📜 #عابد_اهل_دوزخ
روزی حضرت عیسی(ع) از صحرایی می گذشت؛
در راه به عبادت گاهی رسید
که عابدی در آن جا زندگی می کرد.
حضرت با او مشغول سخن گفتن شد.
در این هنگام جوانی که به کارهای زشت و ناروا مشهور بود از آن جا گذشت.
وقتی چشمش به حضرت عیسی(ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند.
همان جا ایستاد و گفت:
"خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده ام...!!!
اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟؟؟
خدایا! عذرم را بپذیر
و آبرویم را مبر"
مرد عابد تا آن جوان را دید
سر به آسمان بلند کرد و گفت:
"خدایا! مرا در قیامت،
با این جوان گناه کار محشور نکن."
در این هنگام خداوند به پیامبرش وحی فرمود که به این عابد بگو:
"ما دعایت را مستجاب کردیم
و تو را با این جوان محشور نمی کنیم،
چرا که او به دلیل توبه و پشیمانی،
اهل بهشت است
و تو به دلیل غرور و خودبینی،
اهل دوزخ."
👈به سه کلمه #غرور، #طمع و #حسد توجه ویژه ای داشته باشیم، نفس این سه کلمه باعث بدبختی های عدیده ای در زندگی افراد مختلف شده است👉
🌋 @doostibakhoda
👌همهچیز در دنیا برای امتحان ما طراحی شده است❤️
1-«امتحان» میشوی!
2-میزان وکیفیت (عبادت)و(معرفتت) ملاک است.
3-مقصد و هدف نهایی «لقاء الله».
نگاهت را به زندگی تغییر بده!
┄┄┄┄┄┄┄┄❅☑️❅┄┄┄┄┄┄┄┄
🌋 @doostibakhoda
◾️دعایی برای خلاصی از گرفتاری▪️
✳️دعایی از امام صادق علیه السلام برای استخلاص(رهایی از گرفتاری) به این صورت وارد شده است:
🙏یا کائِناً قَبلَ کُلِّ شَیءٍ و یا کائناً بَعدَ کلّ شیئء یا مُکَوِّنَ کُلِّ شَیءٍ، اَلبِسنِی دِرعَکَ الحَصِینَةَ مِن شَرِّ جَمِیعِ خَلقِکَ.
http://eitaa.com/joinchat/4390912C52f8f2d5e2
آیا من دُزدم ...؟!
راننده خط، بیتوجه به صف مسافران که در زیر باران منتظر ماشین بودند، کنار خیابون داد میزد:
«دربـــــــــــــــــست...»
👀 نگاه معنیدار و اعتراضهای گاه و بیگاه مسافران،
هم راننده رو کلافه کرده بود و هم ما رو.
بهخاطر همین من و یک خانم و دو آقای دیگه با همدیگه، ماشین رو با کرایه ۶۰۰۰ تومن دربست گرفتیم، که برای هر مسافر نفری ۱۵۰۰ تومن میافتاد، درحالی که کرایه خط فقط ۵۵۰ تومن بود.
🔵به هر ترتیب سوار تاکسی شدیم و راننده شروع کرد از مشکلات ماشین و گیرنیومدن لاستیک و بنزین آزاد زدن صحبت کردن و ...
🔴کنار راننده مرد جوانی نشسته بود که انگار از خیس شدن زیر بارون دل خوشی نداشت.
🔵راننده تاکسی: برادرخانمم یه وام ۶ میلیون تومنی میخواست بگیره مجبور شد ماشینش رو بذاره به عنوان وثیقه.
بنده خدا الان خورده به مشکل، دارند ماشینش رو مصادره میکنند.
یه عده دزد دارند میلیارد میلیارد اختلاس میکنند کسی هم خبردار نمیشه، اون وقت این جوون رو ببین چجوری سر میدوونند!
🔴مسافر: نوش جونش!
🔵راننده (نگاه متعجب): نوش جون کی؟
🔴مسافر: نوش جون کسی که ۳۰۰۰ میلیارد تومن خورده!
🔵راننده (با لحن عصبی آمیخته به تمسخر): نکنه اون بابا فامیل شما بوده؟
🔴مسافر: نه! فامیل من نبوده اما یکی بوده مثل همین مردم، مثل شما!
مگه این یارو از مریخ اومده اختلاس کرده؟ یا اون مدیر بانک از اورانوس به ریاست رسیده بوده؟
🔵راننده: نه آقا جان اونا از ما بهتروناند!
من برای یک جفت لاستیک باید ۳ روز برم تعاونی،
اون وقت اون ۳۰۰۰ میلیارد تومن رو میخوره یه آبم روش..!
