KF
⭕️ راز جدول ⭕️
داشتم جدول حل می کردم، یکجا گیر کردم:
"حَلّٰالِ مشکلات است؛ سه حرفی?"
👨💼پدرم گفت: معلومه، «پول»
گفتم: نه، جور در نمیاد
🧕مادرم گفت: پس بنویس «طلا»
گفتم: نه، بازم نمیشه.
🧖♀️تازه عروس مجلس گفت: «عشق»، گفتم : اینم نمیشه.
💁♂️دامادمان گفت: «وام»، گفتم: نه.
👮♂️داداشم که تازه از سربازی آمده گفت: «کار»، گفتم: نُچ.
👵مادربزرگم گفت: ننه، بنویس «عُمْر»، گفتم: نه، نمیخوره
هر کسی درمانِ دردِ خودش را میگفت، یقین داشتم در جواب این سؤال،
▪️پابرهنه میگوید «کفش»
▪️نابینا می گوید «چشم»
▪️ناشنوا میگوید «گوش»
▪️لال میگوید «حرف»
و...
🔺 اما هیچ کدام جواب کاملی نبود
💐 جواب «فَرَج» بود و ما هنوز باورمان نشده: تا نیاید گِره از کارِ بشر وا نشود...
🤲اللهم عجل لولیک الفرج...
هدایت شده از 🌴با ولایت تا شهادت 🇮🇷
160.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شفا گرفت 😁😁😁😁 میفهمی ،
مجبوره شفا بگیره😊😊😁😁😁
7.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستند سیاسی «شیلی؛ با دلیل، یا با زور!»
شیلی کشوری است در آمریکای لاتین که طی نیمقرن گذشته، رخدادها و فراز و نشیبهای زیادی را بهویژه در زمینه سیاست و اقتصاد تجربه کرده است. از دوران دموکراسی نوپایش در ۱۹۷۰ که با قدرت گرفتن سالوادور آلنده با گرایشهای کمونیستی او آغاز داشت، تا کودتای نظامیان به رهبری ژنرال آگوستو پینوشه که راستگرایان را بر سر کار آورد، تا دموکراسی نیمبندی که پس از دیکتاتوری پدید آمد، هر کدام سرنوشت شیلی را دگرگون کردهاند.
قطعا پدران ما بهخوبی دوران آلنده و پینوشه را به یاد دارند و تصاویر آن کودتا را که با بمباران کاخ ریاست جمهوری همراه بود، دیدهاند. تصاویر هولناکی که مردم شیلی نیز برایشان باورپذیر نبود.
اگرچه شیلی دستخوش تغییرات زیادی شد، هیچگاه نتوانست به ثباتی که حقش است برسد. این کشور از نظر ثروتهای طبیعی و معادنی مانند مس در جهان جایگاه ممتازی دارد، اما رقابتهای سیاسی و ایدئولوژیهای مختلفی که تجربه کرد، باعث شده که فقر گستردهای در کشور پدید آید و نارضایتی مردم از گروههای سیاسی مختلف بیشتر شود. برای نمونه آلنده طرفدار ملی کردن صنایع و کارخانهها و معادن بود، اما پینوشه طرفدار خصوصیسازی و کوچک کردن دولت و هر کدام ضربهای به ثبات شیلی زدهاند.
به هر روی، شیلی امروز به کشوری دوپاره میان چپگرایان و راستگرایان تبدیل شده. دو گروه که یکی به دنبال ترقی قوانین و اقتدار دولت است، و دیگری به دنبال آرمانهای در دوران دیکتاتوری.
در این مستند زیبا و جذاب که به مناسبت پنجاهمین سالگرد کودتا تهیه شده، سرنوشت شیلی از آن دوران تاکنون را خواهید دید و با تاریخ پر فراز و نشیب آن آشنا خواهید شد. این اثر به تمام علاقهمندان به تاریخ توصیه میشود.
برای تماشای این مستند جذاب میتوانید به وبگاه صدمستند مراجعه کنید:
https://100doc.ir/product/chile/
16.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 هزاران احسنت به این امام جمعه شهریار(حجت الاسلام سالار سنجری)
❌ این امام جمعه چقدر عالی خانمی که کشف حجاب کرده را امر به معروف و نهی از منکر میکند
احسنت به این اقتدار در کلام.
🔺ای کاش هر شهر و هر استان یک چنین عماری داشت.
🔺حتماً تا آخر ببینید
🔷این خانم به اصطلاح چادری به حامیان طرح نور و مطالبه گران عفاف و حجاب که تنها درحال شعار دادن در تقدیر از فراجا بودند میگه خشک مغز و خوارج!!
همین آدم نادان با این درک پایین و جهالتش در برنامه های مختلف فرهنگی و رسانه ای هم حضور داشته و به عنوان کارشناس حوزه فرهنگی به برنامه های مختلف دعوت شده و مجری رسانه ملی بوده!!
اولا؛ آقای فراجا و آقای مدعی العموم ایشون رو دریابید که به چند میلیون مردم مومن و انقلابی حامی اجرای طرح نور و مجریان قانون توهین کرده.
ثانیا؛ اونایی که به امثال این بیسواد نادان بال و پر میدن کلاهشونو بالاتر بذارن.
ضمنا ، هرکس چادر سرش کرده لیاقت عنوان «چادری» رو نداره و انقلابی و مذهبی نیست.
مسیح علینژاد و اینترنشنال تا عمله های جاهلی مثل این آدم رو دارند دیگه نیاز به دوربین ما سلاح ما ندارند.
البته مقصر متولیان فرهنگی و رسانه ملی هستند که به هر بی سرو پایی اجازه حضور در رسانه ملی و نشست های فرهنگی و دینی را میدهند.
