eitaa logo
دوستداران ولایت
771 دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
7.8هزار ویدیو
31 فایل
صرفا جهت روشنگری،جهاد تبیین،بصیرت وآگاهی از برنامه های دشمن جهت آمادگی وتوانایی کافی درمقابله بانقشه های دشمنان دوستان عزیز،تبلیغات ارسال لینک ضدنظام وغیراخلاقی ممنوع می‌باشد کپی آزاد به شرط صلوات برمحمدو آل محمد(ص) لینک کانال @doostdaranvelayat
مشاهده در ایتا
دانلود
پس از آنکه سازمان کمین کنندگان و سنگرنشینان هندی درهم کوبیده شد همه ساز و برگ و خواربار و تجهیزات ریز و درشت آنان به چنگ نادر افتاد ، سپاهیان ایران سرمست از این پیروزی به شادمانی پرداختند ، ولی نادر میدانست که این نخستین خوان ، از هفت خوان خطرناک پیش روست ، هر چند مهم ترین و سخت ترین آنها ، همین تنگه خیبر بود از آن سو ناصر خان که مجددا راه گریز در پیش گرفته بود خود را به پیشاور (دومین شهر بزرگ در پاکستان فعلی) رساند و از پادگان شهر خواست که بحالت آماده باش درآیند ، نادر نیز پس از سه روز گردآوری غنائم و پاکسازی صد در صدی تنگه ، دستور حرکت سریع بسوی پیشاور را صادر و خود پیشاپیش پنج هزار نفر جلوداران سپاه براه افتاد  در بین سربازان شهر پیشاور ، دو هنگ از مدافعان افغانها به فرماندهی سعداله خان و ملامحمدافغان حضور داشتند ، روزی از روزها ، آنها افراد خود را جمع کردند تا نظر آنان را در خصوص جنگ با نادر و سپاه ایران بدانند ، سربازان یکصدا فریاد زدند ، ما ایرانی هستیم و هرگز حاضر نیستیم بخاطر بیگانگان (هندیان) بر روی هموطنان خود شمشیر بکشیم ، سعداله خان و ملا محمد افغان شادمان شده و ضمن تائید نظر سربازان تحت امر خود ، در یک فرصت مناسب پیشاور را ترک کردند و با نیروهای خود ، به اردوی نادر پیوستند و از نادر درخواست عفو نمودند که بلافاصله درخواستشان اجابت شد و سپس هر دو فرمانده ، سوگند خوردند تا پای جان در رکاب نادر جانفشانی کنند ، نادر نیز دستور داد به سربازان افعان تفنگ و ساز و برگ نو تحویل داده و حقوق سه ماه را پیشاپش بعنوان پاداش ، به آنان پرداخت نمایند نادر بیدرنگ با پنج هزار از سواران فدائی سپاه خود که جزء جلوداران لشگر بودند از لشگر اصلی جدا شد و با تاخت و تاز ، بسوی شهر پیشاور حرکت کرد و فرماندهی سپاه اصلی را به تهماسب خان جلایر سپرد تا با رعایت احتیاط های لازم در روزهای آینده به او در پیشاور ملحق شود نادر پس از رسیدن به پیشاور ، سپاه خود را به دوازده بخش تقسیم کرد و در سپیده دم و تاریک و روشن صبحگاهی ، با همان سپاه اندک فرمان حمله به سپاهیان پیشاور به فرماندهی ناصرخان را صادر کرد ، نیروهای ناصر خان که در آمادگی کامل بودند به دفاع پرداختند ، نیروهای ایرانی که در آغاز تصور نمی کردند با چنین پایداری سختی روبرو شوند تا آمدند روحیه خود را ببازند با مشاهده فریادها و نعره های جانسوز فرمانده خود که با تبرزین مانند یک سرباز ساده در میان خیل عظیم سربازان دشمن با حرارتی مثال زدنی می جنگید ناگهان به هیجان آمدند و روحیه خود را بازیافته و بی باکانه به قلب دشمن تاختند پس از نیم ساعت تاخت و تاز دیوانه وار سربازان به هیجان آمده ایرانی چنان بالا گرفت که باعث ایجاد ترس و وحشتی عظیم در نیروهای ناصرخان شد بطوریکه سنگرهای خود را رها کرده و مجبور به عقب نشینی شده و بسوی شهر گریختند و با بستن دروازه های شهر به دژ پیشاور پناه بردند ، در این اثناء به نادر خبر دادند که ناصر خان در میان اسیران است ، نادر دستور داد دستان او