eitaa logo
🌺دروس حوزوی؛ حامد اصغری🌺
408 دنبال‌کننده
610 عکس
104 ویدیو
137 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 حدیث اخلاقی جلسه ۴۱: «واسطه‌ی خیر شریک فاعل خیر، واسطه‌ی شرّ شریک فاعل شرّ» عن موسی بن جعفر (علیه‌السلام)، عن آبائه (علیهم‌السلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): «مَنْ يَشْفَعْ بِشَفَاعَةٍ حَسَنَةٍ، أَوْ أَمَرَ بِمَعْرُوفٍ، أَوْ نَهَى عَنْ مُنْكَرٍ، أَوْ دَلَّ عَلَى خَيْرٍ، أَوْ أَشَارَ بِهِ فَهُوَ شَرِيكٌ؛ وَ مَنْ أَمَرَ بِسُوءٍ أَوْ دَلَّ عَلَيْهِ أَوْ أَشَارَ بِهِ فَهُوَ شَرِيكٌ». 🖊 شرح حدیث: 🍃 اگر کسی واسطه‌ی کار خیری بشود، به نفع کسی وارد مذاکره بشود، شفاعت یعنی این. 🌱 شفیع یعنی دو تا شدن، جفت شدن. کسی دنبال کاری است، دیگری هم با او همراه می‌شود و دوّمیِ او می‌شود، این شفاعت است. 🍃 حالا کسی برای یک صاحب حاجتی، برای یک گرفتاری، شفاعت حسنه‌ای بکند، یا این‌که به یک کار نیکی کسی را امر کند، 🌱 در تحقّق یک کار نیکی با امر خود دخالت کند، 🍃 کار خیری را به کسی نشان بدهد که این کار را بکن! آن کار را بکن! 🌱 که این غیر از امر به معروف است؛ امر، به معنای فرمان‌دادن است، که کسی نماز نمی‌خواند یا روزه نمی‌گیرد، شما امر می‌کنید به او، این‌جا امر است: نمازت را بخوان! 🌱 دلّ علی خیرٍ، به معنای امر به معروف نیست، یعنی انسان مشورت می‌دهد به کسی که اگر این کار را بکنی کار خوبی است، یا این‌که به او مشورت می‌دهد. 🍃 هر کدام از اين‌ها که به نحوی در یک کار نیکی دخالت کردند، یا با امر، یا با نهی، یا با مشورت دادن، یا با راهنمایی کردن، یا با شفاعت کردن؛ اگر آن کار خوب تحقّق پیدا بکند، آن عمل خیر انجام بشود، این کسی که در آن دخالت داشته هر چند به این نحوی که به زبان یک کاری کرده، در آن کار شریک است. 🍃 بعضی‌ها به قول معروف این دو مثقال زبان را حاضر نیستند تکان بدهند برای این‌که یک کاری را به یک کسی بگویند که: این کار را بکن! این کار را نکن! مایه‌ای هم ندارد. 🍃 البته گاهی هزینه‌هایی دارد؛ بعضی‌ها را با آدم دشمن می‌کند، لکن به هر حال، اگر آن کار انجام گرفت، شما هم که به همین مقدار زبانی به او کمک کردید در تحقّق این کار، شما هم با او شریکید. ⛔️ نقطه مقابلش هم این است که: اگر کسی راهنمایی کند به کار بدی، یا به او مشورت می‌دهد که در این کار شرّ، در این کار سوء، شما این کار را بکن! پدرش را دربیار مثلاً، این طوری بهتر است. این کسی که در کار او دخالت کرده، شریک در اثم اوست. 📚 النوادر؛ راوندی، صفحۀ ۱۴۳. 📚 ۳۰ فروردین ۱۳۸۴ (جلسه ۴۱ مکاسب محرّمه)
