🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
بـی هیچ بہانہای
دلـم گفتــ :
روزم با ســلام
بر بہـشـتیان
آغاز شود
بہ امیـد برگرفتن
جـرعــہای از
زلال یادت
باشد که
بہ فــلاح برسم...
#سلام_برشهدا✋
#کجایند_مردان_بی_ادعا✋
🔹@dosteshahideman
🍁
🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
💫🌺💫🌺
🌺
💫
🌺
#یاد_شلمچه
بخیر که تکرار اُحُد وعاشورا بود وطلایه که ارزش طلا را شکست.
#یاد_کلاه_آهنی
بخیرکه نگهبان سجده گاه ملائک بود، چفیه که سجاده عبادت بود و پلاک که شماره پرواز را نشان میداد.
#یاد_لباسهایی
بخیرکه هیچ درجه ای نداشت، لباسهایی که ساده و بی اتو بودند
پوتین هایی که بدون واکس بودن و
هیچگاه بر پدال بنز و پورشه
ولامبور گینی قرار نگرفتند.
#یاد_آفتاب_جبهه_بخیر
که به گرمی می تابید
و ماهش که شرمنده ماههای زمینی بود و ستارگانش که به ستاره های زمینی چشمک می زد وعطرش که بوی باروت میداد.
#یاد_گلوله_هایی
بخیر که قاصد وصال بودند و ترکش هایی که امر به معروف می کردند.
🌷 یاد_گونه_هایی
بخیر که بر آن اشک استغفار می غلتید ومحاسنی که بر آن غبار تبرک می نشست، دعای کمیلی که پایانش پاکی بود و قنوتی که در آن توفیق شهادت طلب می شد.
🌿 @dosteshahideman
🌺
💫
🌺
💫🌺💫🌺
🌿 🌿 🌿 🌿
#معجزه
پس تو چرا آخ و اوخ نمیکنی؟🙄😱
کنار #کاوه نشسته بودم. آرپیجی میزدم. یکهو ضربه یک گلوله تکانم داد. سابقه مجروح شدن را داشتم. به کاوه گفتم: من گلوله خوردم.☹️
گفت: بخواب رو زمین.😮
خوابیدم. چند لحظه گذشت. عجیب بود؛ نه احساس سوزش داشتم، نه احساس درد. کاوه داشت، همه طرف تیر میانداخت، هوای بچهها را هم داشت. یک دفعه رو کرد به من. پرسید: پس تو چرا آخ و اوخ نمیکنی؟🤔
گفتم:انگار طوریم نشده!🙄
گفت: پس پاشو آرپیجی تو بزن.
بلند شدم. بهم میگفت کجاها را بزنم. دو تا گلوله زدم. گلوله سوم را در آوردم. همین که چشمم بهش افتاد، کم مانده بود نفسم بند بیاید؛ 😧😮
یک تیر خورده بود به من، ولی نه به خودم؛ خورده بود به کوله پر از آرپیجیام! درست وسط یکی از گلولهها را شکافته بود و دو قسمتش کرده بود. وحشتزده گفتم:آقا محمود! این جا رو نگاه کن!
تا دیدش، گفت: این لحظه رو هیچ وقت یادت نره، معجزه یعنی همین.
مواد سفید رنگی از توی گلوله ریخته بود بیرون. گفت: نزدیک اینا اگر دو تا پارچه رو به هم بزنی، منفجر میشن.🔥💥
#سردار_شهـید_محمود_کاوه
🔹@dosteshahideman
🌿 🌿 🌿 🌿
🍃🌷🍃
دختر ڪه باشـی
اگر عقیده ات💪🏻
" شهادت " باشد ...📿
مادر ڪه شدی ،🙂
بیضایی پرورش میدی
#شهید_بیضایی
🌷| @dosteshahideman
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
دوست شــ❤ـهـید من
🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊🌹🕊
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
🕊
وصیت نامه شهید حسن قاسمی دانا؛
بسم رب الشهداء و الصدّیقین
اکنون که در این فرصت ناچیز دست به نوشتن وصیت نامه بردهام امیدوارم که هرچه زودتر این زندان تن را ترک گفته و از این سنگینی سینه و غم و اندوه رها شوم.
بیتابم، و هر روز برایم سختتر میگذرد.
