#علما_و_بزرگان
💠 محبت و علاقه به ظالمین!💠
✍🏻 مرحوم آیت الله شیخ عبدالله مامقانی "قدس سره" در بیان یکی از اوصاف و افعال مذمومه می نویسد:
💠 [یکی از آنها] دوست داشتن #ظالم و فاسق و دوست داشتن بقاء اوست، چه آنکه هرکسی سنگی را دوست دارد خداوند او را با آن سنگ محشور گرداند!
🔸و هرکس ظالمی را بجهت #طمع در دنیای او دوست دارد خداوند بر او خشمناک گردد و با قارون در تابوت اسفل در آتش هم درجه خواهد بود.
- و هرکس بقاء ظالمها را دوست دارد، پس دوست داشته اینکه خداوند عصیان شود.
🔹و کسی که بقاء ایشان را دوست دارد از ایشان خواهد بود و هر کس از ایشان باشد، وارد آتش خواهد بود!
👈🏻 حتی اینکه صفوان [صفوان جمال] را از اجاره دادن شتر به ظالمین منع فرمودند بجهت اینکه منتهی می شود به دوست داشتن بقاء آن ظالمین، تا ادای اجرت شترها بشود!
- پس از ظلمه محسوب خواهد شد و رکون به ظالم تفسیر شده به دوست داشتن بقاء او تا دست در کیسه نموده به او چیزی دهد.
منبع: #سراج _الشیعه_فی_آداب_الشریعه
ص۵۸۴.
🌋 @doostibakhoda
🌷قال الإمام حسن عليه السلام:
مَكارِمُ الأَخْلاقِ عَشَرَةٌ: صِدْقُ اللِّسانِ وَ صِدْقُ اليَأْسِ و إِعْطاءُ السائِلِ و حُسنُ الْخُلقِ وَ الْمُكافاةُ بِالصَنائِعِ وَ صِلَةُ الرَحِمِ وَالتَّذَمُّمُ عَلَى الْجارِ وَ مَعْـرِفَةُ الْحَـقِّ لِلصّاحِبِ، وَ قِرَى الضَّيْفِ وَ رَأْسُهُنَّ الْحَياءُ.
🌸امام حسن مجتبی علیه السلام می فرمایند:
مكارم اخلاق ده چيز است: . راستگوئى . نوميدى راستين از غير خدا . بخشش به نيازمندان . خوش خلقى . پاداش در برابر خدمات ديگران . پيوند و رفت و آمد با خويشاوندان . حمايت از همسايه . توجّه به حقوق دوستان . مهمان نوازى . و مهمترين اينها شرم و حياء است.
ـ در بعضى نسخه ها «صدق البأس» آمده است بأس داراى دو معنى است: 1 ـ شجاعت 2 ـ فقر و تنگدستى.
تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 215.
🌋 @doostibakhoda
@dars_akhlaq.mp3
زمان:
حجم:
949K
🔊 #كليپ_صوتی
🎙🌸استادآيت الله #مشکینی (ره)
🔵 موضوع:پاداش اعمال در روز قیامت "این دنیا محل امتحان و آزمایش است...."
✅ خیلی تأثیر گذار 👌👌
بسیار شنیدنی حتما گوش کنید
📩 #درس_اخلاق ✍️ #اعمال
🌋 @doostibakhoda
🔴اثر تواضع در برابر آدم ثروتمند
#نهج_البلاغه
🔆منْ اَتَی غَنِیّاً فَتَوَاضَعَ لَهُ لِغِنَاهُ ذَهَبَ ثُلُثَا دِینِهِ
🔹هر کس در مقابل ثروتمند به خاطر ثروتش تواضع کند، دو سوم دینش از بین برود.
📚#حکمت_228
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🌋 @doostibakhoda
امام #صادق (ع):
💢ما مِن قَبض ٍ وَلا بَسط ٍ إلّا وَلِلّهِ فِیهِ مَشِیئَةٌ وَقَضَاءٌ وَابتِلَاءٌ
🔰 هیچ تنگنا و گشایشی نیست، مگر آنکه؛
←مشیت و
←قضا و
←امتحان الهی درآن نهفته است👌
📕اصول کافی/ ج1/ص152
🌋 @doostibakhoda
لانهی موش
#نفیسه_محمدی
بالاخره با کلی دودلی و ناراحتی خانه را خریدیم. یا باید از خیر ساکن شدن در محلهای نزدیک به مادرم میگذشتم، یا به همان خانههای کوچکی که دیده بودم، راضی میشدم. قولنامه را نوشتیم و هرچقدر که داشتیم برای خانهی جدید هزینه کردیم. از پول و طلا و خرده وسایلی که میشد فروخت، تا قرض و وام و هزار راه نرفته!
