eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
934 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌸☘ آيا مي ارزه به خاطر يه شوخي با نامحرم مستوجب اين عذاب بشيم 👇👇👇👇👇 ﷽ 💠 پیامبراکرم (ص) : 📛کسی که با زن نامحرمی شوخی کند، در مقابل هر کلمه ای که در دنیا به او گفته است، هزار سال در دوزخ حبس میشود. 📚 ميزان الحكمه ج ۱۲ ص ۴۲۵ ((براي ماهايي كه ادعاي محبت آل الله رو بخصوص امام زمان عجل الله تعالىٰ فرجه الشريف داريم ، مايه ي تاسفه😔)) 🍃| @dosteshahideman 🌹🌸☘
. ‌آسمـ‌انی دلٺ‌ڪه‌گرفٺ... باهمراهی ‌دردودل‌ڪن ڪه‌آسمـانی‌باشــد...، --|این‌زمینی‌هـآ؛ درڪارٍخـودمانده‌اند! . شهیـد^^ 🌸🌸سلام صبحتون منوربه جمال مهدی زهرا(عج)🌸🌸 . ♡| @dosteshahideman .
🌴🌾🌷🌴🌾🌷🌴🌾🌷 🌹 خاکریز خاطرات (محکوم به اعدام قسطی) 🔶 من به اسارت کومله در آمدم و قرار بود حکم من را صادر کنند. روز دادگاه رسید. رئیس دادگاه، سرهنگ حقیقی را كه همان اوایل انقلاب فرار كرده بود، شناختم و محاكمه بسیار سریع به انجام رسید. ▪️ چون جرم محكومین مشخص بود؛ دفاع از حقانیت اسلام و جمهوری آن و ندادن اطلاعات. بالطبع حكم هم مشخص بود. ♦️ عده‌ای به اعدام فوری و بقیه هم به اعدام قسطی(یعنی به تدریج) محكوم شدیم. ✔️ حكم ما كه اعداممان قسطی بود، به صورت كشیدن ناخن‌ها، بریدن گوشت‌های بازو و پاها، زدن توسط كابل، نوشتن شمارهای انقلابی بر روی بدنمان توسط هویه برقی و آتش سیگار. ➖ تمامی این‌ها بی چون و چرا اجراء می‌شد. هنوز آثارش روی بدنم مشخص است. 🎤 راوی: آقابالا رمضانی (رزمنده‌ی ارتشی، جانباز و اسیر گروهک کومله) 🌴🌾🌷🌴🌾🌷🌴🌾🌷 🌹نثار ارواح مطهر "شهیدان گمنام مبارزه با گروهک‌ها و اشرار ضد انقلاب در کردستان" صلوات🌹 🌸 🕊 @dosteshahideman 🕊
4.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌹🌹✨✨✨🌹🌹🌹✨✨✨ ✨✨✨🌹🌹🌹✨✨✨🌹🌹🌹 🌸آدرس مزارم.... 🌸تبریز_اتوبان شهید کسایی 🌸گلزارشهدای وادی رحمت 🌸بلوک ۱۱ ردیف ۶ شماره ۱ 🍃| @dosteshahideman 🌹🌹🌹✨✨✨🌹🌹🌹✨✨✨ ✨✨✨🌹🌹🌹✨✨✨🌹🌹🌹
⚘﷽⚘ ✨خبر آمد خبرے در راه است ... باز هم شهرم میهمان دارد اما چه میهمانی ... مادر نازنینم چشمت روشن.... مبارک باشد بازگشت دردانه ات... بسیجی مدافع حرم 🌷🍃 ولادت ۱۳۶۹ شهادت ۱۳۹۴ خانطومان پیکر مطهر شناسایی شده و بزودی به آغوش میهن باز میگردد .... خوش آمدی قهرمان❤ 🌷| @dosteshahideman
🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻 🌱 سال تولد حضرت مهدی (عج) امام زمان (عج) آخرین امام شیعیان در ۱۵ ماه شعبان ۲۵۵ ه.ق، علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. 🌸 کنیه و نام امام زمان (عج) نام: محمد بن الحسن کنیه: ابوالقاسم امام زمان حضرت مهدی (عج) هم نام و هم کنیه حضرت پیامبر اکرم(ص) است. در روایات آمده است که شایسته نیست آن حضرت را با نام و کنیه، اسم ببرند تا آن گاه که خداوند به ظهورش زمین را مزیّن و دولتش را ظاهر گرداند. 🔘 ادامه دارد... منبع: مجموعه فرهنگی مذهبی بیت ظهور 🌸| @dosteshahideman 🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱🌻🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شور _ دفعه آخری یه جوری دیگه بود1_23769888.mp3
زمان: حجم: 7.12M
🔰 شور _ بسیار زیبا و احساسی 🔺 از زبان شهدای مدافع حرم 🔸گفت دوسه تا میذارم 🔹اینا پیش خودت بمونه ✩لباس مشکیم ، ✩چفیم ، ✩ساعتم.... 🎤🎤 🌷| @dosteshahideman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از حرم
