سلام بر خادمین شهدا
از امشب میخوام یه رمان عالی بذارم کانال.اسم رمان عشق پاک من هستش.امشب ۵پارت میذارم تا بخونید وببینید چقدر جذاب وعالیه.
التماس دعـــــــا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🌹🌹🌹🍃
🍃🌹🌹🍃
🍃🌹🍃
🍃🍃
🍃
شروع.رمــــــــــــان😍
عشـ❤️ـق.پاڪ.من😍
🍃
🍃🍃
🍃🌹🍃
🍃🌹🌹🍃
🍃🌹🌹🌹🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#عشق_پاک_من
#قسمت۱
جلوی آینه اتاقم مشغول آرایش کردن بودم💄 آرایشم تموم شد یه نگاه به ساعت انداختم واااای داره دانشگام دیر میشه😮 زود لباسهامو میپوشم با مادرم خداحافظی میکنم و مثله همیشه پدرم منو تا سرویس دانشگاه میرسونه😊
وارد دانشگاه که میشم با دیدن دوستم فروغ خوشحال میشم
_سههههلام مریم😍
_سلام فروغ جون😘
_وای چقدخوشگل شدی این رنگ رژلب خیلی بهت میاد همیشه اینو بزن یادم باشه یکی مثلش بخرم💄
-اطاعت قربان😌
داشتیم با فروغ از پله های دانشگاه بالا میرفتیم که یدفه دیدم یه پسر جوون و خوشتیپ داره به سرعت از پله ها میاد پایین نزدیک بود منو پرت کنه
_ببخشید خواهر
_حواستون کجاست نزدیک بود بیوفتم😡
_من که معذرت خواهی کردم . ببخشید
_بروبابا
_استغفرا...
_اییییششش😏
رفتم سرکلاس اما نمیدونم چرا همش اون پسرمیومد تو ذهنم🤔 پسری قدبلند و خوشتیپ و چشمایی مشکی با ریش که خیلی جذابش کرده بود
بلاخره کلاس تموم شد با بچه ها خدافظی کردم و با فروغ اومدیم از کلاس بیرون
_مریم نگا کن اون پسر خوشتیپه داره میاد اینجا😃
_کی؟؟؟
_امید سلطانی دیگه😐
میخواستم بگم آخه این پسره با اون موهای بلند و اون ابروهای برداشتش که عین دخترا شده کجاش خوشتیپه که دیگه رسید بهمون
_سلام خانوم کمالی حالتون خوبه؟ببخشید میشه یکم وقتتونو بگیرم😎
_خب مریم جون من دیگه میرم خدافظ
_خدافظ
_بفرمایید اقای سلطانی
_میخواستم جزوه جلسه قبل را ازتون بگیرم اگه میشه اخه شما خیلی دقیق و خوب جزوه مینویسید🤗
_باشه؛فقط لطفا فردا بیارید😏
_حتما😋
#ادامه_دارد.
😍| @dosteshahideman
#عشق_پاک_من
#قسمت۲
نیم ساعت دیگه یه کلاس دیگه داشتم اما فروغ همین یه کلاسو داشت رفت خونه . داشتم تو محوطه دانشگا راه میرفتم که یکی صدام کرد چندتا از بچه ها نشسته بودن روی نیمکت
_مریم مریم بیاااااا اینجا
_سلام☺️
_سلام ستاره سهیل کم پیدایی😉
_شما کم سعادتین😝
_خوشمزه
_وای بچه ها اونجا را این پسره نخوره زمین چقد سرش پایینه😂
_بچه ها بیاین یکم سربه سرش بزاریم
پشت سرمو نگاه کردم یکم اونطرف تر همون پسری را که روی راه پله بود دیدم نمیدونم چرا ولی یکم ناراحت شدم
_سلام علیکم و رحمت ا... برادر نخوری زمین😆
_لا الله الی الله
_اوه اوه عصبانی شد
راستی خیلی خوشتیپیااااااا😋
_بس کنید بچه ها گناه داره این کارا چیه آخه😧
به یه بهونه ایی ازشون جدا شدم از اینکه مسخرش کرده بودن خیلی ناراحت شدم😞 دلم براش سوخت
کلاسم شروع شد اما من هنوز توی فکرش بودم
_مریم کجایی چرا نمینویسی😕
این الناز بود دوستم که ما بهش میگفتیم گوگل چون از همه چی خبر داشت توی دانشگاه
_هیچی همینجام حال نوشتن ندارم بعد جزوه ازت میگیرم
کلاسم تموم شد داشتم میرفتم خونه که صدا از آمفی تاتر دانشگاهمون توجهمو جلب کرد آخه امروز چه خبره؟جشن؟به چه مناسبت؟
رفتم داخل یکم نشستم آهان فهمیدم هفته دفاع مقدسه وای حالشو ندارم خواستم بلندشم که باز هم اون پسر خوشتیپ ریشو را دیدم😶؛این اینجا چیکار میکنه؟؟؟😳 با دیدنش یکم دیگه نشستم اما حواسم فقط به اون بود
#ادامه_دارد...
