eitaa logo
دولت انقلابی جوان 😊✋
185 دنبال‌کننده
48.5هزار عکس
44.8هزار ویدیو
291 فایل
🔴 لینک ورود به گروه دولت انقلابی جوان @com/joinchat/33947842Ccf4b9fc148
مشاهده در ایتا
دانلود
4.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹🔹🔹🔹🔹 «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» 📺زلال قرآن ترتیل صفحه ای قرآن کریم : صفحه ۹ 🎙استاد شهریار پرهیزکار 🕧زمان: ۲دقیقه و ۴۱ ثانیه 🔹🔹🔹 🔹🔹 🌏مجتمع اهل البیت علیهم ااسلام ***
صفحه 93528243_40kb.mp3
زمان: حجم: 1.21M
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» 📖زلال قرآن ترتیل صفحه ای قرآن کریم : صفحه ۹ 🎙استاد شهریار پرهیزکار 🕧زمان: ۲ دقیقه و ۳۶ ثانیه 🔸🔸🔸 🔸🔸 🌏مجتمع اهل البیت علیهم ااسلام ***
هدایت شده از حمیدرضا یوسفی پور
تجمع بزرگ عفاف و حجاب و اعتراض به بی حجابی و مطالبه گری از مسئولین امر. با حضور حماسی خود به همراه خانواده محترم باامت حزب الله رشت همگام شویم. پیاده راه میدان شهدای ذهاب ساعت 16/30 سه شنبه 12 اردیبهشت کانون وابستگان سپاه استان گیلان
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
دیدار جمعی از معلمان با رهبر انقلاب 🔹هم‌زمان با سالروز شهادت شهید مطهری و روز معلّم، جمعی از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور صبح امروز با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با امام خامنه‌ای دیدار کردند. 🔹این دیدار هم‌اکنون در حال برگزاری است. @TasnimNews
هدایت شده از روشنگری
1.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥دختر سبزواری که مورد تعرض قرار گرفته بود: چاقوش رو درآورد و زد به بازوی من، گفت باید با من بیای.. 🔸 روایت دختر سبزواری در مورد رخ دادی که به شهادت حمید رضا الداغی منتهی شد 🆘 @Roshangari_ir 🔜 Rubika.ir/roshangari_ir
هدایت شده از روشنگری
‌🔻شهادت روی پیاده‌رو توصیف اولیه از غیرتمندی مردی اهل دیار سربداران؛ شهید مهندس حمیدرضا الداغی: «بر اساس شنیده ها» 🔹ساعت به نُه و نیم نزدیک می شود؛ حمید دارد می رود دنبال دخترش. آوا خانه رفیقش است. حمید رسیده به فلکه سه گوش. افتاده است توی خیابان ابوریحان. آن دور و برها ظاهرا خلوت است. پرنده یا هر چیز دیگری زیاد پر نمی زند. چراغ برق های خیابان نفس شان تازه نیست، خوب نمی دمند. کتاب فروشی و مغازه اِسنُوا و دیگر جاها تعطیل است. طبیعی ست؛ ساعت نه و نیم شب، آن هم جمعه چرا باز باشند؟! 🔹چشم تیز می کند. می بیند سه پسر افتاده اند به جان دو دختر. نزدیک شان شده اند. چنگ می اندازند سمت دختران. پسر دستش را چنگک می کند دور مچ دختر، می گیرد می کشدش حریصانه. حمید خیابان را رد می کند پا می گذارد توی پیاده رو. می رود که مثل همیشه مثل دفعه های پیش سد بزند جلوی آدم های نامردی که دنبال لذت طلبی اند. 🔹پسران می خواهند دو دختر را به زور ببرند توی ماشین. ماشین شان را آن طرف پیاده رو یا خیابان گذاشته اند. دختر خودش را می کشد عقب. نمی دانم داد می زند کمک می خواهد یا نه. پسر وحشیانه دختر را می کشد. حمید که می بیند از آن طرف خیابان می آید. داد می زند که ول کنید چه کارش دارید؟! 