هدایت شده از سهیلا محمدی
✅ ما هم تو جوونی کارهای یواشکی انجام می دادیم.
تو مترو تجریش شهرری ، ی جوون بهم گفت حاجی مثل اینکه اهل جبهه و جنگ بودی ، آیا زمان شما هم کارهای یواشکی داشتید؟ گفتم اوه ، تا دلت بخواد. میگه میشه یواشکی بهم بگی؟ بهش میگم : ما یواشکی برای جبهه ثبت نام کردیم ، دست تو شناسنامه مون بردیم. بدون خداحافظی رفتیم جبهه ، آموزش رزمی را دیدیم و ندیدیم ، اعزام شدیم ، طول تفنگ با سر نیزه اش از قدمون بلندتر بود. جنگیدیم ، زخمی شدیم ، بستری شدیم ، از بیمارستان فرار کردیم و دوباره برگشتیم جبهه ، نماز شب خون شدیم ، وصیت نوشتیم ، جای دیگری نگهبانی دادیم ، ظرف ها رو شستیم ، کفش ها را واکس زدیم ، توالت ها را تمیز کردیم ، دعا کردیم ، گریه کردیم ، ترسیدیم ، دلتنگ شدیم ، خندیدیم ، خدا حافظی کردیم ، حلالیت طلبیدیم ، چند باره رفتیم جبهه ، مسئولیت گرفتیم، مسئولیت را پس دادیم ، خوابیدیم ، بیدار ماندیم ، تشنگی کشیدیم ، گرسنگی کشیدیم ، مهمات از ارتش کش رفتیم ، به سنگر تدارکات تک زدیم ، بجای دیگری اسیر شدیم و حتی به جای دیگری شهید شدیم ، اسیر شدیم ، مفقود شدیم ، جانباز شدیم ، به میدون مین زدیم ، شلیک کردیم ، موج گرفتمون ، موجی شدیم ، یدفعه نمی فهمیم چرا داریم خونواده مون را کتک می زنیم ، اذیت میکنیم ، خانمم میگه دوباره موجی شدی ، بچه هارو نزن ، فقط منو بزن ، بعد که حالم جا میاد ، گریه می کنم و دلم به حال فرزندانم می سوزه، دخترم میگه بابا وقتی تو اون حالت مارو می زنی ، ما هم ثواب جبهه را می بریم؟ بعضی وقت ها تو کوچه و خیابون مسخره ام می کنند ، رانندگی کردیم ، قول شفاعت گرفتیم ، قول شفاعت دادیم ، خبر شهادت دادیم ، خبر اسارت دادیم ، خبر مجروحیت دادیم ، ترک پست کردیم ، اشتباه کردیم ، تلفات دادیم ، شهید دادیم ، مجروح دادیم ، ولی همیشه خودمون را به عملیات می رساندیم ، حقوق برامون معنی نداشت ، چه معنی داره که داری خدمت می کنی و در قبالش حقوق بخواهی؟ غرب رفتیم ، جنوب رفتیم و یواشکی بعد از جنگ هم سکوت کردیم ، البته اسم بعضی از رفقامون را هم روی خیابون ها و کوچه ها گذاشتند و البته با جنگ و دعوایی که در شورای شهرها بوده ، آنجا گفته بودند چقدر شهید شهید ، به حاشیه رانده شدیم ، نادیده گرفته شدیم ، انگ خوردیم ، دروغ شنیدیم ، شعار شنیدم ، جفا دیدیم ، زخم زبان خوردیم ، ی روز از جبهه برگشتیم ، مثل پل های عملیات خیبر دیگه به درد نمی خوردیم، رفتیم نماز جمعه ، بهمون گفتن جلمبر ، می فهمی جلمبر یعنی چی؟ یعنی ژولیده ، ژنده پوش ، عقب مونده ، کهنه پوش ، فتنه های دنیا طلبی رو تو دهه 70 و 80 و 90 دیدیم ، تو شهرها با منافقین ، سلطنت طلب ها ، بریده ها ، و با سربازان دشمن و جمع یواشکی کاران که دیگه علنی کار می کردند ، جنگیدیم. دوباره تو میدون اومدیم ، رفتیم و...... برای ثبت نام بچم تو مدرسه نگفتم رزمنده ام ، دخترم گفت بابا میشه اصلأ نیای در مدرسه دنبالم ،؟ اصلأ نیا یا اگر میای با پراید نیا ، دخترم میگه بابا پس کی ما میتونیم هرچی دلمون خواست بخریم؟ ما هم مریض میشویم ، هممون ی جایی از تنمون به وسیله انفجار گلوله ها و یا اصابت گلوله ، جای حک ترکش و عبور گلوله وجود دارد ، بیمار شدیم ، بستری شدیم ، ترخیص شدیم ، البته ناله هم کردیم ، اینقدر رفتیم بیمارستان که موزائیک های آنجا هم ما را میشناسند ، سنم زیاد شده ، بعضی هامون پولمون هم زیاد شد ، علممون هم زیاد شد ، بعضی هامون جبهه را فراموش کردیم ، جلمبری هم یادمون رفت. محتاط شدیم ، یهو یواشکی مردیم و یواشکی هم دفن شدیم. اصلأ نسل ما نسل طلایی یواشکی ها بود.ازش پرسیدم حالا اگر میشود تو یواشکی هاتو بگو،
دیدم سرشو انداخت پائین و داره یواشکی گریه می کنه.🌹🌸😭
* حوصله کنیم بخونیم*
هدایت شده از یُحِبُ
10.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مواظب باشید فتنه اکبر، پارتیها و مراکز فساد و قمارخانهها نیست نقطه شروع آشوب و آنتیتز انقلاب خود حوزه علمیه هست.
🇮🇷 @masafe_akhar 🇵🇸
هدایت شده از s_s_h
💢 ۴ نکته جدید از مذاکرات از زبان حجتالاسلام نبویان + ۲ خبر درباره وعده صادق۳ و لایحه حجاب
🔻 دیروز در جلسهای با آقای نبویان، ایشان چند خبر و تحلیل درباره مذاکرات گفتند و برایشان محرز و قطعی بود که اجازه رهبری از روی «اکراه» نیست.
1⃣ «خبر» دادند که آمریکا به دنبال ایجاد اجماع بینالمللی (اروپایی-عربی) علیه ایران است.
2⃣ «تحلیل» ایشان براساس اخبارشان و گفتگوها با تیم مذاکره کننده این بود که
اولا از جانب دولت، فشار و اصراری به رهبری برای مذاکره نبوده است
ثانیا خود دولتیها هم امید و خوشبینی به این مذاکرات ندارند
3⃣ «تحلیل» ایشان براساس اخباری که برخی رو نگفتند و برخی رو اجازه انتشار ندادند این بود که مذاکرات غیرمستقیم، نه بخاطر فشار و تحمیل به رهبری، بلکه تاکتیک ایران بوده برای:
«جلوگیری از شکلگیری اجماع بینالمللی علیه ایران و اتمام حجت نسبت به اتفاقات احتمالی آینده»
4⃣ «تحلیل» ایشان براساس موارد فوق این بود و برای ایشان #قطعی و #یقینی بود که این تاکتیک، مورد «رضایت و موافقت» رهبری است و صرفا «اجازه»ای که ممکن است از روی اکراه باشد، نیست.
🔹 در پایان دو «خبر» مهم و جالب هم دادند درباره وعده صادق۳ و لایحه عفاف و حجاب:
1⃣ پزشکیان و دولت و مسائل اقتصادی و افکار عمومی و... مانع وعده صادق۳ نیست و دلیل تاخیر هم بیاعتنایی به امر رهبری نیست.
(تحلیل بنده: رسانههای اصلاحات با این دروغ، درحال دستاوردسازی کاذب برای مخاطب خود هستند)
2⃣ تعلیق اولیه قانون حجاب که در دبیرخانه شعام تصویب شده بود، در صحن شعام هم به رای گذاشته شد اگرچه نیاز نبود.
🔹 در نهایت حجت ما در روز قیامت، رهبری است. اما کنش و تحلیل افرادی مثل حجتالاسلام نبویان میتواند به تحلیل بهتر ما از مراد حضرت آقا کمک کند.
