🌺 حدیث جلسه ۷: «بهترین مردم»
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الكافي [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ وَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنِ اِبْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ اَلثُّمَالِيِّ قَالَ] قَالَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ (صَلَوَاتُ اَللهِ عَلَيْهِ):
«مَنْ عَمِلَ بِمَا اِفْتَرَضَ اَللهُ عَلَيْهِ فَهُوَ مِنْ خَيْرِ اَلنَّاسِ.»
🖊 شرح حدیث:
🍃 فرمود: هركس كه به واجبات عمل كند، جزو بهترين مردم است.
🍃و في رواية: "فهو من اعبد الناس".
🌱 "خير الناس"، و "أعبد الناس" دو تعبير از يک حقيقت است،
چون عبادت پرودگار و عبوديت ذات اقدس الهى بهترين فضیلتها و ارزشها براى انسان است.
بنابراين، وقتى أعبد الناس بود، طبعاً خير الناس است.
🍃 اساس كار، فرائض الهى است،
اگر چه نوافل و مستحبات خيلى ارج و قدر دارند، مايه قرب إلى الله میشوند، در اين شكّی نيست، امّا اساس عبادات فرائض است.
🍃 حدّاقل و آن نصاب تقرب إلى الله فرائض است.
فرض بفرمائيد پزشک يک اندازه معينی از مواد غذایى كه مثلاً كالرى زاست، و ادامه حيات بيمار وابسته به آن است، براى او تجويز مىكند، اين حداقل است، بيشتر شد چه بهتر!
🍃 امّا اين، حدّ نصاب است، اگر از اين حدّ نصاب پايين تر آمد مايه هلاكت است.
فرائض را هم به لحاظ كيفيت چند نوع میشود انجام داد.
🌱 انسان گاهى نمازهاى پنچگانه كه بالاترين عبادات است، با حضور قلب مىخواند، خود را در مقابل خداى متعال احساس مىكند، از او مىخواهد، او را از صميم قلب ستايش مىكند.
🌱 و گاهى نماز بیروح و غافلانه انجام میدهد.
🍃 اين دو قابل مقايسه نيستند.
البته فرائض فقط واجبات نيست، اعمّ از واجبات و ترک محرمّات است.
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ جلد ۱، صفحه ۵۰۵؛ فیض کاشانی
📆 ۱۳ آذر ۱۳۸۶ (جلسه ۱۹۵ مکاسب محرّمه).
جلسه ۸. اصول۲، کفایة؛ ج۱، ص ۱۰۶. الأوامر... الفصل الثاني... الخامس... إن قلت نعم، لكن هذا کلّه. ۲۸ بهمن ۱۴۰۲ .mp3
11.83M
🎙جلسه ۸. اصول۲، کفایةالأصول؛
المقصد الأول: في الأوامر... الفصل الثاني: في ما يتعلّق بصیغة الأمر
ج۱، ص ۱۰۶؛ المبحث الخامس... إن قلت: نعم، لكن هذا کلّه
📆 شنبه؛ ۲۸ بهمن ۱۴۰۲
#کفایة_الأصول
#اصول۲
🌺 حدیث جلسه ۸: «نعمت همراه شکر استدراج نیست»
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الكافي [اِبْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَطِيَّةَ عَنْ عُمَرَ بْنِ يَزِيدَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ):
«إِنِّي سَأَلْتُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَرْزُقَنِي مَالاً فَرَزَقَنِي،
وَ إِنِّي سَأَلْتُ اَللَّهَ أَنْ يَرْزُقَنِي وَلَداً فَرَزَقَنِي وَلَداً،
وَ سَأَلْتُهُ أَنْ يَرْزُقَنِي دَاراً فَرَزَقَنِي،
وَ قَدْ خِفْتُ أَنْ يَكُونَ ذَلِكَ اِسْتِدْرَاجاً؟
فَقَالَ: أَمَا وَ اَللَّهِ، مَعَ اَلْحَمْدِ فَلاَ».
🖊 شرح حدیث:
🍃 شخصی خدمت حضرت عرض کرد: از خدا مال خواستم، خدا داد.
فرزند خواستم، داد.
از خدا خانهای خواستم، به من داد.
میگوید هر چه از خدا خواستم، خدای متعال به من داد.
