است که ممکن است اتفاق بیفتد. اگر حتی برای یک لحظه چنین اتفاقی در دنیا بیفتد و مردم فقط برای یک لحظه، درست به اندازهٔ نیاز واقعی خویش مصرف کنند، ادامهٔ روند کنونیِ توسعهٔ صنعتی دچار مخاطرات و بحرانهایی خواهد شد که تصور آن بسیار دشوار است.
📕 فرزندم اینچنین باید بود ج۱
#غرب_شناسی #چرخهٔ_تولیدِ_نیاز_و_ارضاء #نیاز_مصنوعی_و_کاذب #اضطراب_آفرین #سیاست_اقتصادی #فرهنگ_اقتصادی #تبلیغات #الگوی_مصرف #تکالب
🆔@Asre_jadid_57
⭕️نهادهای اجرایی و تصمیمگیر، مسائل را بر مبنای علوم انسانی غرب حل میکنند که این علوم، رسالهٔ عملیهٔ کفار هستند؛ اینکه در روایات داریم مسلمانها در آخرالزمان، احکامشان را از علمای یهود و نصارا میگیرند، یعنی همین.
🔰آیتالله حائری شیرازی رحِمَهُالله
♦️علوم انسانی، درواقع «رساله» است. این رسالهٔ عملیه است که از غرب میآید و در داخل شما اسمش را میگذارید کتاب جامعهشناسی و فکر و خیالتان راحت میشود! خیر، اینها رسالهٔ عملیه هستند. بانکداریتان علم بانکداری است یا رساله عملیه بانکداری؟ شما رسالهها را آرمِ علم زدهاید و نفس این عمل اشتباه است. رساله که علم نیست. رساله فتوی است و علوم انسانی هم فتوی است.
♦️اینکه در روایات داریم که مسلمانها در آخرالزمان احکامشان را از علمای یهود و نصارا میگیرند، معنایش همین است. آیا شما منتظرید که یک رساله از طرف آنها بیاید که اسمش توضیح المسائل باشد؟! اینطور نیست! رساله آمده است! سالهاست که آمده و دارد اجرا میشود. همین علوم انسانی که در دانشگاهها تدریس میشود، رسالهٔ عملیه آنهاست. اینکه وزارت اقتصاد ما، وزارت کشور ما، وزارت ارشاد ما، مسائل را بر مبنای علوم انسانی آنها حل میکنند، این همان رساله عملیه آنهاست. رساله عملیۀ هرکسی متناسب با خودش است. مفتی آنها هم دانشمندان علوم انسانی هستند.
#دولت_اسلامی
#چالش_حکمرانی
#نهاد_تصمیمسازی
#روش_تحقیق
🆔@Asre_jadid_57
⁉️ تفاوت انسانِ در شرایط و «انسانِ شرایطساز» در چیست؟
⭕️هدف از تشکیل حکومت و طراحی ساختارهای اجتماعی، تسهیل تحقق مطلوبیتهاست.
⭕️آنچه فرهنگهای مختلف، از علوم و فناوریهای کاربردی، مطالبه میکنند آن است که فضای اجتماعی را به گونهای طراحی کنند تا مطلوبیتهای مدنظر آن فرهنگ، به شکل آسانتری محقق شود.
===============================
♦️ممکن است گفته شود: اگر فردی در شرایط نامناسب بتواند به اهداف خود دست پیدا کند، ارزش بیشتری نسبت به فردی که تمام شرایط برای او مهیاء بوده است، دارد.
1⃣ یکی از اساتید فلسفه اینطور بیان میکرد که اگر کسی در شهر نیویورک با موازین اسلامی زندگی کند، ارزشی به مراتب بیشتراز کسی دارد که در شهر قم به همان شکل زندگی کرده است.
2⃣ همچنین یکی دیگر از اساتید اخلاق اینطور بیان میکرد که اگر انسان به شکل صحیحی تربیت شود در فاضلاب هم میتواند به بهترین شکل زندگی کند و نیازی به اینهمه طراحی شهر اسلامی و ساختارها و نظامات اجتماعیِ سازگار نیست!
3⃣ یکی دیگر از بزرگان فقه میفرمودند که اگر یک مسلمان به نیویورک هم برود، چون احکام فقهی در همه جا ثابت است، آنجا هم موظف است چشم خود را از گناه نگاه دارد و نماز خود را هم به جای آورد.