❇️ منافات اخذ اجرت با اخلاص، و تأکید اخلاص با اجاره؟! ✅ با تجزیه‌ی فرمایش ایشان، انسان می‌فهمد که حدود پنج مطلب را ایشان در این‌جا بیان کردند. 1⃣ یک مطلب این بود که این که می‌گویید تضاعفُ الوجوب، این، مخصوص اجاره است، در جعاله این حرف نمی‌آید. زیرا در جعاله وجوب نیست، پس تضاعف الوجوبی در جعاله نیست، تا به قول شما قصد قربت را مؤکّد کند. پس لازمه‌اش این است که از مسألۀ تأکّد القربة در مورد جعاله دست بردارید. این، یک حرف که البته خیلی اهمیتی ندارد، لکن ایشان چون می‌خواهند تضاعفُ الوجوب را رد کنند، به این جمله تکیه می‌کنند. 2⃣ امّا مطلبِ دوّم ایشان که این هم ردّ تضاعف الوجوب است، می‌گویند: مرادتان از تأکد القربه چیست؟ 🍃 اگر مراد این است که مشروطیت واجب به قصد قربت تأکد پیدا می‌کند، این حرف، غلط است؛ برای خاطر این که وجوبِ وفای به اجاره که آن وجوبِ دوّمی است، قصد قربت لازم ندارد. بنابراین، درست است که وجوبِ دومی آمد، امّا این وجوبِ دوم چون وجوب توصلی است و قصد قربت در آن لازم نیست، آمدنِ وجوب دوم موجب نمی‌شود که شرطیّت قربت تأکّد پیدا کند. 🍃 امّا اگر مرادتان از تأکّد القربه این است که: وقتی که وجوب دوم آمد، در عمل قصد قربت تأکد پیدا می‌کند، یعنی آن عاملِ به این عمل قصد قربتش بیشتر می‌شود. اگر این را می‌خواهید بگویید، این، خلافِ وجدان است. مثلاً کسی می‌خواهد نماز شب بخواند، به او پول دادند، گفتند این پول را بگیر، نماز شب بخوان! آیا کسی که پول می‌گیرد و نماز شب می‌خواند، قصد قربتش بیشتر است یا کسی که بدون پول نصف شب بلند می‌شود، نماز شب می‌خواند؟ کدام قصد قربتشان بیشتر است؟ وجداناً آن کسی که بدون پول نماز شب می‌خواند، قصد قربتش مؤکّدتر و بیشتر است. بنابراین، اگر مرادتان از تأکّد القربه این است که در مقامِ عمل یتأکّد قصد قربت این عامل به خاطر اجرت، این، خلاف وجدان است. 3⃣ مطلب سوّم ایشان که مطلب دقیقی است، ایشان می‌فرمایند: در اجاره البته قصد قربت شرط نیست، یعنی در عملِ به «اوفوا بالعقود» که بر عهده‌ی انسان می‌گذارد که به عقد اجاره عمل بکند، در این قصدِ قربت شرط نیست، امّا قصد قربت می‌تواند در این‌جا بوجود بیاید. اجیر، قصد می‌کند وفای به اجاره را قربةً الی الله. آیا این‌جا می‌شود بگوییم آن‌جایی که اجیر قصد قربت می‌کند در عمل به امرِ «اوفوا بالعقود»، در این‌جا بگوییم قصد قربت تأکّد پیدا می‌کند. آیا اینجا می‌شود این حرف را زد؟ ایشان می‌گویند این‌جا هم نمی‌شود گفت قصد قربت تأکّد پیدا می‌کند؟ برای خاطر این که قصد قربتِ در عمل به «اوفوا بالعقود»، معنایش این است که: پروردگارا! من به تو تقرب پیدا می‌کنم به این که حق مستأجر را ادا کنم. پس قصد تقرّب، برای ادای حق مستأجر است. در حالی که قصد قربت در عبادت، تقرب برای ادای حقّ الله است. این، دو تا جهت است، این‌ها با همدیگر نه فقط یکی نیستند، بلکه حتی سازگار هم نیستند. این هم مطلب سوّم ایشان، که حرف درستی است. 4⃣ مطلب چهارم شیخ (رضوان‌الله‌علیه) که مترتب بر این مطلب سوم است، این است که ایشان می‌فرمایند: در اجاره، بایستی حق مستأجر را ادا کنید. حق مستأجر چیست؟ این است که عمل را برای او انجام بدهید. مستأجر چگونه عملی را مستحِق است؟ عمل لله (عزّوجلّ) را. مستأجر شما را اجیر کرده بود که این عمل را انجام بدهید لله تعالی. پول می‌دهد که لله تعالی نماز شب بخوانید. اگر او پول داده است که شما نماز شب را لله تعالی بخوانید، پس آن وقتی می‌توانید حق او را ادا کنید که نماز را لله تعالی بخوانید. در حالی که وقتی قصد اخذ اجرت دارید، عمل لله تعالی واقع نمی‌شود. بنابراین، قادر نیستید که حق مستأجر را ادا کنید. این هم مطلب چهارم، که مطلب خیلی مهمی است. شیخ (رضوان‌الله‌علیه) این‌جا به عنوان اشکال بر خود، متعرض می‌شوند به عبادات نیابی، می‌گویند اگر این‌طور باشد که شما می‌گویید، که اجیر قادر بر ادای حق مستأجر نیست، پس عبادات نیابی، هیچ‌کدام نباید درست باشد؛ نیابتِ صلاة از میت، نیابت حج. این‌ها همه‌اش عملِ عبادی است. بعد ایشان یک جوابی می‌دهند. چون ما در مرحلۀ سوّم بحث به این مسأله خواهیم پرداخت، این‌جا متعرض فرمایش شیخ نمی‌شویم که آیا عمل نیابی نقضِ بر این فرمایش ایشان هست یا نیست؟ این، حاصل فرمایش شیخ است که چهار، پنج نکته ایشان دارند در ردّ فرمایش آن بزرگوارانی که گفتند بین اخذ اجرت و عمل عبادی منافاتی وجود ندارد. 📜 جلسه ۵۱۰ درس مکاسب محرمه (النوع الخامس) 🍃 مقام معظّم رهبری (حفظه‌الله)
🍃 البته در آخر فرمایش‌شان، یک اشاره‌ای به یک راه حلی می‌کنند، البته رد می‌کنند، لکن همان چیزی که ایشان اشاره کردند به عنوان راه حل احتمالی و بعد آن را رد کردند، همان مبنای راه حلی است که اکثر علماء قبول کردند. ✅ که آن، مسأله‌ی داعی بر داعی است. که انسان می‌تواند بفهمد که ریشه‌ی حرف داعی بر داعی که مرحوم سید یزدی در حاشیه گفتند و دیگران، از جمله سید استاد ما قبول کردند، نطفه‌ی این حرف در خودِ فرمایش شیخ است. البته شیخ رد می‌کنند به یک نحوی این مسأله را، فرق می‌گذارند بین اهداف و نتایج دنیوی و اهداف و نتایج اخروی، که می‌رسیم. 📜 جلسه ۵۱۰ درس مکاسب محرمه (النوع الخامس) 🍃 مقام معظّم رهبری (حفظه‌الله)
جلسه ۳۸. اصول۳، کفایة؛ ج۱، ص ۲۵۲. في النواهي... اقتضاء النهي للفساد... الس.mp3
8.06M
