تنها کسی که وقتی کنارشم به هیچ‌چیزی فکر نمی‌کنم،پسرعموی سه سالمه. واقعا یک نصف روز کنارش بودن به اندازه ده جلسه تراپی عمل میکنه برام

کی اینقدر پیر شدم که نوزده ساله ها از من کوچیک ترن؟

هجده سالگی من به پایان رسیده نوزده سالگیم تموم شد بیست سالگی هم همینطور. ببخشید؟؟؟؟؟؟؟ چرا من هیچی نفهمیدم ازش پس

از نظر روحی احتیاج دارم یکی بهم بگه دست از سر خودت و اعتماد به نفست بردار عزیزم.

«آسف ‏لأنكِ حزينة ‏ويداي بعيدتان.» متأسفم، به خاطر اینکه غمگینی و دستانم دور است.

گاه سیاه و غم زده، گاهی سپید و شاد حالم شبیهِ حال پریشانِ ابرهاست... سعید_پورطهماسبی

بابابزرگ، هرسال سمنو می‌پزنه و همیشه روز شماری می‌کنیم برای رسیدن به اخرین ماه سال و‌ جمع شدن دور همدیگه. چندسالی می‌شه که رفت و آمد خونشون زیاده و وقتی سمنو میپزه شام هم می‌ده برای مهمونایی که اومدن پیش سمنو. امسال از همه سال‌ها بیشتر خسته شدم اما حالم بهتر بود. خدایا شکرت.

من خیلی زیاد صبورم در برابر هرچیزی و از ویژگی‌های خوبم اینکه میتونم خودمو توی موقعیت های متخلف وقتی احساسات منفی دارم کنترل کنم. اما متاسفانه خدانکنه ذوق یک چیزی رو داشته باشم:))))) فقط باید با تیر متوقفم کنند.

#محبوبم اگه بودی صبح روزی که قرار بود ببینمت همچین پیامی برات میفرستادم: صُبحى كه طلوعش، بدهد مژده ى دیدار آن صُبح به تکرار شود صُبح بهشتم! #هما_كشتگر

هیچ میدانی؛ که من در قلب خویش، نقشی از عشق تو پنهان داشتم؟! #فروغ_فرخزاد