🔴نکات هر سه استاد صحیح است اما باید به این نکته توجه داشت که مباحث میتواند در دوساحت مختلف مطرح شود؛ یکی ساحت «انسانِ در شرایط» و دیگری ساحت «انسانِ شرایطساز».
♦️اگر ساحت بحث، «انسانِ در شرایط» باشد مواردی که در بالا ذکر شد کاملاً صحیح است و هر فرد در هر شرایطی موظف است تمام تلاشش را در راستای تحقق میل محوری خود مبذول دارد. او باید همچون آسیه در کاخ فرعون، پاکدامن و باتقوا باقی بماند.
♦️اما اگر ساحت بحث، «انسانِ شرایطساز» باشد مباحث کاملاً متفاوت خواهد بود؛ مثلاً گروهی از افراد، سرمایههای خود را جمع کرده و با همکاری هم یک مزرعه را طراحی و بذرپاشی میکنند. سپس یکی از خودشان را بهعنوان مدیر مزرعه انتخاب کرده و روز بعد که به مزرعه مراجعه میکنند، با این صحنه مواجه شوند که مدیر مزرعه تمام زمین را آسفالت کرده و غلطک سنگینی هم بر روی آن کشیده است و وقتی از او علت این کار را میپرسند و به او اعتراض میکنند که چرا سرمایهی ما را به هدر دادی؟، او در پاسخ میگوید: بذری خوب است که بتواند از پس شرایط سخت برآمده و از زیر آسفالت هم جوانه زند! اگر مخاطب شما بذر باشد حرف شما درست است چون بذر موظف است هرآنچه از سختیها بر سر راه اوست را کنار زده و رشد کند! اما وقتی مخاطب شما مدیر مزرعه است مسئله کاملاً برعکس خواهد بود؛ زیرا او موظف است شرایطی را فراهم کند که ضعیفترین بذر هم شرایط رشد را داشته و بهبهترین شکل شکوفا شود؛ زیرا بذرِ قوی، نیاز چندانی به تسهیل شرایط ندارد و حتی اگر زیر آسفالت هم قرار گیرد، میتواند رشد نماید. به عبارت دیگر، اگر تمام بذرهای ما، قوی و مقاوم باشند، دیگر نیازی به مدیریت و سازماندهی و حکومت خاصی نخواهد بود.
🔴بنابراین هدف از تشکیل حکومت و طراحی ساختارهای اجتماعی، تسهیلِ تحقق مطلوبیتهاست. آنچه فرهنگهای مختلف، از علوم و فناوریهای کاربردی مطالبه میکنند آن است که فضای اجتماعی را به گونهای طراحی کنند تا مطلوبیتهای مدنظر آن فرهنگ به شکل آسانتری محقق شود.
💡رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۲۳ دیماه ۱۳۹۲ در جمع شهردار و اعضای شورای شهر تهران دقیقا به همین نکته مهم اشاره فرمودند: «باید هرچه ممکن است، محیط زندگی شهر، به گونهای طراحی و ساخته شود که تحقق سبک زندگی اسلامی، راحتتر امکانپذیر باشد.»
📕مبانی نظری زیستشهر
#بهینهسازی
#تصرف_در_شرایط
#تغییر_محیط
#تغییر_فضا
#اقامه
#اشاعه
#ساختارسازی
#نظامهای_اجتماعی
#ساخت_بستر_پرورش_مهمتر_از_درس_اخلاق
#مهمتر_از_تقویت_اعتقادات
#مهمتر_از_بیان_احکام
#دوران_گذار
🆔@Asre_jadid_57
⭕️اصطلاحاتِ توسعه، امپریالیسم و... تولیدْشدهٔ فرهنگ بیگانهاند و بار ارزشی و معنایی خاصی دارند. التزاماتی با خودشان به همراه دارند که احیاناً ما با آنالتزامات همراه و موافق نیستیم.
🔰 حضرت آیتالله خامنهای حفظهالله
♦️کلمهی «پیشرفت» را ما با دقّت انتخاب کردیم؛ تعمّداً نخواستیم کلمهی «توسعه» را به کار ببریم. علّت این است که کلمهی توسعه، یک بار ارزشی و معنایی دارد؛ التزاماتی با خودش همراه دارد که احیاناً ما با آن التزامات همراه نیستیم، موافق نیستیم. ما نمیخواهیم یک اصطلاح جاافتادهی متعارف جهانی را که معنای خاصّی را از آن میفهمند، بیاوریم داخل مجموعهی کار خودمان بکنیم. ما مفهومی را که مورد نظر خودمان است، مطرح و عرضه میکنیم؛ این مفهوم عبارت است از «پیشرفت». معادل معنای فارسی پیشرفت را میدانیم؛ میدانیم مراد از پیشرفت چیست. تعریف هم خواهیم کرد که منظور ما از این پیشرفتی که در فارسی معنایش روشن است، چیست؛ پیشرفت در چه ساحتهایی است، به چه سمتی است.
