بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
فَقَالَ الْحَارِثُ فَإِنِّى أَعْتَزِلُ مَعَ سَعِیدِ بْنِ مَالِكٍ وَ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ فَقَالَ (علیه السلام) :حارث گفت: من و سُعد بن مالك و عبدالله بن عمر، از جنگ كنار مى رویم ، امام فرمود: إِنَّ سَعِیداً وَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ لَمْ ینْصُرَا الْحَقَّ وَ لَمْ یخْذُلَا الْبَاطِلَ - همانا سعد و عبدالله بن عمر ، نه حق را یارى كردند، نه باطل را خوار ساختند.(نهج البلاغه حکمت 262)
حال فرض کنید، کسی خداوند مشهود را بنیند و نشناسد و بگوید: من می خواهم تک تک عناصر عالم را خود بشناسم و آزمایش کنم و بفهمم که إله و معبود نیستند!
یا بگوید: می خواهم وحی را کنار بگذارم و خودم با تحقیقات بفهمیم که آیا معادی در کار هست یا خیر و یا اگر هست، در آنجا چه خبر است؟
پس، حق خودش مشهود است و خود را به رخ کشانده و میشناساند و نقطه مقابل آن نیز باطل است، اگر چه خود را بیاراید و حتی اگر گاه سخنان راستی به زبان آورد - و به انسان، عقل، فطرت و بصیرت داده شده که حق را ببیند و بشناسد.
امامت و ولایت : امامت و ولایت نیز در همین حکمت و قاعده است. خداوند متعال امام و ولیّ امر در هر مصداق و مرتبهای را گذاشته است، تا ما را متوجه و متذکر همان حق و باطل مشهود همگان نماید.
بنابراین، اگر کسی بگوید: من میخواهم که خودم تمامی جزئیات را مطالعه کنم و به نتیجه تجربی نه عقلی برسم، وضعیت در جهان همین میشود که هست!
دروغ و راست : شناخت سخن، وعده، وعید، گزاره یا خبر دروغ و راست نیز نه تنها راحت نیست، بلکه گاه مشکلتر از شناخت حق و باطل است، چرا که اولاً آدمی که قواعد و چارچوب را رها کرده و به دنبال اجزا و مصادیق میرود مانند همان قضیه حارث، وارد عالَم کثرت میشود و باید دائماً بشناسد و اثبات کند که 2 ضرب در 2 چند نمیشود! ثانیاً محک، ملاک و معیاری ندارد که با آن بسنجد! ثالثاً گاه سخنان راستی با اهداف انحرافی بیان میشود و مصداق کلمة الحق و یراد بها الباطل - کلمهای حق که اراده از بیان آن باطل است میگردد.
گاهی، دروغگویی خیلی عیان است. چنان تو روی آدم با وقاحت تمام دروغ میگویند که انسان احساس تحمیق شدن احمق فرض شدن مینماید.
مثل این که به نام دموکراسی، دیکتاتوری جهانی راه میاندازند و یا به نام صلح، جنگ های گسترده بر ملتها تحمیل می کنند و یا به اسم مبارزه با تروریسم، خود تروریسم را گسترش میدهند... و در داخل مثل این است که تورم و گرانی باشد و بگویند نیست - بیکاری باشد و بگویند نیست - امریکا رسما و علناً دشمنی کند و بگویند قصدی ندارد-
جنگ نیابتی اقتصادی راه بیاندازند و بگویند: در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی حتی اصول اعتقادی اسلام را تحریف کنند و بگویند: اسلام این است.
اما، همیشه شناخت دروغ و دروغگو، به این راحتیها نیست، مگر این که انسان راست و راستگو را بشناسد و سخن، ادعا و مواضع دیگران را با آن بسنجد.