✍ محمدحسین ابوطالبی
هدایت شده از نادری_علی هادی شریفی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔴 آن روزی که به ما موشک میزنند، خطرناک نیست بلکه ...
در جمع ما هستند کسانی که قبل از انقلاب، گرفتار زندان و شکنجه و اینها بودند و این حرف بنده را خوب متوجه میشوند. بازجو وقتی شلاق به دست میگرفت و میزد، موقع حساس و خطرناکی نبود، اما وقتی دستور میداد چلو کباب برای آقا بیاورید خطرناک بود! وقتی میگفت تلفن در اختیارش بگذارید تا به هرکه میخواهد تلفن کند، آنوقت خطرناک بود. وقتی میگفت نامهای بنویس به خانوادهات، آنوقت خطرناک بود. وقتی نمازخوانهایشان را میآوردند -اگر نمازخوانی داشتند- که بیاید با این زندانی که نمازخوان هست صحبت کند، خطرناک بود.
ساعت خطرناک، آن زمانی بود که این فرد با خودش میگفت: «اینها آنطور هم بدذات نیستند که ما فکر میکنیم». گفتنِ این حرف همان، و #سقوط کردن همان!
یک ذره حسنظن، انسان را ساقط میکرد. افرادی بودند که باآبرو به زندان رفتند، اما بیآبرو از زندان بیرون آمدند! اصلاً عوض شدند. مشیشان تغییر پیدا کرد، اصلاً آخرش ساواکی شدند. فردی بود، مبارزه کرده بود، زندان افتاد، بعد ساواکی شد؛ چون یک ذره به آنها #حسن_ظن پیدا کرد؛ یک ذره فکر کرد که در آنها رحم و انسانیتی هست.
آن روزی که به این مملکت، #موشک میزنند، خطرناک نیست. آن روزی که برای #صلح میآیند باید دست به دعا برداشت و استغاثه کرد و خود را به خدا سپرد! این ساعتها خطرناکتر است! بمباران شهرها، علامت ضعف آنهاست، چون امت آگاهاند نمیتوانند با صحبت، مردم را تسخیر کنند و لذا چوب میزنند!
@secret_file
هدایت شده از بیداری ملت
20.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اگه یک روزی نفت مون تموم شد، چقدر منابع ارزشمند داریم؟؟
⏪حالا درک کردید چرا دست از سر این مملکت بر نمیدارند ؟
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
هدایت شده از ف اقدامی
1.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑🏴 وفات حضرت عبدالعظیم حسنی و شهادت حضرت حمزه عموی پیامبر اکرم صلوات الله علیهم تسلیت باد
https://eitaa.com/joinchat/3674538392Cabea7bd9fd
.
⭕️ انَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ
خداوند سرنوشت هیچ قوم( و ملّتی) را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.
⭕️ بهزاد نبوذی همان نفوذی در نظام است که متهم اول انفجار دفتر نخست وزیری(شهیدان رجائی و با هنر) میباشد.
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
⭕️ یاسین در گوش خر خواندن.
⭕️⭕️ راستی چه تضمینی نسبت به انجام تعهدات طرف آمریکائی وجود دارد؟ (امضای ویتکاف؟ یا وعده پوچِ ترامپِ دم دمی مزاج؟)
✅ این ویدئو را در گوشی خود ذخیره کنید و چندماه بعد آن را تماشا کنید و بدانید مشکل معیشت مردم توسط «باسن بوسانِ داخلی» به گروگان گرفته شده است که قیمت سکه و طلا و دلار را ساعتی و حتی در روز تعطیل بالا و پائین میبرند نه تحریم های شیطان بزرگ.
مذاکره کننده تراز جمهوری اسلامی یعنی ایشان👇
براى امير المومنين امام علی ابن ابیطالب عليه السلام نامه اى از معاويه ملعون رسيد.
حضرت امام علی علیه السلام مهر نامه را شكست و آنرا قرائت كرد :
از طرف امير المومنين و خليفة المسلمين ، معاويه بن ابى سفيان براى على!
اى على !