🎙جلسه ۳۸. اصول۳،کفایةالأصول؛ المقصد الثاني: في النواهي... فصلٌ: في أنّ النهي عن الشئ هل يقتضي فساده أم لا؟ ج۱، ص ۲۵۲؛ فصلٌ... السادس: إنّ الصّحة و الفساد 📆 سه‌شنبه؛ ۲۹ آبان ۱۴۰۳
🌺 حدیث اخلاقی جلسه ۳۸: «رسالة حقوق: حقّ روزه» 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 في الفقیه [رَوَى إِسْمَاعِيلُ بْنُ اَلْفَضْلِ عَنْ ثَابِتِ بْنِ دِينَارٍ] عَنْ سَيِّدِ اَلْعَابِدِينَ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ:... «حَقُّ اَلصَّوْمِ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ حِجَابٌ ضَرَبَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى لِسَانِكَ وَ سَمْعِكَ وَ بَصَرِكَ وَ بَطْنِكَ وَ فَرْجِكَ، لِيَسْتُرَكَ بِهِ مِنَ اَلنَّارِ؛ فَإِنْ تَرَكْتَ اَلصَّوْمَ خَرَقْتَ سِتْرَ اَللَّهِ (عزّوجلّ) عَلَيْكَ» 🖊 شرح حدیث: 🍃 این هم حق صوم است. ◀️ اوّلاً تعریف خود صوم در این فقره‌ی شریفه، تعریف جالبی است. 🍃 می‌فرماید: این یک حجابی است، یک مانعی است که خدای متعال جلوی چشم تو، گوش تو، زبان تو، بطن و فرج تو کشیده است که به گناه نیفتد. 🍃 مثل این‌که یک کسی را که در صدد یک کار خلافی است، انسان در یک اتاقی می‌گذارد، درِ آن اتاق را می‌بندد. علی الظاهر محبوس است، امّا باطن امر، این یک خدمت بزرگی است به او. 🍃 در طول روز این عوامل گناه که چشم، گوش، زبان، بطن و فرج هستند، این‌ها مقفَّل‌اند. خدای متعال حجابی در مقابل این‌ها قرار داده. 🍃 این تعبیر از صوم با این بیان، تعبیر جالب و زیبایی است. علاوه‌ی بر این، در این روایت فقط بطن و فرج نیست، سمع و بصر و لسان هم هست. این، نشان‌دهنده‌ی این است که صوم طبیعتاً این تأثیر را دارد که چشم، گوش و زبان انسان را هم از گناه منع می‌کند، واقع قضیه هم همین است. 🍃 بنابراین، علاوه‌ی بر گناه بطن و فرج جلوی گناه چشم، گناه گوش، گناه زبان هم گرفته می‌شود. این، نعمت الهی است. ❌ سپس می‌فرماید: اگر شما روزه را بشکنید و پاره کنید، در واقع این حجاب را پاره کردید. 🛑 کسی که روزه نمی‌گیرد، نمی‌فهمد چه می‌کند. 🍃 فرض بفرمایید هوا آلوده و کثیف است، ما را در یک محل قرنطینه کرده‌اند که خودمان را آلوده نکنیم. حال، ما زرنگی می‌کنیم، درِ قرنطینه را باز می‌کنیم خودمان را بیرون می‌اندازیم! این، ظاهرش زرنگی است، باطنش حماقت و بلاهت است. 🍃 کسی که از روزه فرار می‌کند، ظاهراً زرنگی می‌کند، امّا باطن قضیه یک حماقت و یک بلاهت است؛ زیرا این حجابی را که بین او و آتش بود، برمی‌دارد، خودش را مبتلا می‌کند. ✅ ظاهر فرائض الهی، تکلیف است یعنی کلفَت، سنگینی و سختی. لکن باطن قضیه، نعمت است، رحمت است، زحمت نیست. 🍃 روزه برای ما یک نعمت بسیار بزرگ الهی است. 