eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
928 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
عزیزےنقل‌مےڪرد: 👈در خواب امام زمان💚 علیه السلام را دیدم.... ڪه با دستان مبارڪشان از شانه هایم گرفته و فرمودند: ☝️از استفاده ڪن. از خواب ڪه بیدار شدم، بسیار فڪر ڪردم 🤔ڪه چگونه مے توانم از جوانیم استفاده کنم⁉️ 🏴 ایام محرم💚🍃 بود و شب رفتم هیئت. روحانے هیئت در بین سخنانشان گفت: 🔴 جوانان از زمان جوانیتان استفاده ڪنید،👌 که یڪے از بهترین استفاده از جوانے 🌟 ❣ در هر روز است. ✋ بنده متوجه شدم ڪه منظور حضرت خواندن هر روزه ی زیارت عاشورا است. ❣ @dosteshahideman
💞💞💞 💛قرارعاشقی💛 🍁صلوات خاصه امام رضا به نیابت از 🍁اَللّهُم صلِّ على علِیِّ بنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمام التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحجَّتکَ عَلے مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمن تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَة مُتَواتِرَةً مترادِفَةً کاَفْضَل ماصَلَّیْتَ علےاَحد منْ اَوْلِیائِک. ساعت هشت به وقت امام رضا😍😍😍 👇👇 @dosteshahideman 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
💟🌹💟🌹💟🌹💟 ⚜حاج حسین یکتا⚜ ✅ فرصت کمی نیست برای پرنده شدن وتسخیرشش گوشه ی عالم✨ به شرط آن که برفرازدستان حسین(ع)اوج بگیری🌹 وقلب حسین(ع)❤️ شود...😍❣❣ 🍃🌺 @dosteshahideman
💕 💕 💕 💕 🔷 رمان /بدون تو هرگز۸ 🌸 بچه دوم هانیه بدنیا آمد در حالی که از علی هیچ خبری نبود. حتی معلوم نبود زنده است یا نه. ساواک هانیه را هم هر چند وقت یک بار دستگیر و آزاد می کرد چون مدرکی برعلیه او نداشت. اما یک بار که او را دستگیر کرد دیگر آزادش نکرد و او همانجا در زندان فهمید که علی زنده است. 📚 نویسنده: زینب حسینی در ۱۱ تیر ۱۳۹۷ 🌸 علی زنده است 🌺 ثانیه ها به اندازه یک روز … و روزها به اندازه یک قرن طول می کشید… ما همدیگه رو می دیدیم … اما هیچ حرفی بین ما رد و بدل نمی شد … از یک طرف دیدن علی خوشحالم می کرد … از طرف دیگه، دیدنش به مفهوم شکنجه های سخت تر بود … هر چند، بیشتر از زجر شکنجه … درد دیدن علی توی اون شرایط آزارم می داد … فقط به خدا التماس می کردم 💚 …- خدایا … حتی اگر توی این شرایط بمیرم برام مهم نیست… به علی کمک کن طاقت بیاره … علی رو نجات بده …بالاخره به خاطر فشار تظاهرات و حرکت های مردم … شاه مجبور شد یه عده از زندانی های سیاسی رو آزاد کنه … منم جزوشون بودم …از زندان، مستقیم من رو بردن بیمارستان … قدرت اینکه روی پاهام بایستم رو نداشتم … تمام هیکلم بوی ادرار ساواکی ها … و چرک و خون می داد …بعد از هفت ماه، بچه هام رو دیدم … پدر و مادر علی، به هزار زحمت اونها رو آوردن توی بخش … تا چشمم بهشون افتاد …اینها اولین جملات من بود: … علی زنده است … من، علی رو دیدم … علی زنده بود …بچه هام رو بغل کردم … فقط گریه می کردم … همه مون گریه می کردیم 🌸 آمدی جانم به قربانت 🌸 شلوغی ها به شدت به دانشگاه ها کشیده شده بود … اونقدر اوضاع به هم ریخته بود که نفهمیدن یه زندانی سیاسی برگشته دانشگاه … منم از فرصت استفاده کردم… با قدرت و تمام توان درس می خوندم …ترم آخرم و تموم شدن درسم … با فرار شاه و آزادی تمام زندانی های سیاسی همزمان شد… التهاب مبارزه اون روزها … شیرینی فرار شاه … با آزادی علی همراه شده بود …صدای زنگ در بلند شد … در رو که باز کردم … علی بود… علی مثل یه مرد چهل ساله شده بود … چهره شکسته … بدن پوست به استخوان چسبیده … با موهایی که می شد تارهای سفید رو بین شون دید … و پایی که می لنگید …زینب یک سال و نیمه بود که علی رو بردن … و مریم هرگز پدرش رو ندیده بود … حاال زینبم داشت وارد هفت سال می شد و سن مدرسه رفتنش شده بود …و مریم به شدت با علی غریبی می کرد … می ترسید به پدرش نزدیک بشه و پشت زینب قایم شده بود …من اصلا توی حال و هوای خودم نبودم … نمی فهمیدم باید چه کار کنم … به زحمت خودم رو کنترل می کردم …دست مریم و زینب رو گرفتم و آوردم جلو. 