🔴مسافر: خب آقا جان راضی نیستی نخر!
🔵راننده (با صدای بلند): چرا نامربوط میگی مرد حسابی؟ مجبورم بخرم ! لاستیک نخرم پس چجوری با ماشین کار کنم ؟
🔴مسافر: وقتی شما که دستت به هیچ جا بند نیست و یه راننده عادی هستی، وقتی میبینی بارندگی شده و مسافر مجبوره زود برسه به مقصد، میای ماشینی که باید تو خط کار کنه رو دربست میکنی...
🔵راننده پرید وسط حرف طرف که:
آقا راضی نبودی سوار نمیشدی!
🔴مسافر (با خونسردی): میبینی؟ من الان دقیقاً حال تو رو دارم، وقتی داشتی لاستیک ماشین میخريدی...
مرد حسابی فکر کردی ما که الان سوار ماشین تو شدیم و ۳ برابر کرایه رو داریم میدیم راضی هستیم؟
ما هم مجبوریم سوار شیم!
وقتی تو به عنوان یه شهروند عادی اینجوری سواستفاده میکنی، از مدیر یه بانک که میلیاردها تومن سرمایه زیر دستشه چه انتظاری داری؟
اون هم یکی مثل تو در مقیاس بالاتر.
🔵راننده آچمز شده بود و سرش تو فرمون بود ...
🔴مسافر که حالا کاملاً دست بالا رو داشت با خونسردی ادامه داد:
دزدی، دزدیه ... البته منظورم با شما نیستا ...
ولی خدا وکیلی چنددرصد از مردم ما اون کاری که بهشون سپرده شده رو خوب انجام میدن؟
که انتظار دارند یه مدیر بانک کارش رو خوب انجام بده؟
منتهی وقتی اونا وجدان کاری ندارند کسی بویی نمیبره، اما گندکاری یه مدیر بانک رو همه میفهمند!
برادر من تو خودت رو اصلاح کن تا اون مدیر بانک جرأت همچین خلافی رو نداشته باشه.
اینجور موقع ها معلوم میشه اگه ما هم آب گيرمون بیاد شناگر ماهری هستيم!
🔵راننده که گوشاش تو اون هوای سرد از شدت خجالت حسابی سرخ شده بود گفت:
چی بگم والا...!
🔘من اولین نفری بودم که تو مسیر باید پیاده میشدم
و طبیعتاً طبق قرار اجباری با راننده باید ۱۵۰۰ تومن کرایه میدادم.
وقتی خواستم پیاده شم یه اسکناس ۲۰۰۰ تومنی به راننده دادم.
🔵راننده گفت ۵۰ تومنی دارید؟
🔘با تعجب گفتم: بله دارم و دست کردم تو کیفم و یه سکه ۵۰ تومنی به راننده دادم.
🔵راننده هم یک اسکناس ۱۰۰۰ تومنی و یک اسکناس ۵۰۰ تومنی بهم برگردوند و گفت: به سلامت!
🔘همونطور که با نگاهم تاکسی رو که تو هوای بارونی مهآلود حرکت میکرد رو دنبال میکردم، چترم رو باز کردم و پولا رو تو کیفم گذاشتم ...
آروم شروع کردم به قدم زدن و با خودم فکر میکردم:
یعنی من هم باید خودم رو اصلاح کنم...!؟
🍂همه ما در ذهن خود ایستاده ایم تا دیگران اصلاح شوند یا شاید قهرمانی بیاید و همه را اصلاح نماید
🌋 @doostibakhoda
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
عقد زهرا و علی❤✨❤
درآسمانها بسته شد
سرنوشت عشق هم بر❤️✨❤️
زلف آنها بسته شد
سالروز ازدواج آسمانی حضرت علی( ع)وحضرت فاطمه( س)مبارک باد🎉🌹
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
🌋 @doostibakhoda
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
✅ برای برآورده شدن هر حاجتی این ذکر ها را بگویید
🌱رفع بیکاری : 360 مرتبه یا الله
🌱طلب فرزند شدن : 360 مرتبه توحید
🌱ادای قرض : 360 مرتبه انا انزلنا
🌱 وسعت رزق : 360 مرتبه انا انزلنا
🌱طلبکار : 360 مرتبه یا حی و یا قیوم
🌱رفع تهمت : 360 مرتبه یا الله اعلم
🌱 بیرون آمدن از خانه : توکلت علی الله
🌱 خانه دار شدن : 360 مرتبه یا کریم و یا رب
🌱 پیدا شدن اشیاء گمشده : 360 مرتبه نورالله ناظر
🌱رفع اضطراب : 360 مرتبه لا حول ولا قوه الا بالله
🌱 برکت غذا و پول : 360 مرتبه الذی احسن الحسنی
🌱 ازدواج جوانان : 360 مرتبه یا رئوف و یا رحیم
🌱 به راه راست آمدن جوانان : 360 مرتبه ایاک نعبد و ایاک نستعین
🌱 رفع فقر : 360 مرتبه انا انزلنا
🌱 شیرین شدن زندگی : 360 مرتبه یا عزیز زهرا
🌱 کارگشایی : 7 مرتبه آیت الکرسی – توحید – مزمل – صلوات
🌱 رفع وسوسه : 360 مرتبه اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
🌱شفای مریض : 360 مرتبه یا من اسمه دواء و ذکره شفا
🍃✨🌸✨🍃✨🌸✨🍃
🌋 @doostibakhoda
خیلی مهم ختم سوره واقعه،
به نقل از آیت الله بهجت (ره) 🔴
شروع از #دوشنبه این ماه،
برگرفته از نشر آثار آیت الله بهجت (ره)
آیت الله بهجت (ره) #بهجت_الدعا، ص٣۶٢ـ٣۶۴ برای افزایش روزی
و برآورده شدن حاجات مهم، ختم سورۀ «واقعه»
را به اطرافیان خود توصیه میکردند.