🔹خودش را می رساند. توی دل دختران لرزه افتاده است. نمی دانم حمید آن لحظه دخترش آوا آمده بود جلوی چشمش یا نه. ولی هر چه بود رفته بود وسط معرکه که نجات دهد. پسر سیاه پوش، پیرهن می زند بالا چاقو را از کمرش می کشد بیرون. حمید با لگد می رود سمت پسر. پسر دوم می پیچد پشت حمید. حمید یک لگد دیگر می زند به پسر جلویی. پسر دوم از عقب چاقو را تند تند فرو می کند توی گُرده حمید. پسر دیگر از جلو چاقو را می زند توی سینه حمید. پسر سوم که لباس زرد پوشیده، ایستاده است نگاه می کند. دختری که ماسک زده چیزهایی می گوید. دختر دیگر که موهایش ریخته ست روی شانه اش بدون روسری چیزی نمی گوید. چاقوست که از جلو و عقب توی تن حمید می رود. حمید نمی تواند نفر عقب را بزند. فقط مشت هایش می رود به سوی جلو. نفر عقب تا جا دارد با سنگ دلی و تیرگی، تیغ تیز فرو می کند. دو مرد از آن طرف پیاده رو می آیند راه شان را کج می کنند می افتند توی سرازیری خیابان و ناپدید می شوند. نبوده اند انگار هیچ وقت. 🔹دو پسر حمید را ول می کنند می ایستند جلویش چیزهایی می گویند. حمید جواب می دهد دستش را می گیرد سمت شان. سه مرد از پشت حمید پیدای شان می شود. یکی از مردها که کچل است می رود دو پسر را دور می کند. 🔹خون دارد از از زیر پوست حمید می آید. بالا بافت های لباسش را رد میکند میرسد روی پیراهن. پشتش خیسِ خون شده. روی سینه اش هم خون زده و درد می‌کند. از زیر ماسک سفید رنگش یک کله نفس می کشد قلبش می زند. نمیدانم دارد به چه فکر می کند. آوا را یادش هست؟ آمده بود دنبالش؟ منتظر است. 🔹یک موتوری می رسد. حمید را که می بیند سوارش می کند. پیراهن حمید پرخون تر شده. نمی دانم موتور سوار به حمید چیزی میگوید یا نه. فقط گاز می دهد سمت چهار راه دادگستری. می رود بیمارستان. سر چهارراه یک نفر سرش را از پراید در آورده می گوید: «تلوتلو میخورد». موتورسوار تا می آید کاری کند حمید می افتد روی آسفالت. ترافیک می شود. مردم دوره می کنند. مغازه دارها سرک می کشند قاطی جمعیت می شوند. حمید دردش آمده چیزی می گوید: - کمک 🔹یک نفر زنگ می زند ۱۱۵. اورژانس زود می رسد. حمید را میبرند تو. تا میرسد بیمارستان رفته است توى كما. 🔹آوا نشسته است ثانیه میشمارد پدر بیاید زود برود خانه ولی از حمید خبری نیست. آوا شماره خانه را می‌ گیرد می گوید: بابا نیومده کجاست؟ 🔹یک ساعت بعد یعنی یازده شب از فرمانداری زنگ می زنند به همسر حمید می گویند: «آقای شما با کسی خصومت دارد؟» همسر حمید می گوید: «نه چرا می پرسید؟ یعنی دوباره به خاطر امر به معروف کاری کرده؟».. 🆘 @Roshangari_ir 🔜 Rubika.ir/roshangari_ir
هدایت شده از بیداری ملت
19.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 چاقو تو رو نکُشت حمیدرضا 😔🔪 روایت متفاوت از لحظه شهادت (لطفا تا انتها ببینید و منتشر کنید) 🔴 👇 @bidariymelat
هدایت شده از بیداری ملت
3.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سنگِ تمام سبزواری‌ها برای شهید غیرت 🔴 👇 @bidariymelat
هدایت شده از یا زهرا
بخاطر این اتفاق تلخ واقعا دولت باید برای بی حجابی قوانین محکمی بزارد تا جون ی جوان دیگر بخاطر این زنهای بی حیا و مردان بی غیرت درخطر نیفتد
هدایت شده از فاطمه معصومی
۱۲ اردیبهشت، سالروز شهادت استاد شهید مرتضی مطهری و روز آموزگاران عاطفه و عشق، گرامی باد.
هدایت شده از فاطمه معصومی
🌟امام باقر(علیه السلام) : 💎جنبندگان زمین و ماهیان دریاها و تمام موجودات کوچک و بزرگ در زمین و آسمان خدا برای معلمی که خوبیها را آموزش می دهد طلب آمرزش می کنند. 📚ثواب الاعمال. 💠@zekrroozane