بنابراین،اگر کسی بخواهد خودش را در معرض بمبارانهای خبری و تبلیغاتی قرار دهد و بعد بگوید: من از کجا بفهمم که کدام حق است و کدام باطل و یا کدام راست میگویند و کدام غلط، قطعاً به جایی نمیرسد؛ قرار نیست که به او وحی نازل گردد و بگوید: این درست است و آن نادرست.(پایان)
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول:
آیا انحرافات و اعوجاجات عملی گناه هستند، اما انحرافات و گمراهیهای اعتقادی که ریشه عمل می باشند گناه نیستند؟!
آیا عدم تبعیت از امام حق گناه نیست؟ کسی که نمیشناسد و باور ندارد، چگونه ممکن است که از او پیروی نماید؟! مشکل مسلمانانی چون صفینیها، خوارج، کوفیان و ...،همین نشناختن و باور نداشتن امام حق بود که منتج به تبعیت از امامان باطل عصر خویش گردید.
گناه یعنی چه و چیست؟! آیا مثلاً کسی نماز های یومیه را به جای نیاورد، گناه کرده است، ولی کسی که نماز را به جای میآورد، ولی اصلاً نمیداند که نماز چیست؟ چه می گوید؟ در محضر چه مقامی ایستاده است؟ و سپس از آن نماز حفاظت نمیکند و گناه نکرده است؟! آیا کسی که دروغ بگوید، گناه کرده است، ولی کسی که عمرش را به غفلت سرکرده است، گناهی مرتکب نگردیده است؟!
هم عقل حکم میکند، هم در وحی تصریح شده است و هم هر کسی از بد و خوب میداند که ظلم بد است!حالا ظلم چیست و مصادیقش کدام است؟!مثلا فقط کشتار مردمان ظلم است یا عدم رعایت حقوق دیگران، ولو در رانندگی نیز ظلم است؟! خداوند متعال می فرماید: بدترین ظلم، تهمت و افترا بستن به خداوند متعال است و مرتکب آن، ظالمترین میباشد:
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ - و كيست ستمكارتر از آن كس كه بر خدا دروغ بندد يا چون حق به سوى او آيد آن را تكذيب كند آيا جاى كافران در جهنم نيست.(سوره عنکبوت آیه 68)
حال اگر کسی حجت خدا را باور نکند، یعنی به او افترا میبندد که تو چنین حجتی برای ما قرار ندادهای، ما را بی امام رها کردهای! آیا اینها افترا نیست؟!(ادامه دارد...)
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
بنابراین،دامنه گناه، که همان عصیان و معصیت در برابر پروردگار عالم میباشد را به چند تا موضوعی که شنیدهایم، محدود ننماییم. گناه به این دلیل گناه شمرده شده که مانع از رشد آدمی و موجب گمراهی او می گردد، حال وضعیت کسی که امام زمان علیه السلام را نمیشناسد و باور ندارد، چگونه می باشد؟ به دنبال کی و به کجا می رود؟!
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله که فرمودند: اگر در این وضعیت بمیرد، به مرگ جاهلیت به اسلام وارد نشده = خارج از اسلام و مسلمانی مرده است! مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة، حال میپرسید: آیا گناه کرده است یا خیر؟!
در این عالم، هیچ کسی بدون امام رهبر، الگو، راهنما نیست، حال خواه امام حق را پیروی نماید و یا امام باطل را. پس کسی که امام زمانش را نمی شناسد و باور ندارد، از کدام امام و البته امامهای گوناگون در هر امری پیروی میکند، و روزی که خداوند متعال هر کسی و هر امتی را با امامش در قیامت فرا میخواند، او با چه کسی و در زمره امت کدام امامی محشور میگردد؟
حال آیا در مورد کسی که کلاً به بیراهه میرود، پرسیده میشود: آیا گناه کرده است یا خیر؟
نشناختن امام زمان علیه السلام - امام هر عصری، جهالتی بس عمیق و غفلتی بس ویرانگر است و حاصلش در عمل، گمراهی محض است. آیا گناهی از این بزرگتر متصور میباشد؟!(پایان)
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت اول :
همگان میدانند که تحریمها زمانی آغاز شد که انرژی هستهای نداشتیم و جنگ نیز زمانی تحمیل شد که به سادهترین تسلیحات سبک نیز دسترسی آسان نداشتیم. پس موضوع قرار دادن دستیابی به تکنولوژی انرژی هستهای برای تشدید تحریم و یا تحمیل جنگ، فقط یک بهانه و دروغ محض است.
