✨✨☘✨✨☘✨✨☘✨✨☘
سفیر عشق شهید است و ارباب عشق حسین (ع) و وادی عشاق کربلا
جایی که ارباب عشق سر به باد می دهد تا اسرار عشاق را بازگو کند که برای عشاق راهی جز از کربلا گذشتن نیست
( 🌹 بیست و یکمین سالگرد شهادت ، شهید صالح هاشمی را گرامی میداریم 🌹 )
تاریخ شهادت ، ۷۷/۱۱/۲۶
╭─═ঊঈ🔻. 🔻ঊঈ═─╮
🔴👇👇👇👇👇👇👇
@dosteshahideman
╰─═ঊঈ🔺. 🔺ঊঈ═─╯
🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱
⛅️ انتظار حقیقی
💠 امام خامنه ای :
كسانی كه در دوران دفاع مقدس سرازپا
نشناخته در صفوف دفاع مقدس شركت میکردند، منتظران حقیقی بودند.
۸۱/۰۷/۳۰
#دفاع_مقدس
#جمعه
✊ ✊
🌸 @dosteshahideman
🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱
#امروز میخواییم😍 به نیت شهیدان اصفهان😭 که در زاهدان😢 به شهادت رسیدن😔 ختم صلوات برداریم 😊کیا حاضرند شرکت کنند🙄 هر کس حاضر هست🤓 به
@Ammar_halab 🙂
تعداد صلوات ها رو اعلام کنه😃
#سپاه
#سپاه_تسلیت
#ایران_تسلیت
#اصفهان_تسلیت
#شهدا
#امید_اکبری
#صلوات
#ختم_صلوات
@dosteshahideman
#اینلحظهچند؟!
فرودگاه اصفهان 🛬
همسر و فرزند در انتظار پیکر شهید😔
.
ورود پیکر شهدای حمله تروریستی سیستان و بلوچستان به اصفهان
#سپاهپاسدارمردم
@dosteshahideman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊✨
ببینید🌷شهدا چقدر عاشق شهادت بودند بالبخندوبا آغوش باز پذیرفتند🌷شهیدمدافع حرم حمید سیاهکالی ،تیکه کلامشان این بود که در شهادت باز است وبه همین سادگی و خلوصشان به آرزویشان رسیدند.
🌸 @dosteshahideman
✨🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی سیدرضا نریمانی نوحه معروف "منم باید برم..." رو میخوند #امید_اکبری ذکر حسینش رو داشت... حالا سیدرضا نریمانی داره بالای پیکر شهید امید اکبری ذکر میگه و حسین حسین میکنه
@dosteshahideman
اولین بار که به سوریه رفت و بازگشت، اولین چیزی که گفت از حرم حضرت زینب(س) بود🌹.
/ رضا میگفت حرم حضرت زینب(س) بسیار خلوت است و خانم آنجا بسیار غریب هستند.😭 میگفت نبینید حرم امام رضا(ع) در اینجا تا چه اندازه شلوغ است و باید برای رسیدن دست به حرم برنامه ریزی کرد که چه ساعتی به حرم رفت. تنها زائران خانم زینب(س) رزمندهها هستند.😔😔💔
او سرانجام در سن 35 سالگی در جریان یک عملیات نظامی در 27 مهر 94 به شهادت رسید.
شهیدی که وقتی پیکر مطهرش برگشت، به گفته ی مادرش مانند حضرت ابالفضل العباس (ع) دستانش مقطوع بود، مانند سید الشهدا (ع) سر در بدن نداشت😔 و مانند مادر سادات بدنش سوخته بود. و فقط مشتی خاکستر برایش آورده بودند.😭💔
شهید افغانستانی مدافع حرم
علیرضا توسلی🌺🍃
@dosteshahideman
💝🕊
صلوات خاصه امام رضا علیه السلام:
اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَعَلیاَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.🌹🍃
@dosteshahideman
💝🕊
⚘﷽⚘
🌷
شهــادت
یعنی متفاوت به آخر رسیدن ؛
و گرنه مرگ پایان همه قصههاست...
همہ گویند ازجــان گذشت
اما من گویمت
چگونہ از دلـــ❤️ گذشت ؟!
ای ڪسی ڪه
مصداقِ تُعِزُّ مَنْ تَشَاء خداوندی...