مرحوم مجلسی از امام سجاد علیه السلام
نقل کرده که حضرت فرمود:
هرگاه روز ماه قمری روز دوشنبه باشه
شروع به خواندن سوره واقعه کن
تا چهاردهم و ...
🌋 @doostibakhoda
🍃🌺🍃 اعمال هر ماه نو:
💠 خواندن هفت مرتبه سوره حمد براى دفع درد چشم.
💠 اندكى پنير خوردن، چه روايت شده: هركه خود را به خوردن آن در اول هر ماه مقيّد كند، اميد است در آن ماه حاجتش ردّ نشود.
💠 در روز اوّل دو ركعت نماز بجا آورد، در ركعت اول پس از سوره حمد سى مرتبه سوره توحيد، و در ركعت دوم بعد از سوره حمد سى مرتبه سوره قدر بخواند و پس از نماز صدقه بدهد، چون چنين كند، سلامتى اش را در آن ماه از خدا خريده است.
💠و از بعضى روايات استفاده میشود، كه پس از نماز بخواند:
💠بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ مَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ إِلا هُوَ وَ إِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرا مَا شَاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ رَبِّ إِنِّي لِمَا أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِين
🌋 @doostibakhoda
سنجش ایمان
مقیم لندن بود، تعریف می کرد که یک روز سوار تاکسی می شود و کرایه را می پردازد. راننده بقیه پول را که برمی گرداند ۲۰ سنت اضافه تر می دهد!
می گفت :چند دقیقه ای با خودم کلنجار رفتم که بیست سنت اضافه را برگردانم یا نه؟ آخر سر بر خودم پیروز شدم و بیست سنت را پس دادم و گفتم آقا این را زیاد دادی …
گذشت و به مقصد رسیدیم . موقع پیاده شدن راننده سرش را بیرون آورد و گفت آقا از شما ممنونم . پرسیدم بابت چی ؟ گفت می خواستم فردا بیایم مرکز شما مسلمانان و مسلمان شوم اما هنوز کمی مردد بودم. وقتی دیدم سوار ماشینم شدید خواستم شما را امتحان کنم . با خودم شرط کردم اگر بیست سنت را پس دادید بیایم . فردا خدمت می رسیم!
تعریف می کرد : تمام وجودم دگرگون شد حالی شبیه غش به من دست داد . من مشغول خودم بودم در حالی که داشتم تمام اسلام را به بیست سنت می فروختم …
🌋 @doostibakhoda
-- ♥ -حکایتی از مولانا--♥-
پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم میکرد.
از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن
را
به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید و تکرار می کرد : ای گشاینده گره های ناگشود
ه عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای.
پیر مرد در حالی که این دعا را با خود زمزمه می کرد و می رفت، یکباره یک گره از گره های دامنش گشوده شد و گندم ها به زمین ریخت او به شدت ناراحت شد و رو به خدا کرد و گفت :
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود ؟!
پیر مرد نشست تا گندم های به زمین ریخته را جمع کند ولی در کمال ناباوری دید دانه های گندم روی همیانی از زر ریخته است !پس متوجه فضل و رحمت خداوندی شد و متواضعانه به سجده افتاد و از خدا طلب بخشش نمود...
نتيجه گيري مولانا از بيان اين حكايت:
تو مبین اندر درختی یا به چاه / تو مرا بین که منم مفتاح راه
🌋 @doostibakhoda