جلسه ۵۰. فقه۳، مکاسب؛ ج۲، ص ۱۳۸. حرمة التکسب بالواجبات... الخامس، أنّ المنع. ۱۷ آذر ۱۴۰۳ .mp3
10.98M
🌺 حدیث اخلاقی جلسه ۵۰: «دو صنف مهمّ از امت، امراء و علماء»
🌕 عن أمیرالمؤمنین (علیهالسلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ):
«صِنْفَانِ مِنْ أُمَّتِي إِنْ صَلَحَا صَلَحَتْ أُمَّتِي، وَ إِنْ فَسَدَا فَسَدَتْ أُمَّتِي؛
قِيلَ: يَا رَسُولَ اَللَّهِ! وَ مَنْ هُمْ؟
قَالَ: اَلْقُرَّاءُ وَ اَلْأُمَرَاءُ».
🖊 شرح حدیث:
🍃 این، همان بحث خواص و عوام است که یک وقتی ما عرض کردیم،
که اگر این دو دسته صالح بشوند، همه امّت صالح خواهند شد.
چون اينها تأثیر دارند، نفوذ دارند، و میتوانند حرکت و رفتار جمعیِ مردم را شکل بدهند، هر کدام به نحوی.
امّا اگر اينها فاسد شدند، اُمّت هم فاسد خواهد شد.
◀️ از دو جهت:
1⃣ یکی از این جهت که: فسادِ اينها مشوّقِ فساد دیگران است!
وقتی در رأس یک نظام حکومتی کسانی باشند که اهل دنیاطلبی و رشوهخواری و تجمّل و این چیزها باشند، این فرهنگ در بین مردم به طور طبیعی رشد پیدا میکند، هر چند آنها هیچ عملی هم برای افساد مردم انجام ندهند، نفسِ مشیِ آنها مردم را به یک مشیِ مشابه آنها سوق میدهد.
🍃 بنده در یک نقلی دیدم که در زمان عمر بن عبدالعزیز که در بین بنیاُمیّه اهلِ عبادت بود، مردم در اجتماعاتشان، در مسجد، در بازار، وقتی به هم میرسیدند کلامشان به همدیگر اینطور بود که: تو نافلهی فلان را مثلاً خواندی؟
دیگری میگفت: تو چند جزء قرآن امروز خواندی؟
تبادلات اطلاعاتیِشان درباره نماز، دعا، عبادت و این چیزها بود.
در زمان سلیمان بن عبدالملک که قبل از عمر بن عبدالعزیز بود، و اهل بنا و ساختمان و قصر و از این قبیل کارها بود، مردم وقتی در اجتماعات، در مسجد به هم میرسیدند، میگفتند: آقا! شما آن ملک را خریدی؟ آن خانه را ساختی؟ منزلت را اخیراً تعمیر کردی؟
سؤال و جواب مردم همهاش حول و حوش ساخت و ساز بود.
طبیعی است تأثیرِ رفتار اُمرا و حکّام در مردم.
2⃣ یک جهت دیگر این است که: اينها برای توجیهِ فساد خودشان، فساد را ترویج میکنند!
چون خودشان اهل فسادند، فساد را ترویج میکنند، میشود عرف، برای اینکه دیگر کسی در داخل جامعه به اينها اعتراض نکند.
🍃 إذا فسدا فَسدت اُمّتی از این جهت هم هست.
❓حالا این دو صِنف چه کسانی هستند که یک چنین تأثیر معجزه آسایی دارند؟
🍃 قیل: یا رسول الله! و مَن هم؟
قال: القُرّاء و الأُمراء.
🌱 اینجا قُرّاء دارد، بعضی از روایات، ظاهراً علماء دارد.
اگر علماء بود، ممکن بود کسی بگوید مراد از علماء، مطلقِ علماء هستند، عالمِ دین فقط نیست.
🍃 امّا قُرّاء است که در آن دوره اطلاق میشده است بر علمای دین، روحانیون؛ کسانی که اهل تعلیم دین و مسألهگویی و معارف بودند؛ نه فلان عالم شیمیدان مثلاً.
القرّاء یعنی علمای دین.
