eitaa logo
دوستی با خدا
29.7هزار دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
5.4هزار ویدیو
106 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/BB7a.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین❤️ جان کاری نکردم که آماده محرم بشم #امام_حسین❤️ #عاشق‌کربلاتم‌تاآخرش‌باهاتم 🌋 @doostibakhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌿🌹🌿🌹 السَّلامُ عَلَيكَ يا أبا عَبدِ اللهِ أَلسَّلامُ عَلى عَلِىّ الْكَبيرِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرَّضيـعِ الصَّغيرِ، أ أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَدَّلینَ فِى الْفَلَواتِ سلام بر تو ای ابا عبداللّه سلام سلام بر على اکبر، سلام بر آن شیر خوار کوچک، سلام بر آن به خاک افتادگان در بیابآن‌ها‌... ❣️صبحتون‌حسینے🌤 🌋 @doostibakhoda
😔😔😔 🌋 @doostibakhoda
بعضی ها تو زندگی روزمره زیاد قسم خدا میخورند. مخصوصاً تو کار و کاسبی. 🔹 به خدا قسم... 🔹 خدا وکیلی... 🔹 خدا شاهده... 🔹 آره والله... 🔹 نه والله... خدا تو قرآن می‌فرماید: 📖 لاٰ تَجْعَلُوا اَللّٰهَ عُرْضَةً لِأَیْمٰانِکُمْ (بقره/۲۲۴) 👈 خدا را در معرض سوگندهای خود قرار ندهید! 🔸 یعنی تا جایی که می‌تونید قسم خدا نخورید. 🔸 برای هر چیز کوچک و بزرگی از خدا و نام مقدّسش خرج نکنید، این کار نوعی جرأت و بی‌ادبی حساب میشه. 🔸 احترام نام خداوند و مقدّسات باید حفظ بشه. 🔸 بعضی‌ها به جون عزیزانشون قسم نمیخورن، اونوقت مثل نقل و نبات قسم خدا میخورن. 🔸 اگه راست میگی به جون خودت قسم بخور، به جون بچه‌ات، مادرت، بابات... 🔷 امام صادق علیه السلام می‌فرماید: ☘️«لَا تَحلِفوا بِاللهِ صَادِقینَ وَ لَا کَاذِبین فَاِنَّ اللّٰهَ سُبحَانَهُ یَقولُ وَ لاٰ تَجْعَلُوا اللّٰهَ عُرْضَةً لِأَیْمٰانِکُم»☘️ 🚧 هیچگاه سوگند به خدا یاد نکنید! چه #راستگو باشید، چه #دروغگو! زیرا خداوند سبحان در قرآنش می‌فرماید: خدا را در معرض سوگندهای خود قرار ندهید. 🔸 یعنی حتی برای کارهای نیک، اعم از کوچک و بزرگ، قسم نخورید، و نام خدا را کوچک نکنید. ☝️ حالا یه نکته مهم دیگه: #قسم_راست خوردن کار خوبی نیست، چه برسه به اینکه کسی #قسم_دروغ بخوره. این دیگه واویلاست...😰 🔷 امام صادق می‌فرماید: 🚧 کسی که قسمی بخورد و بداند که #دروغ می‌گوید، در حقیقت با خدا جنگیده است. 🌋 @doostibakhoda
🌷حدیث هایی درباره امام حسین(ع) ✳️امام صادق(ع): بهترین و لذت بخش‌ترین نعمت در بهشت، تماشای روی حسین است.   امام حسين عليه السلام : «أنَا قَتيلُ العَبَرَةِ لايَذكُرُني مُؤمِنٌ إلاّ استَعبَرَ؛» «من كشته اشكم ؛ هر مؤمنى مرا ياد كند ، اشكش روان شود.» 📚بحار الأنوار ، ج 44 ، ص 284 🌋 @doostibakhoda