🌸 – …بچه ها بیاید … یادتونه از بابا براتون تعریف می کردم … ببینید … بابا اومده … 😍 بابایی برگشته خونه … 🌸 علی با چشم های سرخ، تا یه ساعت پیش حتی نمی دونست بچه دوم مون دختره … خیلی آروم دستش رو آورد سمت مریم … مریم خودش رو جمع کرد و دستش رو از توی دست علی کشید … چرخیدم سمت مریم 🌸 -… مریم مامان … بابایی اومده … 🌸 علی با سر بهم اشاره کرد ولش کنم … چشم ها و لب هاش می لرزید … دیگه نمی تونستم اون صحنه رو ببینم … چشم هام آتش گرفته بود و قدرتی برای کنترل اشک هام نداشتم … صورتم رو چرخوندم و بلند شدم 🌸 -… میرم برات شربت بیارم علی جان … 🌸 چند قدم دور نشده بودم … که یهو بغض زینبم شکست و خودش رو پرت کرد توی بغل علی … بغض علی هم شکست … محکم زینب رو بغل کرده بود و بی امان گریه می کرد… من پای در آشپزخونه … زینب توی بغل علی … و مریم غریبی کنان … شادترین لحظات اون سال هام … به سخت ترین شکل می گذشت …بدترین لحظه، زمانی بود که صدای در دوباره بلند شد … پدر و مادر علی، سریع خودشون رو رسونده بودن … مادرش با اشتیاق و شتاب … علی گویان … دوید داخل … تا چشمش به علی افتاد از هوش رفت … علی من، پیر شده بود… 💜 روزهای التهاب 🌸 روزهای التهاب بود … ارتش از هم پاشیده بود … قرار بود امام برگرده … هنوز دولت جایگزین شاه، سر کار بود… خواهرم با اجبار و زور شوهرش از ایران رفتن … اون یه افسر شاه دوست بود … و مملکت بدون شاه برای اون معنایی نداشت … حتی نتونستم برای آخرین بار خواهرم رو ببینم …علی با اون حالش … بیشتر اوقات توی خیابون بود … تازه اون موقع بود که فهمیدم کار با سلاح رو عالی بلده … توی مسجد به جوان ها، کار با سلاح و گشت زنی رو یاد می داد… پیش یه چریک لبنانی … توی کوه های اطراف تهران آموزش دیده بود …اسلحه می گرفت دستش و ساعت ها با اون وضعش توی خیابون ها گشت می زد 🍂 … هر چند وقت یه بار … خبر درگیری عوامل شاه و گارد با مردم پخش می شد … اون روزها امنیت شهر، دست مردم عادی مثل علی بود …و امام آمد … ما هم مثل بقیه ریختیم توی خیابون … مسیر آمدن امام و شهر رو تمیز می کردیم … اون روزها اصلا علی رو ندیدم … رفته بود برای حفظ امنیت مسیر حرکت امام … همه چیزش امام بود … نفسش بود و امام بود … نفس مون بود و امام بود…
📚ادامه دارد… 🌸 @dosteshahideman👈 🌸 🌼 🌺 👈
2.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امسال ایام اربعین به یاد حسین ولایتی فر تو راه نجف تا کربلا قدم بزنیم شاید سال دیگه ما پیش حسین باشیم و دیگران به یاد ما چند قدمی بردارن. 🌹| @dosteshahideman
📜🎈 ای ملت مبارز و مسلمان! دعای فرج را زیاد بخوانید، زیرا که امام زمان(عج) خودش فرموده این دعا را بسیار دوست دارم. 😍🍃 |•°✨ 💜| @dosteshahideman
❣❣❣❣❣❣ ❣زیارت "شهــــــداء"❣ بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ 🌹 اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ 🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ 🌹 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ 🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... ❣❣❣❣❣❣ 🌹 هدیہ بہ ارواح طیبہ شهدا صلوات🌹 🌸اللهم عجل لوليک الفرج🌺 ┏━✨⚜️ ⚜✨━┓ @dosteshahideman ┗━✨⚜️ ⚜✨━┛ 🍃🌹🌹🍃🌹🌹🍃
👤✨ آیت الله فاطمی نیا : حديث داريم كه اگر كسی پشت سر برادر مؤمنش جمله‌ای بگويد🗣😔 كه‌احترام او‌پايين بيايد از ولايت الله خارج ميشود😖😳 آن وقت ما آنقدر راحت پشت سر يكديگرصحبت ميكنيم!😔😔🍃🍃 !! ❌| @Dosteshahideman
🌺 #دوست_شهید ڪه داشته باشی نیازی به عشق‌های بیخودی نداری... میدونی یڪی حواسش بهت هست... یڪی ڪه اومده تا وصلت ڪنه به #خدا.. #دوست_شهید_من #شهید_محمودرضا_بیضایی صبحتون_شهدایی 👇👇 🌸 @dosteshahideman 🌿🍁🌿🍁🌿🍁🌿🍁🌿🍁