🍃 یکی هم اُمراء، حُکّام، کسانی که حکومت میکنند بر جامعه، به هر شکلی حکومت میکنند، اينها هم مؤثّرند.
پول دست اینهاست، امکانات دست اینهاست، وسایل تبلیغاتی دست اینهاست،
إذا فَسدا فَسدت اُمّتی، إذا صَلُحا صَلُحت اُمّتی.
❌ وای به حال کسانی که هم جزء قُرّاء هستند، هم جزء اُمراء!
که آن وقت این تأثیر، تأثیر مضاعفی خواهد بود -پناه میبریم به خدا-.
📚 النوادر؛ راوندی، صفحۀ ۱۵۷.
📚 ۱۶ خرداد ۱۳۸۴ (جلسه ۵۰ مکاسب محرّمه)
جلسه ۴۷. اصول۳، کفایة؛ ج۱، ص ۲۶۷. المقصد الثالث، في المفاهیم، مقدّمة. ۱۷ آذر ۱۴۰۳ .mp3
11.63M
🎙جلسه ۴۷. اصول۳،کفایةالأصول؛
المقصد الثالث: في المفاهیم
ج۱، ص ۲۶۷؛ مقدّمة
📆 شنبه؛ ۱۷ آذر ۱۴۰۳
#کفایة_الأصول
#اصول_۳
🌺 حدیث اخلاقی جلسه ۴۷: «رسالة حقوق: حقّ مصاحب»
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الفقیه [رَوَى إِسْمَاعِيلُ بْنُ اَلْفَضْلِ عَنْ ثَابِتِ بْنِ دِينَارٍ] عَنْ سَيِّدِ اَلْعَابِدِينَ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ:...
«وَ أَمَّا حَقُّ اَلصَّاحِبِ فَأَنْ تَصْحَبَهُ بِالتَّفَضُّلِ وَ اَلْإِنْصَافِ؛
وَ تُكْرِمَهُ كَمَا يُكْرِمُكَ، وَ لاَتَدَعَهُ يَسْبِقُ إِلَى مَكْرُمَةٍ، فَإِنْ سَبَقَ كَافَأْتَهُ؛
وَ تَوَدَّهُ كَمَا يَوَدُّكَ؛
وَ تَزْجُرَهُ عَمَّا يَهُمُّ بِهِ مِنْ مَعْصِيَةٍ؛
وَ كُنْ عَلَيْهِ رَحْمَةً، وَ لاَتَكُنْ عَلَيْهِ عَذَاباً؛
وَ «لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ»»
🖊 شرح حدیث:
🍃 امّا حقّ مصاحب تو در سفر، در حضر، در محلّ شغل و کار این است که:
1⃣ با او تفضّل داشته باشی.
🌱 تفضّل یعنی افزایش در نیکوکاری به او، لطف به او، محبّت به او.
2⃣ و الانصاف،
🌱 یعنی آنجایی که بین تو و او اختلافی وجود دارد، جانب حق را بگیری نه جانب خود را لزوماً.
3⃣ اکرام کنی او را!
🌱 اکرام با تفضّل فرق دارد، یعنی نوع برخورد محترمانه باشد، به همان اندازهای که او تو را اکرام میکند.
نه اینکه اگر کسی دائم با تکبّر با شما رفتار میکند، شما همینطور در مقابل او خاکساری کنید!
◀️ نگذار که او در اکرام از تو جلو بیفتد، تو سبقت کن بر آن مکرمت.
🌱 فرض کنید در سلامدادن، تو سبقت کن در سلامگفتن.
◀️ حال، اگر او جلو افتاد و آن کار خوب را او انجام داد، کافَیتَه، شما هم متقابلاً همینطور رفتاری را با او بکنید.
🌱 اگر او جلو افتاد، شما هم متقابلاً در یک موردی از او جلو بیفتید.
4⃣ یکی هم این است که: او را دوست بداری به همان اندازهای که تو را دوست میدارد.
5⃣ یکی از حقوق این است که: اگر میبینی او به سمت یک گناهی حرکت میکند، همّت گماشته است بر یک گناه، جلویش را بگیری.
🌱 این، از جملهی مهمترین حقوق مصاحِب است.