#صورتی_چرک
به #ویژه_ترین کانال خبری در ایتا بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/4073259207Cd03d9c79f6
788.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 نظر امریکایی ها در مورد مسلمانان
🍃🌹🍃
#فلسطین | #روشنگری
ـــــــــــــــــــــــ
🚨پایگاه خبری #پاسدار_نیوز 💠
@passdar
بخونید و بخندید …!!😂😂
دکتر نیاکی
یکی از اساتید بازنشسته
رشته حقوق بين الملل دانشگاه ملی که انسانی بسیار با ذوق و شوخ طبع است.و به سن ٩٦ سالگی رسیده
شرحِ خواندنی زیر را
از آمریکا برای دانشجوی قدیمی اش
که از حال روزش پرسیده بود ، فرستاده است که طنزی بسیار خواندنی است‼️.
با سلام و تحیات فراوان،
از حال و روز این نوجوان دور از وطن پرسیدید، نیک بختانه، روزهای غربت را با چند تن از هم دندانها که هنوز در قید حیات هستند و متوسط سن آنها هم از ٩٠ سال فراتر رفته است، گرد هم می آییم و به سبک دایی جان ناپلئون، به حل و فصل مشکلات جهان می پردازیم، و هرماه یا هر دو ماه، به افتخار یکی از دوستان برمیخیزیم و ٥ دقیقه سکوت می کنیم. بیشتر این دوستان به مرض طول عمر گرفتارند و تعدادی هم تاخیر فوت دارند.
اما، در مورد وضع خودم:
با گذشت زمان، دیگر جرأت نگاه به آیینه را ندارم،
آخرین باری که در آیینه نگاه کردم، خود را نشناختم .
قبلاً می گفتم َ فتبارک الله اَحسن الخالقین، حسن یوسف دارم !
اما حالا به زبان فصیح به انگلیسی میگویم: شیت.
آن همه موی فرفری مشکی و پُر پشت چه شد؟
اکنون کلّۀ طاس درآفتاب میدرخشد و پول سلمانی را صرفه جویی میکنم.
آنقدر لکه های زرد و قهوه ای مختلف اللون روی دست و پا نزول اجلال فرمودند که مرا پلنگ صورتی، پلنگ خط و خالی و گل باقالی صدا میکنند.
از بس دکتر و بیمارستان رفتم خیال دارم خانه ای نزدیک و دیوار به دیوار بیمارستان و مطب اطباء اجاره کنم، زیرا ساعات روز را بیشتر در مطب ها هستم تا در خانۀ خودم.
پرستارها از دیدن قیافۀ من در عذابند،
یکی از آنان به دنبال سیانور و آرسینیک میگشت که بجای قرص و دوا به من بدهد تا از شر من راحت شود.
سال گذشته دکترهای معده و کمر و چشم و زانو را بیشتر دیدم تا همسر و بچه ها و نوه ها را ،چقدر باید آندوسکوپی، گمادوسکوپی و عکسهای سینه و معده و روده و کمر و زانو و شانه و ام.آر.آی را گرفت، آلبوم این عکس ها از آلبوم خانوادگیم قطورتر شده است.
نمیدانم گوشت ها و برآمدگیهای باسن کجا رفته که حالا مثل تَهِ قابلمه صاف شده است!!!
قد من که یک وقت همچون قد سرو بود، حالا چنان گوژ شده که کار به عصا و واکر کشیده و باید مرتب به نزد خیاط بروم که شلوار را کوتاه کند، وقتی شلوار می پوشم، به جای کمربند، بند تنبان می بندم که شلوارم نیفتد.
در مورد گوش برای این که مردم نفهمند که من کر هستم، ٣٢٠٠$ دلار دادم یک سمعک ریز کوچک گرفتم که دیده نشود، سمعک آن قدر کوچک و ریز بود که درگوشم گم شد، مجبور شدم ٢٥٠$ بدهم تا دکتر با پنس دربیاورد .
درمجالس مهمانی از کسی که با من حرف میزند میپرسم : بله آقا، چی گفتید؟ و گاهی الکی سر را تکان میدهم که یعنی حرفهای طرف را فهمیدم ولی درحقیقت، نمیفهمیدم.
حالا مثل بچۀ تازه به دنیا آمده هستم ،مو در سرم نیست، حرف نمیتوانم بزنم راه نمیروم، و شلوارم را هم خیس میکنم.
چند روز پیش رفتم نزد طبیب میزراه (مجاری ادرار) گفتم : اقای دکتر من به حبس البول دچار شدم ،
گفت چند سال دارید؟
گفتم وارد ٩٦ شدم،
گفت: به اندازۀ کافی در عمرت ادرار کرده ای،
بس است!
دیگر برای تجزیۀ ادرار به آزمایشگاه نمیروم، شلوارم را با پست میفرستم.
پاهایم واریس دارد و پرانتزی شده است، برای این که به رفقا پُز بدهم، میگویم از بس در جوانی اسب سواری کردم، پاهایم پرانتزی شد، ولی حالا خودمانیم در جوانی حتی الاغ هم گیر من نمی آمد.
رفتم نزد طبیب روانشناس برای درمان پراکنده گویی،
بعد از چند جلسه گفت:
فایده ندارد، پراکنده گویی تو ارثی است و" هاف زایمر" هم داری،
بزودی میشود "آلزایمر".
در قدیم که ورزش میکردم، هالتر میزدم، حالا که دیگر حالش را ندارم، باقی اش را میزنم !
🎀 دوستان خوبم :
شاید مطلب بالا، شرح حال آینده نهچندان دور همه ما باشد؛
تازه به شرط حیات....
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