تو را با خدا چہ عهدی بود ڪه از این ڪرامت برخوردار شدی؟
نام شهید برازنده توست ای شهید
ڪه خونِ تو سَبَب بیداری خواب زده هایِ عالمِ غفلت است 👌
سبب بیـدارشـدن مـن...😔
از ڪدام خواستہ های دِلَت گذشتی
تا اینگونہ گمنام و ناگاه بیایی
و از مردم دلبری ڪنی ...♥️
🌷 @dosteshahideman
😔
#شهید_محمود_رضا_بیضایے
─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
هدایت شده از دوست شــ❤ـهـید من
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم🌷
💚 #شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی 💚
در ڪـانـال دوســـت شــ💔ــهـید مــن
🌹| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
📚 #تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚 روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه 🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم
📚#تـوشــهـیـد_نـمـیـشـوے📚
روایـت هـایـی از حـیـات جـاودانـه
🌷شـهـيـد مـدافـع حـرم🌷
💚#شـهیـدمـحـمـودرضـابـیضـایـی 💚
🍂#فـصـل_سـی یکـم
🍁#عـنـوان:انـدیشه جـهـانے
از#شیعیان_مستضعف یکی ازکشورهای منطقه برای آموزش پیش اوآمده بودندتوی محل کارش گفته بود بابت ساعت هایی که به آنهاآموزش می دهد#حق_التدریس به حقوقش $اضافه نکنند.
آموزش آنهارا#وظیفه می دانست یکی از#همسنگرهایش می گفت با اینکه بعضی ازاین مهمان هاگاهی موازین مارارعایت نمی کردند#محمودرضابا رافت ومحبت با آنها برخوردمی کرد
یک باریکی ازآنهاازعینک آفتابی #محمودرضاخوشش
آمدوگفت بده به من با اینکه قیمت زیادی داشت #محمودرضا بلافاصله آن عینک راازروی چشم هایش برداشت وبه اوتقدیم کرد من اعتراض کردم که چرا این قدریه اینها بها می دهی گفت ماباید طوری با اینهابرخوردکنیم که به #جمهوری_اسلامی علاقه مند شوند.
شـادے روح شـهـیـد #صـلـوات
🌷🍃 @dosteshahideman 🍃🌷
🍂 #فـصـل_ســی دوم
🍁 #عـنـوان:در خدمت مستضعفان
میدان انقلاب،سر خیابان کارگر با هم قرار داشتیم.یک #پرایدسفید رنگ داشت که آن روز با همان آمد.
سوار شدم و راه افتادیم سمت اسلامشهر.همیشه می نشستم توی ماشین و بعد روبوسی می کردیم.آن روز،موقع #روبوسی دیدم #چشم هایش_سرخ است و سر و ریشش پر از خاک.از زور خواب به سختی حرف می زد.حتی #کلمات را #اشتباه ادا می کرد.
مرتب دستش را می کشید روی سرش.به زور #چشم هایش را باز نگه داشته بود.گفتم چرا این طوری هستی؟گفت #سه #چهار روز است درست #نخوابیده ام و خانه هم نرفته ام.
گفتم:بیابان بودی؟گفت آره.می دانستم دوره آموزشی برگزار کرده است.گفتم خب این طوری درست نیست.
#زن و بچه هم حق و حقوقی دارند،چرا خانه نرفته ای؟گفت بعضی از اینهایی که مهمان ما هستند #(منظورش نیروهای مقاومت بود) #خیلی_مستضعف اند.