♦️ما این وامنگرفتن مفاهیم را در موارد دیگری هم در انقلاب داشتهایم. ما از کلمهی «امپریالیسم» استفاده نکردیم؛ کلمهی «استکبار» را آوردیم. ممکن است یک زوایایی در معنای امپریالیسم وجود داشته باشد که مورد نظر ما نیست. حسّاسیّت ما بر روی آن زوایا نیست؛ حسّاسیّت ما بر روی آن معنایی است که از کلمهی «استکبار» به دست میآید. لذا این را مطرح کردیم، در انقلاب جا افتاد؛ دنیا هم امروز منظور ما را میفهمد. و همچنین مفاهیم دیگری.
1389/09/10
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=10664
#نظام_اصطلاحات
#نظام_مفاهیم
🆔@Asre_jadid_57
⭕️انبیاء میگویند برای ساختن انسان باید محیطِ متناسب و سالمی، که بتواند انسان را در خود بپروراند، تربیت کرد و بس. نیاز به ایجاد یک نظام است تا بهوسیلهٔ آن، انسانها به شکل دلخواه تربیت شوند.
🔰 حضرت آیتالله خامنهای حفظهالله
♦️انبیاء فقط یک پاسخ دارند به این سوال، که چگونه میتوان انسانها را ساخت؟ چگونه میتوان انسانها را بر طبق الگویِ صحیحِ الهی تربیت کرد؟ یک جواب دارند، آن جواب این است، انبیاء میگویند برای ساختن انسان باید محیطِ متناسب، محیط سالم، محیطی که بتواند او را در خود بپروراند، تربیت کرد و بس. انبیاء میگویند دانهدانه نمیشود قالب گرفت، کارخانه باید درست کرد. انبیا میگویند اگر بخواهیم ما یکییکی آدمها را درست کنیم، شب میشود و عمر میگذرد؛ جامعه لازم است، نظامی لازم است، باید در منگنهی یک نظام، انسانها به شکل دلخواه ساخته بشود و بس، فقط همین است و بس.
۵۳/۰۷/۱۳
مسجد امامحسن علیهالسلام مشهد
📕 طرح کلی اندیشهٔ اسلامی در قرآن - جلسهٔ هفدهم- صفحهٔ ۳۸۱ - چاپ ۱۳۹۲
🌐https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=45589
🆔@Asre_jadid_57
⭕️بر اساس تفکرات و مبانیِ پایهایِ دین، بایستی «واژهسازی» و «نهادسازی» شود.
🔰 حضرت آیتالله خامنهای (دامَ ظلُّه)
♦️یکی از چیزهائی که در هر حرکت عمومی و در هر نهضت لازم است، این است که بر اساس تفکرات و مبانی پایهای این نهضت و این جریان، هم بایستی «واژهسازی» بشود، هم بایستی «نهادسازی» بشود. وقتی یک فکر جدید - مثل فکر حکومت اسلامی و نظام اسلامی و بیداری اسلامی - مطرح میشود، مفاهیم جدیدی را در جامعه القاء میکند؛ لذا این حرکت و این نهضت باید واژههای متناسب خودش را دارا باشد؛ اگر از واژههای بیگانه وام گرفت، فضا آشفته خواهد شد، مطلب ناگفته خواهد ماند.