😍| @dosteshahideman
#عشق_پاک_من
#قسمت۳
امروز همه حواسم پیش اون بود؛خدایا من چِم شده🙁 همه پسرای دانشگاه دلشون میخواد با من دوست بشن اونموقع من تو فکر این پسره هستم که حتی نگاهم تو صورتم نمیکنه😏
فردا با پراید که ماشین مادرم بود رفتم دانشگاه کنا یه ماشین پارک کردم و رفتم وقتی وارد دانشگا شدم همش دنبال اون میگشتم که یدفه یک نفر محکم زد تو کمرم
_سلام دنباله من میگردی☺️
_خدابگم چیکارت کنه دیوانه ترسیدم😖
_الهی؛بیا بریم الان استاد میاد دیگه راه نمیده بیایم
_خدا راشکر ترم دیگه لیسانسمونو میگیریم خسته شدم😫
_اره والا ؛مریم برای ارشد میخونی
_دلم میخواد بخونم حالا ببینیم چی میشه
_اگه شوهر کردی نمیخونی؟😜
_شوهر چیه بابا😏 من ۲۱سالمه بعدشم ازدواج ندوست
_مریم تو با این خواستگارایی که داری من جای تو بودم تا حالا ازدواج کرده بودم😒یکی از یکی پولدارتر
_از این به بعد میگم بیان برای تو خوبه؟😂
_نمکدون😬
سرکلاس بودیم که یدفه اون پسر سوسوله اومد طرفمون
_سلام خانوم کمالی حال شما؟😍
_خوبم ممنون😒
_بفرمایید جزوه هاتونو اوردم خیلی ممنون😊
_خواهش
_مریم اونروز پس جزوتو میخواس😉
_آره
_عه مریم اینجا را نگا جزوتو ببین😳
_چی؟کجا؟
_شمارشو نوشته واست😃
_واااایییی؛پسره بیشعور بعد کلاس حسابشو میرسم😡
_خانوم کمالی و خانوم مرادی خیلی حرف میزنید
_ببخشید استاد😔
بعد از کلاس...
_آقای سلطانی
_بله بله با من بودین خانوم کمالی😍
_یه لحظه تشریف بیارین
_چششششم😍
_این چیه اینجا نوشتین😡
_شمارمه😶
_بیخود؛مگه من ازتون شماره خواسته بودم
_راستش خانوم کمالی من برای امر خیر گفتم اول چند وقتی با هم دوست باشیم بعد من بیام خواستگاریتون باور کنید من خیلی ازتون خوشم میاد😓
_خیلی بیجا میکنی؛اتفاقا من اصلا ازت خوشم نمیاد😡خیلیم بدم میاد
_آخه چرا😰
_مریم ولش کن بیا بریم
امید دوباره اومد سمتم کیفمو گرفت
_باید بگی چرا ازمن خوشت نمیاد؟؟من چیم کمه؟پول ندارم که دارم؟قیافه ندارم که دارم تو چی میخوای که من ندارم؟؟؟
_کیفمو ول کن بیشعور بهت میگم ولم کن
ادامه دارد...
😍| @dosteshahideman
#عشق_پاک_من
#قسمت۴
یدفه با یه صدای مردونه بلند هم من هم امید خشکمون زد😶
_چه خبره؟برادر ول کن کیفه خانومو
وای خودش بود همون پسر ریشو خوشتیپه😥دلم نمیخواس اینجا ببینه منو خجالت کشیدم😔
_شما کی باشی؟به تو چه من دارم با این خانوم حرف میزنم دخالت نکن😒
_گفتم کیف خانومو ول کن برادر😡
_ول نکنم چی میشه😑
_برات خیلی بد میشه😡
امید کیفمو ول کرد و با یه نگاهی به من و اون رفت
_صبرکن برادر
_هان چته
_بار آخرت باشه مزاحم این خانوم میشی فهمیدی یا نه؟؟😡
_خفه بابا😏
_لا الله الی الله
من همونجا خشکم زده بود هنوز نمیدونستم چی شده تا به خودم اومدم باز خجالت کشیدم😔 ای کاش منو ندیده بود خب اگه هم ندیده بود چطوری از شره این امید سیریش راحت میشدم😏 . فرشته نجاتم بود انگار😊
ادامه دارد...
