چگونگی تحول آیت الله کشمیری
🍃در نجف اشرف با بچههای کوچه بازی میکردم ، ناگهان شیخی مرا دید و اشاره کرد نزدم بیا. به نزدش رفتم ، فرمود: «در سرت نور است با بچهها بازی نکن، تو به درد بازی نمیخوری».
🍃او کسی غیر از آیت الحق شیخ مرتضی طالقانی نبود و این واقعه در سنین طفولیت ، تقریباً حدود هفت، هشتسالگی ، آنهم از استادی در سن قریب هفتادسالگی اتفاق افتاد.
🍃بیش از ده سال (تا سن 21 سالگی) به ایشان متّصل بودم و حتی سالها حجره من کنار حجره ایشان بوده است. همه بچهها در سنین نوجوانی و جوانی، با هم سن و سالان خویش معاشرت دارند، ولی من از اول با پیرمردها رفیق بودم و هرکدام از اساتید این راه را میدیدم دستورالعملی میگرفتم.
🌋 @doostibakhoda
─═इई 🍀🌺🍀ईइ═─
#داستانک_آموزنده
پسرکی دو سیب در دست داشت
مادرش گفت:
یکی از سیب هاتو به من میدی؟
پسرک یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب !
لبخند روی لبان مادر خشکید!
سیمایش داد می زد که چقدر از پسرکش ناامید شده
اما پسرک یکی از سیب های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت:
بیا مامان!
این یکی ، شیرین تره!
مادر ، خشکش زد
چه اندیشه ای با ذهن خود کرده بود.
هر قدر هم که با تجربه باشید
قضاوت خود را به تأخیر بیاندازید
و بگذارید طرف ، فرصتی برای توضیح داشته باشد .
─═इई 🍀🌺🍀ईइ═─
🌋 @doostibakhoda
🌷💗🌷
🌷امام علی (ع):
🔸اگر دل می سپاری،به چیزی بسپار که بیاَرزد.
🔸اگر عاشق می شوی،عشقت به چیزی باشد که از خودت ارزشمندتر باشد.
🔸اگر می خواهی دل، هوس های بیجا نکند،چشم خود را کنترل کن.
🌷غررالحکم،حدیث۱۰۱۶۴
🌷💗🌷
🌋 @doostibakhoda