♦️ ما مردمسالاری را قبول داریم، آزادی را هم قبول داریم، اما لیبرالدموکراسی را قبول نداریم. با اینکه معنای لغوی «لیبرالدموکراسی»، همین آزادی و همین مردمسالاری است، اما واژهی لیبرالدموکراسی در اصطلاح مردم عالم، در معرفت و شناخت مردم عالم، با یک مفاهیمی همراه است که ما از آن مفاهیم بیزاریم؛ نمیخواهیم آن اسم را بر روی مفهوم پاکیزه و سالم و صالح و خالصِ خودمان بگذاریم؛ لذا ما برای نظام مطلوب خودمان، اسم جدید میگذاریم؛ میگوئیم مردمسالاری اسلامی، یا جمهوری اسلامی؛ یعنی نام جدید انتخاب میکنیم. یا برای تقسیم درست ثروت و استفادهی همگان از ثروتهای عمومی، که یکی از اهداف والا و اساسی اسلام است، از واژهی «سوسیالیسم» استفاده نمیکنیم. با اینکه سوسیالیسم هم از لحاظ معنای لغوی ناظر به همین معناست، لیکن با یک مفاهیم دیگری همراه است که ما از آن مفاهیم بیزاریم؛ با یک واقعیتهائی در تاریخ و در جامعه همراه شده که ما آنها را قبول نداریم. لذا ما به جای استعمالات و اصطلاحاتی که بین چپروها و مارکسیستها و اینها معروف بود، اصطلاح «استکبار» را، اصطلاح «استضعاف» را، اصطلاح «مردمی بودن» را مطرح کردیم و آوردیم. ما آوردیم، یعنی انقلاب آورد، نه اینکه اشخاص خاصی در این زمینه تأثیر حتمی و قاطعی داشته باشند.
♦️ همین طور است نهادسازی. وقتی یک انقلاب و یک حرکت تحقق پیدا میکند، بایستی دستگاههای مجری خود را - آن مجموعههائی که آن هدفها را باید دنبال کنند - به وجود بیاورد. یکی از کارها این است که دستگاههای موجود جامعه را متحول کند، یکی دیگر این است که دستگاه متناسب با خواست خود را به وجود بیاورد. هر دو سخت است، هر دو جزو کارهای دشوار است. انقلاب اسلامی هر دو را انجام داد. فرض کنید در مقولهی نظامی، ارتش که ساخته و پرداختهی فرهنگ دیگری و نظام دیگری و کسان دیگری بود، تبدیل شد به یک ارتش انقلابی، به یک ارتش متدین و مؤمن؛ ساختهایش هم تغییر پیدا کرد، روشهایش هم تغییر پیدا کرد، شعارهایش هم تغییر پیدا کرد؛ در آن، تحول به وجود آمد. در کنار این، نهاد نوپا و تازهای از خود انقلاب روئید و آن، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود؛ که اگر این دومی نمیشد، اوّلی هم امکانپذیر نبود. اینها هنرهای انقلاب است که امام بزرگوار ما مظهر اِعمال این هنرها و فهم دقیق از نیاز جامعه و نیاز آینده بود و این را با قدرت، با قاطعیت و با پیگیری انجام داد.
♦️ این حرکت عظیم بسیج، این اقدامی که امام در سازماندهی بسیج کرد - مطالبهی سازماندهی بسیج را امام کرد، ارتش بیست میلیونی را امام مطرح کرد - یکی از همان کارهای معجزآسای انقلاب بود که امام انجام داد.
📕 بیانات در دیدار بسیجیان استان کرمانشاه 1390/07/22
🌐http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=17559
#مکتب
#مفهومسازی
#اصول_موضوعه
🆔@Asre_jadid_57
⭕️مدلها و ساختارهای مدرن، نوعی جبر اجتماعی را به مردم تحمیل میکنند.
🔰آیتالله میرباقری
♦️تمدّن مادّی، فرهنگ مادّی را «اقامه» میکند. اقامه، مرحلهای است که در آن از طریق تحقیر و تجلیل اجتماعی و ساختارسازی، کانّه یک نوع جبر اجتماعی درست میشود. نمیخواهیم بگوییم که انسان در آن محیط، کاملاً مجبور است، ولی حتماً تحت فشار است؛ مثل این است که یک لباس آهنی به انسان بپوشانید و او در یک فضای مغناطیسی قرار دهید و بعد بگویید راحت راه برو! این حرکت، بهحسب ظاهر، جبر نیست، اما این فضای مغناطیسی نوعی جبر را به این نوع لباس تحمیل میکند و انسان را بهسمتی که کشش مغناطیسی وجود دارد، پیش میبرد و خیلی دشوار است که انسان برخلاف آن عمل کند؛ هرچند غیرممکن نیست.
♦️این فضا مانند درست کردن یک سطح شیبدار است که جریان دادن آب در آن همان، و به پایین متمایل شدنِ آب از آن، همان! معنا ندارد که ما سطح شیبدار درست کنیم اما برخلاف عالَمِ اسباب، آب بهسمت پایین متمایل نشود. استاد ما مثال دیگری میزدند که لطیف نیست ولی گویاست؛ میگفتند علوم مادّی و مدلها و ساختارها و معماری مدرن، که فرهنگ مادّی را اقامه میکنند، مثل سنگ دستشوییِ رو به قبله هستند! کسانی که میخواهند معصیت کنند، راحت هستند، اما آنهایی که میخواهند معصیت نکنند، به زحمت و مشقت میافتند.
🆔@Asre_jadid_57
⭕️نوآوری و واژهسازی در چارچوب اعتقادی انقلاب با پرهیز از انفعال
🔰حضرت آیتالله خامنهای دام ظلُّه
♦️امام راحل، برای حفظ حریم هویت انقلاب اسلامی حتی استفاده از واژههای عاریتی همچون جمهوری دموکراتیک را منع کردند و بر «نوآوری و واژهسازی در چارچوب نگاه دینی و اعتقادی انقلاب» تأکید داشتند... این نوآوری همواره در حرکت امام بزرگوار و روشهای ایشان نیز مشهود بود که استفاده از عبارت «جمهوری اسلامی» بهجای جمهوری دموکراتیک و همچنین بهکارگیری کلمهٔ «ولایت» بهجای حکومت و سلطنت از جملهٔ این نوآوریها برای مشخصکردن مرزهای نظام جمهوری اسلامی بود... «ولایت»، اقتدار همراه با برادری و رفاقت است و انتخاب این واژه در مقابل حکومت و سلطنت، بدین معناست که نظام اسلامی معتقد به اقتدار سیاسی بر اساس اعتقادات دینی است که این، نشان از حکمت و اهتمام امام رحِمهالله برای مشخصکردن مرزها با دیگر نظامهای سیاسی است.
♦️مرزهای سیاسی و اعتقادی همانند مرزهای جغرافیایی است که اگر کمرنگ شوند و یا حساسیتها در قبال آنها کم شود، ممکن است برخی خودیها بدون آنکه متوجّه باشند، وارد حریم بیگانگان، و یا برخی بیگانگان و غیرخودیها وارد حریم انقلاب اسلامی شوند... متأسفانه این اتفاق در کشور ما افتاد و بر اثر غفلتها، در برخی مواقع، اهتمام جدّی برای حفاظت از مرزهای فکری، عقیدتی و سیاسی نشد و در نتیجه کسانی که از خانوادهی انقلاب و عاشق امام بودند بهتدریج و بدون آنکه متوجّه شوند از مرزها عبور کردند و بر اثر تنفّس در فضای خارج از این مرزها، دچار دگرگونی و تغییر شدند... البته از آن طرف هم کسانی ناروا و بدون هیچ مشکلی داخل مرزها شدند. بنابراین همه باید مراقب باشند و همواره برای حفظ و برجستهباقیماندن مرزهای اعتقادی و محدودهٔ جغرافیایی سیاسی نظام جمهوری اسلامی تلاش کنند.
📕بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری مراسم ارتحال حضرت امام، ۱۳۸۷/۰۳/۰۱
#واژهٔ_ولایت
#زبان
#وحی
🆔@Asre_jadid_57
⭕️ پرهیز از نگاه انتزاعی به نظامها و ساختارهای اجتماعی با ملاحظهٔ ارتباطِ تنگاتنگ میان نظامها و ساختارهای اجتماعی با نظام اجتماعیِ محوری و کاربستِ گزارهٔ بهینگی در طراحی و ساختِ نظامات و ساختارها
📖صفحهٔ 1⃣
♦️برای پرهیز از نگاه انتزاعی به پدیدهها به ذکر چند مثال میپردازیم.
1⃣ مثالی که به کرات هم مورد استناد واقع میشود «چاقو» است که در مورد آن گفته میشود: با چاقو، هم میتوان جان انسانی را گرفت و هم میتوان در اتاق عمل باعث نجات او از مرگ شد. بنابراین آنچه مهم است، استفاده شما از ابزارهاست؛ همانطور که چاقو فی نفسه اقتضای مرگ و زندگی را ندارد.
♦️این جمله زمانی صحیح است که به چاقو با عینک انتزاعی نگاه کنیم اما اگر به مفهوم «بهینگی» توجه داشته باشیم، مسئله متفاوت خواهد بود. توجه به گزارهٔ بهینگی، متغیری است که باعث خروج «چاقو» از حالت انتزاعی میشود.