را ببندند و تا یکسره کردن کار پیشاور در نقطه امنی از او محافظت کنند دروازه های دژ پیشاور از سوی مدافعانی که نمی دانستند فرمانده شان به اسارت درآمده بسته شده بود ، پیشه وران دکان های خود را بسته و از بیرون آمدن زن و فرزندان خود جلوگیری می کردند ، مدت کوتاهی نگذشته بود که مدافعان دژ از گرفتار شدن ناصرخان آگاهی یافتند ، ترس سراسر وجود آنان را فراگرفت ، نظامیان با کنار گذاشتن زره و دیگر البسه و جنگ افزارهای خود سعی می کردند خود را شبیه مردم عادی شهر جلوه دهند ، مردم شهر از ریش سفیدان شهر درخواست کردند به پیشگاه نادر رفته و درخواست امان نمایند ، قبل اینکه توپخانه ایران شروع به غرش نماید دهها پرچم سفید به نشانه تسلیم از برج و باروی دژ آویزان شده و بدنبال آن بزرگان و ریش سفیدان شهر با ارمغان ها و هدایایی نفیس به اردوی نادر آمدند و درخواست امان کردند نادر با خوشروئی آنان را پذیرفت و به آنان گفت ما با مردم شهرها سرِ جنگ نداریم و اینک جان و دارائی و ناموس اهالی شهر در امان خواهد بود ، به مردم بگوئید ما را به چشم میهمان بنگرند نه یک دشمن ، بزرگان شهر شادمان به شهر بازگشتند و جارچیان پیام امان نادر را بگوش مردم رساندند ، مردم شهر که میدیدند خطری عظیم از بیخ گوششان گذشته چنان به وجد آمده بودند که با وجود خفت شکست ، در کوچه و برزن به جشن و‌پایکوبی پرداختند ، نادر طبق روال معمول خود ، اجازه ورود سربازانش را به داخل شهر نداد و با تعیین حاکمی از سوی خود برای پیشاور ، دستور داد ناصرخان را به حضورش بیاورند
دمی پس از دستور نادر ، ناصر خان را با دستان بسته نزد او آوردند ، سردار دلاور هندی که در درازای مسیر کابل تا پیشاور ، در چندین جنگ رویاروی نادر پایداری کرده بود اینک با  دستان بسته ، اما مغرور و سربلند و بدون هیچ ترس و واهمه ای در برابر نادر ایستاده بود نادر نگاهی به سراپای پیکر بلند و نیرومند و ریش سیاه و دستار (عمامه) سرخ ناصرخان کرد و وقتی در چهره این فرمانده دلاور ، هیچگونه هراس و ترسی ندید او را در دل تحسین کرد و بلافاصله دستور داد بند از دستانش بردارند ، ناصر خان پس از باز شدن دستهایش با احترام ، دست بر سینه مقابل نادر ایستاد ، خاموش ولی استوار با گردنی افراشته ، نادر رو به او کرد و گفت ناصرخان ، از روزی که از مرز ایران گذشتم تا به امروز تو و پسرت شرزه خان مزاحم ما بودی ، مگر نمیدانستی که ایستادگی در مقابل سپاه ایران ،  جز شکست بهره ای نصیب تو نمیکند ، چرا تسلیم نشدی و جان سربازان خود و ما را به هدر دادی ، ناصر خان همانگونه آرام و بی هراس پاسخ داد بجز جنگ در تنگه خیبر ، میدانستم که حریف سپاهیان شما نخواهم شد ولی من میهنم را دوست دارم ، این سرزمین مرا پرورانده و زندگی خود و خانواده ام ، حاصل دسترنج ملت هند بوده ، من اگر در این روزگار وانفسا نتوانم پاسخ زحمات و بزرگواری هموطنانم را بدهم کِی خواهم داد ، نادر که از صراحت لهجه و سخن استوار سردار دلاور هندی در شگفت شده بود از وی پرسید هنگامی که پی بردی جنگ ، بی فایده هست آیا حماقت نبود که باز هم با ما به جنگ و ستیز بپردازی ، ناصرخان پاسخ داد ، من سرباز هستم ، سرباز ملت هند ، سرباز به منطق نمی اندیشد بلکه به فداکاری می اندیشد من اجازه ندارم حقی که ملت هند به گردن‌ من دارد با تسلیم و بدر بردن جانم نادیده بگیرم ، جنگیدن برای نگهداشتن میهن حماقت نیست بلکه اوج سرافرازی و سعادت است ، جای افسوس است ، ایکاش در جنگ با تو ، کشته می شدم و