🛑 نه اینکه با او همراهی کنی، و نه اینکه بیتفاوت بمانی، بلکه سعی کنی مانع از گناه او بشوی.
6⃣ دائم نیش نزنی! دائم آزار ندهی! برای او رحمت باش! برای او عذاب نباش!
و لاقوّة إلّا بالله.
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۹۶؛ فیض کاشانی
📆 دوشنبه، ۹ آبان ۱۳۹۰ (جلسه ۴۴۰ مکاسب محرّمه)
ا.مباحث تمهیدیه.pptx
77.5K
📜 مفهوم
🍃 تمهید
📚 اصول الفقه؛ مرحوم مظفر
جلسه ۵۱. فقه۳، مکاسب؛ ج۲، ص ۱۴۰. حرمة التکسب بالواجبات... السابع، أنّ وجوب الصناعات. ۱۸ آذر ۱۴۰۳ .mp3
9.72M
🌺 حدیث اخلاقی جلسه ۵۱: «ظلمه و اعوان ظلمه»
🌕 عن أميرالمؤمنين (علیهالسلام) قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ):
«إِذَا كَانَ يَوْمُ اَلْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ: أَيْنَ اَلظَّلَمَةُ وَ أَعْوَانُ اَلظَّلَمَةِ؟!
مَنْ لاَقَ لَهُمْ دَوَاةً، أَوْ رَبَطَ لَهُمْ كِيساً، أَوْ مَدَّ لَهُمْ يَدَهُ (مَدَّةَ قَلَمٍ) اُحْشُرُوهُ مَعَهُمْ».
🖊 شرح حدیث:
🍃 روز قیامت فرا میخوانند ستمگران و أعوان ستمگران را، كه بيايند و عذاب مخصوص خودشان را دريافت كنند!
🌱 أعوان ظلمه چه کسانی هستند؟
نكته حديث اينجاست كه مىخواهد آن موارد و مصاديق بسيار ريزِ معاونتِ ظلمه و عون ظلمه را بيان كند، كه اگر انسان كمترين كمكی هم به آنها بكند، جزو اعوانِ ظلمه محسوب میشود!
🌕 مَن لاقَ لهم دواةً،
🍃 كسى كه ليقهی دوات را براى آنها درست كند.
🌱 در تعبيرات عربى، دوات به معنای مرکّب است،
لکن در فارسی دوات، به مركّبدان گفته میشود.
يک ظرف مركّبی بود قلم را مىزدند داخل آن، براى اينكه جوهر يا مركبّی كه داخل دوات است، سر قلم زياد جمع نشود، داخل آن ليقه میگذاشتند. شیئی بود از جنسی شبيه مو، که جوهر را میگرفت.
ليقهكردن يک دوات مگر چقدر اهميت دارد؟
به همين اندازه كمک به او، كه میخواهد فرض كنيد حكم اعدام يک مظلومی را، يا زندانِ یک مظلومی را امضاء كند و بنویسد، شما قلمتان یا خودکارتان را در اختیار او میگذارید، به همين اندازه، كمک به ظالم است.
🌕 أو رَبَط لهم كيساً،
🍃 يا اينكه يک كيسهای، یک كيفی را براى آنها ببندد،
مثلاً در حال رفتن است براى اينكه يک حكم ظالمانهای بكند، شما زيپ کیفش را مىكشيد (به تعبيرات امروز)، میدهید دستش.
🌕 أو مَدَّ لهم مَدَّةً،
يا اينكه يک چيزی را كه بايد كشيده بشود برای آنها بكشد،
فرض كنيد يک كلمهای را نوشته است و يک نقطهای، کلمهای كم دارد، اضافه میكنيد.
🌕 اُحشُروه معهم،
در مورد اينها میگويند: با آنها محشورشان كنيد!
🍃 در نظام جمهوری اسلامى، باید اين معارف اسلامی محور همه كارهاى ما قرار گیرد.
اساس قضيه اینهاست كه ظلم نبايد در جمهورى اسلامی باشد؛
در نظام اسلامى، ظلم، ممنوع است،
در رفتار شخصیِ خود ما هم ممنوع است، به هیچ كسى ظلم نشود! از حدّ و آن قانوني كه معين شده است، نباید حتّی ذرّهای تخطّی شود.
