تجربه من شماره 1⃣2⃣
🛒 یک روز که برای خرید به مغازهای مراجعه کرده بودم در بدو ورودم به آن فروشگاه در جلوی آن مغازه در پیادهرو با یک دختر و پسری روبرو شدم، آنها طوری مشغول صحبت کردن بودند که توجه مرا به خود جلب کرد. وارد مغازه شدم و خریدم را کردم، خواستم از مغازه خارج شوم که از پشت شیشه آنها را دیدم که در فاصله خیلی نزدیک به هم در پیاده رو هستند.
🔻 از مغازه خارج شدم، نزدیک آنها رفتم و بعد از سلام و احوالپرسی، به آنها گفتم از ظاهر امر معلوم هست که خیلی یکدیگر را دوست دارید. پسره گفت: معلومه ! گفتم: مشخصه، اما شما به جای فرزند خودم این نصیحت را از من بشنوید: در ملأ عام اظهار محبت و دوستی میکنید، مردم شما را چشم میزنند و خدای نکرده در اثر این چشم زخم آسیبی به شما وارد خواهد شد.
✅ در ضمن شال این دختر خوشگل که نمی دونم خانمت هست و محرمید یا در آینده نزدیک قراره محرم شوید رو جلوتر بیار تا از موهای زیبایش فقط خودت کیف کنی نه هر شخصی...هر دو نگاهم میکردند. پسره شال اون دختر را مرتب کرد و گفت: ممنونم مادر. منم صورت دختره را بوسیدم و گفتم: الهی عاقبت به خیر شوید.☺️
#طرح_آموزشی_دُرسا 📚🪴
#ارسالی_از_مخاطبین
┄┄┄❅✾❅┄┄┄
@dorsa_Amoze | دُرسا
💠 قل هو الله احد 💠
⬅️ قول یعنی نشان دادن چیزی که در درون ماست، با هر وسیله و راهی که باشد. از حرف زدن و حالتهای چهره تا سکوت و نحوه لباس پوشیدن، از رفتار و کردار تا سبک زندگی و شیوه انجام کارها، همه یشان قول اند.
🤔 حالا فکر کن خدا در قرآن میگوید قل هو الله احد یعنی با هر وسیله، راه و شیوه ای نشان بده که او الله احد است؛ او تنها کسی است که همه ی خوبیها و آرای درست در او جمع شده.
✅ پس من باید کسی باشم که برای همه کارها و تصمیمهایش تنها به او مراجعه میکند، تمام بایدها و نبایدهایش را در زندگی از او میگیرد تا جایی که اگر کسی به زندگی ام نگاه کند در تمام احوال و رفتارم ببیند که تنها او الله احد است...
#کلام_اول
┄┄┄❅✾❅┄┄┄
@dorsa_Amoze | دُرسا
تجربه من شماره 2⃣2⃣
🕊 معجزه محبت 🕊
شعبان امسال میخواستم مولودی تو خونهام بگیرم، دوروز قبل ولادت امام حسین (ع) از حوزه علمیه که توش درس میخوندم پرچم امام رضا (ع) رو امانت گرفتم به خاطر متبرک بودنش برای مهمونهام.🍃
از حوزه که اومدم بیرون و سوار اتوبوس واحد شدم با خودم عهد کردم هرکی نشست بغل دستم پرچم رو بهش بدم زیارت کنه تا ایستگاهی که مقصدم بود، کسی پیشم ننشست گفتم حتما قسمت نبوده از اتوبوس پیاده شدم مسیرم از توی پارک میگذشت ...از دور چهارتا دختر جوان دیدم با سر و وضع کاملا بیحجاب دور یک میز وصندلی که حالت مربع داشت نسشته بودند و گرم حرف زدن، توسل کردم به امام رضا و گفتم: آقا جان خودت کمک کن بتونم یه کاری کنم و تاثیر روی این دخترها بذارم، رفتم سمتشان.. اونها هم چپ چپ نگاه میکردن که من چرا دارم میرم سمتشان و یه حالت گاردی گرفتند🥴