خبر اسارت خفت بار من به مردم سرزمینم نمیرسید زیرا ننگ دارم که مردم مرا ترسو بدانند و تصور کنند تسلیم شده ام نادر زیرکانه گفت افسوس خوردن تو کاری را درست نمیکند تو در همین جا هم ممکن است هر لحظه جان خود را نثار مردمت بکنی ، ناصرخان گفت ، اگر شاهنشاه دستور دهد که دشنه ای به من بدهند هم اکنون نشان خواهم داد که نثار جانم در راه میهن هیچ ارزشی ندارد سخنان ناصرخان چنان در نادر موثر افتاد که ناگهان بی اختیار و با فریادی بلند گفت ، آفرین ، آفرین ، تو از نظر من سرداری دلاور ، مردی شریف و پاک ، سربازی راستین ، میهن پرستی واقعی و شایسته احترام شایان هستی ، اگر غیر از این رفتار می کردی در نظر من مردی سست عنصر و بی مقدار بودی ، ناصر خان که در مورد خشونت ها و رفتار خشک و یکدندگی نادر داستانها شنیده بود هاج و واج شده بود که آوای نادر او را بخود آورد که میگفت بله تو بنحوی شایسته به وظیفه خویش عمل کردی ، من با کسانی که مردانگی و دلاوری دارند نه تنها دشمنی ندارم که دوستشان هم دارم ، تو تا آخر دنیا نزد من عزیز و محبوب هستی ، اکنون هم آزاد هستی ، میتوانی پیش ما بمانی و یا هر جائی که دوست داری بروی ، ناصرخان از بزرگواری نادر اشک در چشمانش حلقه زد و گفت ، من اسیر جنگی هستم ، اگر شاه ایران مرا آزاد کند مرا مدیون خود کرده و رسم جوانمردی نیست که انسان با ولی نعمت خود بجنگد از طرفی من کماکان سرباز ملت هند هستم و نمی توانم با شما نجنگم چون در اینصورت به ولی نعمتی دیگر خیانت کرده ام ، لذا از شما استدعا می کنم مرا در اسارت خود نگهدارید تا از تردید و دودلی که پس از آزادی دچار آن خواهم شد رهایی یابم ، حال که امروز ، روح مرا خریدید جسم مرا نیز نزد خود نگهدارید نادر با مهربانی دستش را بر شانه ناصرخان گذاشت و‌گفت ، از ته دل افسوس میخورم که تو سردار من نیستی و نمی توانم از تو بخواهم همراه من با ملت هند بجنگی زیرا دشمنان من برادران و دوستان تو هستند و از طرفی نمی توانم با توجه به مردانگی و شجاعتت ، تو را به چشم اسیر جنگی بنگرم ، تو از امروز در دربار ما بسیار محترم خواهی بود تا تکلیف جنگ من با محمد شاه گورکانی روشن شود ، نادر سپس با احضار مسئول تشریفات ، دستورهای شایسته در پذیرائی و ادای احترام به ناصرخان را داد و پس از سه روز ، فرمان حرکت به درون خاک هند را صادر کرد و سپاه ایران همانند سیلی بنیان کن بسوی دهلی بحرکت درآمدند نگاه پرمهر پروردگار همیشه همراهتون
چیزی که قدرتمندترین آدم تاریخ ( امیر المومنین علیه السلام ) را آنگونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود و اِلّا همه مردم که بی‌ دین نبودند، تحلیل سیاسی نداشتند. جهاد تبیین یعنی قبل از دشمن، شما محتوای صحیح را درست کنید. ( امام خامنه ای ) ✍🏻گروه جهاد تبیین و مطالبه گری @doostdaranvelayat https://eitaa.com/doostdaranvelaya لینک بالا را برای دوستان وهرگروهی که دوست دارید ارسال نمایید
چیزی که قدرتمندترین آدم تاریخ ( امیر المومنین علیه السلام ) را آنگونه مظلوم کرد، نبودن تحلیل سیاسی در مردم بود و اِلّا همه مردم که بی‌ دین نبودند، تحلیل سیاسی نداشتند. جهاد تبیین یعنی قبل از دشمن، شما محتوای صحیح را درست کنید. ( امام خامنه ای ) ✍🏻گروه جهاد تبیین و مطالبه گری @doostdaranvelayat https://eitaa.com/doostdaranvelaya لینک بالا را برای دوستان وهرگروهی که دوست دارید ارسال نمایید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️تفاوت فهم و شعور یک هنرمند متعهد با یک آرتیست لاقید! 