طرف #کاپشنش را فروخته آمده.چطور اینها را #ول کنم بروم توی #خانه_بخوابم؟
شـادے روح شهید صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
🌷| @dosteshahideman
🍃🌷
🌷🍃🌷
🍃🌷🍃🌷
🌷🍃🌷🍃🌷
دوست شــ❤ـهـید من
#به_نام_تنها_خالق_هستی #عشق_پاک_من #قسمت۸۲ #نویسنده مریم.ر بچه ها باید روستارو از دست این حرومیا
#به_نام_تنها_خالق_هستی
#عشق_پاک_من
#قسمت۸۳
#نویسنده مریم.ر
چشمامو بسته بودم وقتی که باز کردم دیدم عبدالصالح و یکی دیگه از بچه ها روی زمین افتاده بودن
اون صدا بخاطر موشکی بود که حرومیا زده بودند . دیگه درد پامو فراموش کرده بودم نمیتونستم روی پام بیستم درد میکرد ؛ خودمو هر جور شده بود رسوندم به علی و عبدالصالح خودمو کشیدم و رفتم بالای سرعبدالصالح یه نگاه به عبدالصالح انداختم و یه نگاهم به علی بود تیرخورده بود به شونش
_عبدالصالح بلندشو داداش...شادوماد بلندشو
علی گفت
_محمد نبضش نمیزنه😰
علی راست میگفت نبضش نمیزد
بچه ها همه گریه میکردن منم که دیگه هنوز امید داشتم که عبدالصالح چشماشو باز میکنه نمیزاشتم کسی ببرتش
_آقامحمد از پات داره خون میره بیا بریم
_نه من رفیقامو تنها نمیزارم😭
_رفیقامون شهیدشدن😔
_نه...اینا فقط بیهوش شدن الان بلند میشن عبدالصالح تو قرار شد مارو عروسیت دعوت کنی پس چی شد؟😭راستی میخواستیم علی رو به جشن پتو دعوت کنیم بلندشو داداش😭
یدفه از هوش رفتم ؛ منو بردن بیمارستان چشمامو که باز کردم ؛ فکرکردم همه چیز خوابه یه پرستار اومد بالای سرم
_من کجام
_شما تو بیمارستان هستین پاتون تیرخورده خداراشکر تیرو درآوردین ولی باید استراحت کنید
_رفیقام چی؟
_اسمشون؟
_علی حسینی و عبدالصالح جعفری ورضافدایی
سرشو انداخت پایین و گفت
_اونا عاقبت بخیرشدن . به درجه رفیع شهادت رسیدن😔علی آقا هم عمل شدن خداراشکر حالشون بهتره تیرو درآوردیم
پس همه اون چیزا خواب نبوده واقعیت بود؛ خدایا میدونم من لیاقت شهادتو ندارم اما خیلی زود رفقامو ازم گرفتی ؛ حالا جواب خانوادشو چی بدم😔
ادامه دارد...
😍| @dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
#به_نام_تنها_خالق_هستی #عشق_پاک_من #قسمت۸۳ #نویسنده مریم.ر چشمامو بسته بودم وقتی که باز کردم دید
#به_نام_تنها_خالق_هستی
#عشق_پاک_من
#قسمت۸۴
شهادت رفیقام خیلی عذابم میداد😔 اون لحظه ایی که عبدالصالح تو بغلم جون داد هنوز جلوی چشمامه😭 چند روزی توی بیمارستان بستری بودم ؛ دیگه طاقت اینجا موندنو نداشتم باید برم پیش رفیقام اونا دست تنهان ؛ دکترخیلی مخالفت کرد و گفت چند روز دیگه باید بمونم اما هرجوری شد اومدم ؛ عبدالصالح میگفت باید این روستا آزاد بشه ؛ اما هنوز از دشمن پاک نشده بود ؛ عبدالصالح داداش این روستارو پس میگیریم ما خدارو داریم تو هم برامون دعاکن نمیزاریم دست حرومیا بیوفته نگران نباش داداشم ؛ رفتم پیش بچه ها علی هم اومد اونم طاقت نداشت دیگه
_علی شهادت رفیقامون داغونم کرد
_منم همینجور😞ولی درکت میکنم چون عبدالصالح تو بغل تو جون داد و پرواز کرد
_هیچوقت یادم نمیره همش جلوی چشمامه ؛ خانوادش منتظرن یه دختر چشم به راهشه
_نامزدشو میگی؟
_آره
_ای خدا
_رضا هم همینطور اونم خانوادش منتظرن هفته دیگه برگرده
بعد از یه مقاوت سخت و نفس گیر بلاخره موفق شدیم روستا رو از دشمن پاک کنیم ؛ همگی خیلی خوشحال بودیم منم خوشحال بودم چون هم دشمنو شکست دادیم هم رفیقم شهیدم به آرزوش رسید ؛ پام خیلی درد میکرد به اصرار بچه ها دوباره رفتم بیمارستان
_آقای منتظری مگه من نگفتم بهتون باید چند روز دیگم استراحت کنید😡
_شرمنده دکترجون یکاری داشتم باید انجام میدادم ؛ الان دیگه کامل در اختیارتونم
😍| @dosteshahideman