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃 📖🕋📖🕋📖 🕋📖🕋📖 💠همراهان گرامی کانال 🌷ختم دسته جمعی ⬅️ زیارت آل یس به مناسبت نیمه شعبان ➡️ در کانال برگزار میشود ✅ تعداد ثبت مجموعه یا ضامن آهو میشود و توسط متصدی آمار در حرم مطهر 🍃🍂آقا علی بن موسی الرضا 🍂🍃 از طرف شما عزیزان ثبت میشود و نزد ولی نعمتمان به امانت سپرده میشود ❇️فرصت تا آخر روز جمعه ۶ / ۱ / ۹۸ ❇️به نیت تعجیل در فرج و سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و حاجات افراد شرکت کننده 📣لطفا تعداد زیارت درخواستی خود را که‌ می خوانید ،به آیدی زیر بفرمایید تا آمار در حرم مطهر ثبت شود تشکر و عاقبت بخیری از حضور پر رنگتون 🌹 ⬅️آیدی جهت پیام دادن برای شرکت در ختم دسته جمعی زیارت 👇👇 🆔 @ZZ3362 متن زیارت ال یاسین⬇️⬇️⬇️ 💝بِسْم الله الرحمن الرحيم💝 🌼💐سَلاَمٌ عَلَىٰ آلِ يَس💐🌼 🌹ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا دَاعِيَ اللهِ وَرَبَّانِيَ آيَاتِهِ،🌹 🌹ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَابَ اللهِ وَدَيَّانَ دِينِهِ،🌹 🌹ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللهِ وَنَاصِرَ حَقِّهِ،🌹 🌹ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِهِ،🌹 🌹ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا تَالِيَ كِتَابِ اللهِ وَتَرْجُمَانَهُ 🌹 🌹ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ فِي آنَاءِ لَيْلِكَ وَأَطْرَافِ نَهَارِكَ،🌹 🌹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللهِ فِي أَرْضِهِ،🌹 🌹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللهِ ٱلَّذِي أَخَذَهُ وَوَكَّدَهُ،🌹 🌹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللهِ ٱلَّذِي ضَمِنَهُ،🌹 🌹ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَالْغَوْثُ وَٱلرَّحْمَةُ الْوَاسِعَةُ، وَعْداً غَيْرَ مَكْذُوبٍ،🌹 🌹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَقوُمُ،🌹 🌹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْعُدُ،🌹 🌹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَقْرَأُ وَتُبَيِّنُ،🌹 🌹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تُصَلِّي وَتَقْنُتُ،🌹 🌹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَتَسْجُدُ،🌹 🌹ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تُهَلِّلُ وَتُكَبِّرُ،🌹 🌹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ،🌹 🌹ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ حِينَ تُصْبِحُ وَتُمْسِي،🌹 🌹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ فِي ٱللَّيْلِ إِذَا يَغْشَىٰ وَٱلنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّىٰ،🌹 🌹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا ٱلإِمَامُ الْمَأْمُونُ،🌹 🌹 ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ،🌹 🌹ٱلسَّلاَمُ عَلَيْكَ بِجَوَامِعِ🌹 🌹 ٱلسَّلاَمُ، أُشْهِدُكَ يَا مَوْلاَيَ🌹 أَنِّي أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَـٰهَ إِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لاَ شَريكَ لَهُ،🌻 وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ لاَ حَبِيبَ إِلاَّ هُوَ وَأَهْلُهُ،🌻 🌻وَأُشْهِدُكَ يَا مَوْلاَيَ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ حُجَّتُهُ🌻 🌻 وَالْحَسَنَ حُجَّتُهُ🌻 🌻 وَالْحُسَيْنَ حُجَّتُهُ🌻 🌻 وَعَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ🌻 🌻وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ،🌻 🌻وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ،🌻 🌻 وَموُسَىٰ بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ،🌻 🌻وَعَلِيَّ بْنَ موُسَىٰ حُجَّتُهُ،🌻 🌻 وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ،🌻 🌻وَعَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ،🌻 🌻وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ حُجَّتُهُ،🌻 🌻وَأَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللهِ، أَنْتُمُ ٱلأَوَّلُ وَٱلآخِرُ🌻 وَأَنَّ رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ لاَ رَيْبَ فِيهَا يَوْمَ لاَ يَنْفَعُ نَفْساً إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْراً، 🌸وَأَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ،🌸 🌸وَأَنَّ نَاكِراً وَنَكِيراً حَقٌّ،🌸 🌸 وَأَشْهَدُ أَنَّ ٱلنَّشْرَ حَقٌّ،🌸 🌸وَالْبَعْثَ حَقٌّ،🌸 🌸وَأَنَّ ٱلصِّرَاطَ حَقٌّ،🌸 🌸وَالْمِرْصَادَ حَقٌّ،🌸 🌸وَالْمِيزَانَ حَقٌّ،🌸 🌸وَالْحَشْرَ حَقٌّ،🌸 🌸وَالْحِسَابَ حَقٌّ،🌸 🌸وَالْجَنَّةَ وَٱلنَّارَ حَقٌّ،🌸 🌸 وَالْوَعْدَ وَالْوَعِيدَ بِهِمَا حَقٌّ،🌸 يَا مَوْلاَيَ شَقِيَ مَنْ خَالَفَكُمْ وَسَعِدَ مَنْ أَطَاعَكُمْ، فَأَشْهَدْ عَلَىٰ مَا أَشْهَدْتُكَ عَلَيْهِ، وَأَنَا وَلِيٌّ لَكَ بَريءٌ مِنْ عَدُوِّكَ، فَالْحَقُّ مَا رَضِيتُمُوهُ، وَالْبَاطِلُ مَا أَسْخَطْتُمُوهُ، وَالْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ، وَالْمُنْكَرُ مَا نَهَيْتُمْ عَنْهُ، فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ بِاللهِ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَبِرَسُولِهِ وَبِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَبِكُمْ يَا مَوْلاَيَ أَوَّلِكُمْ وَآخِرِكُمْ، وَنُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَكُمْ وَمَوَدَّتِي خَالِصَةٌ لَكُمْ آمِينَ آمِينَ.🍀🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوست شــ❤ـهـید من
❂◆◈○•-------------------- ﴾﷽﴿ ❂○° #یک_فنجان_چای_باخدا °○❂ 🔻 قسمت #پنجاه_وششم م
❂◆◈○•-------------------- ﴾﷽﴿ ❂○° °○❂ 🔻 قسمت دوست نداشتم کسی کچلی ام را ببیند پس کلاه گلداری را که پروین برایم تهیه کرده بود بر سرم محکم کردم و رویِ مبلی درست در مقابلِ  جا نمازِ حسام نشستم. با طمئنیه ی خاصی نماز میخواند.. ماننده روزهایِ اولِ مسلمانیِ دانیال. به محض تمام شدنِ نمازش با چشمانی به فرش دوخته، نیم خیزشد و سلام گفت. بی جواب، زل زد به صورتِ کامل ایرانی اش پرسیدم: ( چرا نماز میخوونی..؟؟) لبخند زد:(شما چرا غذا میخورین؟؟)  