با تبسم سلام کردم و گفتم: من قراره سه روز تو خونه ام مولودی بگیرم، از یه جایی پرچم امام رضا رو برای تبرک و زیارت مهمونهام امانت گرفتم؛ نیت کردم هرکی رو امروز دیدم پرچم رو بدم زیارت کنه ولی کسی سرراهم نبود، من معمولا همیشه از اون طرف پارک میرم ولی امروز نمیدونم چرا از طرف اومدم شاید قسمت بوده که شما رو ببینم 😍
همونطوری که داشتم حرف میزدم نگاه مهربانی بهشون میکردم و لبخند روی لبم بود و پرچم رو از کیفم در آوردم و به سمتشان گرفتم؛ یکی از دخترها گفت خانم من دیروز مولودی بودم خیلی خوب بود... گفتم خوش به سعادتتون پرچم رو گرفتند و بوسیدند و دوتاشون زدن زیر گریه و دوتا دیگه چشمهاشون پر اشک شد و تند تند پرچم رو میبوسیدند و به صورتشون میچسبودند و دردودل ودعا میکردند🤲
👈 یکیشون شروع کرد شالش روی سرش کرد منم گفتم: مطمئن هستم امام رضا بهتون نظر داره نون حلال پدر ومادرتون اثر داره که این طور دلتون پاک وعاشق اهل بیت هست حالا که اینقدر بهتون نظر دارند به خاطر امام رضا سعی کنید حجابتون روهم رعایت کنید، همشون شروع کردند به درست کردن روسری و شالشون. یکیشون که کلاه داشت گفت خانم ببخشید من روسری ندارم و فقط کلاه دارم بوسش کردم و گفتم عزیزم اشکال نداره کلاهت رو سرت کن و قول بده از این به بعد روسری بپوشی اونم بغلم کرد و گفت قول میدم ازشون تشکر کردم وبه همشون دست دادم وگرم خداحافظی کردم یه کم که دور شدم یکیشون از پشت سر صدام کرد: خانم..🗣
برگشتم سمتش گفت خانم شماهم قول بدید همیشه همین طور خوب بمونید خندیدم و گفتم ان شاءالله ...شما برام دعا کنید و راهم رو گرفتم به سمت خونه درحالی که یک شادی وشعف خاصی تو دلم بود و همش قربون صدقه آقا جانم امام رضا میرفتم❤️
#طرح_آموزشی_دُرسا 📚🪴
#ارسالی_از_مخاطبین
┄┄┄❅✾❅┄┄┄
@dorsa_Amoze | دُرسا
▪️ امام حسن مجتبی (ع):
لا يَنبغي لِمَن عَرَفَ عَظَمَةَ اللّه أن يَتَعاظَمَ، فإنّ رِفعَةَ الذينَ يَعلَمونَ عَظَمَةَ اللّه أن يَتَواضَعُوا ، و (عِزَّ) الذينَ يَعرِفُونَ ما جَلالُ اللّه أن يَتَذَلَّلُوا (لَهُ ) .
سـزاوار نـيـست كـسى كـه بـزرگى خـدا را مىشناسد، خود بزرگ بين باشد؛ زيرا بلند مرتبگى كسانى كه عظمت خدا را مىدانند، در اين است كه افتادگى كنند و عزّت كسانى كه جلال و شكوه خدا را مىشناسند، در اين است كه اظهار ذلّت كنند. «بحارالانوار : ۷۸ / ۱۰۴ / ۳ »
🏴 شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی (ع) بر شما درساییهای عزیز تسلیت باد 🏴
┄┄┄❅✾❅┄┄┄
@dorsa_Amoze | دُرسا
تجربه من شماره 3⃣2⃣
🕌 چند وقت پیش با مادر و خواهرم رفته بودیم امامزاده که دیدیم دو تا دختر خانم کشف حجاب آنجا هستند. من به خانمهایی که خادم امامزاده بودند گفتم؛ لطفا به این دخترها تذکر دهید حجابشان را رعایت کنند. گفتند آخر گوش نمیدهند تازه به ما هم چیز میگویند. بهشون گفتم ولی اگه چند نفری به آنها تذکر دهید اثر میکند.
