⚘﷽⚘
ابراهیـم همیشہ میگفـت :
تا وقتے ڪہ زمانِازدواجتون نرسیـده
دنبالِ ارتباطِ ڪلامے با جنسِ مخالف نرید ؛
چون آهسته آهسته خودتون رو بہ نابودے میڪشید !
#شهیدابراهیمهادی♥️
👇👇👇👇👇
@dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ قسمت چهل و چهارم داستان دنباله دار سرزمین زیبای من: پیشانی بند . قبل از اینکه فرصت کنم دوبار
⚘﷽⚘
قسمت چهل و پنجم داستان دنباله دار سرزمین زیبای من: عطر خمینی
.
پتو رو کشیدم روی سرم و چشم هام رو بستم ... اما نمی تونستم بخوابم ... فکرها و سوال ها رهام نمی کرد ... چرا اینقدر همه شون خوشحالن؟ ... چرا باید ملاقات با رهبر ایران براشون خوشحال کننده باشه؟ ... اونها که حتی نمی تونن از نزدیک، باهاش ملاقات کنن ... دیدن شخصی که تا این حد باهاشون فاصله سنی داره، چرا اینقدر براشون با ارزشه؟ ... و ...
دیگه نتونستم طاقت بیارم ... سریع از جا بلند شدم و لباسم رو عوض کردم و خودم رو بهشون رسوندم ...
ساعت حدود 6 صبح بود ... پشت درهای شبستان منتظر بودیم ... به شدت خوابم می اومد ... برعکس اونها که از شدت اشتیاق، خواب از سرشون پریده بود ... من می تونستم ایستاده بخوابم ... بالاخره درها باز شد ... ازدحام وحشتناکی بود ... .
.
یهو وسط اون ازدحام دیدم هادی داره میاد سمت من ... اومد کنارم ایستاد و خیلی با احتیاط سعی می کرد مراقبم باشه تا کسی بهم برخورد نکنه ... نمی تونستم رفتارش رو درک کنم اما حیقیقتا خوشحال شدم ... بعد از این همه سال، هنوز دستم مشکل داشت و حساس بود ... و با کوچک ترین تکان و ضربه ای به شدت درد می گرفت ... .
.
ساعت 8 گذشته بود که بالاخره موفق شدیم وارد شبستان بشیم ... خسته، کلافه و بی حوصله شده بودم ... به شدت خودم رو سرزنش می کردم ... آخه چرا اومدی؟... این چه حماقتی بود؟ ... تو که حتی نمی فهمی چی میگن، چی رو می خواستی کشف کنی و بفهمی؟ ...
بچه ها یه لحظه آرام و قرار نداشتن ... مدام شعر می خوندن ... شعار می دادن ... دیدن شون توی اون حالت واقعا عجیب بود ... اما اوج تعجب، زمان دیگه ای بود ... .
.
حدود ساعت 10 ... آقای خامنه ای وارد شد ... جمعیت از جا کنده شد ... همه به پهنای صورت اشک می ریختن و یک صدا شعار می دادن ... من هیچی نمی فهمیدم ... فقط به هادی نگاه می کردم ... صورت و چهره هادی، مثل پیشونی بندش قرمز شده بود ... .
.
کم کم، فضا آرام تر شد ... به حدی کنجکاو شده بودم که قدرت کنترلش رو نداشتم ... به اطرافم نگاه کردم ... غیر از هادی، هیچ کدوم رو نمی شناختم ... با تمام وجود می خواستم یه نفر، شعارها و حرف های بچه ها رو برام ترجمه کنه ... .
.
خیلی آروم سر چرخوندم و به انگلیسی از بچه ها سوال کردم ... چی می گفتید؟ ... چه شعاری می دادید؟ ... اما هیچ کدوم انگلیسی بلد نبود یا توی اون شلوغی و التهاب، صدای من رو نمی شنید ...
یهو هادی، خودش رو کشید کنارم ... این همه لشگر آماده به عشق رهبر آماده...صل علی محمد، عطر خمینی آمد ... ای رهبر آزاده، آماده ایم آماده ... خونی که در رگ ماست ... هدیه به رهبر ماست ...
🍁| @dosteshahideman
01-1397-v.shokri(www.khademalreza.ir).mp3
9.33M
🍃هوای این روزای من هوای مشهده😭
🍃کبوتر دلم بازم پر زده😭
⏯ #زمینهاحساسی
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷 #رزق_معنوی😍
@dosteshahideman💚
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ این ٺڪرار و از شما گفٺن ویادآورے خاطرها ٺڪرار نفس ڪشیدڹ اسٺ ٺڪرار زندگے سٺ و مرور مے ڪنم آخر
⚘﷽⚘
⭐️ #دلم می سوزد و
کاری ز دستم بر نمی آید😢
🌟 #شبـان آهسته می گریم
که شاید کم شود دردم💔
⭐️تحمل می رود
اما #شب_غم سر نمی آید
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
#شب_بخیر_علمدار 🌙
🌙 | @dosteshahideman
⚘﷽⚘
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: شنبه - ۱۱ آبان ۱۳۹۸
میلادی: Saturday - 02 November 2019
قمری: السبت، 5 ربيع أول 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
💠 اذکار روز:
- یا رَبَّ الْعالَمین (100 مرتبه)
- یا حی یا قیوم (1000 مرتبه)
- يا غني (1060 مرتبه) برای غنی گردیدن
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️4 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️5 روز تا عید غدیر ثانی، آغاز امامت امام زمان عج
▪️13 روز تا ولادت پیامبر و امام صادق علیهما السلام
▪️30 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
▪️34 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
@dosteshahideman
⚘﷽⚘
#سلام_امام_زمانم❤️
هر روز
نسیم جمکرانت
هر دلی را
سوی دلبر می کشاند
خوشا آن دل که دلدارش
تو باشی یابن الزهرا
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج🌼
@dosteshahideman
⚘﷽⚘
🌸صبحهایی هست :
سپید ؛ شیرین ...
دلچسب ؛ عطرآگین ...
مثل صبح امروز ،
کہ با شما بخیر شد ...
#صبح_بخیر
#مرد_بی_ادعا
#شهید_محمودرضا_بیضایی❤
@dosteshahideman