🍃 اگر خدای متعال روزه، نماز و سایر فرائض را برای ما قرار نداده بود که ما را از لجن‌زار مادیّت به بیرون می‌کشد، ما خود نه می‌فهمیدیم، نه اراده‌اش را داشتیم، نه قدرتش را داشتیم که خودمان را بیرون بکشیم. ✅ خدای متعال از این راه‌ها ما را بیرون می‌کشد. 📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۹۳؛ فیض کاشانی 📆 سه‌شنبه، ۵ مهر ۱۳۹۰ (جلسه ۴۳۱ مکاسب محرّمه)
جلسه ۴۲. فقه۳، مکاسب؛ ج۲، ص ۱۲۸. حرمة التکسب بالواجبات... و أمّا تأتّي القربة. ۳۰ آبان ۱۴۰۳ .mp3
12.25M
جلسه ۴۲. فقه۳، مکاسب محرمه: النوع الخامس: حرمة التکسب بالواجبات المکاسب، ج۲، ص ۱۲۸؛ و أمّا تأتّي القربة 📆 چهارشنبه؛ ۳۰ آبان ۱۴۰۳
🌺 حدیث اخلاقی جلسه ۴۲: «آمادگی جهت سفر آخرت» 🌕 عن أمیر المؤمنین (علیه‌السلام) قَالَ: خَطَبَنَا رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فَقَالَ: «أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّكُمْ فِي زَمَانِ هُدْنَةٍ؛ وَ أَنْتُمْ عَلَى ظَهْرِ سَفَرٍ، وَ اَلسَّيْرُ بِكُمْ سَرِيعٌ؛ فَقَدْ رَأَيْتُمُ اَللَّيْلَ وَ اَلنَّهَارَ، وَ اَلشَّمْسَ وَ اَلْقَمَرَ يُبْلِينَ كُلَّ جَدِيدٍ، وَ يُقَرِّبْنَ كُلَّ بَعِيدٍ؛ وَ يَأْتِينَ بِكُلِّ مَوْعِدٍ وَ وَعِيدٍ؛ فَأَعِدُّوا اَلْجَهَازَ لِبُعْدِ اَلْمَفَازِ» 🖊 شرح حدیث: 🌕 أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّكُمْ فِي زَمَانِ هُدْنَةٍ 🌱 هُدنة یعنی آن حالت آرامش موقّت؛ لذا آتش‌بس را هم که موقّتاً یک آرامشی بین دو لشکر بوجود می‌آورد، هُدنة می‌گویند. می‌فرماید: إنّکم فی زمان هُدنة، 🍃 یعنی این زندگی شما، دوره آرامش موقّت است، حیات طولانیِ ابدی پیش روی شماست. 🍃 در این دنیا راحتید! هر چند گرفتاری‌ها هم باشد، مشکلات هم در دنیا باشد، این، دوره راحتی شماست، دوره آسایش شماست، حساب و کتابی نیست، مؤاخذه‌ای نیست، مجازاتی نیست، این دوره آرامش موقّت می‌گذرد. مثل همان دوره آتش‌بس که مثلاً پنج روز، ده روز اعلام آتش‌بس می‌کنند، تا چشم به هم زدی، این دوران تمام می‌شود، باز مشغول گرفتاری‌ها و مشکلات. 🌕 وَ أَنْتُمْ عَلَى ظَهْرِ سَفَرٍ، 🌱 این هم باز یک تشبیه دیگر، و یک استعاره دیگر است. 🍃 شما در حال سفرید. خیال نکنید یک جایی اقامت کردید، دل بسپارید و خاطرتان هم جمع که ما نشستیم! نه، مثل کسی که در هواپیما یا قطار نشسته، حرف می‌زنند، صحبت می‌کنند، اُنس پیدا می‌کنند، توجّه ندارند که در هر ثانیه‌ای که می‌گذرد، مبالغی از این راه را دارند طی می‌کنند. در هر ثانیه‌ای از ثوانیِ عمرتان، در هر دقیقه‌ای از دقایق عمرتان، دارید مبالغی به آن اجل، به آن سرآمد نزدیک می‌شوید! مسافرید. 