3.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 رصداخبار | ماجرای تیراندازی شبانه در چالوس چه بود؟
🔹امروز ویدیویی تکاندهنده در فضای مجازی منتشر شد که صحنهای از یک نزاع خیابانی به تصویر کشیده شده است.
🔹صحنهای که ابتدا با درگیری لفظی بین چند نفر آغاز شد و سپس به خشونت فیزیکی کشیده شد، تا جایی که یک راننده خودرو پس از پیاده شدن از وسیله نقلیهاش، با سلاح گرم به سمت دیگر شرکتکنندگان در دعوا حمله کرد.
🔸 پلیس میگوید با تشکیل پرونده و بررسی دقیق فیلم و اطلاعات به دست آمده، به سرنخهایی خوبی دست یافتهایم و به محض شناسایی و دستگیری متهمان، مراتب به اطلاع عموم خواهد رسید.
@RasadeAkhbaar
🔴 *رصداخبار | دستگیری ۳ متهم ماجرای تیراندازی در چالوس*
🔷 *رئیس پلیس شهرستان چالوس:*
🔹بعد از انتشار ویدیویی از درگیری خیابانی چند جوان با سلاح گرم و سرد، ۳ نفر از عاملان این درگیری در یکی از شهرستان های همجوار دستگیر شدند و تلاش برای بازداشت نفر چهارم ادامه دارد.
🔸 *این ویدیو برای چندوقت پیش است و علت تاخیر در پیگیری حادثه مراجعهنکردن طرفین دعوا به پلیس و اطلاعندادن سایرین به ۱۱۰ است.*
@RasadeAkhbaar
1.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روح الله زم در سال ۹۷ گفته بود: حمایت ما از روحانی به این دلیل بود که باید کشور به #نقطه_جوش میرسید. بدون او این مشکلات و نارضایتیها در کشور نبود و مردم به سمت براندازی نمیرفتند.
🔺امروز هم دقیقا همون خط و همون برنامه در حال اجراست.
#دولت_سوم_روحانی
✅ @iransiasat_ir👈
دو شب قبل، استاد رحیم پور ازغدی نسبت به محتوای آخرین پست تنابنده در اینستاگرام، انتقاد کرده بود، که ویدیوی تقطیع شده صحبتهای ایشون در فضای مجازی پربازدید شده!
ساعتی قبل، محسن تنابنده با انتشار این پست، به صحبتهای اخیر حسن رحیمپور ازغدی در شبکه خبر، واکنش توهین آمیزی نشان داد!!!
😳😳😑🙄🙄🙈
✅ واقعا بعضی چقد پدر سوخته ان که تقطیع میکنن صحبتارو بهم میچسونن
و یکی هم زود باور
و از کوره در رفتن بدون اینکه به اصل ماجرا از سیمای ملی پی ببرن
ببینید دو ویدیو و تفاوت رو
🔻نقد بیانیه جبهه اصلاحات به سبک علامه مصباح
🔻بیانیه جبهه اصلاحات را اگر نخواندهاید، خلاصه اش چنین است: غنیسازی را کنار بگذارید، با آمریکا مستقیم و جامع مذاکره کنید و به بازرسان آژانس هستهای اجازه نظارت گسترده دهید.
🔻این بیانیه از زوایای مختلف قابل نقد است، اما ترجیح میدهم روش انتقادی علامه مصباح یزدی در ماجرای فتنه ۸۸ را یادآوری کنم؛ روشی که بسیار آموزنده بود.
در آن سالها تحلیلهای گوناگونی درباره فتنه ارائه میشد: امنیتی، اعتقادی و .... اما نگاه آیتالله مصباح بیش از همه بر پایه روانشناسی و شخصیتشناسی افراد استوار بود و صرفا به دنبال ضوابط منطقی و برهانهای پیچیده نمیرفتند. اینکه دقیقاً چه گفتند بماند؛ رجوع کنید که شیرین است.
🔻این روش تحلیلی قابل تأمل است، چراکه بسیاری از مباحث امروز فضای رسانهای بیش از آنکه تحلیل باشند، روایتاند. تفاوت روشن است: روایت، بازتاب احساس و تلقی افراد است نه حقیقت میدان. این احساس نیز ریشه در شاکله و خصلت انسان دارد؛ همانطور که برداشت آدم ترسو با آدم شجاع از یک واقعه یکسان نیست.
🔻خدا رحمت کند شهید مطهری را؛ میگفت گاهی انسان آنقدر میترسد که به بیماری «استسباع» دچار میشود و مثال حیوانی را در جنگل میزد که از ترس شیر، به سمت شیر فرار میکند. بسیاری از تحلیلهای سیاسی امروز هم چنیناند؛ آنقدر رنگ اضطراب و انفعال دارند که آدم نگران میشود مبادا زندگی شخصی گویندگان هم آسیب ببیند.
🔻مرحوم مصباح یادآور میشد که فتنه را باید بیش از هر چیز با تحلیل شخصیتی فهمید، نه صرفاً با ضوابط فکری. البته نقد استدلالها نیز لازم است، بهویژه برای کسانی که ممکن است این سخنان را باور کنند. اما پرسش اینجاست: به کسانی که پس از حمله نظامی آمریکا ـ آنهم در بحبوحه مذاکره، آنهم با هدف قرار دادن تأسیسات هستهای و ترور مردم، دانشمندان و نظامیان ما ـ باز هم از مذاکره مستقیم و جامع با آمریکا سخن میگویند، چه باید گفت که حق مطلب ادا شود؟
🔻مرحوم مصباح یزدی در ادامه همین مباحث، تمثیلی شنیدنی از مرحوم شیخ غلامرضا یزدی نقل میکرد. او میگفت:
«شبی بارانی در یزد، به مهمانی دعوت داشتم. بر الاغی سوار شدم و در کوچهای به جوی آبی رسیدم. پوشش روی آن سست بود، پای الاغ فرو رفت و من هم به زمین افتادم. همه لباسهایم گلآلود شد. همسایهها مرا به خانه بردند، لباسم را عوض کردند و سر و صورتم را شستند. منصرف شدم و به خانه بازگشتم.
یک سال بعد، دوباره به همان خانه دعوت شدم. باز هم با همان الاغ رفتم. وقتی به همان کوچه رسیدیم، الاغ ایستاد. هرچه کوشیدم حرکت نکرد. پیاده شدم تا علت را بفهمم. ناگهان یادم آمد سال گذشته در همین نقطه پای الاغ در گل فرو رفته بود و ما هر دو زمین خورده بودیم. به همین دلیل دیگر حاضر نبود از آن مسیر عبور کند.»
شیخ غلامرضا یزدی این ماجرا را بر منبر نقل میکرد و در پایان میگفت: «عزیزان من، سعی کنید از این الاغ کمتر نباشید.»