#عشق_پاک_من
#قسمت۲
نیم ساعت دیگه یه کلاس دیگه داشتم اما فروغ همین یه کلاسو داشت رفت خونه . داشتم تو محوطه دانشگا راه میرفتم که یکی صدام کرد چندتا از بچه ها نشسته بودن روی نیمکت
_مریم مریم بیاااااا اینجا
_سلام☺️
_سلام ستاره سهیل کم پیدایی😉
_شما کم سعادتین😝
_خوشمزه
_وای بچه ها اونجا را این پسره نخوره زمین چقد سرش پایینه😂
_بچه ها بیاین یکم سربه سرش بزاریم
پشت سرمو نگاه کردم یکم اونطرف تر همون پسری را که روی راه پله بود دیدم نمیدونم چرا ولی یکم ناراحت شدم
_سلام علیکم و رحمت ا... برادر نخوری زمین😆
_لا الله الی الله
_اوه اوه عصبانی شد
راستی خیلی خوشتیپیااااااا😋
_بس کنید بچه ها گناه داره این کارا چیه آخه😧
به یه بهونه ایی ازشون جدا شدم از اینکه مسخرش کرده بودن خیلی ناراحت شدم😞 دلم براش سوخت
کلاسم شروع شد اما من هنوز توی فکرش بودم
_مریم کجایی چرا نمینویسی😕
این الناز بود دوستم که ما بهش میگفتیم گوگل چون از همه چی خبر داشت توی دانشگاه
_هیچی همینجام حال نوشتن ندارم بعد جزوه ازت میگیرم
کلاسم تموم شد داشتم میرفتم خونه که صدا از آمفی تاتر دانشگاهمون توجهمو جلب کرد آخه امروز چه خبره؟جشن؟به چه مناسبت؟
رفتم داخل یکم نشستم آهان فهمیدم هفته دفاع مقدسه وای حالشو ندارم خواستم بلندشم که باز هم اون پسر خوشتیپ ریشو را دیدم😶؛این اینجا چیکار میکنه؟؟؟😳 با دیدنش یکم دیگه نشستم اما حواسم فقط به اون بود
#ادامه_دارد...
😍| @dosteshahideman
#عشق_پاک_من
#قسمت۳
امروز همه حواسم پیش اون بود؛خدایا من چِم شده🙁 همه پسرای دانشگاه دلشون میخواد با من دوست بشن اونموقع من تو فکر این پسره هستم که حتی نگاهم تو صورتم نمیکنه😏
فردا با پراید که ماشین مادرم بود رفتم دانشگاه کنا یه ماشین پارک کردم و رفتم وقتی وارد دانشگا شدم همش دنبال اون میگشتم که یدفه یک نفر محکم زد تو کمرم
_سلام دنباله من میگردی☺️
_خدابگم چیکارت کنه دیوانه ترسیدم😖
_الهی؛بیا بریم الان استاد میاد دیگه راه نمیده بیایم
_خدا راشکر ترم دیگه لیسانسمونو میگیریم خسته شدم😫
_اره والا ؛مریم برای ارشد میخونی
_دلم میخواد بخونم حالا ببینیم چی میشه
_اگه شوهر کردی نمیخونی؟😜
_شوهر چیه بابا😏 من ۲۱سالمه بعدشم ازدواج ندوست
_مریم تو با این خواستگارایی که داری من جای تو بودم تا حالا ازدواج کرده بودم😒یکی از یکی پولدارتر
_از این به بعد میگم بیان برای تو خوبه؟😂
_نمکدون😬
سرکلاس بودیم که یدفه اون پسر سوسوله اومد طرفمون
_سلام خانوم کمالی حال شما؟😍
_خوبم ممنون😒
_بفرمایید جزوه هاتونو اوردم خیلی ممنون😊
_خواهش
_مریم اونروز پس جزوتو میخواس😉
_آره
_عه مریم اینجا را نگا جزوتو ببین😳
_چی؟کجا؟
_شمارشو نوشته واست😃
_واااایییی؛پسره بیشعور بعد کلاس حسابشو میرسم😡
_خانوم کمالی و خانوم مرادی خیلی حرف میزنید
_ببخشید استاد😔
بعد از کلاس...
_آقای سلطانی
_بله بله با من بودین خانوم کمالی😍
_یه لحظه تشریف بیارین
_چششششم😍
_این چیه اینجا نوشتین😡
_شمارمه😶
_بیخود؛مگه من ازتون شماره خواسته بودم
_راستش خانوم کمالی من برای امر خیر گفتم اول چند وقتی با هم دوست باشیم بعد من بیام خواستگاریتون باور کنید من خیلی ازتون خوشم میاد😓
_خیلی بیجا میکنی؛اتفاقا من اصلا ازت خوشم نمیاد😡خیلیم بدم میاد
_آخه چرا😰
_مریم ولش کن بیا بریم
امید دوباره اومد سمتم کیفمو گرفت
_باید بگی چرا ازمن خوشت نمیاد؟؟من چیم کمه؟پول ندارم که دارم؟قیافه ندارم که دارم تو چی میخوای که من ندارم؟؟؟
_کیفمو ول کن بیشعور بهت میگم ولم کن
ادامه دارد...
😍| @dosteshahideman
#عشق_پاک_من
#قسمت۴
یدفه با یه صدای مردونه بلند هم من هم امید خشکمون زد😶
_چه خبره؟برادر ول کن کیفه خانومو
وای خودش بود همون پسر ریشو خوشتیپه😥دلم نمیخواس اینجا ببینه منو خجالت کشیدم😔
_شما کی باشی؟به تو چه من دارم با این خانوم حرف میزنم دخالت نکن😒
_گفتم کیف خانومو ول کن برادر😡
_ول نکنم چی میشه😑
_برات خیلی بد میشه😡
امید کیفمو ول کرد و با یه نگاهی به من و اون رفت
_صبرکن برادر
_هان چته
_بار آخرت باشه مزاحم این خانوم میشی فهمیدی یا نه؟؟😡
_خفه بابا😏
_لا الله الی الله
من همونجا خشکم زده بود هنوز نمیدونستم چی شده تا به خودم اومدم باز خجالت کشیدم😔 ای کاش منو ندیده بود خب اگه هم ندیده بود چطوری از شره این امید سیریش راحت میشدم😏 . فرشته نجاتم بود انگار😊
ادامه دارد...
😍| @dosteshahideman
#عشق_پاک_من
#قسمت۵
رسیدم خونه با کلیدم در را آروم باز کردم
_سلام مامان😊
_سلام مامان جون خسته نباشی
_ممنون قشنگم😘
_مریم جان چیزی شده دخترم؟
_نه مامان چطور مگه؟؟
_یه مادر نگاه تو صورت دخترش کنه میفهمه . الانم من حس میکنم ناراحتی
_نه قربونت برم چیزیم نیس
_باشه نگو . راستی داداشت و زن داداشت شام میان اینجا
_باشه مامان من میرم دوش بگیرم
(یدونه داداش دارم که ۹سال ازم بزگتره و یکساله ازدواج کرده)
باز شنبه شد و اول هفته اما این دفه مثل قبل از شنبه و دانشگاه رفتن ناراحت نبودم چون میخواستم بازهم ببینمش انگار هدفم دیگه اون شده بود مگه میشه یعنی من عاشق شدم؟؟؟نه نه امکان نداره
رسیدم دانشگاه بازهم با ماشین مادرم اومدم پیش یه خودرو پارک کردم وای خدای من باورم نمیشه خودشه اونی که پیاده شد همون ریشوخوشتیپه هست😧برای اینکه منو ببینه سریع پیاده شدم اما نگاهم نکرد😔 باید منو باید نگام کنه
_سلام صبحتون بخیر😊
_علیک سلام خواهر
ای خدا بازم چشماش روی زمین بود😔بازم نگاهم نکرد اخه چرا؟؟؟چرا همه پسرا نمیتونن ازم چشم بردارن اما این نگاهم که نمیکنه هیچ تازه همش از دخترا فرار میکنه
من هیچی ازش نمیدونم چند سالشه چی میخونه آهان فهمیدم چیکار کنم😃 شماره الناز گرفتم(معروف به گوگل)
_سلام الناز جان کجایی؟کارت دارم
_سلام مریم جون من نزدیک دانشگاهم
_خب بیا من زیر آلاچیق نشستم روبه روی بوفه
_باشه اومدم
الناز اومد از دور دیدمشو دست تکون دادم😊👋
_سلوم چه عجب یاد ما کردی😉
_سلام گلم😊
_خب حالا چیکارم داری
_الناز آمار یه نفرو میخوام برام بگیری
_کی؟؟🙁
_اگه میدونسم که به تو نمیگفتم😕
_اصلا نمیدونم کیه کجاس بیا یه دور بزنیم اگه دیدمش بهت میگم
_مریم من کنجکاو هستم ولی کارآگاه نیستما
_تو میتونی😁
حدود ۲۰ دقیقه داشتیم میچرخیدیم که یدفه
_الناز الناز😟
_هان هان🙁
_اونو ببین این پسر ریشوه😋
_ خب؟؟؟🤔
_خب که خب اونو آمارشو برام در بیار🙃
_بابا این کیه من نمیشناسمش😶
_الناز لطفا😭
_میخوای چیکار؟🙁
_ به توچه تو امر منو اجرا کن😒
_وا☹️
ادامه دارد...
😍| @dosteshahideman
تو نباشی نفسم بند و
دلم تنگ و
جهانم سرد است
شب من پردرد است
شب.بخیر.علمدار
🌷| @dosteshahideman
هدایت شده از دوست شــ❤ـهـید من
⏰ به رسم هر #صبح...