👈بعد خانمهای خادم به من قول دادند، اگر از این به بعد کسی با پوشش نامناسب وارد امامزاده شد، به او تذکر دهند که در همین حین دیدیم یک خانم مانتویی با دو تا دخترهایش وارد امامزاده شدند. من به یکی از خانمهای خادمه گفتم الان وقتشه. لطفا بهشون تذکر بدید ... یکیشون گفت آخه نمیدونم چی بگم ! گفتم بهشون بگید لطفا پوشش مناسب داشته باشید و حرمت امامزاده رو رعایت بفرمایید... آن خانم گفت ولی سخته برام.. میشه اول شما بگی ؟😅 من قبول کردم و گفتم خب وقتی من به ایشان تذکر دادم شما بهشون چادر بدید .. سپس رفتم سمت آن خانم بعد از سلام و احوالپرسی به ایشان تذکر دادم .
🔻یکی از دخترها گفت ولی ما که آدمهای بدی نیستیم اومدیم امامزاده زیارت کنیم و بریم. گفتم: بله عزیزم منم نگفتم شما آدم بدی هستید ولی خب بههرحال باید حرمت امامزاده حفظ بشه😊
دوباره آن دختر خانم گفت: خب خدا خودش میدونه ما امامها رو دوست داریم
گفتم: بله اما باید این دوست داشتنتون جلوه ی بیرونی هم داشته باشه .. نمیشه که من به شما بگم من شما رو خیییلی دوست دارم اما بهت فحش بدم .. به نظرت میشه ؟
گفت: نه
گفتم: دخترهای ما هم متاسفانه با اینکه قلباً خودشون نمیخوان، ولی با بیحجابیشون دارن به احکام خدا دهن کجی میکنند.😔
⬅️بعد در ادامه گفتم: خدا ما رو خیلی دوست داره برای همین بهمون میگه حجاب داشته باشید، تا هم توی دنیا به خوبی و پاکدامنی شناخته بشین و هم توی آخرت جای خوبی داشته باشید...
این دفعه خواهر آن دختر گفت اما خدا که خیلی مهربونه .. ما رو جهنم نمیبره!
گفتم: بله خدا مهربونه . یه معلم هم مهربونه اما به نظرت اون معلم مهربون میتونه به همه دانش آموزاش نمره یکسان بده ؟ یعنی به اونی که درس نخونده ۲۰ بده و به اونی هم که درس خونده ۲۰ بده؟
گفت: نه
گفتم: آفرین ..چرا نمیتونه ؟ چون از عدالت به دوره ..
خدا هم که خیلی عادله هیچ وقت به بنده ای که به حرفاش گوش داده و اونی که به حرفاش گوش نداده یکجور پاداش نمیده ..
و اینجوری تونستم به کمک خدا و عنایات امام زمان عج 🍃 با زبان خوش امر به معروف کنم.