وقتی آدرینا وارد اتاق شد همه مداد ها✏️✏️✏️ مرتب سرجایشان نشستند. همه آنها دوست داشتند او با دستهای مهربانش آنها را بغل کند و نقاشی بکشد. آدرینا پشت میز نشست.با نگاه🙂 تیزبینش به مدادها نگاه کرد. مداد رنگی ها همدیگر را هل میدادند 😀تا نگاه او به آن ها بیفتد.چون... ❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️❇️ بیاید به مهدیار تا ادامه قصه رو بخونید. 🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻 یک عالمه شعر🎶 قصه صوتی 🔊 و کلیپ 🎞 جذاب دیگه هم داریم. 🔆🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅 ویژه سرباز کوچولوهای امام زمان عجل الله فرجه🌤 http://eitaa.com/joinchat/149422093C0be0940efc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثواب بینهایت و نامحدود گفتن الحمدلله کما هو اهله از زبان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) #حجت_الاسلام_فرحزاد 🌋 @doostibakhoda
#توفیقات_در_نماز_شب_است #توفیقات_در_نصف_شب_است #منشا_توفیقات_کجاست❓ 🍃آیت الله سیدمحمد هادی میلانی توفیقات پروردگار در شب زنده داری و نماز شب است. 📕افلاکیان خاک نشین، ص 100 🌋 @doostibakhoda
💎جرعه ای از نهج البلاغه 🔹تعریف عدل و احسان 📜 امیرالمومنین علی(ع) در معناى قول خداوند عزّوجلّ: «خداوند به عدل و احسان امر مى کند» (نحل 90) فرمودند: عدل، انصاف داشتن و احسان نیکویی کردن است حکمت 231 #کلام_امیر 🌋 @doostibakhoda
یک نفر بود مثل آدم های دیگر، موهایی داشت بور با ریشی کم پشت و سنی حدود هفده سال. پدرش مسلمان بود و از تاجرهای مراکش و مادرش، فرانسوی و اهل دین مسیح. “ژوان” دنبال هدایت بود. در سفری با پدرش به مراکش رفت و مسلمان شد. محال بود حقی را بیابد و بااخلاص از آن دفاع نکند. در نماز جمعه اهل سنت پاریس، سخنرانی های حضرت امام را که به فرانسه ترجمه شده بود، پخش می کردند. یکی از آنها را گرفت و گوشه خلوتی پیدا کرد برای خواندن، خیلی خوشش آمد و خواست که بازهم برای او از این سخنرانی ها بیاورند. بعد از مدتی، رفت و آمد “ژوان کورسل” با دانشجوهای ایرانی کانون پاریس، بیشتر شد. غروب شب جمعه ای، یکی ازدوستانش “مسعود” لباس پوشید برود کانون برای مراسم، “ژوان” پرسید: “کجا می ری؟” گفت: “دعای کمیل” ژوان گفت: “دعای کمیل چیه؟! ما رو هم اجازه می دی بیاییم!” گفت: “بفرمایید”. چون پدرش مراکشی بود، عربی را خوب می دانست. با “مسعود ” رفت و آخر مجلس نشست. آن شب “ژوان” توسل خوبی پیدا کرد. این را همه بچه ها می گفتند. هفته آینده از ظهر آمد با لباس مرتب و عطرزده گفت: “بریم دعای کمیل”. گفتند: “حالا که دعای کمیل نمی روند”؛ تا شب خیلی بی تاب بود. یک روز بچه های کانون، دیدند “ژوان ” نماز می خواند، اما دست هایش را روی هم نگذاشته و هفته بعد دیدند که بر مُهر سجده می کند. “مسعود” شیعه شدن او را جشن گرفت. وقتی از “ژوان ” پرسید: “کی تو رو شیعه کرد؟ ” او جواب داد: “دعای کمیل علی(ع”. گفت: “می خواهم اسمم رو بذارم علی”. “مسعود ” گفت: “نه، بذار شیعه بودنت یه راز باشه بین خودت و خدا با امیرالمؤمنین”. گفت: “پس چی؟” “هرچی دوست داری” گفت: “کمال” چه اسم زیبایی، برای خودش انتخاب کرد. مسیحی بود. شد مسلمان اهل سنت و بعد هم شیعه، در حالی که هنوز هفده بهار از عمرش نگذشته بود.. یک روز گفت: “مسعود! می خوام برم ایران طلبه بشم”. “برو پی کارت. تو اصلاً نمی توانی توی غربت زندگی کنی. برو درست را بخوان.” آن زمان دبیرستانی بود. رفت و بعد از مدتی آمد و گفت: “کارم برای ایران درست شد. وقتی رفت ایران ظرف مدت 5 ماه فارسی بلد شد. اجازه نمی داد یک دقیقه از وقتش ضایع شود. همیشه به دوستانش می گفت: “معنا ندارد کسی روی نظم نخوابد؛ روی نظم بیدار نشود.” خیلی راحت می گفت: “من کار دارم. شما نشستید با من حرف بزنید که چی بشه! برید سر درستون. من هم باید مطالعه کنم.” کتاب “چهل حدیث” و “مسأله حجاب” را به زبان فرانسه ترجمه کرد. همیشه دوست داشت یک نامی از امیرالمؤمنین(ع) روی او بماند. می گفت: “به من بگید ابوحیدر، این آن رمز بین علی(ع) و من هست.” یک روز از “مدرسه حجتیه ” زنگ زدند که آقا پایش را کرده توی یک کفش که من زن می خواهم. هرچه می گوییم حالا اجازه بده چندسالی از درست بگذره، قبول نمی کند. مسعود گفت: “حالا چه زنی می خواهی؟ “ گفت: “نمی دونم، طلبه باشد، سیده باشد، پدرش روحانی باشد، خوشگل باشد. “ مسعود هم گفت: “این زنی که تو می خوای، خدا توی بهشت نصیبت می کند. “ هرچه توجیهش کردند، فایده نداشت. “مسعود ” یاد جمله ای از کتاب حضرت امام افتاد که توصیه کرده بودند “طلبه ها، چند سال اول تحصیل را اگر می توانند، وارد فضای خانوادگی نشوند. “ رفت کتاب را آورد. گفت: “اصلاً به من مربوط نیست، ببین امام چی نوشته. “ جمله را که خواند، کتاب را بست. سرش را انداخت پایین. فکر کرد و فکر کرد. بعد از چند دقیقه سکوت گفت: “باشه “. خیلی به حضرت امام ارادت داشت. معتقد بود فرامین ولی فقیه، در واقع، دستورات اهل بیت(ع) است. هر وقت ما گفتیم: “امام ” می گفت: “نه! حضرت امام “. یک روز رفت پیش مسعود و گفت: “می خواهم برم جبهه ” ایام عملیات مرصاد بود. مسعود گفت: “حق نداری “. گفت: “باید برم “. مسعود: “جبهه مالی ایرانی هاست؛ تو برو درست رو بخوان “. گفت: “نه! حضرت امام گفتند واجب است.” فردای آن روز، رفته بود لشگر بدر و به عنوان بسیجی، اسم نوشته بود و رفت عملیات مرصاد. هنوز یک هفته نشده بود که خبر شهادتش را آوردند. آن موقع، تقریباً بیست و چهار سال داشت. از زمان بلوغش تا شهادت هشت نه سال بیشتر عمر نکرد، ولی هر روز یک قدم جلوتر بود. مسیحی بود، سنی شد، و بعد شیعه مقلد امام شد و مترجم و بالاخره رزمنده. چقدر راحت این قوس صعودی را طی کرد، چقدر سریع. کمال، آگاهانه کامل شد و در یک کلام، بنده خوبی شد. یکی از دانشجویان ایرانی مقیم فرانسه می گوید: اگر “کمال کورسل ” شهید نمی شد، امروز با یک دانشمند روبه رو بودیم.5 مرداد سالروز شهادت شهید کمال کورسل گرامیباد. 🌋 @doostibakhoda
_امام_زمانم❤ _مولای_مهربانم💖 این عشق آتشین ز دلم پاک نمی شود مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود❤❤❤❤ 🌹تعجیل در فرج صلوات🌹 🌋 @doostibakhoda
■دعوا شده بود،آقا امیرالمومنین رسید. گفت:آقا قصاب ولش کن بذار بره. □گفت:به تو ربطی نداره. دست شو برد،بالا محکم گذاشت تو صورت علی (ع)آقا سرشو انداخت پایین رفت. ○مردم ریختن گفتن:فهمیدی کیو زدی؟! گفت:نه،فضولی می کرد منم زدمش گفتن:زدی تو گوش علی خلیفه مسلمین. 🔶️ساتور رو برداشت دستشو قطع کرد، گفت دستی که بخوره تو صورت علی دیگه دست من نیست. دستی که بخوره تو صورت امام زمانم نباشه بهتره.... 🔷️امام زمان(عج)فرمودند:هر موقع گناه می کنی یه سیلی به صورت من می زنی.. تلنگر 👈ما چی کار کردیم؟؟ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 📚بحارالانوار ج۴۱ ص۲۰۳ 🌋 @doostibakhoda