💫اولین #سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، #حضرت_صاحب الزمان(عج)💫
💎بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ💎
«السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اَباصالحَ المَهدی یا خَلیفة َالرَّحمنُ و یا شَریکَ الْقُرآن اَیُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان الامان»
🍃اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ🍃
🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم🌹
#دعای_سلامتے_آقا😍
❤️| @dosteshahideman
از خواب چو برخیزم
اول
تو
به ياد آيى
سلام.صبح.بخیر.علمــــدار
🌹| @dosteshahideman
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
#بال_در_بال_ملائک
#برشے_از_وصیت_نامه_شهيد
آنكس كه شهادت را پذيرفته باشد هرگز اسارت و ذلت نخواهد داشت زندگى چندين ساله حضرت على (ع) خود نمونهاى والا و پرشكوه از مجاهدات و مبارزات در راه ايمان و اخلاق است. مبارزهاى كه آخرين ساعات لذتبخش آن با نداى فزت و رب الكعبه پايان گرفت . آرى همه بايد اين دنياى فانى را ترك گويند و چه بهتر كه خاتمه زندگى ما همانند خاندان ائمه اطهار (ص) باشد ... آشكار است كه دنياپسندان و دنياپرستان از يك سو براى رسيدن به جاه و جلال و مال منال و از يك سو براى دست يافتن به كليه قدرتها و از سوى ديگر براى لذت بردن از نعمتهاى زندگى در سراسر عمر خويش و راحت و آسايش تلاش مىكند.آرى در ميان بودن ما چه فايدهاى كه مفاسد و غيره بسيار است . لاجرم ما به چنين راهى قدم بر مىداريم ، راهى را كه على (ع) در محراب خون و حسين بن على در كربلاى سوزان با يارانش به سوى پروردگار شتافتند و اگر فيض شهادت نصيبم گشت آنان كه پيرو خط امام خمينى نيستند و به ولايت او اعتقاد ندارند بر من نگريند و بر جنازه من حاضر نشوند اما باشد كه دماء شهدا آنان را نيز متحول سازد و به وحدت الهى نزديكشان كند. شما اى پدر و مادر و برادرانم و خواهرانم ! مىدانيد كه من به آرزوى ديرينه خود كه با تمام هستى به آن دلبسته بودم رسيدم و از شما مىخواهم كه بعد از شهادتم گريه نكنيد كسانى كه براى عزيزانشان حجله دامادى ميزنند شما هم خوشحال باشيد و در بين مردم نقل و شيرينى پخش كنيد و به همه بگوئيد كه من راه خودم را شناخته و يار آشنا مرا خواند و به لقاء او رسيدم . مادرم،پدرم،برادرانم ،خواهرانم و همه خويشان هرگاه كه به نماز ايستادم با آرزوى نزديك شدن به قرب الهى بر مىخواستم كه شايد خداوند مرا هم در زمره شهيدان قرار بدهد و حال با دلى آكنده از عشق به على (ع) و فرزندانش به آرزويم رسيدم و اى پدر و مادر عزيز و گراميم مىدانم كه نتوانستم حتى مقدارى از زحمات شما را جبران كنم و پاس زحمات شما را بدانم و انشاالله كه من را حلال مىكنيد و افتخار مىكنيد كه فرزندى را بزرگ كرديد كه در ركاب حضرت مهدى (ع) به شهادت نائل گشت و قبل از اين كه مردم شما را به صبر دعوت كنند ، شما آنها را به مبارزه با نفس و جهاد با كفر دعوت كنيد و آخرين حرفم اين است كه امام امت را تنها نگذاريد و پشتيبان ولايت فقيه باشيد و يارى كنيد جنگ را كه خداوند شما را يارى مىدهد و براى آخرت خود توشهاى بسازيد. بار الها من نمىخواهم كه در بستر بميرم ياريم كن تا به راهت در دل سنگر بميرم .
💚 #شهید_غلامرضا_سعادتی
❤️شهادت زیباست...
💙شادی ارواح طیبه شهدا و امام شهدا صلوات...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج #اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_و_عجل_فرجهم #اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک
🌷| @dosteshahideman
🍃🌷
🌷🍃🌷
🍃🌷🍃🌷
🌷🍃🌷🍃🌷
بر سفره ی نگاه تو
اسراف جایز است ؛
صد بار دیده ایم
ولی باز دیدنی ست ...
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
🌷| @dosteshahideman
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»🌷↬❃
#گذرے_بر_سیره_شهید
✍بخشندگی و سخاوت شهید
محمد حسین در دوران نوجوانی و جوانی خود در پایگاه مسجد فعالیت میکرد ، در یکی از شب های سرد زمستانی وقتی که با هم به خانه برمیگشتیم، پیرمرد دستفروشی در کنار خیابان بساط پهن کرده بود و دستکش و کلاه و لباس زمستانی میفروخت
محمد حسین با دیدن این صحنه به سمت پیرمرد رفت و تمام وسایل او را خرید تا آن پیرمرد مجبور نباشد در آن سرما در کنار خیابان تا آن موقع شب دستفروشی کند ،بعد از اینکار خوشحالی خاصی در چهره اش پیدا بود بعد فهمیدم که شهید وسایلی که خریده بود را به مستمندان و نیازمندان داده بود
#شهیدی_که_بازبان_روزه_به_شهادت_رسید
راوے : #دوست_شهید
#شهید_محمد_حسین_عطری
#یاد_شهدا_صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_و_عجل_فرجهم
🌹| @dosteshahideman
🕊🌹
🌹🕊🌹
🕊🌹🕊🌹
🌹🕊🌹🕊🌹