تا وقتی اسباب و اثاثیه را نبرده بودیم، خیلی خوشحال بودم، اما وقتی مادر و برادر کوچکم برای کمک و جابهجایی آمدند و خانهی کوچکِ چهلوهشت متریام را دیدند و همان دم در وا رفتند، تمام ذوقم را از دست دادم. مادرم که در سکوت ناراحتکنندهای وسایلم را میچید بالاخره طاقت نیاورد و صدایم کرد.
_مگه تو چار روز دیگه بچهدار نمیشی؟ دختر این خونه کفاف شما دو تا رو هم نمیده، آخه چه فکری کردین اینو خریدین؟ انگار لونه موشه...
با اینکه به انتقادهای گاهوبیگاه مادرم عادت داشتم اما دلم بدجور گرفت. سکوت کردم، راست میگفت. خانه آنقدر کوچک بود که کافی بود دستم را دراز کنم و وسیلهی موردنظرم را بردارم. تازه بعد از مستقر شدن در خانه، فهمیدیم خانهی کوچک یعنی چه! به هر طرف خانه که نگاه میکردم، کوچکبودنش بیشتر به چشمم میآمد.
گاهی دلم برای احسان میسوخت و گاهی برای خودم و دخترکوچکی که میخواست در این اوضاع بد اقتصادی پابهدنیا بگذارد.
چند روز پیش صبح زود از خواب بیدارشدم. احسان خواب بود و دلم نمیخواست برای خرید از خواب بیدارش کنم، به علاوه دوستداشتم محلهی جدید را بشناسم. درست سرکوچه یک نانوایی بود. بوی نان حسابی گرسنهام کرده بود. توی صف ایستادم. تلفن خانمی که جلوی من، دست پسرش را گرفته بود، زنگ خورد. همان اول صدای بغضآلود زن، توجه همه را به خودش جلب کرد. با حالتی مضطرب و بلاتکلیف حرف میزد.
_الان با امیر اومدم نونوایی، گفتم بیرون یه چیزی بخوریم و برم دنبال خونه، دیگه خجالت میکشم از خواهرم، چقدر مزاحمشون بشم، به خدا خسته شدم، یه لونه موشم پیدا بشه با اجاره پایین، راضیام به خدا...
اشک ریخت و پسر بچه را بدون اینکه نان بخرد دنبال خودش کشید. یک آن فکرم به همهجا سرک کشید. به وام و قسط و خانه و حرفهای مادرم، به لانهی موشی که مال خودمان بود و قدرش را نمیدانستم، به لطفی که خدا شامل حالم کرده بود و به چشمم نمیآمد.
نان را خریدم و به خانه برگشتم. احسان چایی دم کرده بود و نگران، منتظرم بود. نان را با محبت از دستم گرفت و کمی تشر زد که با این وضعیت نباید بیرون میرفتم. من اما خانه را برانداز میکردم، خانهای که با زحمت و تلاش به دست آورده بودیم و به نظرم بهترین خانهی دنیا بود.
🌋 @doostibakhoda
✴️ توحیدمان کم است
🔻باید در عمق این عبارت سال ها کاوید، سال ها تلاش کرد، از مرز منیت رها شد تا در جبهه جهاد اکبر به پیروزی دست یافت.
👈 آن گاه مبارزه با استکبار و بدی های دم دستی، در چشم ما بزرگ نخواهد ماند.
🔻بزرگ دیدن دشمن، نشانه صریحی بر کوچک دیدن خودمان است. منشأ این کوتاه نگری چیزی نیست جز هوس؛ هوس نام و نان و قدرت.
#سیاست
#امام_خمینی
🌋 @doostibakhoda
🔔
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
اﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺷﻴــﻄﺎﻥ...
ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥﻧﻔﺮﻱ ﻛﻪ ﻣﺮﻳﺪﺷﻴﻄﺎﻥ
ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ، ﺍﻓﺮﺍﺩﻱﻫﻢﻫﺴﺘﻨﺪﻛﻪﺷﻴﻄﺎﻥ
ﺣﺮﻳﻔﺸﺎﻥ ﻧﻤﻲﺷﻮﺩ.