اول خدا را شکر میکنم که پاسدار شدم. ان شاالله پاسدار بمانم. ثانیا روی سخنم با پدر و مادر عزیزم است که اگر مرا با اسم حسین(ع) آشنا نکرده بودند چه بسا زندگی به این شکل پیش نمیرفت و پا در راه حسین(ع) نمیگذاشتم. اگر خطری برمن وارد شد و دچار آسیب یا شهادت شدم به جز شکر خداوند راضی نیستم که کاری انجام دهید. خوشحال باشید که میوهی دلتان به ثمر رسیده است.
برادر و خواهر عزیزم! کانون خانواده و راهنمایی شما بود که مرا به راه پاسداری کشید. جبهه فرهنگی را دریابید که اماممان تنها نماند.
پدرم را وکیل خود در امور مالی و ادای دین خود قرار میدهم هرآنچه دین برگردن من است همان وامی است که به صورت قرض الحسنه گرفتهام. هشت روز روزه قضا به دلیل بیماری در ماه رمضان امسال داشتهام که متاسفانه ادا نشده است.
و هشت روز نماز قضا که در این لحظات افسوس میخورم که ای کاش نمازم را بهتر خوانده بودم. از پدرم خواهش دارم حداقل یکماه نماز قضا برای من بخواند.
والسلام علی من اتبع الهدی
حسن قاسمی
🌹| @dosteshahideman
🕊🌹
🌹🕊🌹
🕊🌹🕊🌹
🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🍃🌷🍃
جای جای شهر من از خاطراتت پر شده است
راه رفتن بعدِ #تــو از هر مسیری مشکل است
#اینکه_دلتنگ_توام_اقرار_میخواهد_مگر
🌷| @dosteshahideman
🌷شهید محمودرضا بیضائی در راهپیمایی ۹ دی ۸۸
متن پلاکاردی که در دست محمودرضاست:
منافق کهنه کار، بدان
بسیج یعنی استاد و دانشجو
بسیج یعنی معلم و دانش آموز
بسیج یعنی نخبه و مدیر
بسیج یعنی کارگر و برزگر
بسیج یعنی مردم
♻️پی نوشت:
این عکس که بعد از شهادت محمودرضا از وجود آن باخبر شدم، فردای راهپیمایی ۹ دی در روزنامه کیهان چاپ شده بود (و کمی البته برای محمودرضا دردسر ساز شده بود) و امروز به لطف هنرمند عکاس و مستندساز بسیجی حاج سهیل کریمی به دستم رسید که بابتش همینجا تمام قد از ایشان تشکر میکنم
عکاس این عکس را نمی شناسم ولی دستشان را می بوسم اگر لطف کنند و فایل اصلی عکس را در اختیار بنده حقیر قرار بدهند.
#فتنه_۸۸ نهم_دی
@dosteshahideman
🌿🌺🌺🌺🌺
🌿🌺🌺🌺
🌿🌺🌺
🌿🌺
🌿
🌷پنجشنبه ۶ دی ۱۳۹۷ ،در جلسه ای فرهنگی در شهرستان میانه، یکی به من گفت:
«چشم و ابرو و قد و بالای محمودرضا را ول کن!😒 بگو امروز ما چکار باید بکنیم که جای محمودرضا را پر کنیم؟!»
انقدر از این پرسش و نحوه سؤال کردن این برادر خوشم آمد ☺️که یکساعت برای جلسه حرف زدم.
🌷بعد از پنج سال اولین بار بود که احساس کردم کسی مشتری واقعی محمودرضاست.😊
☘اگر سوء تفاهم ایجاد نمیکند😔, باید بگویم از دیدن شهید بازی ها بخصوص در شبکه های اجتماعی آزرده ام 😔و دیدن پیروان حقیقی شهدا خوشحالم میکند.😍
🌿 @dosteshahideman
🌿🌺
🌿🌺🌺
🌿🌺🌺🌺
🍃🌷🕊🌷🕊🌷🍃
#ڪلام_شھید 😍
اگر ذره اے از خاڪ وطنم بہ پوتین سرباز دشمن چسبیده باشد، آن را با خونم در خاڪ وطن مےشویم و مرگ در این راه را افتخار مےدانم و اگر ارزشمندتر از جانم هدیهاے داشتم، حتماً به این مردم خوب تقدیم مے ڪردم.
🌷شهــید محمد ابراهیم همتی🌷
🌷| @dosteshahideman
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