❓میترسم این، استدراج باشد، مهلتدادن و میداندادن باشد؛ برای اینکه من فرصت گناه پیدا کنم، و مبتلای به گناه بشوم.
✅ حضرت فرمودند: در صورتی که این نعمتهای خدای متعال را شکر کنی، و حمد الهی را به جا بیاوری، ديگر استدراج نیست.
🍃 پس استدراج این است که انسان غفلت کند و میدان پیدا کند با این نعمت الهی و بهرههای زندگی، لذّت ها و فرصتهایی که در زندگی برای او پیش میآید از: مال، عزّت و فرزند و ساير چیزها، او را غافل کند.
🌱 مثل رانندهاي که در جادّهای صاف و هموار، همینطور حركت مىكند، غفلت میکند، هر آن ممكن است خوابش بگیرد! این، استدراج است.
حضرت فرمودند: اگر حمد بکنی، استدراج نيست.
🍃 حمد انسان را متوجّه مىكند که این نعمت را خدا به او داده، حمد نعمت مستلزم توجّه، ذكر و عبادت الهى است.
پس درست نقطهی مقابل آن چیزی است که استدراج را در انسان به وجود میآورد؛ يعنى غفلت.
حمد که شد، دیگر غفلت نیست.
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۰۸؛ فیض کاشانی
📆 ۲۹ فروردین ۱۳۸۹ (جلسه ۳۴۵ مکاسب محرّمه)
❇️ اسراف در تبلیغات انتخاباتی
8⃣2⃣ سؤال: آیا چاپ گسترده اوراق تبلیغاتی که اکثراً بدون مطالعه در معابر رها شده، یا سر از سطل زباله در میآورند، جایز است؟
✅ جواب: تبلیغات انتخاباتی مطابق قوانین اشکالی ندارد، ولی باید از روشهایی استفاده نمایند که اسراف در آن رخ ندهد.
#️⃣ #احکام_انتخابات
📚@doros_howze_asghari
جلسه ۸. فقه۶، مکاسب، شروط المتعاقدین؛ بيع الفضولي... الأولی؛ ج۳، ص ۳۶۴. و احتجّ للبطلان بالأدلة الأربعة. ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ .mp3
12.49M
🌺 حدیث جلسه ۸: «ذکر کثیر در مقام عمل»
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الكافي [عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ] عَنْ أَبِي عَبْدِ اَلله (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ:
«مِنْ أَشَدِّ مَا فَرَضَ اَللهُ عَلَى خَلْقِهِ ذِكْرُ اَللهِ كَثِيراً؛
ثُمَّ قَالَ: لاَ أَعْنِي "سُبْحَانَ اَللهِ وَ اَلْحَمْدُ للهِ وَ لاَ إِلَهَ إِلّا اَللهُ وَ اَلله أَكْبَرُ"، وَ إِنْ كَانَ مِنْهُ؛
وَ لَكِنْ ذِكْرَ اَللهِ عِنْدَ مَا أَحَلَّ وَ حَرَّمَ، فَإِنْ كَانَ طَاعَةً عَمِلَ بِهَا، وَ إِنْ كَانَ مَعْصِيَةً تَرَكَهَا.»
🖊 شرح حدیث:
🍃 از دشوارترين، يا مهمترين چيزهايی كه خداى متعال بر بندگان خود واجب و فرض كرده است، ذكر كثير است، كه در اين آيه شريفه: «يا ايّها الذين امنوا اذكروا الله ذكراً كثيرا، و سبّحوه بكرةً و اصيلاً» به آن امر فرمود.
❌ مىفرمايند: اين ذكر كثيری كه بر بندگان فريضه است، اين كلمات شريفه نيست، اگر چه اين كلمات هم ذكر خداست،
🍃 امّا مراد من به ياد خدا بودن است در آنچه حلال و حرام كرده است.
كه وقتى انسان به يک منطقه ممنوعهای از ممنوعات شرع مقدّس برسد، آنجا كه جاذبههاى گوناگونى او را به سوى گناه میكشد، به ياد خدا بيفتد، و از لغزيدن و فرو غلطيدن در گنداب گناه خوددارى كند.
✅ ذكر كثيری كه "من اشدّ ما فرض الله علی العباد" است، اين است.
🍃 اگر اطاعت خدا است بر طبق آن عمل كند،
اگر معصيت خداست استنكاف كند و ترک كند.