😍| @dosteshahideman
#عشق_پاک_من
#قسمت۵
رسیدم خونه با کلیدم در را آروم باز کردم
_سلام مامان😊
_سلام مامان جون خسته نباشی
_ممنون قشنگم😘
_مریم جان چیزی شده دخترم؟
_نه مامان چطور مگه؟؟
_یه مادر نگاه تو صورت دخترش کنه میفهمه . الانم من حس میکنم ناراحتی
_نه قربونت برم چیزیم نیس
_باشه نگو . راستی داداشت و زن داداشت شام میان اینجا
_باشه مامان من میرم دوش بگیرم
(یدونه داداش دارم که ۹سال ازم بزگتره و یکساله ازدواج کرده)
باز شنبه شد و اول هفته اما این دفه مثل قبل از شنبه و دانشگاه رفتن ناراحت نبودم چون میخواستم بازهم ببینمش انگار هدفم دیگه اون شده بود مگه میشه یعنی من عاشق شدم؟؟؟نه نه امکان نداره
رسیدم دانشگاه بازهم با ماشین مادرم اومدم پیش یه خودرو پارک کردم وای خدای من باورم نمیشه خودشه اونی که پیاده شد همون ریشوخوشتیپه هست😧برای اینکه منو ببینه سریع پیاده شدم اما نگاهم نکرد😔 باید منو باید نگام کنه
_سلام صبحتون بخیر😊
_علیک سلام خواهر
ای خدا بازم چشماش روی زمین بود😔بازم نگاهم نکرد اخه چرا؟؟؟چرا همه پسرا نمیتونن ازم چشم بردارن اما این نگاهم که نمیکنه هیچ تازه همش از دخترا فرار میکنه
من هیچی ازش نمیدونم چند سالشه چی میخونه آهان فهمیدم چیکار کنم😃 شماره الناز گرفتم(معروف به گوگل)
_سلام الناز جان کجایی؟کارت دارم
_سلام مریم جون من نزدیک دانشگاهم
_خب بیا من زیر آلاچیق نشستم روبه روی بوفه
_باشه اومدم
الناز اومد از دور دیدمشو دست تکون دادم😊👋
_سلوم چه عجب یاد ما کردی😉
_سلام گلم😊
_خب حالا چیکارم داری
_الناز آمار یه نفرو میخوام برام بگیری
_کی؟؟🙁
_اگه میدونسم که به تو نمیگفتم😕
_اصلا نمیدونم کیه کجاس بیا یه دور بزنیم اگه دیدمش بهت میگم
_مریم من کنجکاو هستم ولی کارآگاه نیستما
_تو میتونی😁
حدود ۲۰ دقیقه داشتیم میچرخیدیم که یدفه
_الناز الناز😟
_هان هان🙁
_اونو ببین این پسر ریشوه😋
_ خب؟؟؟🤔
_خب که خب اونو آمارشو برام در بیار🙃
_بابا این کیه من نمیشناسمش😶
_الناز لطفا😭
_میخوای چیکار؟🙁
_ به توچه تو امر منو اجرا کن😒
_وا☹️
ادامه دارد...
😍| @dosteshahideman
تو نباشی نفسم بند و
دلم تنگ و
جهانم سرد است
شب من پردرد است
شب.بخیر.علمدار
🌷| @dosteshahideman
هدایت شده از دوست شــ❤ـهـید من
⏰ به رسم هر #صبح...
💫اولین #سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، #حضرت_صاحب الزمان(عج)💫
💎بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ💎
«السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اَباصالحَ المَهدی یا خَلیفة َالرَّحمنُ و یا شَریکَ الْقُرآن اَیُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان الامان»
🍃اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ🍃
🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم🌹
#دعای_سلامتے_آقا😍
❤️| @dosteshahideman
از خواب چو برخیزم
اول
تو
به ياد آيى
سلام.صبح.بخیر.علمــــدار
🌹| @dosteshahideman