🌕 وَ اَلسَّيْرُ بِكُمْ سَرِيعٌ؛ 🍃 این سیری هم که شما در حالش هستید، سیر خیلی با سرعتی است، با سرعت دارید می‌روید، ملتفت نیستید! ◀️ به عنوان یک دلیل حسی که ما را متوجّه و متنبّه کند به این سرعتِ حرکتی که در حالش هستیم، می‌فرماید: 🌕 فَقَدْ رَأَيْتُمُ اَللَّيْلَ وَ اَلنَّهَارَ، وَ اَلشَّمْسَ وَ اَلْقَمَرَ يُبْلِينَ كُلَّ جَدِيدٍ، وَ يُقَرِّبْنَ كُلَّ بَعِيدٍ؛ 🍃 می‌بینید شب و روز و آفتاب و ماه را که چطور هر چیز تازه‌ای را کهنه می‌کنند! 🍃 لباس شما یک روز تازه است تا چشم به هم بزنید تبدیل شده به یک لباس کهنه، خانه‌ی شما یک روز تازه است، همین‌طور زندگی خانوادگی شما یک روز تازه و نو است، چشم به هم می‌زنید می‌بینید یک چیز قدیمی شده. در بعضی از روایات دارد یُبلیان، امّا این‌جا چون جمع است همان یبلینّ درست است. هر نقطه‌ی دوردستی را نزدیک می‌کنند. مثل داخل اتومبیل که سوار شدید و در حال رفتنید، انسان از دور یک جایی را می‌بیند، یک قلّه‌ای مثلاً یک چیزی، چند دقیقه‌ای که می‌گذارد می‌رسد به آنجا. 🌕 وَ يَأْتِينَ بِكُلِّ مَوْعِدٍ وَ وَعِيدٍ؛ 🍃 این شب و روز و ماه و آفتاب هر قرارگاه و وعده‌گاهی را می‌رساند. یک پولی، چیزی به کسی بدهکار هستیم، وعده می‌کنیم یک ماه دیگر پرداخت می‌کنیم. تا چشم به هم می‌زنید موعد پرداخت می‌رسد! 🌕 فَأَعِدُّوا اَلْجَهَازَ لِبُعْدِ اَلْمَفَازِ 🍃 تجهیزات خود را برای راه دشوارِ دور آماده کنید. 🌱 مَفاز یا مفازة به بیابان هایی می‌گویند که در آن آب و علفی نیست. علّت این هم که می‌گویند مفازة، این است که چون هر کسی از این بیابان عبور کند، فائز و ناجح شده. مفاز یا مفازة یعنی این بیابا‌ن‌های دوردست و بی‌آب و علفِ طولانی، کویر مثلاً. راه‌تان دور است، تجهیزات‌تان را آماده کنید که گرفتار نشوید. 📚 النوادر؛ راوندی، صفحۀ ۱۴۴. 📚 ۴ اردیبهشت ۱۳۸۴ (جلسه ۴۲ مکاسب محرّمه)
عظمت قرآن جامع الاحادیث النوادر (للراوندی) ج ۱، ص ۲۱ عن أمیر المؤمنین (علیه‌السلام) قَالَ: خَطَبَنَا رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فَقَالَ: «أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّكُمْ فِي زَمَانِ هُدْنَةٍ؛ وَ أَنْتُمْ عَلَى ظَهْرِ سَفَرٍ، وَ اَلسَّيْرُ بِكُمْ سَرِيعٌ؛ فَقَدْ رَأَيْتُمُ اَللَّيْلَ وَ اَلنَّهَارَ، وَ اَلشَّمْسَ وَ اَلْقَمَرَ يُبْلِينَ كُلَّ جَدِيدٍ، وَ يُقَرِّبْنَ كُلَّ بَعِيدٍ؛ وَ يَأْتِينَ بِكُلِّ مَوْعِدٍ وَ وَعِيدٍ؛ فَأَعِدُّوا اَلْجَهَازَ لِبُعْدِ اَلْمَفَازِ؛ فَقَامَ اَلْمِقْدَادُ بْنُ اَلْأَسْوَدِ اَلْكِنْدِيُّ (رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ)، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اَللَّهِ! فَمَا تَأْمُرُنَا نَعْمَلُ؟ فَقَالَ: إِنَّهَا دَارُ بَلاَءٍ وَ اِبْتِلاَءٍ وَ اِنْقِطَاعٍ وَ فَنَاءٍ؛ فَإِذَا اِلْتَبَسَتْ عَلَيْكُمْ اَلْأُمُورُ كَقِطَعِ اَللَّيْلِ اَلْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ؛ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ، وَ مَاحِلٌ مُصَدَّقٌ؛ مَنْ جَعَلَهُ أَمَامَهُ قَادَهُ إِلَى اَلْجَنَّةِ، وَ مَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ سَاقَهُ إِلَى اَلنَّارِ، وَ هُوَ اَلدَّلِيلُ يَدُلُّ عَلَى اَلسَّبِيلِ، وَ هُوَ كِتَابُ تَفْصِيلٍ وَ بَيَانٍ وَ تَحْصِيلٍ، هُوَ اَلْفَصْلُ لَيْسَ بِالْهَزْلِ، وَ لَهُ ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ؛ فَظَاهِرُهُ حُكْمُ اَللَّهِ، وَ بَاطِنُهُ عِلْمُ اَللَّهِ تَعَالَى؛ فَظَاهِرُهُ وَثِيقٌ، وَ بَاطِنُهُ لَهُ تُخُومٌ، وَ عَلَى تُخُومِهِ تُخُومٌ، لاَتُحْصَى عَجَائِبُهُ، وَ لاَتُبْلَى غَرَائِبُهُ؛ فِيهِ مَصَابِيحُ اَلْهُدَى، وَ مَنَارُ اَلْحِكْمَةِ، وَ دَلِيلٌ عَلَى اَلْمَعْرِفَةِ لِمَنْ عَرَفَ اَلنَّصَفَةَ؛ فَلْيَرِعْ رَجُلٌ بَصَرُهُ، وَ لْيَبْلُغِ اَلنَّصَفَةَ نَظَرُهُ، يَنْجُو مِنْ عَطَبٍ وَ يَتَخَلَّصُ مِنْ نَشَبٍ؛ فَإِنَّ اَلتَّفَكُّرَ حَيَاةُ قَلْبِ اَلْبَصِيرِ كَمَا يَمْشِي اَلْمُسْتَنِيرُ، وَ اَلنُّورُ يُحْسِنُ اَلتَّخَلُّصَ، وَ يُقِلُّ اَلتَّرَبُّصَ. 📚 النوادر؛ راوندی، صفحۀ ۱۴۴. https://hadith.inoor.ir/fa/hadith/496909 دانلود برنامه اندرویدی جامع الاحادیث: https://cafebazaar.ir/app/org.crcis.noorhadith
جلسه ۳۹. اصول۳، کفایة؛ ج۱، ص ۲۵۳. في النواهي... اقتضاء النهي للفساد... السادس... تنبیه. ۳۰ آبان ۱۴۰۳ .mp3
11.2M
🎙جلسه ۳۹. اصول۳،کفایةالأصول؛ المقصد الثاني: في النواهي... فصلٌ: في أنّ النهي عن الشئ هل يقتضي فساده أم لا؟ ج۱، ص ۲۵۳؛ السادس... تنبیه 📆 چهارشنبه؛ ۳۰ آبان ۱۴۰۳
🌺 حدیث اخلاقی جلسه ۳۹: «رسالة حقوق: حقّ صدقه» 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 في الفقیه [رَوَى إِسْمَاعِيلُ بْنُ اَلْفَضْلِ عَنْ ثَابِتِ بْنِ دِينَارٍ] عَنْ سَيِّدِ اَلْعَابِدِينَ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ:... «وَ حَقُّ اَلصَّدَقَةِ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا ذُخْرُكَ عِنْدَ رَبِّكَ، وَ وَدِيعَتُكَ اَلَّتِي لاَتَحْتَاجُ إِلَى اَلْإِشْهَادِ عَلَيْهَا؛ وَ كُنْتَ لِمَا تَسْتَوْدِعُهُ سِرّاً أَوْثَقَ مِنْكَ بِمَا تَسْتَوْدِعُهُ عَلاَنِيَةً؛ وَ تَعْلَمَ أَنَّهَا تَدْفَعُ عَنْكَ اَلْبَلاَيَا وَ اَلْأَسْقَامَ فِي اَلدُّنْيَا، وَ تَدْفَعُ عَنْكَ اَلنَّارَ فِي اَلْآخِرَةِ» 🖊 شرح حدیث: 🍃 حقّ صدقه‌ای را که در راه خدا می‌دهید، این است که: 1⃣ بدانید این، یک ذخیره‌ای است نزد خدای متعال. 