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ جلد ۱، صفحه ۵۰۵؛ فیض کاشانی
📆 ۱۸ آذر ۱۳۸۶ (جلسه ۱۹۶ مکاسب محرّمه).
جلسه ۹. اصول۲، کفایة؛ ج۱، ص ۱۰۷. الأوامر... الفصل الثاني... الخامس... و أما إذا کان بمعنی الإتیان بالفعل. ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ .mp3
9.9M
🎙جلسه ۹. اصول۲، کفایةالأصول؛
المقصد الأول: في الأوامر... الفصل الثاني: في ما يتعلّق بصیغة الأمر
ج۱، ص ۱۰۷؛ المبحث الخامس... و أمّا إذا کان بمعنی الإتیان بالفعل بداعي حسنه
📆 یکشنبه؛ ۲۹ بهمن ۱۴۰۲
#کفایة_الأصول
#اصول۲
🌺 حدیث جلسه ۹: «مراقبت مستمرّ از خود»
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الكافي [عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ دَاوُدَ اَلْمِنْقَرِيِّ عَنْ حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ] عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ:
«كَمْ مِنْ مَغْرُورٍ بِمَا قَدْ أَنْعَمَ اَللَّهُ عَلَيْهِ،
وَ كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِسَتْرِ اَللَّهِ عَلَيْهِ،
وَ كَمْ مِنْ مَفْتُونٍ بِثَنَاءِ اَلنَّاسِ عَلَيْهِ».
🖊 شرح حدیث:
1⃣ چه بسیارند کسانی که به نعمتی که خدای متعال به آنها داده است، مغرور میشوند.
🌱 مغرور یعنی فریفته، فریب خورده.
غرور یعنی اینکه انسان به چیزی سرگرم و فریفته بشود، و از پیرامون خود غفلت ورزد.
🛑 انسان گاهی سرگرم نعمتها میشود، این نعم الهى را یک عظمتی، یک خصوصیتی برای خود به حساب میآورد، از پیرامون خود، از هدف خود، از آنچه که بر عهدهی اوست، غافل میشود.
این نعمت میتواند مال باشد، میتواند مقام باشد، میتواند علم باشد.
2⃣ ای بسا کسانی که مستدرجند؛
یعنی به اينها در زندگی میدان داده شده است تاخت و تاز کنند، خدای متعال چشم اينها را بسته است، به غفلت دچارشان کرده است،
میدانی پیدا کردهاند، همینطور تاخت و تاز میکنند، کسی جلودارشان نیست!
این، استدراج است؛ یعنی همینطور میرود تا اینکه با سر سقوط کند.
3⃣ ای بسا کسانی که فریفته میشوند به ثنا و مدح مردم.
🛑 این، خطر بزرگی است.
گاهى مردم ما را ثنا میکنند، مدح میکنند، حُسنی که در ما نیست، آن را به ما نسبت میدهند، خیری که در ما نیست، آن را به ما نسبت میدهند، ما هم باورمان میآید، مفتون میشویم، خیال میکنیم واقعاً همانی هستيم که مردم میگویند،
در حالی که اگر به خودمان مراجعه کنیم، دقّت بکنیم، تقوا که همان مراقبت از خویشتن است، اگر آن را به کار ببندیم، میبینیم خبری نیست.
این محسّناتی که مردم نسبت به ما ذکر میکنند (محسّنات اخلاقی، محسّنات عملی و ...)، اين حرفها وجود ندارد، امّا در عین حال، چون به نفع ماست، بر طبق میل و هوای ماست، باورمان مىشود. این، انسان را غافل میکند.
🍃 این كه ميفرمايد: «کم مِن مغرور، کم مِن مستدرَج، کم مِن مفتون»، از این قبیل افراد در دنيا زیاد است، يعنى: مراقب خود باش!
❌ خیال نکنیم ما از اينها خارجیم؛
نه، این خطر براى ما هم وجود دارد.
✅ بنابراین، علاج این خطر بزرگ، همین است که انسان هميشه مراقب خود باشد، به حرف مردم دربارهی خود نگاه نکند، به حقیقت خود و واقعیت خود و آنچه که هست، نگاه کند، تا اینکه دچار غفلت و گمراهی نشود.
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۰۸؛ فیض کاشانی
📆 ۳۰ فروردین ۱۳۸۹ (جلسه ۳۴۶ مکاسب محرّمه)