ﻋﺎﺑﺪﻱﭘﺮﻫﻴﺰﮔﺎﺭ ﺑﻮﺩ ﻛﻪﺷﻴﻄﺎﻥ ﻫﺮﭼﻪ
ﻣﻲﻛﻮﺷﻴﺪ ﻧﻤﻲﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﻓﺮﻳﺒﺶ ﺩﻫﺪ.
آﺧــﺮ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﻪ ﺍﺳﻢ ﻋﺒـــﺎﺩﺕ
ﮔﻮﻟﺶ ﺑﺰﻧﺪ...
ﺩﺭ ﻧﻴﻤﻪﺷﺐ ﻭ ﺳﺤﺮﮔﺎﻫﻲ ﺑﺎﻻﻱ ﺳﺮﺍﻭ
ﺭﻓﺖﻭ ﮔﻔﺖﺑﺮﺧﻴﺰ ﻛﻪﻫﻨﮕﺎﻡﻧﻤﺎﺯﺍﺳﺖ...
ﻋﺎﺑﺪ ﺍﻭﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻭ ﺳﺮ ﺭﺍ ﺯﻳﺮ ﻟﺤﺎﻑ
ﺑﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﻧﻤــﺎﺯﻱ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺳﻔﺎﺭﺵ
ﻛﻨﻲ ﻧﻴﺎﺯ ﻧﺪﺍﺭﻡ....!!
ﻓﺮﻋـــﻮﻥ ﺩﻋــﻮﻱ ﺧـﺪﺍﻳﻲ ﻣﻲڪﺮﺩ...
ﺭﻭﺯﻱ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ڪﻮﺑﻴﺪ.
ﻓﺮﻋــﻮﻥ ﮔﻔﺖ ڪﻴﺴﺖ ڪﻮﺑﻨﺪﻩ ﺩﺭ؟
ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺧﻨﺪﻳﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ:
تیغ ﺩﺭ ﺭیشه ﺧــﺪﺍﻳﻲ ﻛﻪ نمــےﺩﺍﻧــﺪ
ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ڪﯿﺴﺖ...!!!!
🌋 @doostibakhoda
🔴🔵 راهی بسوی امام زمان (عج):
🔻از یکی از اولیاء الهی که تشرفات متعدد خدمت امام زمان علیه السلام داشته بود، پرسیده بودند چطور به همچنين مقامي رسيدید؟
🔸گفته بود: نمي دانم انتخاب خدا بود اما ظاهرا اوائل زمان رضا شاه بود؛ من پارچه كفنم را آماده كرده بودم و هزار تومان زير آن براي كَفْن و دفن و مجلس عزاداري و پذیرایی از اهالي روستا گذاشته بودم. اين پول کل سرمايه من بود که كنار گذاشته بودم. مؤمن صادقي آمد كه آثار صدق و شكستگي در چهره اش پيدا بود و نيازمند بود.
🔹گفت: من ورشكست شده ام؛ قرض دارم و فكرم مشغول است. مي تواني كمكي به من بكني؟
گفتم: هزار تومان دارايي من است که گذاشتم براي كفن و دفن و مجلس عزايم. پانصد تومان آن مال خودم و پانصد تومان هم مال تو؛ بعد که رفتم پول را بردارم در راه به نظرم رسيد كه تو كه هنوز نمردي! اين چه احتياطي است مي كني؟! اين مومن به این هزار تومان احتياج دارد؛ تو هم که مي داني راست مي گويد. اين هزار تومان را به او بده ، خداي تو هم كريم است.
بعد هم رفتم هزار تومان كه تمام سرمايه ام بود را آوردم و به او دادم و به او گفتم: ناراحت نباش؛ شتر ديدي نديدي؛ نمي خواهد پول را برگرداني.
🌹 شب آن روز بود كه در خواب ديدم كه اشاره شد: با اين كار راهي براي خودت به ما باز كردي!
@doostibakhoda
2.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ويدئوى كمتر ديده از جملهاى تاريخى كه امام خمينى به مردم گفت
👥مردم:
🔹ما همه سرباز توييم خمينى
🔹گوش به فرمان توييم خمينى
👤امام خمينى(ره):
🔹ما همه سرباز خدا هستيم، ان شا الله... نه تو سرباز منى و نه من سرباز تو
#كلام_امام
🌋 @doostibakhoda