#طرح_آموزشی_دُرسا 📚🪴
#ارسالی_از_مخاطبین
┄┄┄❅✾❅┄┄┄
@dorsa_Amoze | دُرسا
ســـلام بـه درسـاییهای عـزیـز
صــبح بخیــر 🕊
✅ اول؛ خیلی خیلی ممنونیم از بزرگوارانی که وقت گذاشتن و در پویش «تجربه من» شرکت کردن، لازمه بگیم از اونجایی که تعداد پستهای ارسالی بسیار زیاد بود، تیم داوری این پویش مجبور به بررسی و انتخاب از بین تجربههای شما جهت انتشار در کانال شدن😢
دوم؛ باتوجه به اینکه انتشار تجربهها به پایان رسیده، الان وقت انتخاب بهترین تجارب از نگاه شما عزیزان هست😍
سوم؛ شما میتونین با ارسال پست زیر و دعوت از دوستان و نزدیکان خودتون به خوندن تجارب در کانال...اونا رو هم در هیجان انتخاب بهترین تجربه شریک کنین 👇👇👇
#پویش_تجربه_من🪴
┄┄┄❅✾❅┄┄┄
@dorsa_Amoze | دُرسا
📊 بهترین تجربه در پویش «تجربه من» از نگاه شما عزیزان:
تجربه من شماره 1⃣
تجربه من شماره 2⃣
تجربه من شماره 3⃣
تجربه من شماره 4⃣
تجربه من شماره 5⃣
تجربه من شماره 6⃣
تجربه من شماره 7⃣
تجربه من شماره 8⃣
تجربه من شماره 9⃣
تجربه من شماره 🔟
تجربه من شماره 1⃣1⃣
تجربه من شماره 2⃣1⃣
تجربه من شماره 3⃣1⃣
تجربه من شماره 4⃣1⃣
تجربه من شماره 5⃣1⃣
تجربه من شماره 6⃣1⃣
تجربه من شماره 7⃣1⃣
تجربه من شماره 8⃣1⃣
تجربه من شماره 9⃣1⃣
تجربه من شماره 0⃣2⃣
تجربه من شماره 1⃣2⃣
تجربه من شماره 2⃣2⃣
تجربه من شماره 3⃣2⃣
🔰نظر خود را از طریق لینک زیر ثبت کنید:
🌐 https://EitaaBot.ir/poll/5w8gk
⏳ مهلت شرکت در نظرسنجی، تا ساعت ۹ صبح جمعه ۲۶ مردادماه هست.
#پویش_تجربه_من🪴
┄┄┄❅✾❅┄┄┄
@dorsa_Amoze | دُرسا
🍃 میراث سالها 🍃
✍(الگوهای زنان در قرآن و تاریخ)
💠 پای روایت خدا
شاید تا امروز پیش اومده باشه که یه داستان رو از زبون آدمهای مختلف شنیده باشید، که توی روایت هر کدومشون به یکی از جنبههای داستان بیشتر پرداخته شده. همین موضوع باعث میشه که برای ما مهم باشه که شناخت الگوهامون رو از روایت کی به دست میاریم.
✅ وقتی ما شخصیتشناسی رو از قرآن میگیریم؛ در واقع داریم داستان رو به روایت خدا میشنویم و به آدما از همون زاویه ای نگاه میکنیم که برای خدا مهمتره.
❗️ خیلی وقتها پیش میاد که با شخصیتی آشنا میشیم ولی به خودمون میگیم من شرایط اونو ندارم و نمیتونم در این ویژگی مثل اون باشم، ولی وقتی پای معرفی قرآن از شخصیتها میشینی، میتونی مطمئن باشی که خدا حواسش بوده ویژگی رو جوری انتخاب کنه که همه بتونن به دستش بیارن و جوری هم روایتش کنه که چگونگی به دست آوردنش هم مشخص باشه. 👌
💯 حالا دُرسا در پستهای الگوهای زنان در قرآن و تاریخ قصد داره برای شما عزیزان این الگوها رو به بهترین نحو روایت کنه؛ منتظر روایت اول باشید😊
#الگوهای_زنان🪴
┄┄┄❅✾❅┄┄┄
@dorsa_Amoze | دُرسا
✍(الگوهای زنان در قرآن و تاریخ)
#روایت_اول
(قسمت اول)
🧺 امّ موسی
در قرآن مادر حضرت موسی رو در سوره قصص آیات ۷ تا ۱۳ در صحنهای از زندگی معرفی میکنه، وسط بهبوهه یک اتفاق، درست وسط یک طوفان. اونجایی که فرعون از ترس پیشگویی در مورد قیام حضرت موسی، داشت همه پسرانی رو که در بنیاسرائیل به دنیا اومده بودن میکشت و حالا مادر حضرت موسی یه نوزاد پسر داشت که میترسید به دست فرعونیان کشته بشه. خدا میخواد درست همین جا شخصیت مادر حضرت موسی رو به ما معرفی کنه:
«وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ...» این شخصیت کسیه که ما به او وحی کردیم، چیزی که مخصوص پیامبرانه و به جز اونها تعداد کمی مورد این خطاب قرار گرفتن.
💠 «أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ» به او گفتیم که تا در امانی، به فرزندنت شیر بده و رسیدگی کن و هر زمان که دچار نگرانی شدی که مورد آسیبی قرار بگیره که تو دیگه نتونی ازش مراقبت کنی، اون رو در آب بینداز «وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي» نترس و غمگین نشو «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ»
ما اون رو به تو برمیگردونیم و از پیامبران قرارش میدیم.
ادامه دارد...
#الگوهای_زنان🪴
┄┄┄❅✾❅┄┄┄
@dorsa_Amoze | دُرسا
✍(الگوهای زنان در قرآن و تاریخ)
#روایت_اول
(قسمت دوم)
✨ چقدر دور، چقدر نزدیک
توی زندگی همه آدمها صحنههایی هست که کاملا میفهمن از خودشون کاری برنمیاد. توی این لحظه ها همه آدمها میترسن. امّ موسی توی این لحظه به خدا اعتماد کرد و وعدهاش رو پذیرفت. جالب اینه که خدا نمیگه نترسید. حتی اگر امّ موسی هم باشی لازمه خدا بهت بگه من هستم! نگران نشو و غمگین نباش. او هم مثل ما نگران میشه ولی توی نگرانی هم به خدا اعتماد داره و میره سراغ راه حلی که خدا بهش میده.
👈 امّ موسی از خدا نپرسید آخه این چه راه حلیه که تو داری و میگی نوزاد رو تو آب بندازم؟ بیا و توضیح بده، قانعم کن تا عمل کنم... ما گاهی از خدا میخوایم مسیر تحقق وعدههاش رو توضیح بده تا بعد ما قبول کنیم. این ایمان نیست! این اعتماد به خدایی خدا نیست! این دیگه خدای بالادست نیست بلکه زیردستی میشه که باید تحت نظارت ما خدایی کنه تا قبولش داشته باشیم. امّ موسی خدا رو خدا میدونست و به مسیری که از خودش پوشیده بود، به خاطر خدایی که قبولش داشت، اعتماد کرد.
🕊 خدا خیلی خداست!
خدایی که بعضی از ما توی ذهنمون ساختیم از خدای واقعی فاصله داره. خدای ذهن ما اینقدر غیرقابل اعتماده که ما باید به کارهاش نظارت کنیم، در حالی که خدای واقعی کسیه که بر وجود همه ما ناظره. هر چقدر خدایی رو که در ذهن مون داریم با شناخت و معرفت، به خدای واقعی نزدیکتر کنیم، خوف و حزن در صحنههای زندگی ازمون دورتر میشه. خدا خیلی خداست! بیاین رو وعده هاش یه کم بیشتر حساب کنیم.😊
#الگوهای_زنان🪴
┄┄┄❅✾❅┄┄┄
@dorsa_Amoze | دُرسا
🛎 #یادآوری
📊 انتخاب بهترین تجربه در پویش «تجربه من» از نگاه شما عزیزان👇👇
🌐 https://EitaaBot.ir/poll/5w8gk
👈 برای خوندن تجربههای شرکت داده شده در در این پویش کلیک کنید. 👉
⏳ مهلت شرکت در نظرسنجی، تا فردا جمعه ۲۶ مردادماه ساعت ۹ صبح هست، تا دیر نشده بجنبید😉
#پویش_تجربه_من🪴
┄┄┄❅✾❅┄┄┄
@dorsa_Amoze | دُرسا
🏆 | اعلام برندگان #پویش_تجربه_من
تجربه اول: تجربه من شماره 2⃣2⃣
تجربه دوم: تجربه من شماره 0⃣2⃣
تجربه سوم: تجربه من شماره 1⃣
مبارکتون باشه 🎁
┄┄┄❅✾❅┄┄┄
@dorsa_Amoze | دُرسا