در حرف زدن، در خطابكردن، در حكمدادن، در كمک به يک مديرِ ظالم، همه جا این هست.
🍃 عدالت اجتماعی فقط عدالت اقتصادی نیست،
البته مصداق مهمى است عدالت اقتصادی، يعنى توزيع و تقسيم صحيح منابعِ مالي و درآمدهای يک كشور، پر كردن شكاف و فاصلهی بين غنى و فقير؛
لكن در اين منحصر نيست.
❌ به هيچ كس، به هيچ نحوى نبايد ظلم بشود در نظام جمهوری اسلامی،
اين باید فرهنگ، و رفتار عمومى، و رفتار سازمانی، و رفتار دولتى در تشكيلات بشود.
📚 النوادر؛ راوندی، صفحۀ ۱۵۷.
📚 ۱۷ خرداد ۱۳۸۴ (جلسه ۵۱ مکاسب محرّمه)
جلسه ۴۸. اصول۳، کفایة؛ ج۱، ص ۲۶۸. المقصد الثالث، في المفاهیم... فصل، مفهوم الشرط. ۱۸ آذر ۱۴۰۳ .mp3
10.66M
🎙جلسه ۴۸. اصول۳،کفایةالأصول؛
المقصد الثالث: في المفاهیم
ج۱، ص ۲۶۸؛ فصل: مفهوم الشرط
📆 یکشنبه؛ ۱۸ آذر ۱۴۰۳
#کفایة_الأصول
#اصول_۳
🌺 حدیث اخلاقی جلسه ۴۸: «رسالة حقوق: حقّ طلبکار و مختلط در کار و زندگی»
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الفقیه [رَوَى إِسْمَاعِيلُ بْنُ اَلْفَضْلِ عَنْ ثَابِتِ بْنِ دِينَارٍ] عَنْ سَيِّدِ اَلْعَابِدِينَ عَلِيِّ بْنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ:...
«وَ أَمَّا حَقُّ غَرِيمِكَ اَلَّذِي يُطَالِبُكَ
فَإِنْ كُنْتَ مُوسِراً أَعْطَيْتَهُ؛
وَ إِنْ كُنْتَ مُعْسِراً أَرْضَيْتَهُ بِحُسْنِ اَلْقَوْلِ، وَ رَدَدْتَهُ عَنْ نَفْسِكَ رَدّاً لَطِيفاً؛
وَ أَمَّا حَقُّ اَلْخَلِيطِ أَنْ لاَتَغُرَّهُ، وَ لاَتَغُشَّهُ، وَ لاَتَخْدَعَهُ، وَ تَتَّقِيَ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي أَمْرِهِ»
🖊 شرح حدیث:
◀️ حقّ طلبکار تو، طلبکاری که مطالبه هم میکند:
🍃 اگر داری، طلبش را ادا کن!
🍃 و اگر معسر هستی و نداری، باز هم با او بداخلاقی نکن! دل او را بدست بیاور! با سخن نیکو، او را راضی کن!
و منصرفش کن از مُطالبهی از خودت!
و این ردّ او همراه با لطف، با مهربانی و خوشاخلاقی باشد.
◀️ آن کسی که با تو در زندگی شریک است
-نه فقط عضو خانواده- کسی که با او در کارِ کسبتان، در کار زندگیتان مخالطت دارید:
1⃣ او را فریب ندهی!
2⃣ با او غشّ نکنی!
🌱 سخن درست را با نادرست مخلوط نکنی!
3⃣ گمراه نکنی او را!
4⃣ در کار او تقوای خدا را پیشه کنی!
🌱 یعنی ممکن است خلیط انسان، آن کسی که در زندگی با انسان همراه است، همکار است، خودِ او ملتفت نشود زرنگی شما را و کاری که شما میکنید، امّا خدای متعال ملتفت است.
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۹۷؛ فیض کاشانی
📆 سهشنبه، ۱۰ آبان ۱۳۹۰ (جلسه ۴۴۱ مکاسب محرّمه)