الف) -متأسفانه در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی، با توجه به روحیه خود کم بینی و نیز بزرگبینی و اعتماد به غرب، یک بار این ذلت امتحان شد. دولت ایران قبول کردکه نه تنها حتی یک سانتریفیوژ نسازد، بلکه کلاً فعالیت های هستهای را به مدت 2 سال تعطیل نماید و برای آن که این سلطه خارجی و ذلت داخلی بر اذهان عمومی معلوم نشود، گفتند: تعویق داوطلبانه؟!
و کسی هم نپرسید که به چه حقی و با چه توجیهی داوطلب به اطاعت امر شدید؟! اما سؤال اینجاست که در مقابل این خودزنی داوطلبانه ، کدام تحریمی لغو شد و کدام تهدیدی کم شد؟ آیا غیر از این است که در همان زمان نام ایران را درفهرست کشورهای تروریست قرار دادند و این کشور را به عنوان محور شرارت خواندند؟ آیا غیر از این است که در همان زمان ناوهای جنگی را به آبهای ایران وارد کرده و اخطارهایی با تعیین زمان 40 روز دیگر - 15 روز دیگر و برای آغاز جنگ دادند، تاعقب نشینی و تسلیم بیشتری صورت پذیرد؟!
ب) - امروز بیش از 12 هزار سانتریفیوژ ساختهایم، کیک زرد تولید کردهایم، غنی سازی را تا 20% افزایش دادهایم، برق تولیدی راوارد مدار کردهایم، از تکنولوژی هستهای در دارو سازی و صنایع دیگر استفاده میکنیم.و خلاصه جزو چند کشور برخوردار از تکنولوژی هستهای قرار گرفتهایم و به لحاظ تشدید مکرر تحریمها و یا تهدید به جنگ، فرقی با گذشته نداریم، به غیر از آن که دیگر نمیتوانند به راحتی گذشته به حمله نظامی به ایران بیاندیشند.
ج) - امروزه مقوله جنگ با ایران در گزینههای مستکبران منتفی است و فقط به یک لفاظی سیاسی و تبلیغاتی مبدل گردیده است. مکرر اسرائیل برای توجیه شکستهایش در منطقه و قدرتمند نشان دادن خود شعار میدهد که میخواهد به ایران حمله کند و مکرر امریکا به او می گوید: نه خواهش می کنم این کار را نکن - الآن به مصلحت نیست - فعلاً اجازه نمیدهم و ....دقت شود که جنگ کار سادهای نیست و با مطالعه قدرت و امکان مهاجم - ضعف کشور هدف پیامدهای سیاسی، اقتصادی و نظامی منطقه و جهان و شاخصه های دیگر صورت میگیرد.(ادامه دارد...)
بسم الله الرحمن الرحيم
پاسخ قسمت دوم :
جنگ تحمیلی زمانی صورت گرفت که نه تنها جمهوری اسلامی ایران هیچ نداشت و به لحاظ اوضاع داخلی نیز دچار آشفتگی بود و ترور مسئولین نیز بر این آشفتگیها میافزود، بلکه جبهه مهاجم صدام و رژیم بعث از قدرت حاکمه امریکا، میگ روسی، چیفتن انگلیسی، کروز فرانسوی، آواکس امریکایی، بمب های شیمیایی آلمانی،پول عربی وحمایتهای سازمانهای بینالمللی و نهادهایی چون حقوق بشر؟! برخوردار بود! خوب نتیجه چه شد؟
امروزه نه تنها ایران درآن ضعف نیست و ازقدرت اقتصادی،سیاسی، تسلیحات نظامی و رشد علمی بسیار بالاتر و موقعیت منطقهای و جهانی بسیار مستحکم تری برخوردار است و به این مهم امریکاییها و اروپاییها بیشتر از اذهان عمومی مردم ما که تحت بمباران ضد تبلیغ خارجی و اذناب داخلی قرار دارند واقفند، بلکه امریکا، اروپا و اسرائیل نیز در قدرت و امکان سابق خود قرار ندارند و دچار بحرانهای شدید سیاسی و اقتصادی داخلی و خارجی و تزلزل سلطه در منطقه هستند. پس گزینه جنگ منتفی است.
د) - اگر چه جنگ به خودی خود خوب و مطلوب نیست و البته اگر ضرورت داشته و اجتناب ناپذیر باشد، نباید برای پرهیز از آن هر ذلتی را پذیرفت و از ترس مرگ خودکشی کرد، اما توجه به این نکته نیز ضروری است که جنگ، ویرانی و کشتار دارد، اما ترس ندارد.
تعداد کشته شدگان ناشی از تصادفات جادهای ما پس از جنگ، به مراتب بیش از شهدای جنگ تحمیلی بوده است متوسط سالانه 20 هزار نفر و بالتبع تعداد مجروحین و معلولین نیز به همین تناسب بیشتر است. هم چنین تعداد مرگ و میر ناشی ازمصرف مواد مخدر و نیز تخریب شخصیتها و خانوادهها با ضررها و خسران های روحی، روانی و حتی اقتصادی اش، به مراتب بیش از شهدا، مجروحین و تخریبهای ناشی از جنگ می باشد. بلایایی که از زمان رو کردن به تسامح، تساهل،آزادی بدون تعریف و تشویق به غرب زدگی و افزایش فزاینده یافت.
ﻫ)- در هر حال بهایی که در قالب تحریم اقتصادی یا تهدید به جنگ و حتی وقوع جنگ میپردازیم، بهای اصرار بر رشد علمی کشور و برخورداری از صنایعی مادر چون:انرژی هستهای، نانو تکنولوژی، شبیهسازی، تسلیحات زمینی،هوایی و دریایی و نیست،هر چند که این دست آوردهای مرهون انقلاب و جمهوری اسلامی است،بلکه بهای استقلالخواهی و تمامیت ارضی کشور است و تا زمانی که مردم در صحنه باشند و تحقق و کمال همین خواسته را دنبال کنند و سر تعظیم و تسلیم فرود نیاورند، این فشارها از سوی استکبار ادامه خواهد داشت و البته که هر چه رشد کنیم و قدرتمندتر گردیم، فشارها به ناچار کمتر یا دست کم خنثیتر میگردد، نه هر چه بیشتر عقبنشینی کرده و تسلیم شویم.
دقت کنیم که سیاست غرب، مانند حیوان وحشی است. هر یک قدم که عقب بنشینید، او آرام تر نمیشود، بلکه چند قدم جلوتر میآید و بیشتر چنگ و نیش دندان نشان میدهد و بیشتر غرش میکند و اگر پا به فرار بگذارید، حمله کرده و میدرد.(پایان)
💢سوریه در جنگ رسانه سقوط کرد
💢در میدان فریب رسانه را خورد
💢در سیاست فریب وعدهها را خورد
اما حقیقت میدان با واقعیت رسانهها متفاوت است.
🔷جمهوری اسلامی در برابر داعش بدون سازمان رزمایستاد
🔷سازمان رزم از جیشالوطنی سوریه رهبری سردار همدانی ایجاد کرد، ارتش سوریه را مستشاران نظامی مقاوم کردند و با ساخت فاطمیون و زینبیون به عنوان سازمان رزم اصلی، میدان را میدان مقاومت کردند.
🔸داعش به عراق و نزدیکی بغداد رسید! دقیقا به همین فاصله از دمشق! تا ۲۵ کیلومتری بغداد! موصول و شمال عراق را گرفت و جنایتهایی مانند اسپایکر کرد
شاخه داعش در سوریه ( همین جبهالنصره و جولانی) تا چند کیلومتری کاخ بشار رسیدند. ایران اراده کرد برای ماندن سوریه و عراق!
🔸آن موقع هم مرز زمینی نه تنها با سوریه از عراق نداشتیم، بلکه بخشی از عراق را هم نداشتیم.
شبیه زمان جنگ، هیچ سازمان رزم و لجستیکی نداشتیم.
هیچ شناختی به زمین سوریه و داعش هم نداشتیم
در طرف مقابل، قطر و امارات و عربستان و ترکیه و سلفیهای غرب و شرق خودمان هم بودند؛ القاعده و ...
در نزدیکی مرزهای خودمان هم رسیده بودند
تیمهای انتحاری داخل کشور خودمان فعال بودند
اما دستور بر این بود « اسد باید بماند»
بغداد و دمشق با هم ماندند.
امروز هم اگر اراده بر این شود، همان میشود.
🔸اینکه در پشت پرده میدان چه خبر است و طراحی و سناریو چیست، اطلاعات پنهان میخواهد که به جز تصمیمگیران ندارند.
اما هرچه هست، جمهوری اسلامی صحنه و میدان را میبیند و تدبیر دارد!
🔷حداقل فعلا روند نشان میدهد جمهوری اسلامی در حال بازی شطرنج است؛ در میدان جنگ یا سیاست را نمیدانم
اما موضع انفعال و ناتوانی نیست.
ظاهر اظهارات و مواضع این را میگوید.
اما در کل به قول عزیزی: « این قرن تلخ ۱۴۰۳ کی تمام میشود ؟»
در کل فعلا این روایت بسیار محتمل و متواتر است در رسانهها و تحلیلها! حقیقت در طی دو هفته آینده مشخص میشود
📌 نشریه آمریکایی نیولاینز:
♦️تهران قصد دارد زمانی وارد درگیری شود که اسد تضمین بدهد که سوریه را در اختیارش قرار میدهد زیرا بشار اسد و روسیه در امور منطقهای از ایران فاصله شدیدی گرفته بودند.
بشار اسد تا پیش از هفته گذشته ظاهراً در حال فاصله گرفتن از ارتباطات خود با ایران بود.
مقامات سوریه، دمشق را به محلی غیر قابلتحمل برای مسئولان ایران تبدیل کرده بودند.
پ.ن: در دوره واقعیتهای بی سند و اعتبار،بیشتر باید سکوت کرد و احتیاط و درایت؛ درست مانند سیاست
نه مانند مواضع عجیب دوست مشهدی جناب کمیلی « تکفیریها را مسلحین مومن مسلمان مجاهد» بخوانیم، نه مانند کانالهای مقاومت بازیچه رسانهای کانالهای تکفیری در بازنشر اخبار شویم، نه زیادی خوش بینباشیم مانند دوستان متصل که همه چی تحت درایت عزیزان جنگ دیده فرمانده !
پس سکوت بیشتر و دقت و خواندن و تأمل و شکل بیشتر
🟣 چند نکته قابل تامل
🔸گزینه های دنیای سیاست ثابت نبوده و بعضاً به سرعت تغییر می کنند
🔹این گزینه ها لزوما همه آن چیزهایی نیست که من و شما فکر می کنیم
🔸همه آن چیزهایی هم که محقق میشود لزومادلخواه و ایده آل من وشما نیست.
🔸هنر سیاست این است که درمیان بد و بدتر ها بهترین را برای منافع ملی گزینش کند
✅ دو توصیه به دوستان انقلابی
1️⃣ دربیانات حکیم انقلاب ، سخنان امیدبخش در مورد آینده منطقه کم نیست این قدر روی عقب نشینی غیرتاکتیکی تمرکز نکنید و آیه یأس نخوانید
2️⃣ به تجربه کلان و موفق جمهوری اسلامی در منطقه هم نیم نگاهی داشته باشید
💠ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