eitaa logo
دوستی با خدا
30.6هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
102 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/BB7a.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸چطور از ديگران تشكر كنيم ? قران پاسخ ميدهد «پاداش دسته گل اهدایی» 🔸یکی از کنیزان امام حسین علیه السلام خدمت حضرت رسید،سلام کرد و دسته گلی تقدیم آن حضرت نمود. حضرت هدیه آن کنیز را پذیرفت و در مقابل به او فرمود:تو را در راه خدا آزاد کردم. انس که ناظر این برخورد انسانی بود از آن حضرت با شگفتی پرسید:چگونه در مقابل یک دسته گل بی ارزش او را آزاد کردی؟! چون ارزش مادی یک کنیز به صدها دینار طلا می رسید. حضرت با تبسمی حاکی از رضایت خاطر بود فرمود:خداوند اینگونه ما را ادب کرده،چون در قرآن کریم می فرماید وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا اگر کسی به شما نیکی کرد او را نیکی و با رفتار شایسته تری پاسخ دهید. 📖سوره نساء آیه۸۶ و من فکر کردم،از هدیه این کنیز بهتر این است که در راه خدا آزادش کنم. 📚بحار جلد۴۴ صفحه۱۹۴ ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
علت تغییر سرنوشت 🌷ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَةً أَنْعَمَها عَلی‏ قَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ 🌷 انفال53 《آن (کیفر) بدین سبب است که خداوند ،نعمتی را که به قومی عطا کرده،تغییر نمی دهد ،مگر آن که آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند،و همانا خداوند بسیار شنوا و دانا است》. ■در احادیث متعدد عواملی مانند ظلم و گناه سبب تغییر نعمت های الهی به حساب آمده اند ،چنانکه بازگشت از گناه و انحراف و حرکت از مسیر حق موجب سرازیر شدن انواع نعمت های الهی است. ■گناهان و ستم ها،انسان را از لیاقت بهره وری از لطف الهی دور می کند. چنانکه حضرت علی(ع) در خطبه ی قاصعه بدان اشاره نموده اند و در دعای کمیل می خوانیم:《اللّهم اغفر لی الذنوب الّتی تهتک العصم ...اللّهم اغفر لی الذّنوب الّتی تغیّر النّعم...》 در نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر می خوانیم: هیچ چیز مانند ظلم و ستم،نعمت های الهی را تغییر نمی دهد چون خداوند ناله ی مظلوم را می شنود و در کمین ظالمان است. (نهج البلاغه نامه53) امام صادق (ع) فرمودند:همواره از سختی ها و گرفتاری های روز و شب که عقوبت معصیت و گناهان شماست ،به خدا پناه ببرید. (کافی جلد 2،ص269) ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
💠سه جایی که در قیامت به هیچ کس غیر از خودمان فکر نمیکنیم به فرموده ی رسول گرامی 🔸۱- زمانی‎که شخص در برابر ترازوی اعمال قرار می‌گیرد که تمام توجّه او معطوف این است که آیا ترازوی وی سنگینی می‌کند یا خیر 🔸۲- هنگام گذشتن از صراط است که آیا از صراط گذر خواهد کرد یا خیر 🔸 ۳- هنگام تحویل نامه‌های اعمال است که آیا نامه‎ی اعمالش در دست راستش خواهد بود یا در دست چپ. در این سه جایگاه، انسان همسر و خویشاوند و دوستان صمیمی و فرزندان و پدر و مادر خویش را به یاد نمی‌آورد و این همان سخن خداوند عزّوجلّ است: لِکُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ، که به دلیل آن همه‎ خطرات عظیم و هولناکی‎که در آنجا هست، انسان تمام توجّه‌اش معطوف خویشتن می‌شود و به دیگری توجّه ندارد. از خداوند می‌خواهیم که از رهگذر رأفت و رحمت و لطف خویش، آن لحظات را بر ما آسان و آرام گرداند. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱۷، ص۳۹۲  البرهان الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ رَسُولِ الله (صلی الله علیه و آله)ِ أَنَّهُ قَالَ لَهُ بَعْضُ أَهْلِهِ: یَا رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله) هَلْ یَذْکُرُ الرَّجُلُ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ حَمِیمَهُ؟ فَقَالَ (علیه السلام): ثَلَاثَهًُْ مَوَاطِنَ لَا یَذْکُرُ أَحَدٌ أَحَداً عِنْدَ الْمِیزَانِ حَتَّی یَنْظُرَ أَ یَثْقُلُ مِیزَانُهُ أَمْ یَخِفُّ؟ وَ عِنْدَ الصِّرَاطِ حَتَّی یَنْظُرَ أَ یَجُوزُهُ أَمْ لَا؟ وَ عِنْدَ الصُّحُفِ حَتَّی یَنْظُرَ بِیَمِینِهِ یَأْخُذُ الصُّحُفَ أَمْ بِشِمَالِهِ؟ فَهَذِهِ ثَلَاثَهًُْ مَوَاطِنَ لَا یَذْکُرُ فِیهَا أَحَدٌ حَمِیمَهُ وَ لَا حَبِیبَهُ وَ لَا قَرِیبَهُ وَ لَا صَدِیقَهُ وَ لَا بَنِیهِ وَ لَا وَالِدَیْهِ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَی لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ مَشْغُولٌ بِنَفْسِهِ عَنْ غَیْرِهِ مِنْ شِدَّهًِْ مَا یَرَی مِنَ الْأَهْوَالِ الْعِظَامِ نَسْأَلُ اللَّهَ تَعَالَی أَنْ یُسَهِّلَهَا لَنَا بِرَحْمَتِهِ وَ یُهَوِّنَهَا عَلَیْنَا بِرَأْفَتِهِ وَ لُطْفِهِ. ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda
💠ایا خوف و خشیت و رهب و فزع و وجل و حذر و روع.... در قران به یک معنا هستند؟! «خَوف»: زمانی که انسان با یک ضرری که مشکوک بوده و به جهت نشانه هایی گمان به واقع شدن آن در آینده وجود دارد، روبرو شود، اضطراب پیدا کرده و آرامش خود را از دست می دهد که به این حالت خوف می گویند. 2. «حَذَر»: یعنی پرهیز و دورى کردن از چیز ترسناک و هراس آور. با مراجعه به موارد استعمال این واژه خواهیم دید که به معناى ترس نیست، بلکه به معناى پرهیز و احتیاط از خطر آینده است؛ مانند آیۀ «یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُم»؛هر فریاد را بر علیه خود گمان می کنند آنها دشمن ‏اند پس از آنها بپرهیز. پس، با توجّه به آنچه در معنای خوف گفته شد، ارتباط حذر با ترس در پرهیز و دوری از چیزی است که شخص از آن می ترسد. 3. «رَهب»: اگر همان ترسی که در خوف گفته شد، ادامه پیدا کرد و استمرار داشت، به آن رهب گفته می شود. از این رو، به کسی که این حالت خوف را در خود تداوم می بخشد، «راهب» گویند. 4. «فَزَع»: اگر ترس و آثار آن در انسان به طور ناگهانی ایجاد شده و فرد نتواند آن را تحمّل کند، این حالت را فَزَع می نامند که نوعی بی تابی است. 5. «خَشیَت»: مراقبت و نگهداری نفس به همراه خوف و ترس را خشیت نامند.به بیان دیگر؛ خشیت ترسی است که با تعظیم و بزرگداشت چیزى همراه است و بیشتر این حالت از راه علم و آگاهى نسبت به چیزى که از آن خشیت و بیم هست، حاصل مى ‏شود.در برابر خشیت اهمال کاری، غفلت و بی مبالاتی است. 6. «وَجَل»؛ یعنى شعور و درک ترس و خوف‏.به دیگر سخن؛ وجل، حالت و احساسی است در انسان بر خلاف طُمأنینه و آرامش نفس که قلب انسان به غَلَیان می افتد و آرامش خود را از دست می دهد. هر چند وجل به معنای خوف نیست، اما در مفهوم با هم شبیه اند؛ زیرا هر دو موجب اضطراب می شوند و استفاده از وجل در مورد ترس استعاره است. 7. «رَوع»: ترس سبک و خفیفی است که بر قلب چیره می شود، روع می گویند؛ خواه این که این حالت در اثر فزع و بی تابی باشد و یا این که به جهت شگفتی در جمال و کمال باشد. 8. «شَفق»: معنای این واژه، روشنائى آخر روز است که به هنگام غروب خورشید با تاریکى شب مخلوط مى ‏شود. همچنین به معناى یک نوع توجه و علاقه و عنایتى است که با خوف همراه باشد.چرا که شخص مشفق آن چیزى را که از آن مى‏ ترسد در بیشتر مواقع، او را دوست هم دارد. نکته دیگر این که: هر گاه کلمه «مشفق» به وسیله «مِن» به متعدى شود معناى خوف در آن ظاهرتر است، امّا هر گاه به وسیله «فى» متعدّى گردد، معناى علاقه و عنایت در آن بیشتر خواهد بود. برخی نیز گفته اند: شفق، به معنای خوف نیست، بلکه امر جامعی است بین رخوت، دقّت و ضعف؛ در مقابل شدّت، غلظت و قوّت. و فرقی نیست که در امور مادّی باشد یا در امور معنوی. در نتیجه می بینیم که از میان این کلمات فقط کلمات خوف، رهب، فزع و روع به معنای ترس و مراتب آن آمده است، اما کلمات حذر، خشیت، وجل و شفق به معنای ترس نیستند، بلکه به نوعی با ترس در ارتباط اند. ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda