فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیخ حسین انصاریان:نزارین من تو بیمارستان بمیرم
برای شفای این بزرگوار پنج صلوات 🙏🙏
۲۴ شهریور ۱۳۹۹
داستان بسیار جالب: 😨😨
من یه معلول ضایعه نخاعی هستم که از گردن به پایین فلجم.
اوائل بیماریم یه روز روی تختم بودم که پسر ۵ ساله ام چادر مادرش رو پوشید و اومد جلوی من برا شیرینکاری ، همین دیدمش خنده ام گرفت، پسرم هم با دیدن خنده من خجالت کشید و شروع کرد به دویدن ، همینطور که می دوید داشتم نگاهش میکردم که یکدفعه چادر، زیر پاهاش گیر کرد و با صورت خورد به میز شیشه ای جلوی مبل، صورتش پاره شد و حسابی خون اومد ،همه این صحنه ها رو با چشم خودم دیدم ولی هیچ کاری برا جگر گوشم نتونستم بکنم 😭😭 حتی نمیتونستم بغلش کنم و آرومش کنم
خلاصه صورت پسرم بخیه خورد و خوب شد ولی غم و غصه اینکه نتونستم براش کاری کنم خیلی اذیتم میکرد تا اینکه یاد یک نفر و داستانش افتادم و بالاخره آروم شدم:
یکدفعه به یاد امام سجاد علیه السلام تو کربلا افتادم، وقتی که از صبح عاشورا یا دید و یا شنید که یکی یکی عزیزانش رو شهید کردن ولی بخاطر مریضی سختی که داشت نمی تونست کاری کنه.
داداش علی اکبرش رو قطعه قطعه کردند، نتونست بره کمک😭😭
پسر عموهاش قاسم و عبدالله ، پسر عمه هاش، عموهاش رو همه رو کشتن ولی فقط دید و زجر کشید
تیر به گلوی نازک داداش کوچیکش خورد ولی نتونست....😭😭😭
تا اینکه عصر عاشورا صدای( هل من معین یعیننی ) باباش حسین رو شنید، خواست سینه خیز به طرف دشمن بره که عمه اش زینب نذاشت 😭😭
تازه از غروب عاشورا ، کتک زدن زنها و بچه ها شروع شد ولی ... 😭😭
برای یه مرد این داغها رو دیدن و اینکه نتونه کاری کنه و بعدشم ۳۵ سال زنده بمونه خیلی خیلی خیلی سخته
⬛️ شهادت امام سجاد علیه السلام اسوه صبر و ایستادگی تسلیت
#ارسالی
برای نویسنده دعا کنید🌹
۲۴ شهریور ۱۳۹۹
📛تنبیه وحشیانه زنان پُرحرف و غرغرو در قرون وسطی
⁉️باورتون میشه حدود ۵٠٠ سال پیش، شوهران قرون وسطایی همسران پُرحرفشون رو چطور تنبیه میکردن! اصلا مگه نیاز به تنبیه بود! زنی که طبق طبیعتش حرف زدن رو دوست داره...
👇بگم؟
😱😳 با گذاشتن پوزهبندفلزی روی دهانشون‼️
♨️ این دستگاه #شکنجه و #تحقیر عمومی که با نام «افسار زنان غرغرو» شناخته میشد بیشتر تو انگلستان و اسکاتلند و تو قرن ١۶ و ١٧ استفاده میشده .
♨️این افسار شامل یه #دهان_بند آهنی با یه چارچوب آهنی بود که دور سر قرار میگرفت. وقتی این دستگاه پوشیده میشد،زن نه میتونست حرف بزنه و نه چیزی بخوره تازه بعضیشون، میخهایی داشتن که وقتی افسار قفل میشد، وارد دهان میشده و مانع هرگونه حرکت دهان میشد😱
♨️بالای این افسار آلمانی یک زنگوله داشت تا توجه بیشتری رو جلب کنه و باعث تحقیر و #سرزنش بیشتر زنان بشه.
تو اسکاتلند، زنِ افسار بسته رو تو خیابانها میگردوندن.😔 [1]
♨️ این تنبیه یک قرن رواج داشت، اما تو بخشهایی از اروپا مثل آلمان، تا اوایل ۱۸۰۰ میلادی به عنوان مجازات استفاده میشد.😱😔
❤️بنازم به دینم اسلام که از ١۴٠٠ سال پیش، زن رو گـ🌹ــل میدونه و پیامبرمون فرمودن: "هر چه ایمان بنده افزایش یابد، عشق وی به زنش بیشتر می شود "(2)😇
🔺ایشون تنبیه زنان رو انقدر مذموم میدونستن که فرمودن :
"هر مردى که به صورت همسرش سیلى بزند. خدا به فرشته مأمور دوزخ دستور می دهد که در دوزخ هفتاد سیلى بر صورتش بزند و هر مردى که دستش را بر موهاى زن مسلمانى بگذارد (براى اذیت موى سرش را بگیرد) در دوزخ دستش با میخ هاى آتشین کوبیده می شود." (3)
۲۴ شهریور ۱۳۹۹
آنقدر خوب باشيد که ببخشيد، امّا آنقدر ساده نباشيد که دوباره اعتماد کنید!
قدر لحظه ها را بدانيد! زمانی می رسد که دیگر شما نمی توانید بگویید جبران می کنم.
از کسی که به شما دروغ گفته نپرسيد: چرا؟ چون سعي مي كند با دروغ هاي پي در پي، شما را قانع كند!
هرچیزی در زمان خودش رخ میدهدباغبان حتی باغش را هم غرق آب کند، درختان خارج از فصل خود میوه نمیدهند
جاده زندگي نبايد صاف و هموار باشدوگرنه خوابمان مي برد!دست اندازها نعمت بزرگي هستند..
و نکته ی آخر :
هیچ بوسه ای جای زخم زبان را خوب نمی کند!پس مراقب گفتارمان باشیم...
💕💕💕
۲۴ شهریور ۱۳۹۹
گاهی که دلـت
شور کسی را مےزند
و اضطراب فرصت
نفس کشیدن را از تو می گیرد
آرام زمزمه کن:
فاللّهُ خَیرٌ حافظاً
و هو أرحـَمُ الراحِمیــن
💕💕💕
۲۴ شهریور ۱۳۹۹
هیچ وقت توزندگیت
اگه به" مشکلی "برخوردی، نگو خدایا من
"مشکل دارم!!!
همیشه به مشکلاتت بگو من
"خدایی بزرگ"دارم
💕💕💕
۲۴ شهریور ۱۳۹۹
.
#حسیـنجانم ...!
دردمندم،
دلشڪستہام🍃
واحساسمیڪنمڪہ
جز‹تــو›و‹راهتـو›
داروییدیگـر
تسڪینبخـشِ
قلبسوزانمنیست...! :)💔
#شهیدچمران
💕💕💕
۲۴ شهریور ۱۳۹۹
۲۴ شهریور ۱۳۹۹
و وقتیکه، در وجودِت "عزتنفس" باشه هیچوقت
کینه به دلِت راه پیدا نمیکنه، همهرو به
یکاندازه دوست خواهیداشت خجالت نمیکشیو
خودَت را باور خواهیداشت "و این باور از تو یک"
"انسانِ برجسته و موفق میتونه بسازه"
💕💕💕
۲۴ شهریور ۱۳۹۹
۲۴ شهریور ۱۳۹۹
💕داستان کوتاه
ﯾﮏ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺩﻭﮐﻮﺯه ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺍﺯ ﺟﻮﯾﺒﺎﺭ از آنها ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ.
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﺯﻩ ﻫﺎ ﺗﺮﮎ ﺩﺍﺷﺖ وﺩﯾﮕﺮی ﺑﯽ ﻋﯿﺐ ﻭ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﻮﺩ.
ﻫﺮ ﺑﺎﺭ ﮐﻪ ﺯﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺮﮐﺮﺩﻥ ﮐﻮﺯﻩ ﻫﺎ ، ﺭﺍﻩ ﺩﺭﺍﺯ ﺟﻮﯾﺒﺎﺭ ﺗﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﯿﻤﻮﺩ ، ﺁﺏ ﺍﺯ ﮐﻮﺯﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺗﺮﮎ ﺩﺍﺷﺖ ﭼﮑﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺯﻣﺎنیﮐﻪ ﺯﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺭﺳﯿﺪ ، ﮐﻮﺯﻩ ﻧﯿﻤﻪ ﭘﺮ ﺑﻮﺩ.
ﮐﻮﺯﮤ ﺳﺎﻟﻢ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﮎ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ می بالید
ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻮﺯﮤ ﺗﺮﮎ ﺩﺍﺭ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﻮﯾﺒﺎﺭ ﺑﻪ ﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﻮﯾﺸﺘﻦ ﺷﺮﻣﺴﺎﺭﻡ . ﺯﯾﺮﺍ ﺍﯾﻦ
ﺷﮑﺎﻓﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﻬﻠﻮﯼ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ، ﺳﺒﺐ ﻧﺸﺖ ﺁﺏ میﺷﻮﺩ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ میرﺳﯽ ،من ﻧﯿﻤﻪ ﭘﺮ ﻫﺴﺘﻢ.
ﭘﯿﺮ ﺯﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭﺑﻪ ﮐﻮﺯﮤ ﺗﺮﮎ ﺩﺍﺭﮔﻔﺖ :
ﺁﯾﺎ ﺗﻮ ﺑﻪ ﮔﻞ ﻫﺎﺋﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍینﺳﻮﯼ ﺭﺍﻩ ﺗﻮﺟﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ؟ ولی ﺩﺭ ﺳﻮﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﮔﻠﯽ ﻧیست.
ﻣﻦ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﻧﻘﺺ ﺗﻮ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﻮﺩﻡ ، ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻩ ﺗﺨﻢ ﮔﻞ ﮐﺎﺷﺘﻢ ﺗﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺟﻮﯾﺒﺎﺭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺁﺏ ﺑﺪﻫﯽ.
ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺗﺮﮎ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺷﺘﯽ ، ﻫﺮﮔﺰ ﺍﯾﻦ ﮔﻞ ﻫﺎ ﻭ ﺯﯾﺒﺎﺋﯽ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﮥ ﻣﻦ ﺭﺍﻩ ﻧﻤﯽ ﯾﺎﻓﺖ.
همهء ما کاستیهایی داریم ولی با نگرش درست همین کاستیها میتواند باعث رشدمان شود
💕💕💕
۲۴ شهریور ۱۳۹۹
اگر زندگیت پر از مشکلاته
اگر اوضاع مالیت روبـراه نیست
اگر آدمای تو زندگیت عالی نیستند
بهت حق میدم. این دنیای الان توئه
ولی میتونه دنیای فـردای تو نباشه
بزرگترین اشتباهت اینه که فکر کنی
دنیات نمیتونه بهتر شه!
💕💕💕
۲۴ شهریور ۱۳۹۹