eitaa logo
حاج محمد اسماعیل دولابی
2.6هزار دنبال‌کننده
208 عکس
170 ویدیو
1 فایل
سخنان و نصایح مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی (رحمة الله علیه) ارتباط با ادمین کانال @doolabi_admin آدرس کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی: مرتب به خود بگویید کارهای دنیا درست می‌شود؛ آن را شوخی و بازی بگیرید؛ اما خوب بازی کنید؛ إِنَّمَا الحَيوةُ الدُّنْيا لَعِبٌ (زندگی دنیا منحصراً بازی است) @doolabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گناه ابلیس این نبود که سجده نکرد گناه ابلیس این بود که در برابر الله ایستاد گفت شما نظرت اینست، من نظرم این نیست اگر کسی معاذالله به اینجا برسد که بگوید اسلام نظرش این است من نظرم این نیست این همان شیطنت ابلیس است ملعون ابدی ست @doolabi
مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی: در حج کسی را دیدم گفت التماس دعا دارم. گفتم التماس دعا یعنی چه؟ گفت یعنی حجی که آمده ام قبول کند. گفتم خودت آن را قبول داری؟ گفت نه. گفتم: «اگر من بگویم قبول کند مرا هم می گیرند. می گویند صاحبش آن را قبول ندارد، آیا تو بیشتر از صاحبش دلت می سوزد.اقلا خودت اول بپذیر که خدا به تو توفیق داده است و تو را به سرزمین مکه آورده است.» نماز می خوانی و عبادت می کنی و خدا را می خوانی بگو الهی شکر. چهار پنج بار الهی شکر بگو تا لااقل شیرینی شکر به لبت برسد. کم کم از خدا ممنون می شوی. دستگاه قلب و جان چنین است. از خدای خود که راضی شدید خدا هم از شما راضی می شود. می شوید راضیه مرضیه. شاکر و مشکور. @doolabi
مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی (ره): یک «عیب ندارد» که مؤمن در برابر مصائب می‌گوید، آتش غم را سرد و همه‌ی غم‌ها را باطل می‌کند. در زمان‌هاي سابق بچه‌ها بازیی می‌کردند به نام «حمومک مورچه داره، بشین و پاشو خنده داره». دنیا همان حمومک است و هیچ‌کس ثابت و برای همیشه نمی‌تواند در آن بنشیند. امروز به آن‌ها می‌گویند پشت میز فلان اداره یا داخل فلان ملک و خانه و... بنشین و فردا می‌گویند پاشو! این نشستن و بلند شدن هر دو خنده دارند. نکند وقتی گفتند بلند شو، محزون و غصه‌دار شوی. قرآن فرمود: «لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَىٰ مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ» [حدید/ 23] تا بر آن‌چه از دستتان می‌رود، غصه‌دار و از آن‌چه به شما داده می‌شود، خوشحال نشوید. امیرالمؤمنین هم فرمود: زهد در بین همین دو جمله‌ی قرآن است. منبع: کتاب مصباح‌الهدی، ص۶۱ @doolabi
من در سال ۱۳۳۴ که به قم آمدم، شهرتی داشت. خدمتشان رسیدیم. هوا گرم بود که رفتیم خدمت ایشان. قبلاً اینگونه بود؛ الان اینطور نیست که مثلاً ۷۰ سال پیش هر کسی در منزلش چند عدد مرغ داشت؛ یعنی رسم بود و همه مرغ و خروس داشتند. آن زمان بازار مرغ فروشی نبود که مثلاً اگر مهمان می‌آمد از همین چیزهایی که در خانه است، استفاده می‌کردند و رسم بود. نمی‌خواهم بگویم که یک چیز کم نظیری است. به منزل او که رفتیم یک تراس داشت و در باز بود و این مرغ‌ها گاهی از حیاط می‌آمدند و گاهی که در باز بود، داخل می‌آمدند. آقا ورود مرغ‌ها را که دیدند گفتند اینها اینجا هستند و پیر می‌شوند و می‌میرند. ما این را در فقه خواندیم و در درس هم گفتیم ولی نه ما عمل کردیم نه اساتید ما. آن چیزی که ما در فقه خواندیم و در درس گفتیم و اساتید ما در درس گفتند، این است که حیوانی که خود آدم تربیت کرده است و بزرگ کرده و مواظبت کرده است را نکشید. چرا کارد می‌گذارید زیر گلویش؟ مرغ می‌خواهید از جای دیگر بخرید. این مصلحت نیست. عاطفه اجازه نمی‌دهد. این نهی در دین است و وظیفه رسمی ما است و فقه رسمی ماست. ما هیچ کس را ندیدیم که به این دستور فقهی عمل کند، جز علامه طباطبایی. ایشان فرمود اینها اینجا هستند، خودشان پیر می‌شوند و می‌میرند. آقاسید عبدالباقی پسر بزرگ ایشان بود. من این قصه را گفتم برای ایشان. گفتند بله ما یک خروسی داشتیم که ۲۰ سالش شده بود و بعد پیر شد و مرد. از این پیدا نمی‌شود. دستور دین این است که شما اگر رفتی به مکه و خواستی قربانی بکنی، آن گوسفندی که در خانه خودت بود را با دست خودت نکش. یک گوسفند بخر و قربانی کن. ؛ عاطفه خیلی مهم است. این دستور دین است. سخنان آیت الله جوادی آملی ۱۴۰۲/۶/۱۰ @doolabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرحوم حاج محمداسماعیل دولابی : از مجلس ذکر خدا و اهل‌بیت علیهم‌السلام هیچ‌گاه قصد رفتن نکنید؛ وقتی وارد شدید، طوری باشید که تا قیامت همان‌جا خواهید بود؛ اگر هم بیرون می‌آیید، بدون قصد بروید. @doolabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی (ره): هر وقت رزقت کم شد خواستی زیادتر بشود، از همان اندکی که داری انفاق کن! وقت نداری، پول نداری، بدهکاری، اما از همان مختصری که هست به دیگران ببخش، با صدق دل و خدایی. یک‌دفعه می‌بینی در باز شد و روزی سرازیر شد. خدا بیش‌وکم را کاری ندارد، با انفاق شما رزقت را بیش‌تر می‌کند. @doolabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی (ره): در عالَم امر همه یگانه هستند؛ همه آیینه‌ی یکدیگر و همه جمال یکدیگر. بلکه همه کَنَفسٍ واحدَهٍ. فرمود المومِنوِنَ اِخوه. آیا در جنبه خَلقی با هم برادرند؟ کجا می‌شود برادر باشند؟ جنبه‌ خَلق همه‌اش تفرقه است. من باید خودم را مواظبت کنم. الان به اداره که می‌روم مرا می‌گردند. باید هم بگردند، مبادا چیزی در جیبم باشد. هم من ناامنم، هم او ناامن است و از من می‌ترسد. یک‌وقت از مکه که می‌خواستیم بیاییم، وقت سوار شدن به طیّاره چند نفر جوان را فرستاده بودند که جیب افراد را بگردند تا طیّاره‌ها را آتش نزنند و اجنبی نیاید. بدن من را هم از بالا تا پایین، دست کشیدند. حمله‌دار ما تخم‌مرغ پخته داده بود. یکی را خورده بودم، یکی جیبم بود. همین که دستش به تخم‌مرغ خورد ترسید و عقب رفت و گفت این چیست؟ تخم‌مرغ را در آوردم و نشان دادم. در چنین شهری – ولو از مکه می‌آمدیم – خیلی ناامنی زیاد است. اهانت هم هست. آیا جیب کسی را گشتن، اهانت نیست؟ یعنی تو حیله‌بازی. می‌گوید آیا اجازه می‌دهید؟ ببخشید! کار را بدتر می‌کند. شلوغ در شلوغ می‌شود. پس هنوز حرف زدن را یاد نگرفته‌ایم. ➖ آن‌ها که می‌گردند تقصیر ندارند. شهر خلق، این‌طور است. مبادا تصور کنید که به آن‌ها اهانت می‌کنم. آدمی این چیزها را که می‌بیند تشویق می‌شود که کمرش را قرص ببندد و بداند که در این شهر، زندگی کردن خوب نیست. بی‌خود نیست که امام ما می‌گوید: اینجا ماندن، ننگ است. حضرت اباعبدالله علیه‌السلام در روز عاشورا شهر طبیعت را تعریف می‌کرد. منبع: کتاب طوبای محبت، جلد سوم، ص ۱۱۶ @doolabi