🍃 تشبیه ناقص آن این است که بگوییم پولی را در بانک می‌گذاریم تا خاطرمان جمع بشود که دست دزد و دغل به آن نمی‌رسد. این شیئی را که پیش شما نفیس است و به آن دل‌بسته هستید، می‌سپارید دست خدای متعال، می‌شود ذخیره‌ی شما. 2⃣ احتیاجی هم نیست که برای این ودیعه شاهد بگیرید. 🍃 این تنها موردی است که خود آن کسی که نزد او ودیعه گذاشته شده است، بهترین شاهد است و امین‌ترینِ ودیعه‌نگهدار است یعنی خدای متعال. 3⃣ این را هم بدانید که آن‌چه را به‌طور مخفی پیش خدای متعال قرار می‌دهید، اطمینان‌تان به آن بیشتر است از آن‌چه علانیةً قرار می‌دهید. 🍃 اطمینان‌تان به این‌که این پول، این صدقه محفوظ خواهد ماند، اگر سرّی باشد بیشتر از این است که علانیه باشد. ◀️ بر خلاف همه‌ی جاهای دیگر. وقتی به مردم انسان یک چیزی را امانت می‌سپارد، هر چه جلوی چشم دیگران باشد، خاطر جمع‌تر است؛ این همه شاهد هستند، دیدند که من این را امانت سپردم. پیش خدای متعال قضیه به عکس است، اگر سرّاً به او چیزی را بدهی، خاطرت جمع‌تر است از این‌که او محفوظ خواهد ماند تا علانیةً؛ برای خاطر این‌که وقتی علانیةً دادید، خوف یک نیّت غیر خالص در آن وجود دارد. از جلوی چشم مردم که انسان صدقه می‌دهد، خاطرجمع نیست که این صدقه به جای خود رسیده باشد، در آن صندوق الهی قرار گرفته باشد؛ چون اگر برای خاطر مردم بود، رفت. فَسَیُنفِقونَها ثمّ تَکون علیهم حَسرة. [«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ» (الأنفال - ٣٦)] 🍂 اگر انسان جلوی چشم مردم، برای خاطر تمجید این و آن، چیزی را در راه خدا بدهد، ممکن است انسان نیّتش را خالص کند ولی بالاخره شوبی، شائبه‌ای هست، لااقلّ خوفش هست، لذا انسان خاطرجمع نیست. امّا وقتی مخفی دادی، خاطرت جمع است، شائبه‌ای دیگر در آن وجود ندارد. 🍃 این‌ها نکات مهم این بیان معصوم (علیه‌الصلاةوالسلام) است. این را بدانید، در مورد صدقه، حقّ صدقه این است که این‌ها را درباره‌ی او بدانی. 🍃 در روایت دارد که «صدقةُ السِرّ تُدفِع غَضب الربّ». جلوی آتش را هم در آن‌جا می‌گیرد. این‌ها را که بدانید، حقّ صدقه را ادا کرده‌اید. 📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۹۳؛ فیض کاشانی 📆 یکشنبه، ۱۰ مهر ۱۳۹۰ (جلسه ۴۳۲ مکاسب محرّمه)
9⃣ جلسه نهم 📚 رساله نماز و روزه (مقام‌معظّم‌رهبری (حفظه‌الله)) ❇️ مسأله ۹۰۱ تا ۹۲۷ (روزه؛ مواردی که فقط قضای روزه واجب است و احکام قضاء)