در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين عايشه و اصحاب رسول خدا طلحه و زبير كردى، اكنون مهياى جنگ باش!
حضرت علی علیه السلام جواب نامه را اينگونه نوشتند:
از طرف عبدالله، تو به رياست مى نازى و من به بندگى خداوند، من آماده جنگ هستم.
به همان نشان كه " انا قاتل جدك و عمك و خالك : من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دايى تو هستم.
سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش كه در محضرش بودند ، پرسيد : كيست كه اين نامه را به شام ببرد ؟
كسى جواب نداد.
دوباره حضرت سؤالش را تكرار فرمود و اين بار طرماح از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد : على جان ! من حاضرم .
حضرت ضمن اينكه او را از متن تند نامه آگاه كرد ، فرمود : طرماح !
به شام كه رفتى مواظب آبروى على باش...
طرماح گفت : سمعاً و طاعةً ... آنگاه نامه را گرفت و بوسید و بسوى شام حركت كرد.
معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن يكى از شاگردان على را به او رساند.
معاويه فورا دستور داد كه بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن، طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد .
طرماح وقتى وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصل را ديد ، بى اعتناء با همان كفشهاى خاك آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت!
سپس خود را به معاويه رساند و همانطور كه او بر مسندش لميده بود ، طرماح نيز لم داد و پاهايش را دراز كرد!!!!
اطرافيان معاويه به طرماح اعتراض كردند كه پاهايت را جمع كن!
اما او گفت : تا آن مردك ( معاويه ) پاهايش را جمع نكند ، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد!
عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت : اين مردى بيابانيست و كافيست كه تو سر كيسه ات را كمى شل كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند.
معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم پيش طرماح بگذارند ، از او پرسيد : از نزد چه کسی به خدمت چه کسی آمده اى ؟
طرماح گفت : از طرف خليفه برحق ، اسدالله ، عين الله ، اُذن الله ، وجه الله ، امير المؤمنين على بن ابيطالب نامه اى دارم براى امير زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاوية بن ابى سفيان!
معاويه ناراحت از اينكه سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين شاگرد على عليه السلام را ساكت كند ، گفت : نامه را بده ببينم!
طرماح گفت : روى پاهايت مى ايستى ، دو دستت را دراز ميكنى تا من نامه على عليه السلام را ببوسم و به تو بدهم.
معاويه گفت : نامه را به عمرو عاص بده
طرماح گفت : اميرى كه ظالم است ، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى چون او نميدهم.
معاويه گفت : نامه را به يزيد بده
طرماح گفت : ما دل خوشى از شيطان نداريم چه رسد به بچه اش!
بالاخره معاويه طبق خواسته طرماح عمل کرد و نامه را گرفت و خواند.
بعد هم با ناراحتى تمام كاتبانش را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد :
على ! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان است، مهياى نبرد باش "
طرماح برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم:
على عليه السلام خود به تنهايى خورشيديست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت.
سپس خواست برود كه
معاويه گفت: طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو.
اما طرماح بى اعتناء به حرف معاويه و بدون خداحافظى، راه كوفه را در پيش گرفت.
معاويه رو به عمرو عاص كرد و گفت : حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه يكساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد ، از من طرفدارى كند!
عمرو عاص گفت : بخدا اگر على به شام بيايد ، من كه عمرو عاصم نمازم را پشت سر او ميخوانم اما غذايم را سر سفره تو ميخورم!!
مذاکره کننده یعنی جناب طرماح...
سلام و درود خدا بر او باد.
لعنت بر خائنین اسلام
3.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
⭕️ دیدار لطیفه و امینه
دیدار و همراهی لطیفه (همسر خردوغان) با امینه (همسر جولانی)
وقتی اسلامِ(آمریکائی بنی امیه) و چادر و نقاب و حجاب و ... تنها یک ابزار جهت پیشبرد اهداف میانی جهت دستیابی به دنیا باشد، نتیجهاش میشود این...
اگر روزی بیاید که قدرتیابی و دنیای جولانی ایجاب کند، همسرش با شلوار جین و نیمتنه هم جلوی دوربینها حاضر میشود.