📌 📌 ✍هنر آن چیزی است که از درون می‌جوشد، به بیرون می‌آید؛ نه برای تحریک هر احساسی از هر کس و به هر قیمتی؛ بلکه برای تأثیر به منظوری والا؛ هنر همان مهرورزی و تربیت یک فرزند توسط مادر برای یک جامعه است! هنر خوب آن است که با ارزش‌ها و معیارهای انسان در تضاد نباشد، با روح او سازگار باشد و برای مقصودی خوب خرج شده باشد؛ به شرط اینکه برای رسیدن به مقصود پا روی ارزش‌ها گذاشته نشود. _________________ @doostdaranvelayat https://eitaa.com/doostdaranvelayat
شب30صفر-تفسیرآیه105-4.mp3
15.79M
🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین مظفری ☑️ تفسیر آیه ۱۰۵ سوره مائده-جلسه چهارم 🔘 ام ماه صفر(شب شهادت امام رضا علیه السلام) 🗓 سه شنبه ۱۴۰۳/۰۶/۱۳ بعد از نماز عشاء 🕌 قم، پردیسان، مسجد امام حسن عسکری علیه السلام
♦️‌اونایی که بجای اندوه چشماش، فقط قاتل ۱۷ هزار ایرانی رو دیدن خیلی کثیفن... جوادهاشمی طور _________________ @doostdaranvelayat https://eitaa.com/doostdaranvelayat
🟡 شایعه جدیدا بعضی از رسانه‌ها، خبری رو به نقل از مدیرکل بیمه سلامت استان البرز منتشر کرده و مدعی شدند، نیمی از زایمان‌های کرج متعلق به مادران افغانستانی هست!! 🟢 واقعیت این آمار مربوط به استان البرز نیست بلکه مختص بیمارستان کمالی البرز است که تنها بیمارستانی است که همه اتباع خارجی از هر ملیتی، توسط بیمه سلامت برای زایمان ارجاع داده می‌شوند. 🔹 پی‌نوشت ۱. ساماندهی وضعیت اتباع یک خواسته حق و جدی است. ۲. مدتی است دستگاه‌های مسئول در این زمینه فعال‌تر شده‌اند. ۳. مطالبه ساماندهی وضعیت اتباع نباید به شکلی صورت بگیرد که با روح و روان و آسایش فکری مردم بازی کند. بسیاری از مطالبی که در این زمینه منتشر می‌شود بیشتر به منظور برهم زدن آرامش ذهنی مردم است تا مطالبه یک خواسته به‌حق. _________________ @doostdaranvelayat https://eitaa.com/doostdaranvelayat
❌ ویژه خوارها در اینکه رئیس سازمان بورس کار بسیار ناپسندی کرده اندکی تردید وجود ندارد. اما خطاب به عزیزانی که شعار مبارزه با ویژه خواری سر می‌دهند عرض می‌شود که یادمان نرفته که در تابستان ۱۳۹۹ که آقای روحانی مردم را در قله بورس دعوت به بورس می‌کرد در همان زمان، عده‌ای از ویژه خواران با بهره‌مندی از انواع رانت‌های اطلاعاتی، هزاران میلیارد تومان را با کدهای حقیقی و حقوقی خود از بورس خارج کردند و هزاران نفر را به خاک سیاه نشاندند و به رغم انواع و اقسام وعده‌ها، اسامی آنها نیز هرگز اعلام نشد! 🔹اینکه یک وام ۳ میلیارد تومانی را ویژه خواری بدانیم ولی در قبال هزاران‌ میلیارد تومان چپاول مردم مظلوم توسط ویژه خواران در بورس سکوت کنیم برای بنده معنایی ندارد جز آنکه این نوع توییت‌ها را صرفا دارای مصرف رسانه‌ای بدانم! امیدوارم به پرونده همه ویژه‌خواران در هر سطح و در هر دولت و در هر زمانی (چه مرداد ۱۳۹۹ و چه شهریور ۱۴۰۳) فارغ از بازی‌های رسانه‌ای رسیدگی قاطع شود. _________________ @doostdaranvelayat https://eitaa.com/doostdaranvelayat
⭕️میثم مطیعی: با بودجه دولتی و بیت‌المال به تایلند نیامدم. بلیط را شیعیان بومی تایلند برای من گرفتند. 🔻 اگر کسی سندی دارد که این سفر یا سایر سفرهای تبلیغی من از بیت‌المال بوده حتما سندش را عمومی منتشر کند. ✅دمت گرم حاج میثم عزیز _________________ @doostdaranvelayat https://eitaa.com/doostdaranvelayat