به پشتی مبل تکیه دادم:(واسه اینکه نمیرم.. ) مهرش را در دستش گرفت:( منم نماز میخوونم، واسه اینکه روحم نمیره..) جز یکبار در کودکی آنهم به اصرار مادر، هیچ وقت نماز نخواندم. یعنی خدایی را قبول نداشتم تا برایش خم و راست شو م.. اما یک چیز را خوب میدانستم به آن اینکه سالهاست روحم از هر مُرده ایی، مُرده تر است و حسام چقدر راست میگفت... جوابی نداشتم، عزم رفتن به اتاقم را کردم  که صدایم زدو من سرجایم ایستادم. مُهر را نزدیک بینی اش گرفت و عمیق عطرش را به ریه کشید:( این مُهر مال شما.. عطرِ خاکش، نمک گیرتون میکنه..)معنایِ حرفش را نفهمیدم. فقط مهر را گرفتم و به اتاقم پناه بردم. نمیدانم چرا بی جوابی در مقابلش، کلافه ام کرده بود. مهر را روی میز گذاشتم. اما دیدنش عصبی ترم میکرد. پس  آن را داخل جیبِ مانتویِ آویزان از تختم گذاشتم و با خشم به گوشه ایی از اتاق پرتش کردم. این جوان، خوب بلد بود که رقیبش را فیتیله پیچ کند. نمیدانم چرا؟ اما تقریبا تمامِ وقتش را در خانه ی ما میگذراند و من خود را اسیری در چنگالِ او میدیم. بعد از شام به سراغش رفتم تا فکری به حالِ مادر کند و او با لحنی ملایم برایم توضیح داد که در زمانِ بستری بودنم، او را نزد پزشک برده و تشخیص، شوکِ عصبی شدید و زندگی در گذشته های دور است.... یعنی دیگر مرا نمیشناخت؟؟ چه مِنویِ بی نظیری از زندگی نصیبِ من شده بود... نیمه های شب ویبره ی گوشیِ مخفی شده از چشم حسام را در زیز تشکم حس کردم. جواب دادم. صدایِ پشتِ خط شوکه ام کرد! او دیگر در اینجا چه میکرد؟؟ همراهِ صوفی آنهم در ایران... (الو.. سارا جان.. منم عثمان..) یعنی صوفی راست میگفت؟؟ چرا این راهی که میرفتم، ته نداشت.. خودش بود. عثمان!با همان لحن مهربان و همیشه نگرانش.. اما برای چه به اینجا آمده بود؟ در فرودگاه گفت که به عنوان یک دوست هر کمکی که از دستش بربیاید دریغ نمیکند...حالا این فداکاری دوستانه بود یا از سرِ عشق؟؟ (سارا.. من زیاد نمیتونم حرف بزنم.. تمامِ حرفهایِ صوفی درسته.. جونِ تو و دانیال در خطره.. حسام واسه رسیدن به دانیال هر کاری میکنه.. تو طعمه ایی واسه گیر انداختنِ برادرت.. باید فرار کنی..ما کمکت میکنیم.. من واسه نجاتِ جونت از جونمم میگذرم.. فکر کنم اینو خوب فهمیده باشی) راست میگفت.. عثمانِ مهربان برایِ داشتنم هر کاری میکرد.. اما مگر ترسوها از جانشان هم هزینه میکنند؟؟ این عثمان اصلا شبیه به آن مهاجرِمسلمانِ بزدل درآلمان نبود.. صدایم لرزید:( اصل ماجرا چیه؟ مگه نگفتی دانیالو تو خاطراتم دفن کنم؟ مگه نگفتی اون الان یه وحشیِ آدم کشه؟ مگه صوفی نگفت که انتقام میگیره.. اینجا چه خبره؟؟) بی تعلل جواب داد:( سارا.. سارا جان.. الان وقته این حرفا نیست..بعدا همه چی رو میفهمی، فعلا باید از اون خونه فراریت بدیم..سارا، تو به من اعتماد داری؟؟ ) من دیگر حتی به خودم هم اعتماد نداشتم. نفسی عمیق کشیدم. صدایم کردم.. جوابش را ندادم.. (سارا من فقط و فقط به خاطر تو به این کشور اومدم..به من اعتماد کن..) عثمان خوب بود.. اما خوبی هایِ حسام بیش از حد، قابل باور بود... باید تصمیم میگرفتم. پایِ دانیال درمیان بود:(باید چیکار کنم؟؟) دلم برایِ یک لحظه دیدنِ برادرم پرمیکشید.. کاش میشد که صدایش را بشنوم.. نفسی راحت کشید:( ممنونم ازت.. به زودی خبرت میکنم..) بیچاره عثمان،از هیچ چیز خبر نداشت.. نه از بیماریم.. نه از چهره ایی که ذره ایی زیبایی در آن باقی نمانده بود... دوست داشتم در اولین برخورد، عکس العملش را ببینم..شک نداشتم که به محض دیدنم از فرط پشیمانی، آه از نهادش بلند میشد!! ↩️ ... ✍🏻 : زهرا اسعد بلند دوست @dosteshahideman