♦️ بهعنوان نمونه، چاقوی عملِ جراحی قرنیهٔ چشم که باید ظریف، استریل، سبک -برای جلوگیری از خستگی- و با قابلیت برشهای ظریف و حساس باشد را مقایسه کنید با چاقویی که ساختهشدهاست برای درگیری و کشتن، که دندانههایی برای پارهکردن امعاء و احشاء، سوراخهایی برای خونریزی بیشتر و هواکشیدن زخم و ایجاد عفونت، مقاومت و وزن بالا برای شکستهنشدن در درگیری و ظاهری ترسناک دارد.
♦️ شما این احتمال را نمیدهید که در بیمارستان، پزشکی را با چاقویی برای درگیری و کشتن، در حال ورود به اتاق عمل چشم ببینید! البته اگر شرایط خاصی مانند میدان جنگ باشد(شرایط اضطراری)، یک پزشک حاذق، میتواند با چنین چاقویی هم عمل جراحی را بر روی مجروحان انجام دهد؛ اما وظیفهٔ طرّاح (که در مقام مدیریت و قدرت و اقامه برای رسیدن به حالت مطلوب است) ، ایجاد بهینگی حداکثر در محصول مورد نظر است. (تسهیلِ تحقق مطلوبیتها)
2⃣ به عنوان مثال اگر تعریف ما از تایر به شکل انتزاعی زیر باشد:
«جسم گردی که امکان حرکت افقی با اصطکاک کم را برای ما فراهم کند».
♦️آنگاه با اندکی تفکر در این گزاره که با تعریف فوق، تایر، تایر است پس باید بتوان تایرهای تراکتور و خودروی سواری معمولی را به جای هم استفاده کرد! در حالی که کیفیت تایرها در دو وسیلهٔ نقلیه با هم تفاوت دارد. یک خلأ اساسی در تعریف انتزاعی وجود دارد و آن مسئلهی مهم «بهینگی» است.
♦️اگر تایرها به جای یگدیگر استفاده شود قطعاً منجر به متلاشی شدن هر دو خودرو خواهد شد. همانطور که اگر تلاش کنید جامعهای را با نظام بانکداری، معماری وشهرسازی، «تعلیم و تربیت» و صنعتِ نامتناسب مدیریت کنید، شاهد تلاشی و از هم پاشیدهشدنِ آن جامعه خواهید بود زیرا این ساختارها متناسب با فرهنگ او طراحی نشده است.
♦️در مثالهای فوق، درست است که در ابتدای مسیر اشتراکات فراوانی بین هر دو محصول وجود دارد اما وقتی پای فرایند «بهینهسازی» به میان آید، به مرور فاصله محصول الف با محصول ب بیشتر و بیشتر خواهد شد تا جایی که ممکن است استفاده هریک از آنها به جای دیگری تقریبا غیرممکن شود؛ به عبارت دیگر، بهینهسازی موجب تمایز دائمی در پدیدههای مشابه است؛ زیرا مقصد و هدفِ طراحی، متفاوت است و این موجب تفاوت در متغیرهای موثر در طراحی و در نتیجه تفاوت در محصول نهایی خواهد شد.
3⃣ مثال بعدی یک مثال عرفی برای وضوح بیشتر بحث است. در یکی از موسسات آموزشی، یکی از ساختمانهای موسسه به عنوان خوابگاهِ کسانی در نظر گرفته شده بود که علاقهمند به فراگیری مکالمه عربی بودند. اگر با نگاه انتزاعی به مسئله توجه کنیم ممکن است گفته شود: خوابگاه، خوابگاه است، خواه علاقهمندان زبان عربی آنجا باشند یا عموم محصلین. این مسئله تفاوتی در طراحی خوابگاه و خوابیدن افراد ایجاد نمیکند. ما با رعایت استانداردهای خوابیدن، اقدام به طراحی یک خوابگاه استاندارد میکنیم و کاری به اینکه ساکنین آن قرار است به چه چیزی علاقهمند باشند نداریم.
♦️اما اگر به نظام امیال توجه کنیم به این نکته خواهیم رسید که ما در حال طراحی خوابگاه برای جمعی از محصلین هستیم که میلِ محوری آنها فراگیری زبان عربی است. مشاهده خواهیم کرد که به هر میزان، ساختارهای اجتماعیِ حاکم در خوابگاه را متناسب با میل محوری ساکنین بهینه نماییم، این خوابگاه با خوابگاه افرادی که میلمحوری آنها فراگیری زبان انگلیسی است، متفاوت خواهد بود.
🆔@Asre_jadid_57