🔸شرکت در نماز جماعت اهل تسنن
⁉️ آیا نماز جماعت پشت سر اهل سنت جایز است؟
✅ نماز جماعت برای حفظ وحدت اسلامی و پرهیز از وقوع در فتنه، جایز است.
#کانال_جبهه_ولایتمداران
https://eitaa.com/doodca
📣📣📣📣📣
" نگرانم "
یادم افتاد به یادداشتی که بعد از اعلام اسامی نامزدهای تایید صلاحیت شده از طرف شورای نگهبان ، بدستم رسید
در یادداشت نوشته شده بود ، شورای نگهبان ، بهترین #مهندسی را انجام داده و از الان #نتیجه معلومه
بیشتر به این مطلب فکر کردم
نتیجه ۲ نظرسنجی متفاوت ، نشان می دهد نفر اول آقای جلیلی ، و نفر دوم آقای پزشکیان !😳
واقعا ترسیدم ، شورای نگهبان ۴ الی ۵ نفر را از اصولگرایان قرار داده که همه سفت و سخت دارند با یکدیگر رقابت می کنند
ولی فقط یک اصلاح طلب !!!! 😳
🚫 طبیعتا اصلاح طلبان ، #متفقا به او رای می دهند
ولی انقلابیون ، با #پراکندگی_آراء .....
مسلما تعدادی از قشر خاکستری ، با اینحال که از حکومت اصلاح طلبان ناراضی اند ولی رای نمی دهند چه می شود ؟
کافیست بر خلاف انتظار ما ، پزشکیان نصف بعلاوه یک رای را بیاورد ، همه #شوکه خواهیم شد و بر خلاف نظر اکثر مردم ، دوباره حسن روحانی شماره ۲ ، #رئیس_جمهور می شود و دوباره نوکری آمریکا و اروپا و اسرائیل...
برجام و برجام و برجام و .... تعطیلی اقتصاد و فرهنگ اسلامی و سیاست ضد آمریکایی....
در حالیکه اسرائیل در حال نابودی است و پایگاه مردمی خود را در جهان تا حد زیادی از دست داده و پایه های حکومت آمریکا لرزان شده ،
اگر در ایران که پرچمدار مبارزه با اسرائیل و آمریکاست یک طرفدار غرب ، رئیس جمهور شود چه مصیبتی مخصوصا برای مردم مظلوم فلسطین و غزه پیش خواهد آمد ؟!
حقیقتا #نگران_کننده است
واقعا #نگرانم
📣📣📣📣📣
﷽
| وصیتنامه شهید:
🍃علی وار زیستن و علی وار زندگی کردن را و حسین وار زیستن و حسین وار زندگی کردن و حسین وار شهید شدن را دوست می دارم.
🕊شهادت در قاموس اسلام کاری ترین ضربات را بر پیکر ظلم، جور، شرک و الحاد می زند و خواهد زد.
❤️🩹ببین ما به چه روزی افتادهایم و استکبار جامعه را به لجنزار کشیده است ولی چاره ای نیست، این ها سد راه اسلام شده اند و باید برداشته شوند تا راه تکامل طی شود.
#آرمان_ما
#شهید_علیرضا_مشجری
.
| معجزه ها در همین نزدیکی
همیشه اولین ها معروف ترین ها نیستند، گاهی همین اولین بودن یعنی گمنامی بیشتر...✨
شبیه علیرضا که جزو اولین شهدای مدافع حرم بود؛ آن روزهایی که حتی نام «مدافع حرم» برای ما کلمهای ناآشنا بود علیرضای بیست و چند ساله آرام و بی سر و صدا پی انجام وظیفه رفت و به شهادت رسید🩸
تا قبل از این چند باری هم به سوریه رفته بود اما انگار قسمتش جای دیگری بود...
آخرین سفر، علیرضا مهمان حضرت ارباب ارواحنافداه بود و همانجا هم در عراق به شهادت رسید🕊
پای دل پدر شهید که مینشینیم، حرفهای زیادی برای گفتن و شنیدن دارد..🥀
پدر شهید که خود رزمنده دفاع مقدس است از پسرش میگوید و زیارت خاصی که با هم به کربلا داشتند و البته شهادت نامهای که انگار جایی نزدیک بین الحرمین امضا شده بود🌤
حاج حسین از روزهای بعد از رفتن علیرضا هم میگوید؛ از بیقراری ها و دلتنگی هایش...🌿
از حس غریب جاماندن؛
آن هم جاماندن از پسری که بزرگ شدنش را روبروی چشمان خود دیده است.
در همین حال و هوای آشفتگی ها و بی قراری هاست که دعوت به یک دیدار خصوصی میشود💌
مثل همیشه آقا حواسشان هست!
در همان دیدار خصوصی با حضرت آقا بود که بعد از اقامه نماز ظهر و عصر، حاج حسین پیش آقا رفته بود و ایشان گفته بودند «شما چقدر جوان هستید، حتما با پسرتان رفیق های خوبی برای هم بودید!»🥺
جملات آقا تلنگری برای گفتن ناگفتههای دل حاج حسین بود...
گفتن از حس جاماندنی که قدمتش از زمان رفاقت های دفاع مقدس بوده و این روزها شهادت علیرضا آن را پررنگ تر کرده است❤️🩹
به اینجا که میرسد آقا رو به حاج حسین و تعدادی دیگر از خانواده های شهدا میکنند و میگویند: «این صبر و تحملی که شما می کنید اجر و پاداشتان کمتر از شهادت نیست 🌙»
🍃و گاهی معجزه ها همینقدر نزدیکند...
به نزدیکی کلمات و نگاه هایی که حاج حسین در آن دیدار خاصِ فراموش نشدنی دیده و شنیده بود.
حاج حسین خودش میگفت که:
«تا قبل از دیدار با مقام معظم رهبری بسیار بیقرار بودم و دوری از علی برایم خیلی سخت بود اما بعد از صحبت های آقا آرام شدم»
#آرمان_ما
#شهید_علیرضا_مشجری
[#خادم_جمهور✌️🇮🇷]
یکی از ویژگی های قابل توجه در مدیران و مسئولان این است که تلاش کنند که عملکردشان به گونه ای باشد که بتوانند اعتماد مردم را نسبت به خود جلب کنند...
آمـده بـود دادسـتانی و مـی گفـت در جوانشــهر کـــرج، چندیــن قطعــه زمیـــن ۴00 متــری
دارد و مـی خواهـــد یکـــی از آنهـــا را بـــه دادســتان بدهــد تــا بــا صلاحدیــد خـودش،مبلغــش را بیـن افــراد نیازمنــد شهر، تقســیم کنـــد. هرچـــه اصـــرار کـــرد سـید ابراهیـم قبـــول نکـــرد. یکــی از معتمدیــن شــهررا
واســطه کــرد تــا سید ابراهیم را راضــی کنـد، امـا فایده نداشـت. حتی گفــت زمیـــن را بـــه
دادســتان مــی بخشــــم امــا بــاز هــم قبــول نکـرد.سـید ابراهیـم آب پاکـی را روی دسـتش
ریخت: نـــه بـــرادر! بهتـــر اســـت برویــد
بـــا کمیتـــه امـــداد صحبــت کنیـــد.اگــر مـــن کــه در ایــن شــهر هیــچ چیــز نـدارم و حتــی شـبها هـم در دادســرا می خوابـم ایـن زمیـن را قبـول کنـم، هزار فکـر نابجـا در ذهـن مــردم می آید و دیگــر نمی تواننــد بــه مــن اعتماد کنند
مدیر جهادی🍃
1_4537360204.mp3
3.85M
کلماتی که از دل بر میآیند
هرگز بیان نمیشوند
در گلو گیر میکنند
و تنها در #چشم ها خوانده میشوند...🌱